چهل پرسش خودشناسی
شخصیت شامل ویژگی ها و مختصاتی است که هر فرد را از سایرین متمایز می کند. شخصیت، سبک زندگی هر فرد را می سازد، مجموعه باورها و اعتقادات، احساسات و رفتار هر فرد را شکل می دهد و نحوه برقراری ارتباط او را با خود، دیگران و هستی تعیین می کند. شیوه ادراک، تجربه اندوزی، تفاهم، ارزیابی، نحوه واکنش و برخورد با مسائل و مشکلات، اجزاء شخصیت افراد را روشن می کند.
شخصیت شامل ویژگی ها و مختصاتی است که هر فرد را از سایرین متمایز می کند. شخصیت، سبک زندگی هر فرد را می سازد، مجموعه باورها و اعتقادات، احساسات و رفتار هر فرد را شکل می دهد و نحوه برقراری ارتباط او را با خود، دیگران و هستی تعیین می کند. شیوه ادراک، تجربه اندوزی، تفاهم، ارزیابی، نحوه واکنش و برخورد با مسائل و مشکلات، اجزاء شخصیت افراد را روشن می کند. شخصیت دو وجه دارد: یک وجه آن درونی است و یک وجه بیرونی که از آن محافظت می کند(مانند جمجمه که از مغز در برابر آسیب ها و لطمات و صدمات خارجی محافظت می کند.) شخصیت ظاهری (بیرونی) پوششی است برای شخصیت باطنی(درونی) از ضربه های روحی و روانی. هر فرد دارای سه مرکز یا غریزه است که به وی کمک می کند تا به زندگی خود ادامه دهد: 1- غریزه صیانت ذات: در ناحیه شکم واقع شده است. کار اساسی آن آگاه ساختن ما از نیازهایمان است. هنگامی که این غریزه بیمار می شود، احساس ناامنی می کنیم.
2- غریزه ارتباطات: در ناحیه قلب قرار دارد و احساسات عاطفی و هیجانی شخص را تولید می کند. هنگامی که این غریزه خوب کار نکند، دچار احساس تنهایی، ملال و افسردگی می شویم.
3- غریزه جهت یابی که در مرکز سر قرار دارد و احساس هویت و بودن ما را ایجاد می کند: این که ما چه کسی هستیم، از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت. این غریزه کمک می کند تا هدف و مقصود و مقصد و مفهوم زندگی خویش را بشناسیم. هنگامی که این غریزه آسیب می بیند، احساس بیهودگی و پوچی می کنیم. در طبیعت و سرشت انسان ها وجوه مشترک فراوانی وجود دارد. افراد دارای رنگ های گوناگون شخصیتی هستند، اما در هر فرد یک رنگ می تواند بر سایر رنگ های برتری و تفوق داشته باشد که دیگر رنگ ها را تحت الشعاع خود قرار دهد. در واقع این رنگ غالب، رنگ قوی تر شخصیت آن فرد را تشکیل می دهد. این سه مرکز، کانون هایی برای استنتاج و ارزیابی و کسب اطلاعات است، مثلاً افرادی که ناحیه شکمی را ترجیح می دهند، تیپ های خوب، مقتدر و مسالمت جو هستند و افرادی که ناحیه قلب در آنها برتری دارد، تیپ های دوست داشتنی، اهل عمل و مبتکر هستند و افرادی که مرکز سر در آنها غالب است، تیپ های دانا، صادق و وفادار، شاد و مسرور هستند. هنگامی که یک مرکز بر آن می شود تا وظایف سایر مراکز را انجام دهد آنگاه شاهد اختلالاتی چون عدم تعادل می شویم و یا سرسخت و لجباز افراطی می شویم و یا احساساتی و زودرنج، ولی وقتی که هر سه مرکز به گونه ای آزاد و هماهنگ عمل می کنند احساس رهایی ،اعتدال و آرامش می کنیم. اگر می خواهیم به تکامل برسیم باید تمام جنبه های متضاد وجود خود را کشف کنیم و تمام آنها را مشخص سازیم و تنها به شناخت شماری از آنها اکتفا نکنیم. با معرفتی که از قطب های متضاد وجود خود پیدا می کنیم، انرژی و نیروی لازم را در خویش بوجود خواهیم آورد، حال آن که اگر تنها به یک قطب بپردازیم توان دلخواه را از دست می دهیم. صفاتی که برای شما قابل قبول است، در باطن شما جایگاه خاصی دارد و مشخص و معلوم است، اما صفاتی را که از دایره شخصیت خود بیرون کرده اید چه بسا به صورت رؤیا و کابوس به خوابتان می آیند و یا آنها را به سوی دیگران فرافکنی می کنید. به همین علت است که در بعضی اشخاص صفات خوشایند و یا ناخوشایند می یابید. انجام تمرین های زیر به خودشناسی شما کمک می کند. در مورد پرسش های زیر خوب بیندیشید و با دقت پاسخ دهید:
1- آیا به وضعیت فیزیکی (جسمی) خود رسیدگی می کنید تا بتوانید آن را شاداب و با نشاط نگه دارید؟
2- آیا با حالات جسمانی خود مثل خستگی و بیماری کنار می آیید؟
3- وضعیت عاطفی و هیجانی شما چگونه است؟ آیا آنها را ابراز می کنید یا به احساسی مخالف با احساسی که دارید، تظاهر می کنید؟
4- عشق خود را چگونه اظهار می کنید؟
5- خشم خود را چگونه اظهار می کنید؟
6- آیا عواطف شما جسمتان را تحت تأثیر قرار می دهد؟
7- آیا می توانید با دیگران برخورد مناسب و همراه با مسالمت و مدارا داشته باشید؟ آیا با دیگران با گرمی و صمیمیت، رفتار می کنید؟ آیا به موقع می توانید خود را از مردم کنار بکشید و در صورت ضرورت از ایشان دور نمایید؟
8- آیا خود را آسیب پذیر و ضعیف نشان می دهید؟ آیا برای آزاد ساختن هیجانات خود نیاز به روان درمانی، رفتار درمانی و یا گروه درمانی احساس می کنید؟
9- آیا احساسات شما تابع شماست و یا شما تابع احساسات خود؟ آیا احساساتتان آشفته و ناگهانی هستند؟ با احساسات خود چگونه کنار می آیید؟
10- آیا قواعد ذهنی شما با واقعیت های موجود توافق و هماهنگی دارد؟ آیا نقشه هایی را که در ذهنتان می پرورید، مبهم و غیر حقیقی می انگارید؟ آیا نیاز دارید که نقشه های ذهنی خود را با شرایط و اوضاع کنونی وقف دهید؟
11- آیا افکار آزاردهنده دارید و یا مسائل و مشکلات را کوچک و بی اهمیت تلقی می کنید و خود را به تغافل و بی خبری می زنید؟
12- آیا می توانید روی موضوع خاصی متمرکز شوید و یا در دور باطلی قرار می گیرید؟ آیا نیاز به شناخت درمانی دارید تا افکاری روشن، متمرکز و منطبق با حقیقت داشته باشید؟
13- در تصمیم گیری کدام مرکز را برای مشورت انتخاب می کنید و به آن اطمینان دارید؟ تصمیم های عجولانه و شتابزده می گیرید و یا با هیجانات و احساسات خود مشورت می کنید و یا عقل و منطق را ترجیح می دهید(یعنی نظریات مختلف را جمع آوری می کنید تا بتوانید آنها را مورد استفاده قرار دهید)؟
14- تصمیم های مهم زندگی خود را بنویسید و کانون تصمیم گیری خود را در هر یک مشخص کنید و بالاخره کانون ارجح را پیدا کنید که جسمتان است یا قلبتان و یا ذهنتان؟
15- هنگامی که حال خوش و آرامی دارید چه احساس و تفکری نسبت به خود و دیگران و نحوه ارتباط با آنها دارید و اصولاً چه تفاوتی با زمانی که ناراحت و کج خلق و دلواپس هستید دارید؟ مثلاً قادر به انجام چه کارهایی می شوید که در موقع بد حالی از عهده آنها برنمی آیید؟
16- احساسات، اندیشه ها و رفتارهای خود را در زمانی که حس می کنید، دارید از هم می پاشید و توان مقابله با مشکلات را از دست داده اید، شرح دهید.
17- با موقعیت های تنش زا چگونه برخورد می کنید و چگونه می کوشید تا با پیدا کردن موقعیت مناسب، خود را از این وضع رها کنید؟ آیا برای رهایی از مشکلی که آزارتان می دهد به روش های نومیدکننده و بی اثر متوسل می شوید؟
18- چه چیزهایی مانع از آن می شود تا نتوانید کار دلخواه خود را انجام دهید و یا آنچه را در دل دارید به زبان نیاورید؟
19-چه عواملی شما را از نیرومند شدن و یا عاشق شدن باز می دارد و یا از ابراز احساسات شما جلوگیری می کند و اجازه نمی دهد که خوش خلق باشید؟
20- آنچه را که قادر به انجام آنها نیستید یا اجازه انجام آنها را به خود نمی دهید، به دقت بنویسید. (منظور کارهایی است که با انجامش می توانید تغییرات اساسی در سبک زندگی و شیوه ارتباطی خود بوجود آورید). 21- چه وسوسه هایی در ذهنتان دارید؟ آیا هیچ یک از این وسوسه ها مسبب مشکلات شما نبوده و یا موجب انحراف خلق و خو و ناسازگاری در شما نگشته است؟
22- به نظر شما چه خصوصیاتی باعث رشد و بلوغ و کمال فردی می شود؟ آن صفات، ویژگی ها و خصلت ها را فهرست وار بنویسید.
23- از مهارت های مذکور در سؤال قبل، کدامیک را دارا و یا فاقد آن هستید
24- وقتی مضطرب هستید و یا مثلاً دچار خشم و یا هراس شده اید، چه واکنشی نشان می دهید؟ گزینه های زیر را در مورد خود به ترتیب اولویت مشخص کنید: - در خود می خزید و به تفکر می پردازید. - احساساتی می شوید و بدون فکر وارد عمل می شوید. - دیگران را سرزنش می کنید و عیب جو و خرده گیر می شوید. - کارهایی را انجام می دهید که مطابق تمایلات باطنی شما نیست. - آنچه را که برای دیگران آشکار است ، انکار می کنید و می کوشید واقعیت را نادیده بگیرید. - و...
25- ما برای چه در این دنیا هستیم و هدف و مقصودما از زندگی چیست؟ خیلی واضح و روشن بیان کنید به طوری که یک موجود غیرزمینی پاسخ شما را درک کند.
26- اگر فقط یک سال فرصت زنده ماندن و زندگی کردن داشتید چه کارهایی انجام می دادید؟ چرا از هم اکنون این کارها را انجام نمی دهید؟
27- وظایف شما در زندگی چیست؟ احساس می کنید برای چه کاری ساخته شده اید و از عهده چه کاری بهتر برمی آیید؟ جملات زیر را کامل کند: - دوست دارم چه جور آدمی باشم... - دوست دارم چه فعالیت هایی را دنبال کنم... - رسالت فردی من عبارت است از این که...
28- چه توقعاتی دارید؟
29- دنیا را چگونه می بینید؟ (مثلاً عقیده بر این است که دنیا رحم و مروت نمی فهمد. پس چه تاکتیک و شگردی باید به کار برد تا بتوان در این معرکه مغلوب حریفان نشویم و در صحنه کارزار پیروز و سربلند شویم؟) 30- در زندگی چه اشتباهاتی مرتکب شده اید؟ در ازای از دست دادن بعضی چیزها، چه چیزهایی را بدست آورده اید؟ آیا جزو آن افرادی هستید که عشق را در جایی که نبوده، جسته اید؟ مثلاً در غذا و...
31- چه هیولایی بر سر راه شما کمین کرده و نمی گذارد تا به شخصیت اصلی و باطنی خود دسترسی پیدا کنید؟ فهرستی از تمام آنچه که شما را به هراس می افکند، یادداشت کنید (مثلاً از اظهار عقیده می ترسید و یا از عصبانی شدن و ...)
32- کدامیک از ترس ها واقعی است و کدام غیرواقعی؟ آیا هنجارهای شخصیتی و باورهای ذهنی شما نیست که موجب ترس شما می شود (مثل کمال گرایی، اصرار بر آرام و خونسرد بودن، قوی بودن و ...)؟
33- اگر شما وارد قلمرو امر و نهی ها شوید و قواعد را بشکنید و یا از این حد و مرز بگذرید، احساس ترس می کنید؟
34- برای از بین بردن این ترس چه اقداماتی باید انجام دهید و به چه نیرویی نیاز دارید تا بتوانید با این ترس ها مقابله کنید؟ تمام ترفندها و شگردهایی را که نیاز دارید، فهرست وار ذکر کنید.
35- دو ستون رسم کنید. در ستون اول تمام صفاتی را که در خود سراغ دارید، بنویسید. در ستون دوم، صفات متضاد را بنویسید، صفاتی که شما مایل به قبول آنها نیستید. با توجه به پاسخ هایتان به سؤالات فوق، به پرسش های زیر پاسخ دهید.
1- در دل شما چه می گذرد؟ ادراکات و احساسات شما کدام است؟ با خود و دیگران چگونه ارتباطی دارید؟
2- در ذهن شما چه می گذرد؟ باورها، اعتقادات، ارزش ها و افکار شما چیست؟
3- از چه می ترسید؟ (از گزینه های زیر یکی را انتخاب کنید.)
الف) ابراز خشم، برخورد کردن، ضعیف بودن ب) نیازمندی، شکست، سطحی بودن ج) درد و رنج، انحراف و کژروی، تهی و پوچ بودن
4- نیازهای شما چیست؟ کدامیک از مجموعه های زیر را ترجیح می دهید؟
الف) نیکوکاری، صلح و آرامش، قدرت ب) عشق، کارایی، اصالت
ج) عقل و خرد، وفاداری، شادمانی
5- کدامیک از مکانیزم های دفاعی زیر را غالباً به کار می برید؟
الف) واکنش سازی (تظاهر و وانمود کردن)، اعتیاد، انکار ب) واپس رانی، همسان سازی، درون نگری ج) انزوا، فرافکنی، تصعید
نقش معلم در خود شکوفایی
خلاقیت و نوآوری محرک اصلی تمدن هاست. تلفن، اتومبیل، هواپیما، رادیو، تلویزیون، رایانه، اتوماتیک، الکترونیک، قدرت اتمی و مسافرت های فضایی و خلق ادبیات و انواع هنرها و ... نقاط عطفی از اختراعات و اکتشافات و نمودی ارزشمند از تفکر و ذهن خلاق بشر است. بنابراین، برای پیشرفت در صنعت، اقتصاد، سیاست و همه علوم، نیازمند تفکری خلاق و نوآور می باشیم; خلاقیتی که در ضمیر همه ما نهفته و در نحوه زندگی ما تأثیر دارد.
تحولات سریع عصر کنونی ما، نیازمند حل مسائل و مشکلات به گونه ای خلاق است. هرچند علم و توسعه و پیشرفت نیاز اولیه بشر امروزی است، ولی باید دانست که علم به خودی خود، ضامن حل بسیاری از مسائل و مشکلات آینده ای که ما با آن ها مواجه خواهیم شد نیست، تنها نیروی فوق العاده و قدرتمند خلاقیت است که می تواند مسائل و مشکلات را به طرز خارق العاده ای از سر راه بشر بردارد.1
روان شناسان در تعریف خلاقیت متفق القول نیستند و به خلاقیت از زوایای گوناگونی می نگرند; در گذشته محور بحث روان شناسان از خلاقیت «شخص خلاق یا فرایند خلاق» بود. امروزه نیز اگرچه بسیاری از اندیشمندان به خلاقیت به عنوان یک فرایند می نگرند، اما تعریف آنان از خلاقیت، مبتنی بر ویژگی «مولد بودن» است.
مک کینان در تعریف خلاقیت می نویسد: «خلاقیت عبارت است از حل مسأله به نحوی که ماهیتی بدیع و نو داشته باشد.»
ویلیامز می نویسد: «خلاقیت مهارتی است که می تواند اطلاعات پراکنده را به هم پیوند دهد، عوامل جدید اطلاعاتی را در شکل تازه ای ترکیب کند و تجارب گذشته را با اطلاعات جدید برای ایجاد پاسخ های منحصر به فرد و غیرمتعارف مرتبط سازد.»
آموزش و پرورش خلاقیت
در چند دهه اخیر پژوهش های بسیاری در زمینه خلاقیت انجام شده است. پژوهش های انجام شده در زمینه آموزش خلاقیت، عموماً به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را هم می توان آموزش و هم پرورش داد.3
تورنس می نویسد: طی پانزده سال تجربه در مطالعه و آموزش تفکر خلاق، شواهدی دیده ام که نشان می دهد خلاقیت را می توان آموزش داد. فلدهوسن و همکارانش می گویند: پاسخ به این سؤال که «آیا می توان خلاقیت را آموزش داد؟» مثبت است. آنان روش های جالبی برای آموزش خلاقیت ارائه می دهند.4
تحقیقات نشان داده است که تمام انسان ها دارای قوّه خلاقیت هستند; برخی در یک زمینه دارای خلاقیت بیش تر و برخی در زمینه ای دیگر. خلاقیت می تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین، باید محیط و فضای مساعدی برای رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد.
کارل راجرز در این زمینه می نویسد: «روشن است که خلاقیت را نمی توان با فشار ایجاد کرد، بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. همان گونه که زارع نمی تواند جوانه را از دانه بیرون بیاورد، اما می تواند شرایط مناسبی برای رشد دانه فراهم آورد. در مورد خلاقیت هم همین شرایط صادق است. باید زمینه ای مساعد برای رشد و توسعه خلاقیت فرزندان و دانش آموزان فراهم آورد. از جمله تجربیات من در روان شناسی این است که می توان با فراهم کردن امنیت روانی و آزادی، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش داد.»[5
روشن است که هر کسی ممکن است در زمینه ای خاص خلاقیت داشته باشد. از هر کسی در هر زمینه نمی توان انتظار خلاقیت و ابتکار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینه ها را شناسایی کرده و زمینه رشد آن ها را فراهم نمود.
ویژگی های افراد خلاق
روان شناسان ویژگی های افراد خلاق را مورد بررسی و مطالعه قرار داده اند. در پژوهش هایی که توسط استینر (1965) و بارون (1969) و بارباراکلارک (1979) صورت گرفته، صفت های ذیل به عنوان ویژگی های افراد خلاق، که عموماً برخوردار از آن هستند، بیان شده است:
ـ دارای گنجایش ذهنی و فکری زیادی هستند (تیزهوش تر از دیگراننند);
ـ علاقه آن ها به مسائل علمی، هنری، فرهنگی و اجتماعی بیش تر و دامنه اطلاعات آن ها در این زمینه وسیع تر است;
ـ درباره مسائل انتزاعی، در مقایسه با مسائل عینی و ملموس، بهتر و عمیق تر می اندیشند;
ـ دوست دارند که در مباحثه عقیده خود را بیان کنند، ولی اصراری به تحمیل عقاید خود ندارند;
ـ انعطاف پذیرند و بیانشان دارای طنز است;
ـ علاقه به سؤال و پرسش دارند و بسیار کنجکاوند;
ـ محافظه کار نیستند و بیش تر ریسک پذیرند;
ـ علاقه های متنوع و فراوانی دارند و دارای فرایندهای غیرمتعارف فکری هستند;
ـ در فکر و عمل از اصالت و نوآوری بیش تری برخوردارند;
ـ دارای زندگی تخیلی بوده و درگیری بیش تری با رؤیاهای خیالی دارند;
ـ استقلال طلب بوده و دوست ندارند که از راه و روش زندگی دیگران پیروی کنند;
ـ اعتماد به نفس خوبی دارند و در مقابل ناکامی ها کم تر دلسرد و مأیوس می شوند;
ـ از معیارها، رسوم و ارزش های اجتماعی، که به نظرشان قابل قبول نیستند، کم تر پیروی کرده و بیش تر متکی به قضاوت شخصی خود هستند;
ـ در رابطه با دیگران رُک و صریح و درست کارند;
ـ به مسائل فلسفی همچون مذهب، ارزش ها، معنی زندگی و این قبیل امور توجه می کنند;
ـ بر غرایز خود تسلط بیش تری داشته، شخصیت رشد یافته تری دارند و کم تر دارای اختلال روحی و روانی می شوند;
ـ دارای حافظه ای قوی بوده و به جزئیات مسائل توجه دقیق دارند. توانایی انجام کارهای پیچیده را نیز دارند.
معلم و شیوه های پرورش تفکر اخلاق
تعلیم و تربیت به یک معنا عبارت است از رشد قوّه قضاوت صحیح در افراد. تقلید از دیگران یا پیروی از تمایلات و عادات، سبب رکود فکری و عجز او در برابر مسائل و مشکلات است. امروزه جامعه نیازمند افرادی است که فکر و خرد را حاکم بر اعمال و افکار خویش قرار می دهند و مشکلات را به گونه ابتکاری از سر راه خود برمی دارند. اجمالاً وظایف یک معلم در تحقق این هدف بدین شرح است:
1. دانش آموزان را به داشتن ایده های بکر و نو تشویق نماید; ایده هایی که کموبیش برای خود آن ها بکر است. ضمن پذیرش ایده های بکر، زمینه ابراز آن ها را فراهم کند. مثلاً، می توان از دانش آموزان خواست که به جای ارائه گزارش ساده از یک کتاب، آن را شخصاً ارزیابی کرده و هر نظری که درباره آن دارند بیان کنند و یا این که فصلی از فصل های سال را توصیف کنند به طور کلی، نقاشی های آزاد، مقاله نویسی و نگارش داستان های کوتاه، زمینه ایده فرد و تفکر خلاق در دانش آموزان را بهتر فراهم می کند.
2. مطالب درسی را به صورت مسأله و معما برای شاگردان طرح کند; مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنان معلم، از برکردن حقایق علمی و تاریخی رشد قوه ابتکار شاگردان را به دنبال ندارد. معلم به جای بیان مطالب درسی یا ذکر حقایق. علمی، باید دانش آموزان را به طرح مسائل ترغیب کند.
3. معلم باید به دانش آموزان اجازه دهد تا مسائل، نظرات و ایده های خود را اعلام نمایند و این ایده ها را روی تخته کلاس درس نوشته و پس از طرح مسائل و ایده های خود به آنان اجازه دهد که این مسائل را نقد و بررسی نموده و مورد آزمایش قرار دهند.
شیوه های گوناگون تدریس
معلم باید در جریان تدریس و فرایند تعلیم و تربیت، شیوه های مختلفی را به کار برد; از جمله، روش حل مسأله، روش تهیه طرح یا پروژه، روش بحث آزاد و پروژه های گروهی و جمعی متناسب با موضوع و موقعیت درسی.
فعال شدن شاگردان در کلاس
کلاس های درس را می توان به جای «معلم محوری» به صورت «فراگیر محوری» اداره کرد; در کلاس فراگیر محوری، دانش آموز در امر یادگیری دخالت مستقیم و اساسی دارد. معلم راه های یادگیری را به شاگردان دیکته نمی کند، بلکه شیوه های مختلف یادگیری را پیش پای آنان قرار می دهد تا با استفاده از نیروی خلاقیت و ابتکار خود مسیر و روش یادگیری را جستوجو نمایند. به جای این که معلم برای دانش آموزان اطلاعات فراهم کند، بایستی آنان را در موقعیتی قرار دهد تا خود به جستوجوی اطلاعات بپردازند. معلم در این شیوه تدریس، راهنماست و نقش یاری دهنده و هدایتگر را ایفا می کند.
استفاده از روش بارش مغزی (brain Storming) (اسبورن 1975)
در روش بارش مغزی، پس از این که مسأله ای در کلاس ارائه شد، معلم از دانش آموزان می خواهد تا هر تعداد راه حل را که می توانند برای مسأله بنویسند. معلم پیش از ارائه همه راه حل ها به وسیله دانش آموزان، نباید هیچ گونه اظهارنظری در این خصوص بنماید. این روش، شبیه روش تداعی آزاد است که در روان کاوی مورد استفاده قرار می گیرد.8
ایجاد زمینه تفکر
معلم باید زمینه ای فراهم کند که همه دانش آموزان تفکر نمایند و بدون نگرانی تفکرات خویش را اظهار نمایند. هرچند شاگردان در فرایند تفکر ممکن است اشتباه کنند، اما مهم، تفکر و پرورش فکر است. در این گونه کلاس ها پاسخ صحیح و غلط شاگرد برای معلم ارزش یکسان خواهد داشت; زیرا به هر حال دانش آموز به تفکر واداشته شده است. به عبارت دیگر، باید به دانش آموزان اجازده داده شود تا اشتباهاتی را مرتکب شوند; زیرا ممکن است اشتباهات به بینش های مثمرثمری منتهی شوند.
معلم باید شرایط آموزشی را به گونه ای ترتیب دهد که شاگردان مطمئن شوند که اختلاف نظر آنان با معلم مشکلاتی برای آنان نخواهند داشت. به هیچ وجه نباید اندیشه های شاگردان را طرد نمود; چون در این صورت آنان به تفکر نخواهند پرداخت.
ارتباط با اذهان خلّاق
گرچه معلم تا حدّ زیادی می تواند ذهن دانش آموز را تحریک کند، اما این امر کافی نیست. گفتار و کردار هنرمندان، متفکران و رهبران مشهور از مهم ترین عوامل مؤثر در تحریک انرژی خلّاق در دیگران است. شاعران، مورخان، سیاستمداران و دانشمندان بزرگ، در قرون گذشته، از طریق آثار مکتوب خود با ما سخن می گویند. آتش خلاق آنان می تواند شعله آفرینش گری دانش آموزان را برافروزد و روح اشتیاق رقابت را در آنان بدمد. 10 برای پیش گیری از احساس حقارت دانش آموزان در برابر بزرگان، باید به آنان گفته شود که انسان های بزرگ هم از اول خلاق نبودند، بلکه با تلاش، پشتکار و پرورش این قوه توانسته اند ابتکارات، نوآوری ها و آفرینندگی را در وجود خود شکوفا سازند. با شناخت نحوه زندگی و مراحل رشد دانش آموزان، می توان از بروز و پیدایش این احساس در آن ها پیش گیری نمود.
تشویق اندیشه ها و پیشرفت های بکر و ناب
با پرسش های هرچند غیرمتعارف دانش آموزان، باید برخوردی دقیق و حساب شده داشت; اگر دانش آموزی ایده غیرممکنی را بیان کرد، به جای واقع گرایی باید در این تخیل دانش آموز وارد شد. مثلاً، اگر کودکی بگوید: سگِ من کتابی نوشته است، معلم جواب دهد: واقعاً؟! حتماً کتاب به مردم توصیه می کند که با سگ ها چگونه رفتار کنند. سپس بچه های دیگر می توانند اظهارنظر کنند که دنیا در نظر یک سگ ممکن است چگونه باشد و چطور می شود امور را بهبود بخشید و...
ـ باید به کودکان عملاً نشان داد که عقاید آنان مورد احترام است.
ـ اندیشه ها و راه حل های غیرمعقول برای مسائل را باید با احترام تلقی کرد.
فرصت داد تا به طور مستقل یاد بگیرند، آزادانه فکر کنند و به اکتشافات بپردازند.11
هنر پرسش
با طرح یک سؤال، راهی به سوی پاسخ های خلاق گشوده می شود. سیلورمن (1980) با مشاهده مستقیم معلمان کهنه کار و نیز کودکان تیزهوش، دریافت که آنان اطلاعات اندکی در اختیار دانش آموزان خود می گذارند. وی پی برد که این عالمان بیش تر وقت خود را صرف سؤال و پرسش از دانش آموزان می کنند تا درس دادن و معمولاً از پاسخ به پرسش های دانش آموزان اجتناب می کنند و با شگردی خاص، پرسش آنان را به خودشان بازمی گردانند و در این خصوص نظر خود آنان را جویا می شوند. این گونه معلمان، اغلب عادت دارند بازخوردهای بدون داوری در اختیار دانش آموزان خود قرار دهند. پاسخ های آنان را می پذیرند و به آن تمایل نشان می دهند. در عین حال، تلاش می کنند درباره این پاسخ ها داوری نکنند. بی تردید، نتیجه این نوع رفتار با دانش آموزان این است که آنان می کوشند تا خود را همواره ارزیابی کنند.
نوع پرسش های این معلمان، اغلب واگرا (چه اتفاق خواهد افتاد اگر...؟) است. آنان اغلب از دانش آموزان می پرسند: «چه چیز شما را وادار به چنین اندیشه ای کرد؟»12 نوع پرسش ها، باید به گونه ای عام باشد تا دانش آموزان بتوانند پیرامون آن قلم زنی کنند. مثلاً از دانش آموزان سؤال شود که «آسمان را توصیف کنید.» این جاست که دانش آموزان تلاش می کنند تا احساسات شخصی و تجربیات خود را بیان کنند.در پرتو پرسش از دانش آموزان است که یک معلم می تواند خلاقیت آنان را آزمایش کند.
شیوه های پرسش خلاق
شگرد خاص طرح سؤال وسیله ای است که استعداد خلاق کودکان را بارور می سازد.
1. به کارگیری قوه تخیل
یکی از شیوه هایی که می توان کودکان را بیش تر به تفکر خلاق واداشت، این است که به آنان کمک کنیم تا هر چیز را با به کارگیری قوّه تخیل و ابتکار خود به وضعیت دلخواه و مطلوب درآورند. از کودکان بخواهید اشیا را به شکلی که دوست دارند تبدیل کنند. در زیر، چند نمونه از این سؤالات که هر یک مربوط به یک شیء خاصی است، آمده است:
ـ اگر شیرین تر می بود، مزه بهتری نداشت؟
ـ اگر کوچک تر می بود، عالی تر نبود؟
ـ اگر سریع تر می بود، بهتر نبود؟
ـ اگر آرام تر بود، بهتر نبود؟
ـ اگر به عقب برمی گشت، جالب تر نبود؟
ـ اگر بزرگ تر می بود، راضی تر نبود؟
2. به کارگیری حواس دیگر
کودکان می توانند استعداد خلاق خود را با به کارگیری حواس خود، به طریق غیرعادی شکوفا سازند. برای مثال، از آنان می خواهیم که چشمان خود را بسته و آنچه را که در دست آنان قرار داده ایم، حدس بزنند. روش دیگر، این است که کودکان چشمان خود را بسته و آنچه را می شنوند حدس بزنند.هنگام انجام این تمرینات بایستی از کودکان دلایل حدسشان را نیز جویا شد. بدینوسیله، سرگرمی بیش تری به همراه یادگیری برای آنان فراهم کرده ایم.
3. طرح سؤالات انشعاب پذیر
برای کودکان سؤالاتی طرح کنید که به پاسخ های متفاوتی نیاز دارد، تا آنان برای پاسخ گویی از مهارت های تفکر خلاق خود کمک بگیرند.
در ذیل، چند مثال در زمینه مفهوم «آب» مطرح شده است:
ـ موارد استفاده آب کدامند؟
ـ چه چیزی در آب شناور می شود؟
ـ آب چه کمکی به ما می کند؟
ـ چرا آب سرد است؟
ـ چه چیزی موجب می شود که آب به شکل باران درآید؟
ـ چه چیزی زیر آب میورد؟
سؤالات کلی که انشعاب پذیرند و مفاهیمی چون: شن، یخ، دود، ماشین و یا عناوین مشابه را دربردارند، برای کودکان سرگرم کننده هستند. این گونه سؤالات، فکر کودکان را باز و انعطاف پذیر می کند.
4. شیوه «چه اتفاق می افتاد اگر...؟»
این شیوه، به وسیله بسیاری از معلمان به کار گرفته شده و موفقیت آمیز بوده است. البته، هدف آن است که با استفاده از کلاس های «فکر تؤأم با عمل» قوه ابتکار و تخیّل آنان را بیدار سازیم. برای نمونه از سؤالات زیر می توان استفاده کرد:
ـ چه اتفاق می افتاد اگر درختان موجود در جهان آبی رنگ بودند؟
ـ چه اتفاق می افتاد اگر تمامی اتومبیل ها کار نمی کردند؟
ـ چه اتفاق می افتاد اگر همه مردم لباس یکسان و یک رنگ می پوشیدند؟
ـ چه اتفاق می افتاد اگر همه سبزیجات طعم شکلات داشتند؟
ـ چه اتفاق می افتاد اگر هیچ ساعت دیواری یا مچی وجود نداشت؟
ـ چه اتفاق می افتاد اگر شما می توانستید پرواز کنید؟
ـ چه اتفاق می افتاد اگر همه مردمی که فردا صبح از خواب بیدار می شدند، جثه خود را دوبرابر می دیدند؟
5. به چند طریق مختلف...
نوع دیگر سؤالی که موجب رشد و گسترش تفکر خلاق یک کودک می شود این گونه سؤال ها است:
به چند طریق، یک قاشق مورد استفاده قرار می گیرد؟
به چند طریق یک دکمه می تواند مورد استفاده قرار گیرد؟
به چند طریق یک رشته نخ یا ریسمان می تواند مورد استفاده قرار گیرد؟
و...
6. سؤالات مختلف
ـ فرض کنید شما مبلغ یک میلیون دلار دریافت کرده و ظرف مدت 2 دقیقه بایستی آن را خرج کنید. فهرستی از روش های خرج کردن پول تهیه نموده و آن را با جواب دیگران مقایسه کنید.
ـ فرض کنید شما اولین شخصی هستید که با مردی که از کره مریخ ملاقات کرده و تنها 3 سؤال می توانید از او بپرسید. چه سؤالاتی را مطرح می کنید؟ سؤالات خودتان را با دیگران مقایسه کنید.
ـ فرض کنید شما به تنهایی به ملاقات رهبر معظم انقلاب اسلامی رفته اید، اولین سؤال شما از ایشان چیست؟
ـ تصور کنید شما می توانستید به مدت یک ساعت به جای هر فردی در جهان باشید، آن شخصیت چه کسی خواهد بود؟ شما چه کاری انجام خواهید داد؟ پاسخ های خود را با همکلاسی های خود مقایسه کنید.13
ADHD چیست؟ (نقص توجه / بیش فعالی)
دکتر مصطفی نجفی
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
تعریف
ADHD اختلالی است که در آن پر تحرکی، بیتوجهی و رفتارهای ناگهانی بیشتر و شدیدتر از کودکان دیگر وجود دارد. 3 تا 5 درصد کودکان به این اختلال مبتلا هستند و در پسرها شایعتر است. ممکن است در بعضی بیشتر علائم پر تحرکی و رفتارهای ناگهانی و در گروهی علائم بیتوجهی بیشتر دیده شود. علائم این بیماری قبل از 7 سالگی شروع میشود ولی اغلب در دوران مدرسه مشکلات جدی ایجاد میگردد.
علت
این بیماری سالهاست که شناخته شده و عوامل متعددی در ایجاد آن نقش دارند. به نظر میرسد علت آن بیشتر به نقص در تکامل سیستم اعصاب مربوط باشد. کودکان مبتلا احتمالا در قسمتهایی از مغز که مسؤول توجه، تمرکز و تنظیم فعالیتهای حرکتی میباشد دچار نقص جزئی هستند. توارث و ژنتیک در این اختلال نقش دارد. همچنین در بعضی موارد در جریان حاملگی یا زایمان یا پس از آن صدمات جزئی به ساختمان مغز وارد میشود که میتواند باعث این مشکل گردد.
علائم
مشکل اصلی کودکان ADHD عدم توانایی آنها در حفظ و تنظیم رفتارشان است، در نتیجه اغلب نمیتوانند رفتار مناسبی که لحظه به لحظه با شرایط محیط هماهنگ باشد نشان دهند. خوابیدن و غذا خوردن آنها منظم نیست به نظر میرسد در همه چیز دخالت میکنند و مراقبت دائمی نیاز دارند. از نظر هیجانی ثبات ندارند، ناگهانی میخندند یا گریه میکنند و رفتارشان غیر قابل پیشبینی یا ارزیابی است. سریع از کوره در میروند و نمیتوانند پیامدهای رفتارشان را پیشبینی یا ارزیابی نمایند. در فعالیتهای خطرناک شرکت میکنند و احتمال صدمه دیدن آنها زیاد است. قبل از فکر کردن عمل میکنند، قبل از پایان سوال جواب میدهند، اشیا را پرتاب میکنند و ناخواسته به دیگران صدمه میزنند، پر فعالیت و پر تحرک هستند، هر لحظه در حال رفتن هستند، انگار موتوری درون بدن آنهاست که آنها را به حرکت دائمی مجبور میکند، نمیتوانند آرام بنشینند و بیقرار هستند. اختلال تمرکز در این کودکان در کارهایی که فعالیت دائم و جدی مغزی را لازم دارد مشهودتر است. آنها ممکن است در تماشای تلویزیون، بازی با کامپیوتر و فعالیتهای لذتبخش با کودکان دیگر تفاوتی نداشته باشند ولی در کارهایی که فعالیت مداوم مغزی و تمرکز لازم دارد (انجام تکلیف درسی) تفاوت آنها با کودکان دیگر نمایان میشود. به نظر میرسد مغز آنها اطلاعات محیطی را بیش از حد لازم میگیرد، یعنی در انتخاب توجه به اطلاعات ضروری و بیتوجهی و حذف اطلاعات غیر ضروری ضعف دارد. رعایت قوانین منزل و مدرسه برای آنان مشکل است و برای پیروی از قوانین توجه بیشتری لازم دارند. در انجام تکلیف مدرسه، تمرکز روی درس، رعایت قوانین مدرسه و داشتن روابط اجتماعی مناسب با همکلاسیها مشکل دارند. برای رسیدن به اهداف درازمدت برنامهریزی نمیکنند.
عوارض
رفتارکودکان ADHD روی عملکرد آنها در خانواده، اجتماع مردم و مدرسه تاثیر سوء میگذارد و باعث واکنشهای منفی اطرافیان، خانواده، کادر مدرسه و همسالان میشود. این رفتارها مشکلات جدی در مدرسه و اجتماع ایجاد میکند و باعث کاهش اعتماد به نفس و احساس بیکفایتی در این کودکان میگردد. ممکن است آنها از مدرسه و اجتماع متنفر گردند. کودکان طبیعی به خاطر رفتارهای مناسب و موفقیتهای تحصیلی و اجتماعی زمینه زیادی برای تشویق شدن دارند و همین تشویقها موجب پرورش اعتماد به نفس و عزت نفس در آنها میشود ولی کودکان دچار ADHD کمتر به این موفقیتها دسترسی پیدا میکنند. کودکان ADHD ممکن است به صورت ثانویه دچار اختلالات ارتباطی، مشکلات تحصیلی، اضطراب، افسردگی و بزهکاری شوند.
سیر
سیر ADHD متنوع است. بهبودی درصورت وقوع معمولا بین 12 تا 20 سالگی رخ میدهد و بهبودی قبل از 12 سالگی نادر است. گاهی علائم در بلوغ بهبود یافته و گاهی نیز تا بزرگسالی ادامه مییابد. با افزایش سن پر تحرکی کمتر شده ولی اختلال تمرکز و رفتارهای ناگهانی میتواند باقی بماند. در 15 تا 20 درصد موارد علائم همراه با افزایش سن ادامه می یابد. بدون درمان تنها یک سوم تا نصف کودکان دچار ADHD میتوانند با علائم خود در زندگی سازگار و منطبق باشند و بقیه مستعد بروز مشکلات ثانویه خواهند بود.
درمان
درمان هایی که برای کودکان ADHD به کار می رود می توانند به چهار گروه تقسیم گردد :
آموزش والدین
آموزش آموزگاران
استفاده از کلاسهای مخصوص
درمان دارویی و درمانهای روانشناختی
آموزش والدین و معلمین بخش مهمی از درمان را تشکیل میدهد و شامل دو بخش است.
آموزش برای شناخت بیماری
آموزش برای بهکارگیری روشهای درمانی
والدین باید این بیماری را به عنوان یک نقص خفیف در مراحل اولیه رشد مغز دانسته و به کودک خود به دید کودکی تنبل، نافرمان، شرور و فضول که اگر بخواهد میتواند رفتاری طبیعی داشته باشد نگاه نکنند، بلکه او را کودکی بدانند که تلاش میکند با ناتوانی خود که خارج از کنترلش است، کنار بیاید.
والدین باید راههای دیگری برای تشویق، تقویت اعتماد به نفس و ایجاد احساس موفقیت در کودکشان بیابند. فعالیتهای ورزشی، هنری، فنی، اجتماعی میتواند فرصتهایی برای نمایان کردن تواناییهای این کودکان ایجاد نماید. این فعالیتها بالطبع تشویق بیشتری به دنبال داشته و میتواند آثار منفی حاصل از تجربههای بد قبلی (شکستها، طرد شدگی، تنبیهها و ...) را بکاهد و جایگزین آن گردد. البته والدین نباید تصور کنند که کودکانشان به دلیل این ناراحتی مسؤول اعمال نامطلوب و خلاف خود نیستند، بلکه کودک میباید اینگونه رفتارها را جبران کند. برای اینکه کودکان ADHD قوانین را بیاموزند و از آن پیروی نمایند لازم است قوانین را برای آنها واضحتر، در فواصل کمتر و دفعات بیشتر بیان کنیم و سیستم تشویق و تنبیه قویتری را با آن همراه نماییم.
برخورد مناسب با کودکان دچار ADHD به زمان، پشتکار، کوشش، مداومت و همکاری و هماهنگی زیادی نیاز دارد و به همین دلیل مربیان و والدین باید همواره روحیهای با نشاط، شاداب، طنزپرداز و شوخ طبع را در خود حفظ نمایند.
35 نکته طلائی در افزودن عزت نفس
عزت نفس و روشهای افزایش آن در دانش آموزان
یکی از دلایل عمده بسیاری از اختلالات رفتاری و شخصیتّی در کودکان و نوجوانان، ضعف در اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندی (عزت نفس) است، بنابر این امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از این اختلالات، پرورش و تقویّت احساس عزت نفس و اعتماد به نفس و مهارتهای فردی و اجتماعی آنان، نقش بسزایی ایفا می کند. از این رو با توجه به اهمیّت عزت نفس در رشد شخصیت و سلامت روانی کودکان و نوجوانان، در جهت تقویت و افزایش آن، موارد زیر به والدین و دست اندرکاران تعلیم و تربیّت توصیه می شود:
1-روحیه دینی و ایمان مذهبی را در کودکان و نوجوانان تقویت کنید.
2- سعی کنید در برخورد با کودکان و نوجوانان، توانمندی های آنها را مورد نظر قرار دهید، نه ناتوانی ها را.
3- زمینه کسب تجربه های خوشایند از فعالیت های مستقل و آزاد را برای آنها فراهم کنید.
4- تجربه های موفقیت آمیز آنان را افزایش دهید.
5-قدرت تحمّل کودکان و نوجوانان را برای مواجه شدن با ناکامی های احتمالی افزایش دهید.
6- رفتار مصمّم و مطمئن و در عین حال مطلوب کودکان و نوجوانان را تقویت کنید.
7- کودکان و نوجوانان را در کنترل احساسات و عواطف خود یاری دهید.
8-مهارتهای اجتماعی کودکان و نوجوانان کمرو و فاقد اعتماد به نفس را افزایش دهید.
9- آنان را با الگوهای رفتاری مطلوب آشنا کنید.
10-از انجام هر گونه رفتار تنبیهی و تحقیرآمیز درباره ی دانش آموزان خودداری کنید.
11- از مقایسه کردن دانش آموزان بپرهیزید و تفاوتهای فردی را مورد نظر قرار دهید.
12-در برخورد با کودکان و نوجوانان، ملایم و منطقی باشید.
13- اجازه ابراز وجود را به دانش آموزان خویش بدهید و به نظریات آنها احترام بگذارید.
14- نظریات خویش را به دانش آموزان تحمیل نکنید و آنها را به صورت ساده و عینی، قابل لمس و درک برای آنان توضیح دهید.
15- به دانش آموزان درحد توانایی هایش مسئولیت بدهید.
16- در انجام کارهای روزانه، آنها را هدایت، ارشاد و تشویق کنید.
17- به آنها در حد لزوم اجازه فعالیّت و بازی دهید.
18-در برخورد با آنان حالت پذیرندگی، و نه طردکنندگی داشته باشید.
19-از وابسته کردن بیش از حد دانش آموزان به خودتان بپرهیزید.
20-آنها را هیچ گاه با موضوعات خرافی نترسانید.
21-بین دانش آموزان تبعیض قائل نشوید و با آنان یکسان رفتار کنید.
22-هر چه که آنها می خواهند به راحتی و سریع در اختیار شان نگذارید، به او فرصت دهید تا ارزش به دست
آوردن و لذّت استحقاق داشتن را درک کند.
23-نسبت به احساسات و عواطف کودکان یا نوجوانان خود، بی تفاوت نباشید، آنها را به گرمی بپذیرید و تا حد امکان آنها را یاری کنید.
24-با آنها همانند دوستان صمیمی رفتار کنید.
25-توجه داشته باشید که مشاجرات لفظی در خانه (میان پدر و مادر) در روحیه یا رفتار کودک یا نوجوان منعکس
می شود.
26-به سرگرمی ها و تفریحات مناسب در زندگی کودکان اهمیت دهید و نسبت به آنها بی تفاوت نباشید.
27-محبّت شما نسبت به فرزندتان به صورت تظاهرات سطحی ابراز نشود. خالص ترین و سالم ترین محبت در تلاشی که به طور روزمره برای اعطای اعتماد به نفس و استقلال به فرزندتان به عمل می آورید، جلوه گر می شود.
28-در محبّت کردن به کودکان، راه افراط یاتفریط را در پیش نگیرید، محبت متوسط توأم با صمیمیّت، اثر فراوانتری دارد.
29-به فرزندتان احساسی بدهید که بداند دوست داشتنی و قابل احترام است، اما هرگز با او نوزادوار رفتار نکنید.
30-توقعات کودکان را در حدّ معقول و درست برآورده سازید.
31-هیچ گاه آنها را با القاب نامناسب صدا نزنید و از مسخره کردن آنها به طور جدی بپرهیزید.
32-در پرورش استعدادهای بالقوه دانش آموزان جدیّت به خرج دهید.
33-در شرایط آموزشی، بر فعالیت دانش آموزان در یادگیری تأکید شود نه بر پیشرفت آنان، زیرا تأکید بر فعالیت یادگیری، به جای تأکید بر درستی و نادرستی پاسخ، برانگیزنده ی کوششهای دانش آموزان است.
34-رقابت میان دانش آموزان برای کسب نمره کاهش یابد. تحقیقات نشان داده است، در موقعیّت های آموزشی که میان دانش آموزان رقابت وجود دارد، حتّی دانش آموزانی که عزّت نفس بالایی دارند، با شکست روبه رو می شوند و به دنبال آن انتقاد از خود در آنها افزایش می یابد.
35-برای آن که کودکی با عزّت نفس بالا پرورش دهیم، باید خود دارای عزّت نفس شایان توجّهی باشیم.
اتیسم چیست؟
خلاصه : اتیسم اختلالی در مغز است که باعث میشود پردازش اطلاعات در مغز به خوبی انجام نشده و کودک در تعامل و ارتباط خود با دیگران دچار مشکل شود.
متن کل خبر : اتیسم چیست؟ چه ویژگیهایی دارد؟ آیا راه درمانی دارد؟ چگونه باید با این کودکان رفتار کرد؟ تمام اینها سوالاتی است که ما در این مصاحبه قصد داریم به آنها بپردازیم.دکتر پری گلابی روانشناس بالینی و کارشناس ارشد برنامهریزی آموزشی، نخستین مدیر اجرایی اولین مرکز اتیسم کشور است.
? اتیسم چیست؟
اتیسم اختلالی در مغز است که باعث میشود پردازش اطلاعات در مغز به خوبی انجام نشده و کودک در تعامل و ارتباط خود با دیگران دچار مشکل شود.
? لطفا کمی در مورد علائم آن توضیح دهید.
ـ بهطور کلی اتیسم دارای سه گروه علامت است. مبتلایان به اتیسم در تعاملات خود دچار مشکل میشوند، در برقراری ارتباط کلامی خوب و مناسب با دیگران ناتوان هستند و رفتارهای کلیشهای در آنها دیده میشود. بچههای مبتلا به اتیسم برخلاف بچههای دیگر که در مرحله پیش زبانی چیزهای جالب را با انگشت اشاره خود نشان میدهند چنین کاری نمیکنند. این بچهها به جلب توجه دیگران اهمیتی نمیدهند. کودکان اتیسم رفتارها و روابط هیجانی بین افراد را به خوبی درک نمیکنند، بهطور مثال بیعلت میخندد و بدون اینکه با موضوع خندهداری روبهرو شده باشند هیجانزدگی خود را به شکل خاصی بروز میدهند و هنگام خوشحالی حرکتی شبیه بال زدن نشان میدهند، بالا و پایین میپرند و یا بر خود میلرزند.
? هنگام ناراحتی چه واکنشی نشان میدهند؟
ـ گریه میکنند و جیغ میکشند، البته موضوع ناراحتی آنها شاید برای ما قابل درک نباشد. این کودکان نسبت به هرچیزی که خلاف میلشان باشد واکنش شدیدی نشان میدهند و جیغ میکشند.
در مورد ناتوانی این بچهها در برقراری ارتباط کلامی هم توضیح دهید.
این بچهها اغلب حرف نمیزنند و هنگامی که صحبت میکنند، کلمات دیگران را طوطیوار تکرار میکنند. بچههای عادی از 3 تا 4 ماهگی شروع به صدا درآوردن و غان و غون میکنند و در حدود 11 ماهگی کلمات را میفهمند و کم کم شروع به ادا کردن آنها میکنند، در حالی که این روند در این کودکان اتیسم بسیار به کندی اتفاق میافتد. برخی از این بچهها حتی تا سن 7 تا 8 سالگی و یا تا آخر عمر هم حرف نمیزنند.
? منظورتان از رفتارهای کلیشهای چه بود؟
ـ مثلا دستها را جلوی چشمهایشان تکان میدهند و به آن نگاه میکنند. انگشتانشان را در هم میپیچانند و یا به آن حالتهای خاصی میدهند و تا مدتی در آن وضعیت باقی میمانند. مدام از گوشهچشم نگاه میکنندو یا چشمشان را تنگ کرده و به نور خیره میشوند. بدن آدمها را بو میکنند، غذا را قبل از خوردن میبویند. دور خودشان میچرخند و به اشیا چرخان خیره میشوند و از این امر ذوق میکنند. اسباب بازیها را به صورت قطار دنبال هم میچینند و شیوه بازی کردن آنها با
اسباب بازیهایشان مانند سایر بچهها نیست. دستهایشان را روی گوشهایشان میگذارند به گونهای که گاه مردم گمان میکنند، به خاطر شنیدن صدای خاصی این عمل را انجام میدهد، در حالیکه تجربه نشان میدهند این کار آنها در واقع نوعی واکنش در زمان هیجان است. دوست دارند اشیایی مانند تسبیح را جلوی چشمهایشان تکان دهند و یا شیئی را پرت کنند و سپس به قل خوردن آن نگاه میکنند. آنها معمولا خانه را به هم میریزند اما برخی از آنها هم برعکس وسواس عجیبی در نظم و ترتیب دارند.
? علائم اتیسم در چه سنی دیده میشود؟
ـ زیر 3 سال. نخستین علائم آن را حتی از مدتها قبل یعنی زمانی که کودک نوزادی شیرخوار است هم میتوان تا حدودی مشاهده کرد چون این کودکان بر خلاف سایر بچهها هنگام شیر خوردن به چشمان و صورت مادرشان نگاه نمیکنند و به عبارتی تمایلی به برقراری تماس چشمی ندارند. با این حال چون نوزادان در 45 روز اول بیشتر ساعات خود را خواب هستند، در صورت ابتلا به اتیسم مشهود نخواهد بود.
? آیا با روشهای تشخیصی مدرن میتوان از همان روزهای نخستین زندگی کودک این بیماری را تشخیص داد؟
ـ نه، اتیسم با سی تی اسکن،ام آر آی، نوار مغزی و غیره قابل تشخیص نیست و فقط با مشاهده و تشخیص بالینی میتوان به وجود آن پی برد.
? علت ابتلا به این بیماری چیست؟
ـ علت قطعی این بیماری هنوز مشخص نیست اما تحقیقات زیادی در مورد رابطه ژنها و تاثیر مواد سمی محیطی مانند فلزات سنگین( سرب، جیوه و...) روی آنها و ابتلا به اتیسم انجام شدهاست. بر اساس این تحقیقات میتوان گفت این مواد سمی تاثیر مخربی روی ژنها دارند و نمیتوانند پروتئینهای خاص مورد نیاز را تولید کرده و در نتیجه به مغز آسیب میرسد. حتی مواد نگهدارندهای که به مواد غذایی اضافه میشوند هم ممکن در این زمینه موثر باشند.
? پس راه پیشگیرانهای در این زمینه وجود ندارد؟
ـ بله، متاسفانه چون هنوز علت اصلی این بیماری مشخص نیست، راههای پیشگیری از آن را هم نمیدانیم.
? درمان چطور؟
ـ در سراسر دنیا هیچ درمان قطعی دارویی برای آن وجود ندارد و داروهای مورد استفاده هم فقط برای کاهش
علائم اتیسم کاربرد دارند، نه درمان بیماری.
? پس باید چکار کرد، این بیماران چه سرنوشتی خواهند داشت؟
ـ زیاد هم نباید نا امید بود، امروزه روشی وجود دارد تحت عنوان روش ABA یا تحلیل رفتار کاربردی. این روش که از جمله علمیترین روشهای موجود در این زمینه است به صورت آهسته و گام به گام آموزشهایی به کودکان مبتلا به اتیسم ارائه میدهد. در این روش درمانگر هدف یا همان آموزش نهایی را به زیر مجوعههایی تقسیم میکنیم و بعد از آموزش کامل هر مرحله به سراغ آموزش بعدی میرویم تا در نهایت به آموزش نهایی برسیم.
? لطفا یک مثال بزنید.
ـ مثلا وقتی میخواهیم شلوار پوشیدن را به یک کودک مبتلا به اتیسم آموزش بدهیم، در مرحله اول شلوار را تا بالای زانوی او بالا میکشیم و از او میخواهیم بقیه کار را خودش انجام دهد، وقتی در این کار موفق شد در مرحله بعد شلوار را تا زانو بالا میکشیم و از او میخواهیم خم شود و شلوار را بالا بکشد. همینطور مرحله به مرحله جلو میرویم. از او میخواهیم شلوار را از مچ پای خود بالا بکشد، شلوار را آماده میکنیم و به دست او میدهیم. تمام این مراحل به آرامی و با صبر و حوصله انجام میشود.
? برای این آموزشها به شرایط خاصی نیاز است؟
ـ بله، آموزش باید به صورت نفر به نفر(به ازای هر کودک یک مربی) انجام شود. ساعات کار و آموزش به این بچهها در طول روز براساس آنچه در آمریکا انجام میشود، 3 ساعت است. آموزشها باید با برنامهریزی دقیق و مناسب انجام شود و در حدود دو تا سه سال به صورت انفرادی و بعد از آن گروهی باشد. والدین باید به شکل موثر با مربی همکاری داشته باشند و آموزشها را یاد بگیرند، البته آنها مجاز نیستند خودشان بهطور مستقیم به کودک آموزش دهند بلکه باید رفتارهای آموخته شده از سوی مربی را از آنها بخواهند. این بچه را باید حتیالامکان وارد گروه کودکان عادی کرد و حتی به مدارس عادی فرستاد. رفتارهای مناسب آنها را باید با تشویق در آنها تثبیت کرد، از جمله دادن خوراکی، نوازش، گفتن آفرین و....
? آیا اتیسم یک بیماری شایع است؟
ـ متاسفانه تعداد اتیسم روز به روز در حال افزایش است. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی آمریکا در سال 2007 از هر یکصد تولد یک کودک مبتلا به اتیسم است. البته این آمار در کشور ما فرق میکند، سال گذشته سازمان کودکان استثنایی براساس میزان ثبت نام خود این آمار را یک در هزار اعلام کردهاست.
? اتیسم در بین دخترها شایعتر است یا پسرها؟
ـ نسبت اتیسم در پسرها 3 تا 4 برابر بیشتر از دخترهاست.
? ضریب هوشی این کودکان در چه حدی است؟
ـ ضریب هوشی آنها در حدود 70 درصد است ولی مشخص نیست که آیا این کودکان از ابتدا دارای بهره هوشی کمی هستند و یا به دلیل بیتوجهی به محرکهای محیطی است. در واقع تستی برای اندازهگیری میزان هوش این کودکان وجود ندارد.
? گفته میشود گاهی در بین کودکان اتیسم استعدادهای خاصی وجود دارد، آیا این درست است؟
ـ بله، در برخی از این بچهها جزایر هوشی وجود دارد، مثلا بعضی از آنها در درک موسیقی خیلی قوی هستند و فقط با یکبار شنیدن یک موزیک میتوانند آن را بنوازند. عدهای در ریاضی توانایی بالایی دارند و مثلا میتوانند تمام اعداد یک کتابچه قطور تلفن را حفظ کنند. من بچهای را میشناسم که وقتی تاریخ تولدت را به او بگویی، روزش(چندشنبه) را به تو میگوید. جالب است بدانید، آقای بیل گیتس صاحب شرکت مایکروسافت هم اتیسم دارد.
? آیا این بچهها میتوانند جذب مدارس عادی شوند؟
ـ بله، بعد از کار با این بچهها آنها میتوانند به مدارس عادی و یا استثنایی وارد شده و یا جذب گروههای توانبخشی شوند. البته بهتر است حتیالامکان آنها را روانه مدارس عادی کرد تا در کنار بچههای عادی رشد کنند و از آنها یاد بگیرند. حتی بهتر است آنها را از کودکی مهد کودکهای عادی فرستاد.
? آیا مدارس در این زمینه همکاری لازم را دارند؟
ـ معمولا نه، اما بالاخره به هر دلیلی راضی میشوند و حضور این بچهها را میپذیرند. امیدوارم روزی مقاومت آموزش و پرورش برای این کودکان در کشورمان از بین برود.
? حضور و آموزشهای این بچهها در مدارس عادی مانند سایر بچهها خواهد بود؟
ـ برخی از کودکان نیاز به همراهی یک مربی در مدرسه دارند تا به کمک او مطالب آموزشی را بهتر درک کنند. در برخی از کشورها با حذف برخی از مواد درسی به این بچهها امکان میدهند تا با توجه به استعدادها و جزایر هوشی خود پیشرفت کنند.
? در چه دروسی توانایی دارند؟
ـ فیزیک، شیمی، کامپیوتر، موسیقی و نقاشی (نقاشیهای کاملا عینی با رعایت تمام جزییات دنیای واقعی). ما در بین این افراد فضانورد، طراح صنعتی و.... داریم.
? در پایان چه توصیهای به خانوادههای آنها دارید؟
ـ اتیسم درمان قطعی ندارد و مردم برای درمان به راههای غیر اصولی و بینتیجهای مانند انرژی درمانی، هومیوپاتی و... متوسل نشوند چون جز اتلاف وقت و هزینه فایدهای برای آنها ندارد.
اتیسم چیست؟
اتیسم یک اختلال نافذ رشد با نشانه های متفاوت است که ناتوانایی هایی در زمینه های مختلف از قبیل مهارتهای ارتباط اجتماعی، مهارتهای حرکتی درشت و ظریف و حتی گاهی مهارتهای ذهنی ایجاد
می کند.
اتیسم طیفی از اختلالات است. در اصطلاح کلی، به این معنی است که فرد می تواند دارای یک اتیسم خفیف یا خیلی شدید باشد. در بالاترین انتهای طیف سندرم آسپرگر وجود دارد، که بعضی از اوقات سندرم پروفسور کوچک نامیده می شود. پایین ترین انتهای طیف اغلب اتیسم کلاسیک نامیده می شود که معمولا همراه با عقب ماندگی ذهنی است. در بین این طیف انواع اختلالات نافذ رشد شامل سندرم رت اختلال فروپاشنده دوران کودکی، اختلال نافذ رشدغیر اختصاصی (NOS-PDD) وجود دارد.
چه کسی به عنوان اتیسم شناخته می شود؟
متخصصین تخمین می زنند که از هر 1000 کودک، 3 تا 6 نفر آنها اتیسم متولد می شوند ( بعضی منابع 1 به 166 تولد را ذکر می کنند). مردان 4 برابر بیشتر از زنان مبتلا می گردند. به نظر می رسید که اتیسم در بعضی خانواده ها بیشتر دیده می شود، اما قابل سرایت نیست.
همیشه تشخیص فرد مبتلا به اتیسم آسان نیست. افراد اتیستیک ممکن است هوش بالا یا پایین داشته باشند. افراد اتیستیک ممکن است ساکت یا پر حرف، خجالتی یا خوش برخورد، خوب یا بد در زمینه تحصیلی باشند. بعضی از آنان خوش رفتار هستند، در حالی که برخی دیگر مشکلات رفتاری شدیدی دارند. در واقع فردی با تشخیص آسپرگر ممکن است نسبت به فردی با تشخیصNOS-PDD، مشکلات اضطرابی یا حسی داشته یا نداشته باشد.
افراد مبتلا به اتیسم چه اشتراکاتی دارند؟
آنچه در تمام افراد با تشخیص اختلال طیف اتیسم مشترک است، تاخیر یا ناتوانی در مهارتهای اجتماعی از قبیل مکالمات روزمره، تماس چشمی و درک هیجانی دیگران است.
این مشکلات منجر به نقص در تعاملات اجتماعی، دشواریهای کلامی، اختلال در ارتباطات غیر کلامی و محدودیت شدید و غیر طبیعی در انجام فعالیت ها و کارهای روزانه می شود . اغلب افراد مبتلا به اتیسم تاخیر در رشد حرکات درشت و ظریف نیز دارند. توجه به این نکته در بین نشانه ها بسیار مهم است.گاهی ممکن است یک کودک مبتلا به اتیسم در مشاهده بهتر از کودکان هم سن و سال خود به نظر برسد.
بطور کلی علائم و نشانه ها به 3 دسته اصلی تقسیم می شوند:
1- نشانه های ارتباطی-اجتماعی:
در بیشتر مواقع، یک کودک یا فرد بزرگسال به دلیل نقص یا تفاوتهای کلیشه ای در مهارت های ارتباطی و اجتماعی مشکوک به اتیسم می شود.
برخی از این تفاوتها عبارتند از:
- تاخیر یا الگوهای غیر طبیعی در گفتار (برای مثال برخی از کودکان اتیستیک متن نوارهای ویدئو را حفظ می کنند و آنها را کلمه به کلمه با همان صدایی که شخصیت فیلم حرف می زند تکرار می کنند).
- تون صدای یکنواخت یا بسیار بلند.
- فقدان زبان خودمانی یا بچه گانه.
- دشواری در درک تون صدا و زبان بدنی به عنوان شیوه ای برای بیان گوشه کنایه; شوخی; طعنه و غیره.
- کمبود تماس چشمی.
- عدم توانایی در تجسم.
در حالی که برخی از افراد اتیستیک مهارت های زبانی جالبی دارند تعدادی از آنها اصلا حرف نمی زنند. در این بین افرادی هستند که مهارت های کلامی آنها منحصر به فرد است. برخی ممکن است کاملا بتوانند حرف بزنند اما دشواری زیادی در محاوره داشته باشند مثلا کوتاه حرف بزنند.
2-نشانه های حسی و حرکتی:
اکثر افراد اتیستیک حساسیت کم یا بیش از حد به نور، صدا، شلوغی و محرکات خارجی دارند. برخی از آنها حساسیت کم و زیاد را با هم نشان
می دهند. این امر باعث می شود افراد اتیستیک بعضی اوقات گوشهای خود را بپوشانند، از محیطهای پر نور فراری باشند ; خودشان را محکم روی کاناپه پرت کنند یا میل شدیدی به حمل بارهای سنگین داشته باشند.
در حالی که پیدا کردن یک فرد اتیستیک که به دلیل بیماری اش اختلال جسمانی داشته باشد مشکل است اما بیشتر این افراد درجاتی از دشواری حرکتی در حرکات درشت و ظریف نشان می دهند. اکثرا در نوشتن و حرکات هماهنگ مشکل دارند.
3- مشکلات شخصیتی:
اغلب افراد اتیستیک تفاوتهایی را با دیگران دارند که شامل موارد زیر می باشد:
-انجام رفتارهای تکراری
-داشتن علائق و احساسات محدود
-دشواری در دوست شدن و تداوم دوستی
-تمایل به فعالیتهایی که نیاز کمتری به تعاملات کلامی دارد.
علل اتیسم چیست؟
در این زمینه اختلاف نظرهای زیادی در بین متخصصین و غیر متخصصین وجود دارد.در مقالات نظرات مختلفی در این باره از قبیل مسائل ژنتیکی، وجود سم، آلرژیهای غذایی، والدین نامناسب، عدم رشد مغز، نقائص سیستم ایمنی و سو» تغذیه آمده است.
با وجود اختلاف نظرها، بیشتر متخصصین توافق دارند که در اتیسم یک ساختار و عملکرد مغزی متفاوت وجود دارد که به دلیل ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی بروز می کند. تاکنون هیچکس قادر به تشخیص دقیق ژن و عوامل خارجی مسئول اتیسم نبوده است .
غربالگری و تشخیص اختلالات طیف اتیسم
گام اول: جستجوی پرچم قرمز
بیشتر متخصصین معتقدند که هر چه زودتر باید به فکر درمان بود. با وجود آنکه علاج قطعی برای این اختلال وجود ندارد، اما دامنه وسیعی از شیوه های درمانی برای کاهش علائم، آموزش مهارتها و بهبود پیش آگهی وجود دارد. به هر حال باید والدین و معلمین مشکلاتی را که ممکن است منجر به تشخیص اتیسم می شوند، بشناسد.
برخی از نشانه ها وجود دارد که تحت عنوان پرچم قرمز نامیده می شوند که باید والدین و معلمین در جستجوی آن باشند، این علائم ممکن است در یک کودک یک ساله یا تا سن سه سالگی ظاهر شود. برخی از این علائم عبارتند از:
-عدم پاسخ به مردم یا تمرکز روی یک شی» به جز» افراد به مدت طولانی.
-عدم پاسخ نسبت به صدا زدن نامشان.
-فقدان تماس چشمی.
-دشواری در تفسیر آنچه دیگران در موردش حرف می زنند یا احساس می کنند.
-تاخیر در گفتار یا الگوهای گفتاری عجیب.
-حرکات تکراری از قبیل چرخیدن یا جنباندن بدن و یا رفتارهای خود تخریبی از قبیل کوبیدن سر.
-حرف زدن یکنواخت و یا آهنگین.
-حساسیت کمتر یا بیشتر ازحد معمول نسبت به درد، صدا، نوریا شلوغی.
گام دوم:
یافتن افراد مناسب برای تشخیص اختلالات طیف اتیسم:
برای تشخیص درست اتیسم، باید به یک پزشک متخصص مراجعه نمود. در مرحله اول بهتر است به یک متخصص اطفال مراجعه کرد. اگر پزشک متخصص اطفال لازم دید کودک را به یک متخصص مغزو اعصاب و یا متخصص روانشناسی جهت تشخیص قطعی ارجاع می نماید.
پس از معاینات و ارزیابی های کامل باید غربالگری های اولیه توسط یک پزشک یا روانشناس ماهر که با رشد گفتار و مهارتهای حرکتی درشت و ظریف آشنا است، انجام شود.
گام سوم:
غربالگری کودک برای ابتلا به اختلالات طیف اتیسم:
قبل از اینکه خانواده خیلی نگران شود مهم است که کودک از منظر ابتلا به اتیسم غربال شود. ابزارهای غربالگری متعددی برای جمع آوری اطلاعات در زمینه رشد اجتماعی و ارتباطی کودکان در مراکز پزشکی وجود دارد.
برای مثال:
(CHAT) tobblers in autism of checklist The *
tobblers in autism for checklist mobifieb The *
(CHAT-M)
autism for tool screening The *
(STAT) olbs-year-two in
questionnaire communication social The *
(SCQ)
(برای کودکان چهار ساله و بالاتر)
به ندرت از یک نوع ابزار و معمولا از چند ابزار غربالگری و مشاهده به صورت ترکیبی استفاده می شود. اگر غربالگری شاخص هایی از اتیسم را نشان دهد، پزشک متخصص گام بعدی را اجرا می کند: رد کردن سایر احتمالات و تشخیص اتیسم.
گام چهارم:
رد کردن سایر احتمالات
غربالگری ممکن است نشان دهد که نشانه هایی شبیه اتیسم وجود دارد. اما قبل از تشخیص قطعی اتیسم پزشک متخصص باید سایر احتمالات را رد کند.
بسته به علائم کودک، پزشک باید تستهای شنوایی، تست خونی برای احتمال عفونت، معاینه برای اختلالات صرع و سایر اختلالات فیزیکی را به عمل آورد. برخی پزشکان مشاوره های ژنتیکی را برای بررسی برخی اختلالات مثل سندرمX شکننده توصیه می کنند.
اگرعلامت مثبتی در هر کدام از این زمینه ها مشاهده شد باید توسط پزشک متخصص مربوط به همان زمینه، کودک معاینه شود.
گام پنجم:
تشخیص اختلالات طیف اتیسم
زمانی که سایر تشخیص ها رد شد، پزشک متخصص می تواند تستهای تخصصی اتیسم را انجام دهد.
ابزارهای تشخیصی عبارتند از:
reviseb-interview biagnosis autism The *
(R-ADI)
این ارزیابی با مصاحبه والدین انجام می شود.
odservation biagnostic autism The *
(G-ADOS) schebule
در طول این تست پزشک کودک را در شرایطی قرار می دهد که رفتارهای ارتباطی اجتماعی از خود نشان بدهد و بررسی کند که آیا کودک مبتلا دچار تاخیر، عدم وجود رفتار و یا رفتار غیرطبیعی است.
scale rating autism chilbren The *
(CARS)
این ابزار حرکات کودک، تطابق نسبت به تغییرات، واکنش به شنیدن صدا، ارتباطات کلامی و ارتباط با مردم را بررسی می کند.
براساس این ابزارهای تشخیصی، همچنین مشاهده و سایر ارزیابی ها، پزشک می تواند اختلالات طیف اتیسم از قبیل سندرم آسپرگر،NOS-PDD یا اتیسم را تشخیص دهد.
درمان اختلالات طیف اتیسم
متاسفانه، هیچ استاندارد طلایی برای درمان اتیسم وجود ندارد. برخلاف بیشتر بیماریها، بندرت علت اتیسم شناسایی می شود. از سوی دیگر، هر فرد مبتلا به اتیسم علائم مختلف جسمانی، هیجانی، رفتاری و اجتماعی را از خود بروز می دهد. با وجود چنین شرایطی، تا 20 سال قبل توجه کمی توسط جامعه پزشکی نسبت به درمان این اختلالات اعمال می شد.
علاج قطعی وجود ندارداما گزینه های زیادی وجود دارد
در حال حاضر، هیچ علاج قطعی برای درمان اتیسم در دسترس نیست. این به این معنی است که بیشتر متدهای درمانی که ادعا می کنند به احتمال زیاد معتبر نمی باشند. البته به این معنی نیست که علائم اتیسم نمی توانند تعدیل شوند.
گفته می شود شیوه های اصلی درمان اتیسم که به اغلب بیماران توصیه می شود محدود است. البته، انواع گوناگونی از گزینه های درمانی با دسته بندی های رشدی، رفتاری، دارویی، بیومدیکال و آموزش وجود دارد. برخی از این شیوه ها بخوبی جا افتاده اند و بعضی خوب شناخته شده اند. معهذا سایر روشها هنوز بحث انگیز هستند و تحقیقات کافی در مورد آنها انجام نشده است. هرچند که این موضوع به معنی بی اثر بودن آنها نیست.
کاردرمانی در اتیسم: اصول پایه
براساس تعریف انجمن کاردرمانی امریکا، کاردرمانی درمان ماهرانه ای است که به افراد کمک می کند تا به استقلال درهمه جنبه های زندگی خود دست یابند. کاردرمانی کمک می کند تا مردم مهارتهای حرفه ای لازم در زندگی را برای کسب استقلال و رضایت مندی در زندگی را بدست آورند. اغلب اوقات کاردرمانگران با افراد صدمه دیده برا ی کسب مجدد توانایی، استفاده از دستها در فعالیتهای مختلف زندگی روزانه، توانایی نوشتن و مراقبتهای شخصی، کار می کنند.
در مورد اتیسم، کاردرمانگران امروزه بطور وسیعی دامنه فعالیت های حرفه ای خود را گسترش داده اند. در گذشته کاردرمانگران ممکن بود برا ی مثال در زمینه بهبود مهارت نوشتن، لباس پوشیدن و غیره در رابطه با کودکان اتیسم فعالیت نمایند.اما از آنجایی که افراد مبتلا به اتیسم کمبودهای اساسی در مهارتهای شخصی و اجتماعی مورد نیاز برای یک زندگی مستقل دارند، کاردرمانگران امروز شیوه هایی را برای رفع این نیازها بکار می برند، برای مثال:
فراهم کردن مداخلاتی که به کودک کمک نماید تا به تحریکات حسی پاسخ مناسب را بدهد. این مداخلات ممکن است شامل تاب دادن، برس زدن، بازی روی توپ مخصوص و تمام فعالیت هایی باشد که از طریق آن کودک بتواند بدنش را در فضا بهتر کنترل نماید.
- تسهیل فعالیت های بازی که تعامل و ارتباط با دیگران را آموزش می دهد و به آن کمک می کند. برای کاردرمانی در زمینه اتیسم می توان از بازی درمانی های ساختار یافته به صورت ویژه و تخصصی استفاده نمود تا مهارتهای هیجانی، هوشی و حتی جسمانی را بهبود ببخشد.
- اتخاذ استراتژی هایی برای کمک به افرادی که از یک مرحله به مرحله دیگر در گذر هستند. برای یک کودک مبتلا به اتیسم ممکن است شیوه های مناسبی استفاده شود که بتواند جابجایی و انتقال ازمدرسه به خانه را بهتر کنترل کند. در مورد یک فرد بزرگسال مبتلا به اتیسم این مساله ممکن است مهارتهای شغلی و مهارتهای آشپزی را در بر بگیرد.
- استفاده از شیوه های تطابقی و استراتژیها برای جبران ناتوانی هایی بارز (برای مثال آموزش استفاده از کی بورد زمانی که آموزش نوشتن با دست امکان پذیر نیست و با انتخاب یک جلیقه سنگین برای افزایش تمرکز و غیره). علاوه بر این، پزشک متخصص اطفال می تواند به والدین در شناساندن مداخلات زودهنگام و قابل دسترس که از طریق مراکز توانبخشی و پزشکی ارائه می شوند، کمک نماید. افراد بزرگسال اتیسم می توانند از طریق مراکز توانبخشی خصوصی و دولتی به کار درمانی دسترسی پیدا کنند.
منابع در روزنامه موجود است
اتیسم چیست ؟
بابک پسری 6 ساله است که از طرف پزشک متخصص اطفال جهت بررسی به روانپزشک اطفال معرفی شده است . والدین اظهار می کنند که کودک تا سن 5/1 سالگی از نظر گردن گرفتن ، نشستن و راه افتادن کاملاً طبیعی ولی شروع تکلم با تأخیر بوده است . در حدود 2سالگی خانواده متوجه پسرفت تکلمی کودک شده اند بطوریکه کلمات قبلی را استفاده نمی کرده و یا نابجا و غلط استفاده می کرده است . در حال حاضر در برقراری روابط با همسالان مشکل دارد و قادر به دوستیابی نیست . هنگام حضور در مهدکودک بصورتی رفتار میکند که گوئی هیچکس در کلاس حضور ندارد . تماس چشمی محدود است و یا خیره می شود . در مقابل رفتار محبت آمیز والدین واکنش نشان نمی دهد . در خانه بیشتر در خودش است و به نظر می رسد در دنیای خیالی خودش سیرمی کند . کلمات و جملات دیگران را بدون درک مفاهیم تکرار میکند و گاه عبارات شنیده شده فعلی را تکرار می کند . کمتر از ضمیر من استفاده می کند و خودش را به نام صدا می کند . مفاهیم و دستورات را درک می کند ولی توجه و تمرکز خیلی کم است بطوریکه کوچکترین محرک محیطی موجب - حواس پرتی در او می شود . حرکات تکراری دارد مثلاً مدتها با چرخ ماشین اسباب بازیش سرگرم می شود و یا ساعتها کلید برق را روشن و خاموش می کند و یا با دگمه های کنترل تلویزیون بازی می کند . علاقه خاصی به وسایل مکانیکی دارد مثلاً حرکت پنکه ، ماشین لباسشوئی و یا صدای جاروبرقی توجه او را جلب می کند . از طرف دیگر به آگهی های تبلیغاتی علاقه خاص نشان می دهد و ریتم کلام و آهنگها را بصورت طوطی وار تکرار میکند . گاهی اوقات دستش را در وضعیت غیرعادی نگه میدارد و یا مرتب با دست به صورتش ضربه می زند . مدتها درگیر تکان خوردن ، چرخیدن و ... می شود . عادات خاصی دارد مثلاً در خانه از مسیر مشخصی حرکت می کند . با اسباب بازیهایش درست بازی نمی کند . مثلاً با ترتیب معین آنها را در رختخوابش می چیند بطوریکه خلاف آن موجب نگران شدن او می گردد . از طرف دیگر در بررسیهای آزمایشگاهی ، نوار مغزی و سی تی اسکن مغزی انجام شده مورد خاصی نشان داده نشده است . با توجه به تاریخچه ، ارزیابی روانشناسی و روانپزشکی ، کودک مبتلا به اختلال اتیستیک است .
اتیسم چیست ؟
اتیسم نوعی اختلال رشدی است که با رفتارهای ارتباطی و کلامی غیرطبیعی مشخص می شود . علائم این اختلال در سه سال اول زندگی بروز می کند . علت اصلی اختلال ناشناخته است و در پسران شایعتر از دختران است .
وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سبک زندگی و تحصیلات والدین نقشی در بروز اتیسم ندارد . این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تأثیر می گذارد . کودکان و بزرگسالان مبتلا به اتیسم در ارتباط کلامی و غیرکلامی ، تعاملات اجتماعی و فعالیتهای مربوط به بازی مشکل دارند . این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار می سازد . در بعضی موارد رفتارهای خودآزارانه و پرخاشگری وجود دارد . در این افراد حرکات تکراری ( دست زدن ، پریدن ) و یا مقاومت در مقابل تغییر دیده می شود و ممکن است در حواس بینائی ، شنوائی ، لامسه ، بویایی و چشایی نیز حساسیتهای غیرمعمول نشان دهند . هسته مرکزی مشکل در اتیسم ، اختلال در ارتباط است .
پنجاه درصد کودکان اتیستیک قادر نیستند از زبان خود به عنوان وسیله اصلی برقراری ارتباط با سایرین استفاده نمایند . عدم بکاربردن ضمیر ( من ) از ویژگیهای کلامی این کودکان است . از مسایل دیگر تکلمی تکرار کلمات و جملات اطرافیان است .
انواع اختلالات نافد رشد چیست ؟
چندین اختلال در زیرگروه اختلالات نافذ رشد وجود دارد . در اختلالات نافذ رشد آسیب شدید در چندین حوزه رشدی وجود دارد . افرادیکه در طبقه بندی اختلالات نافذ رشد قرار می گیرند در برقراری ارتباط اجتماعی دچار مشکل هستند ولی شدت آن متفاوت است . نکات عمده ای که تفاوت میان اختلالات را بیان می کنند در زیر مطرح شده است :
اختلال اتیستیک : ارتباط ، تعامل اجتماعی و بازی تخیلی بطور مشخص آسیب دیده است . علائق ، فعالیتها و رفتارهای تکراری دیده می شود . اختلال در سه سال اول زندگی شروع می شود .
اختلال آسپرگر : با آسیب در تعاملات اجتماعی و وجود فعالیتها و علائق محدود مشخص می گردد . تآخیر در شروع تکلم وجود دارد ولی در حقیقت مبتلایان مشکلات تکلمی کمتری دارند . هوش معمولاً طبیعی و یا بالاتر از طبیعی است .
اختلال رت : سیرپیشرونده ای دارد که فقط در دختران دیده می شود . در ابتدا مراحل رشد طبیعی است است ولی بعد مهارتهای به دست آمده قبلی و توانایی استفاده هدفدار از دستها را از دست می دهند و بجای آن حرکات تکرار شونده دست ایجاد میشود که بین سنین یک تا چهار سالگی شروع می شود .
اختلال فروپاشنده دوران کودکی : رشد حداقل در دو سال اول زندگی طبیعی است . از دست دادن جدی مهارتهایی که قبلاً داشته است مشاهده میشود .
اختلال نافذ رشد غیراختصاصی : به تنهایی علائم مشخص هیچیک از اختلالات بالا را نداشته و نمی توان آن را جزو یکی از طبقه بندیهای فوق الذکر جای داد .
* علت اتیسم چیست ؟
اتیسم یک ناتوانی طولانی مدت است که منجر به اختلال عملکرد عصبی - روانی در فرد می شود . گر چه اتیسم عارضه نادری است اما شیوع اتیسم حتی تا 20 مورد در هر 10000 تولد زنده می رسد . اگر چه علت اصلی کاملاً شناخته شده نمی باشد اما در سالهای اخیر تحقیقات و مطالعات زیادی در این زمینه صورت گرفته است . تحقیقات تأکید زیادی بر منشاء زیست شناختی و عصب شناختی در مغز دارد . در بسیاری از خانواده ها سابقه اتیسم و یا اختلالات مربوط به ان وجود داشته است که مسائل مربوط به ژنتیک و ایمن شناسی در بحث سبب شناسی مطرح می گردد . تابحال ژن خاصی که مربوط به اتیسم باشد شناخته نشده است و پژوهشگران در مورد نقش ژنتیک در علت شناسی اتیسم اختلاف نظر دارند اما عده ای از آنها ترکیب چندین ژن را بعنوان علت اختلال مطرح می کنند . چندین نظریه درباره اتیسم مطرح شده که هیچ یک به طور دقیق اثبات نشده است .
* علائم اتیسم چیست ؟
بطور معمول افراد مبتلا به اتیسم حداقل نصف علائمی را که در زیرعنوان شده است ، نشان میدهند . این نشانه ها از خفیف تا شدید متغیر هستند . در موقعیتهایی کاملاً متفاوت رفتارهایی که با سن کودک تطابق ندارد مشاهده می گردد .
اصرار به یکسانی داشته و در مقابل تغییر مقاوم هستند .
مشکلات شدید تکلمی دارند .
در بیان نیازها مشکل دارند و بجای استفاده از کلمات از اشارات و حرکات استفاده میکنند .
کلمات و جملات دیگران را تکرار می کنند .
خنده و گریه بی دلیل داشته و بدون علت مشخص نگران و مضطرب می شوند .
قشقرق به پا می کنند و برای دلائلی که برای دیگران آشکار نیست شدیداً پریشان می شوند .
قادر نیستند با دیگران رابطه برقرار کنند .
دوست ندارند در آغوش گرفته شوند و یا دیگران را در بغل گیرند .
تماس چشمی ندارند یا تماس آنها اندک است .
به روش آموزش معمول پاسخ نمی دهند .
با اسباب بازی درست بازی نمی کنند .
چرخیدن و تاب خوردن را خیلی دوست دارند .
احساس درد کمتر یا بیشتر از حد دارند .
از خطرات نمی ترسند .
پرتحرک یا کم تحرک هستند .
نسبت به اطرافیان واکنش عاطفی نشان نمی دهند .
به صحبتها و یا صداها پاسخ نمی دهند بطوریکه بنظر می آید ناشنوا هستند . اگر چه حس شنوایی سالم است .
هفتاد درصد کودکان اتیسم ناتوانی هوش دارند .
در برخی از کودکان اتیستیک توانائیهای خاص وجود دارد .
* باورهای غلط درباره اتیسم :
کودکان مبتلا به اتیسم هرگز ارتباط چشمی برقرار نمی کنند .
کودکان اتیستیک نبوغ دارند .
کودکان مبتلا به اتیسم صحبت نمی کنند .
کودکان اتیستیک قادر به نشان دادن محبت خود نیستند .
اتیسم یک بیماری روانی است .
منظور از پیشرفت این کودکان یعنی اینکه کاملاً شفا یابند .
کودکان مبتلا به اتیسم نمی توانند به دیگران لبخند بزنند .
کودکان اتیستیک تماس جسمی محبت آمیز برقرار نمی کنند .
ما میدانیم که این کودکان تحریکات حسی را به گونه ای متفاوت درک می کنند که موجب اشکال در ابراز محبت و برقراری ارتباط عاطفی در آنها می گردد . اما به هر حال این کودکان می توانند محبت کنند . در صورتیکه این کودکان را باور کنیم قادر به داد و ستد عاطفی با آنها هستیم .
تعدادی از روشهای درمانی - توانبخشی شامل موارد زیر هستند
دارو درمانی
رفتار درمانی
گفتار درمانی
ااختلا لات زبان ، تکلم ، و برقراری ارتباط :
استفاده از کلمات بدون توجه به معانی آنها :
حدود 40 % کو دکان مبتلا به اوتیسم اصلا حرف نمی زنند .برخی دیگر مبتلا به عارضه اکو لا لیا (echolalia) (تکرار کردن حرفهایی که دیگران به آنها می زنند) می باشند .به طور مثال اگر شما به او بگو یید " چرا نا هارت را نمی خوری " او هم به جای آنکه جوابت را بدهد می گوید " چرا ناهارت را نمی خوری " یا اینکه مکررا تبلیغات تلویزیون را بدون کم و کاست تکرار می کنند. تن صدای ثابتی دارند و به نظر می رسد که نمی توانند در مواقع شادی یا غمگینی تن صدای خود را بالا و پایین ببرند .این کودکان ممکن است از لحاظ فاصله مکانی به افرادی که با آنها صحبت می کنند خیلی نزدیک شوند و یا ممکن است به یکی از مو ضوعات صحبت خود بچسبند و رهایش نکنند . برخی از آنها می توانند به خوبی صحبت نمایند و لغات بسیار زیادی را می دانند ولی حوصله گوش دادن به حر فهای دیگران را ندارند .هم چنین ممکن است در باره افرادی که بسیار به آنها علا قه مند هستند خیلی زیاد صحبت نمایند . - انجام حرکا ت تکراری، مقاومت در برابر تغییرات محیطی ویا مقاومت در برابر تغییرات روزانه کار ها ی معمولی ، و عدم پاسخ دهی به صورت غیر طبیعی نسبت به تجارب حسی .
آنها یک سری از کا رها را بارها و بارها تکرار میکنند . اگر عادات روزانه آنها تغییر نماید به شدت نا راحت می شوند .به عنوان مثال اگر کودک هر روز ابتدا دستش را شسته و سپس لباسش را می پوشد، در صورتی که از او خواسته شود که عکس اعمال فوق ر ا انجام دهد ، به شدت ناراحت خواهد شد . اوتیسم یک ناتوانی رشدی در تمام عمر بوده و به طور تیپیک در اوایل دوران کو دکی ظاهر می شود ..دانش آموزان مبتلا به اوتیسم در اوایل دو ان کودکی رفتاری را از خود نشان می دهند که به طور مخربی با فرآیندهای یاد گیر ی آنها در مواردزیر تدا خل می نما ید . روند رشد کودکان مبتلا به او تیسم ممکن است درزمینه های حرکتی (motor) شناختی (cognitive)،به تاخیر بیفتد .
از طرف دیگر برخی ازآنها ممکن است بتوانند به راحتی مسایل کامپیو تری ویا یک جدول را حل کنند ولی در انجام کارهای بسیار آسان مثل بر قراری دوستی با دیگران و صحبت با دیگران دچار مشکل شوند .
________________________________________
اختلال در روابط /مهارتها / و واکنش های اجنماعی :
عدم درک احساسات و عواطف دیگران
قدرت بسیار ضعیف در درک و تعبیرحالات چهره (facial expression) و
زبان بدن (body language) دیگران
- فرد بیمار ممکن است به صورت بی ادب (rude)، پر خاشگر ، رک گو (forthright) ، خجالتی ، بی فکر(thoughtless) ، نا بالغ از نسبت به سن تقویمی خود (immature) ، مشاهده شود. این افراد قادربه عملکرد کافی ومناسب برای بر قرار ی ارتباط با اجتماع نبوده و نهایتا قادر به ایجاد روایط دوستانه دیر پا نمی باشند.
- شرکت در فعالیتها و با زیهای ساده و تمایل به دوری گزینی از جمع .
بر قراری ارتباط: کودک در برقراری ارتباط با جنبه های مختالف دچار مشکل میشود . زبان کودک دارای آن قدرت طبیعی برای بر قراری ارتباط نیست و از محتوی و ساختار مناسبی بر خوردار نمی باشد. ضعف کودک هم در زمینه ابراز نظر و هم در زمینه درک نظرات دیگران از طریق کلامی مشهود است .
کودک در برخوردبا مردم ،اشیا و وقایع زندگی اش دچار مشکل می شود . اغلب کودکان در بر قراری یک ارتباط متناوب با دیگران دچار مشکل هستند . کودک در هنگام مشاهده تغییرات ایجاد شده در اطراف خود ، به استرس شدیدی دچار می شود و اصولا مایل به سکون در محیط اطراف خویش است و از تغییر دادن شرایط و اشیا اطراف خویش نا خرسند می شود . تغییرات ایجاد شده در وقایع معمول زندگی سبب ایجاد وحشت در فرد می شود . این امر می تواند بروز حرکات تکراری در فرد را تو جیه نماید کودکعلایق بسیار محدودی را نسبت به اطرافیان یا اشیا ی دور برش ابراز می کند و قادر به شرکت در فعالیت های ذهنی نیست . این کو دکان نمی توانند بپذیرند که حالات رو حی –روانی دیگران با آنها متفا وت است و نمی توانند تصور کنند که افراد دیگر جامعه دارای عقاید ، دید گا ه ها و برنامه های خو دشان در زندگی هستند . اگر به او بگو یید" آن کار را نکن " یک بیمار اوتیستی نمی تواند درک کند که معنی "آن" چیست ؟ عواطف کو دکان او تیستی مشابه با سایر افراد جامعه است .ولی این کو دکان نی توانند عوالم و عواطف خود را به آسانی و به صورت قابل فهم باز گو نمایند. علت این امر این است که آنها نمی توانند از ابزار زبان به اندازه کافی استفاده نمایند. آنها ممکن است بدون ایجاد آمادگی در دیگران با آنها شروع به صحبت نمایند.
کودک نسبت به محر ک ها ی شنیداری ، دیداری ،بویایی، و محرکهای حسی (tactile)، چشایی gustatory و محرک ها یkinesthetic، پاسخ های غیر طبیعی و تکراری و بی معنی را از خودنشان می دهد .و از لحاظ حس تعادل و تنظیم موقعیت بدن (proprioceptive) دچار مشکل می شود. . به عبارت دیگر ، برخی از آنها در برخی از حواس پنج گانه بسیار حساس تر از حالت طبیعی بوده ودر برخی دیگر ازاین حس ها از حساسیت کمتری نسبت به دیگران بر خوردار می باشند.از این رو عکس العمل آنها نسبت به بقیه افراد در یک جمع در قبال یک محرک بو یایی ، شنوایی، چشایی، و.. با دیگران هما هنگ نبوده و عکس العمل آنها سبب ایجاد بی نظمی در جمع می شود. به طور مثال سرو صدای ترافیک ممکن است برای آنها بسیار کر کننده باشد.
از لحاظ شناختی کودک ممکن است نا هنجاری های مختلفی را در فر آیند تفکر(thinking) از خود نشان داده و در تقکر انتزاعی (abstract thinking) ، هوشیاری (awareness) و قضاوت (judgment) دچار مشکل شده و و دارای توانایی اندکی برای فر آوری اطلا عات سمبو لیک است.
________________________________________
دریک تحقیق انواع اتیسم را یک بیماری مغزی در نتیجه:
مصرف تراتوژن ها به خصوص ویتامین ها و آهن دوران بارداری و مسمومیت جنین با این مواد از نمونه های بسیار خفیف غیر قابل تشخیص تا نمونه
های بسیار شدیدکه باعث مرگ جنین می شود را بیان نمود.پس از مصرف تراتوژن ها و با گذشتن از مرز مسمومیت و تجمع در خون جنین موجب عقب
افتادن رشد سلولهای عصبی جنین و اختلالات متعدد می شود .
همچنین امروزه پژوهشگران دریافته اند ارتباطی بین اتیسم وواکسنMMR(سرخک - سرخجه - اوریون )وجود ندارد ولی بسیاری معتقدند ارتباطی بین
اتیسم و Thimerosal که یک ماده محافظت کننده واکسن ها که حاوی جیوه است وجود دارد .در یک بررسی تمام کودکان که واکسینه می شوند برای
حفاظت واکسن ها از تیمروزال یا اتیل مرکوری استفاده میگردد و کودکان تا سن 10 ماهگی با 250 میلی گرم تیمروزال و تا 15 ماهگی 450 میلی گرم
تیمروزال تماس داشتند و میزان شیوع اتیسم در بالا ترین میزان خود بود و از سال 1993 تمام واکسن های مورد استفاده عاری از تیمروزال
حاوی جیوه بوده است.امروزه بهتر است اتیسم را سندرمی بدانیم که در اثر یکی از چندین نوع آسیب دیدگی دستگاه مرکزی اعصاب از ابتدای لقاح تا
چند سال اول زندگی به وجود می اید.
محققان از بررسی های خود چنین نتیجه گرفته اند که اولا"نگرانیها و دغدغه های زود هنگام خانواده ها در مورد رشد و نمو کودکانشان بسیار مهم است و باید
به انها بها داد خصوصا"پزشکان عمومی و متخصص کودکان باید به این مسئله توجه کنند و خیلی زود این کودکان را به متخصصان ارجاع دهند و از دادن بر
چسب هایی مانند اتیسم به صورت زودرس قبل از تشخیص قطعی خود داری کرد .
جهت تشخیص اتیسم وجود هر گونه اشکال یا عقب ماندگی تکلم زنگ خطر برای والدین می باشد چرا که اختلال تکامل زبان یکی از علایم مهم اولیه می باشد.
تشخیص کودکان مبتلا به اتیسم screening test checklist در مطب پزشکان متخصص اطفال بسیار مفید خواهد بود.
________________________________________
اوتیسم آسپرگر سندرم و PDD درحال افزایش است
اوتیسم آسپرگر سندرم و PDD درحال افزایش است سی سال پیش از هر 2500 نفر یکنفر مبتلا می گردید ولی اکنون از هر 150 نفر یکنفر
و بیشتر دکترها و دانشمندان توسط عوامل میان ژن و محیط بوجود می آید . فرزندان ما هر روز در معرض عوامل شیمیایی و فلزات افزودنی
مواد تزریقی سمی و از اینقبیل موارد : آفت کش - حشره کش - سرب و ... قرار می گیرند .
________________________________________
رفع مسمومیت :
در کودکان اوتیسم و طیف اوتیستیک این سموم در کل سیستمهای شان ذخیره شده است بعلت بیماری metal-metaboli sm آنها بطور ژنتیک قادر نیستند بخوبی رفع مسمومیت کنند که این امر باعث مشکلات نرو لوژیک و گوارشی می گردد . بسیاری با این موضوع که زمانیکه مواد شیمیایی و فلزات سنگین را خارج می کنید از بدن و بیو شیمی کودک متوازن و بالانس می گردد سایرکادر درمانی راحت تر با کودک کار می کنند . chelating agent ترکیبی شیمیایی است که از طریق اتصال یونهای فلزی باعث تشکیل کمپلکسهایی می گردد و در درمان مسمومیت فلزی مورد استفاده قرار می گردد. APA -WHO بعنوان ناتوانی رشدی تکاملی که ناشی از یک بیماری ( عارضه ) در سیستم عصبی مرکزی می باشد . که از طریق صدمه و نقص در تعاملات اجتماعی و روابط ارتباطی و علایق و تصورات و فعالیتها تشخیص داده می گردد. اوتیسم خود را قبل از سه سالگی آشکار می کند . اوتیسم و سایر PDD ها در ردیف اختلالات تکاملی عصبی در نظر گرفته می شوند .
________________________________________
علایم کودکان مبتلا به اتیسم از نظر گفتاری و رفتاری :
• عدم توانایی در صدا سازی تا سن 6 ماهگی
• عدم توانایی در صدا سازی چند سیلابی تا سن 12 ماهگی
•
عدم توانایی در گفتن کلمات تا سن 18 ماهگی
•
عدم توانایی درعبارت سازی تا سن 24 ماهگی
•
عدم توانایی در جمله سازی تا سن 36 ماهگی
•
هرگونه از دست دادن مهارت صدا سازی و کلمه سازی عبارت سازی
•
هرگونه از دست دادن مهرت درکی مانند واکنش به اسم صدا کردن کودک
• نهایت تنهایی
• نا توانی برای انتخاب وضعیت قابل انتظار
• تکرار یکنواخت برخی اصوات و کلمات
• محدودیت در برخی حرکات
• رفتارهای تکراری و قالبی
• میل وسواس گونه اضطراب آمیز برای حفظ یکنواختی
• ترس از تغییر
• روابط غیر عادی با دیگران
• ترجیح دادن تصاویر و اشیا بی جان
• اصرار به یکسانی داشته و در مقابل تغییر مقاوم هستند .
• در بیان نیازها مشکل دارند و بجای استفاده از کلمات از اشارات و حرکات استفاده میکنند .
• کلمات و جملات دیگران را تکرار می کنند .
• خنده و گریه بی دلیل داشته و بدون علت مشخص نگران و مضطرب می شوند .
• قشقرق به پا می کنند و برای دلائلی که برای دیگران آشکار نیست شدیداً پریشان می شوند .
• دوست ندارند در آغوش گرفته شوند و یا دیگران را در بغل گیرند .
• تماس چشمی ندارند یا تماس آنها اندک است .
• به روش آموزش معمول پاسخ نمی دهند .
• با اسباب بازی درست بازی نمی کنند .
• چرخیدن و تاب خوردن را خیلی دوست دارند .
• احساس درد کمتر یا بیشتر از حد دارند .
• از خطرات نمی ترسند .
• پرتحرک یا کم تحرک هستند .
• نسبت به اطرافیان واکنش عاطفی نشان نمی دهند .
• به صحبتها و یا صداها پاسخ نمی دهند بطوریکه بنظر می آید ناشنوا هستند . اگر چه حس شنوایی سالم است .
• در برخی از کودکان اتیستیک توانائیهای خاص وجود دارد .
________________________________________
باورهای غلط درباره اتیسم :
• کودکان مبتلا به اتیسم هرگز ارتباط چشمی برقرار نمی کنند .
• کودکان اتیستیک نبوغ دارند .
• کودکان مبتلا به اتیسم صحبت نمی کنند .
• کودکان اتیستیک قادر به نشان دادن محبت خود نیستند .
• اتیسم یک بیماری روانی است .
• منظور از پیشرفت این کودکان یعنی اینکه کاملاً شفا یابند .
• کودکان مبتلا به اتیسم نمی توانند به دیگران لبخند بزنند .
• کودکان اتیستیک تماس جسمی محبت آمیز برقرار نمی کنند .
________________________________________
ما میدانیم که این کودکان تحریکات حسی را به گونه ای متفاوت درک می کنند که موجب اشکال در ابراز محبت و برقراری ارتباط عاطفی در آنها می گردد . اما به هر حال این کودکان می توانند محبت کنند . در صورتیکه این کودکان را باور کنیم قادر به داد و ستد عاطفی با آنها هستیم .
در حقیقت به دلیل تنوع تظاهرات کلینیکی طیف تشخیص بیمار ا تیستیک مشکل است گاهی اوقات کودکان مبتلا به اتیسم با هوش هستند ولی 80 درصد آنها
درجاتی از عقب ماندگی ذهنی را نشان میدهند .
در ازمایشات پارا کلینیک کودکان مبتلا به اتیسم باید عوامل قبل و بعد از تولد مورد بررسی قرار گیرد.
تمام کودکان مبتلا به ا تیسم باید از نظر شنوایی مورد ازمایش قرار گیرند و چون همکاری خوبی ندارند از brain stem auditory evoked responses استفاده نمود.
به دلیل این که یک سوم کودکان مبتلا دچار اپی لپسی (تشنج) میشوند باید نوار مغزی گرفته شود و در صورت امکان MRI انجام داد.
اتیسم و صرع بد ترین پیش آگهی در درمان را دارند .
________________________________________
انجمن جهانی کودک در خود مانده نشانه های زیر را برای اتیسم ذکر می کند :
وجود اختلالاتی در روابط اجتماعی و مهارتهای زبانی .
وجود کنشهای غیر طبیعی به هر یک از حواس پنجگانه یا مجموعه ای از آنها .
عدم وجود یا تاخیر در مهارتهای گفتار و زبان اگر چه ممکن است در برخی از جنبه های خاص تواناییهایی وجود داشته با شد .
شیوه های غیر طبیعی بر خورد با اشیا و بر قراری ارتباط با افراد .
روشها و طرق غیر معمول تفکر .
آغاز اختلال در طول نخستین و یا دومین سال زندگی قبل از 36 ماهگی است .
اولین کسی که این سندرم را معرفی کرد لئو کانر بود در چهار حوزه این سندرم را بررسی کرد .
1. محور ژنتیکی
موارد در خود ماندگی در افراد یک خانواده بشدت افزایش می یابد حتی تا 75 %موارد .
2. محور عصبی - فیزیولوژیکی
حساسیت مفرط نسبت محرکات به خصوص محرکات بینایی و شنوایی .
بسته شدن دریافت کنندگان حسی دور مانند بینایی و شنوایی .
3. محور زیست - شیمیایی
موید افزایش سرو تو نین خون در نیمی از کودکان در خود مانده بود .
4. محور شناختی
این بیماران دچار یک اختلال بنیادی در مسائل شناختی نظیر توجه و تمرکز و ادراک و حافظه خصوصا در نظام زبان رمزی می باشند
________________________________________
تشخیص افتراقی میان اتیسم و سایر موارد :
مهمترین عتامت میان اتیسم و عقب مانده ذهنی میزان ارتباط است که در کودکان عقب مانده ارتباطات اجتماعی و ... به طور کامل وجود دارد .
وجه تمایز اتیسم و اسکیزو فرن سن شروع بیماری است . بچه اسکیزوفرن زیر 5 سال دیده نمی شود و در این بچه ها توهم و هذیان دیده می شود .
در بچه های اسکیزو فرن میزان هوش بالاتر و تشنج و عقب ماندگی کمتر است .
وجه تمایز بچه های آفازیک با اتیسم مختل بودن ارتباط کلامی این بچه ها واستفاده از سایر شیوه های ارتباطی می باشد .
گروه دیگر ناشنوایان هستند که ارتباط جسمی و فیزیکی طبیعی بر قرار می کنند .
________________________________________
آیا امیدی به درمان کودکان مبتلا به اتیسم هست؟
نکته مهم این است که در صورت مشاهده هرگونه رفتار غیرطبیعی در هر سنی مراجعه به متخصص اولین قدمی است که والدین باید به آن بپردازند. در
درجه اول روانپزشکان کودک و نوجوان و سپس روانپزشکان و روانشناسان راهنماهای خوبی خواهند بود. بسیاری از والدین هنگامی که تشخیص اتیسم
برای کودکشان مطرح می شود رویکرد مناسبی ندارند. گروهی کودک خود را نزد متخصص های مختلف می برند به این امید که تشخیص دیگری برایش
مطرح شود. گروهی امید و آرزویی را که برای کودکشان داشتند نقش بر آب می بینند و از هرگونه اقدامی ناامید می شوند. گروهی مشکلات فرزندشان را
انکار می کنند و به امید علاج فوری هستند. امروزه بیش از هر زمان دیگری می توان به کودکان مبتلا به اتیسم کمک کرد. مداخله زودرس شامل :
• توانبخشی (گفتار درمانی - کار درمانی )
• رفتار درمانی
• دارو در مانی
آموزش های ویژه، حمایت خانواده و در بعضی موارد درمان دارویی به بسیاری از کودکان مبتلا به اتیسم در رسیدن به تجربه زندگی هرچه طبیعی تر کمک
خواهند کرد. برنامه های توانبخشی می توانند ظرفیت کودکان را در یادگیری، برقراری ارتباط با دیگران و تعاملات اجتماعی افزایش دهد و همزمان
می تواند شدت رفتارهای مخرب را کاهش دهد. درمان دارویی نیز در کاهش شدت علائم مؤثر است.
امروز امید زیادی به پیشرفت کودکانی است که درمان مناسب و مؤثری گرفته اند حتی بسیاری از کودکانی که از نظر ذهنی، عقب افتاده اند در انجام کارهای
مشخصی مثل پوشیدن لباس و فعالیت هایی نظیر آشپزی و... مهارت هایی را کسب خواهند کرد. گروهی دیگر مهارت های تحصیلی مانند خواندن، نوشتن،
محاسبات ساده را به دست خواهند آورد. بعضی دبیرستان را تمام می کنند و گروهی نیز به دانشگاه می روند. گروهی از کودکان مبتلا به اوتیسم نیز که در
زمینه هایی مانند نقاشی، موسیقی، انجام محاسبات و... توانایی خاصی دارند، حتی بسیار بیشتر از افراد طبیعی، پیشرفت های چشمگیری نشان می دهند.
نکته مهم شروع هرچه سریع تر مداخلات درمانی است. اما نکته مهم تر این است که هیچگاه برای شروع درمان دیر نیست.
________________________________________
آخرین تحقیقات :
رویترز: افراد مبتلا به اتیسم باهوش تر و دارای عملکرد بهتری هستند که قبلاً تصور می شد، اما پیشداوری های موجود باعث شده است که افسانه هایی
در مورد این عارضه بر سر زبان ها بیفتد.در اجلاس اخیر پژوهشگران گزارش هایی را ارائه کردند که نشان می داد حتی آن بیماران مبتلا به اوتیسم که حرف نمی زنند ممکن است هوش متوسط داشته باشند. آنها همچنین تحقیقاتی دیگر را ارائه دادند که ادعاها در مورد اینکه واکسن ها می توانند اتیسم ایجاد کنند را رد می کرد.به گفته پژوهشگران اتیسم ارقام فعلی حاکی از آن است که 80 درصد افراد مبتلا به اوتیسم عقب ماندگی ذهنی دارند و آنهایی که لالند بیشترین اختلال را از این لحاظ دارند.
اما دکتر موترون معتقد است که آزمون های هوش غلطی برای ارزیابی کودکان مبتلا به اتیسم به کار می رود. بسیاری از این کودکان با استفاده از مقیاس
«وکسلر» (یک تست هوش رایج) مورد ارزیابی قرار می گیرند که شامل پرسش هایی درباره کلمات و مفاهیم آموخته شده در مدرسه می شود.به گفته دکتر
موترون در استفاده از «ماتریس های پیشرونده ریون» که استدلال انتزاعی را اندازه گیری می کند کودکان مبتلا به اتیسم همیشه نمره های بالاتری را به
دست می آورند.به گفته موترون متوسط میزان این افزایش نمره، 30 است یعنی مقداری که می تواند فردی را که پیش از این عقب مانده ذهنی محسوب
می شد به حد طبیعی و فرد باهوش متوسط را به حد نبوغ برساند.«اتیسم» یا «درخودماندگی» اصطلاحی است که برای توصیف طیف وسیعی از علائم از
ناتوانی در استفاده طبیعی از زبان تا بروز رفتارهای شدیداً آشفته و تکراری به کار می رود.براساس آمار «مراکز کنترل و پیشگیری بیماری های آ مریکا»
این بیماری از یک در پانصد تا یک در 166 کودک را مبتلا می کند.
بر گرفته شده از
http://www.siavashataee.com