وسواس در نوجوانی
نوجوانی دوره ای است که در آن دانش آموز بیش از هر زمان دیگر نیاز به راهنمایی و مشاوره دارد. نوجوان ضمن مشورت با اولیا و مربیان، دست کم باید بداند که چگونه خود را بهتر بشناسد و از برخوردهای زیان بخش در محیط خانه و مدرسه پرهیز کند
«چهارراه نوجوانی» روایتگر تجربه های اولیا ومربیانی است که به ندرت فرصت می یابند فنونی را که طی سال ها در خویش درونی ساخته اند، بررسی کرده، به روشنی درباره آن سخن بگویند.
بدیهی است که خلاقیت و ابتکار فردی معلمان و اولیای خانه، با توجه به تفاوت های فردی کودکان و نوجوانان، نقش سازنده ای در امر مشاوره خواهد داشت.
وقتی که دیکته احمد را به او دادم، اشک در چشمانش حلقه زد. سرش را پایین انداخت و در حالی که دفترچه اش را زیربغل می زد، رفت و سرجایش نشست. بچه ها با اشاره دست به من فهماندند که او دوباره دارد گریه می کند و من هم با اشاره سر به بچه ها حالی کردم که متوجه گریه احمد هستم.
این بار اولی نبود که احمد به خاطر آن که بیست نگرفته بود، گریه می کرد. این کار تقریباً برای من وهمه بچه های کلاس عادی شده بود. اما آن روز تصمیم گرفتم که دیگر تسلیم خواست ها و گریه های غیرعادی او نشوم و هیچ گونه گذشت وارفاقی نسبت به نمره او نداشته باشم.
با آن که بارها در سر کلاس درباره این که تنها نمره ملاک درس خواندن نیست و آن چه اصل است تلاش و سعی دانش آموز در درک مطالب درسی است، صحبت کرده بودم، با این همه این حرف ها چندان اثری روی احمد و حساسیت او نسبت به نمره های درسی اش نداشت.
آن روز احمد تا آخر ساعت، توجه چندانی به درس نداشت. در تمام مدت با بغضی که درگلو داشت و چشمانی که از گریه سرخ شده بود، به تخته سیاه نگاه می کرد.
تا آن جا که من می دانم، معلمان کلاس اول و دوم احمد نیز با همین مشکل روبه رو بوده اند. شاید اگر در سال اول یا دوم برخوردی اصولی با مشکل احمد می شد و راه حلی عملی از طرف مدرسه و معلمان درباره او اعمال می گردید، حل مسئله او در سال سوم تا این اندازه دشوار نبود.
فردای آن روز، چون احمد را در سر کلاس ندیدم، دلم به شور افتاد. به همین دلیل در زنگ تفریح شماره تلفن احمد را از آقای ناظم گرفتم و به منزلشان زنگ زدم. مادرش گوشی را برداشت. وقتی که از حال احمد و غیبت او جویا شدم، گفت: " حالش خوب نیست، کمی کسالت دارد. اما سعی می کند فردا خدمت شما برسد."
از لحن صحبت مادر احمد احساس کردم که مشکل احمد جدی تر از آن است که من تصور می کردم. موقع خداحافظی ایشان گفتند:" من هم همراه احمد خدمت شما خواهد رسید؛ می خواهم درباره موضوعی با شما مشورت کنم. " به ایشان گفتم:" هرساعتی که تشریف بیاورید درخدمت شما خواهم بود.
فردای آن روز اول وقت، مادر احمد در دفتر مدرسه حضور پیدا کرد. خانمی بود تقریباً میانسال با چهره ای مضطرب. وقتی که سراغ مرا از همکاران می گرفت، لرزشی خاص در صدایش احساس می شد. او را راهنمایی کردم تا در گوشه دفتر مدرسه روی صندلی بنشیند.
مادراحمد ضمن بیان درد دل ها و حرف هایش به من گفت که او و شوهرش هر دو کارمندند و به جز احمد، دختری دارند که بزرگ تراز احمد است و در کلاس دوم راهنمایی درس می خواند. حرف های مادر احمد که به این جا رسید، مکثی کوتاه کرد و درحالی که نفسی عمیق می کشید، گفت: " احمد بچه دوم من است. او در این سه سالی که به مدرسه می رود به اندازه سی سال من و پدرش را پیر کرده است. او خیلی در گرفتن نمره وسواس دارد. درکلاس اول و دوم معدل هر سه ثلث او بیست شد. ولی چه فایده؟! چون همین تلاش و وسواسی که او برای گرفتن نمره بیست دارد باعث شده که هم خودش از لحاظ روحی صدمه ببیند وهم حسابی دل ما را خون کند. نمی دانید از دیروز که نمره اش نوزده شده چه الم شنگه ای در خانه به راه انداخته، نه شب شام خورده و نه صبح، صبحانه!"
از مادراحمد پرسیدم:" وضع تحصیلی دخترتان چطور است؟" او گفت:" به خاطر تشویق پدرش، او هم شاگرد ممتازی است. پدرش خیلی دوست دارد بچه ها شاگرد اول بشوند. ریحانه هم اتفاقاً در دوره دبستان اخلاقش شبیه احمد بود، اما من خیلی با او حرف زدم و نصیحتش کردم تا کم کم روحیه اش عوض شد. اما احمد اصلاً حاضر نیست از بیست دست بردارد دیشب او به قدری ناراحت بود که حتی درخواب هم کلافه و ناآرام به نظر می آمد. شما فکر می کنید برای این که او تا این اندازه روی نمره اش حساس نباشد، چه کاری می توانیم برایش انجام دهیم؟ من به عنوان یک مادرکه بیش تر از درس نگران روحیه فرزندم هستم، درحل این مشکل وامانده ام. درضمن، احمد علاوه بر وسواس درسی، دست هایش را هم زیاد می شوید. شب ها چند بار قبل از خواب در اتاق را امتحان می کند و تا مطمئن نشود دراتاق را قفل نکرده ایم، خوابش نمی برد. نمی دانم با او باید چه رفتاری داشته باشم."
مادر احمد خیلی نگران بود. او به عنوان یک مادر دلسوز که هم درخانه زحمت می کشیدم و هم مشغله اجتماعی داشت، دلش می خواست فرزندش سالم و طبیعی رشد کند و به تحصیلش ادامه دهد. به او گفتم:" شما تشریف ببرید. من با احمد در این زمینه صحبت خواهم کرد." این پیش نهاد در حقیقت فرصتی بود که بتوانم راه حلی مناسب و اساسی دست پیدا کنم. راه حلی بیش از صحبت کردن و نصیحت های متداول که کم تر راه گشاست.
نوجوان وسواسی چه ویژگی هایی دارد؟
نوجوان وسواسی، فردی است که خصوصیات بارز و مشخصی مثل نظم و ترتیب شدید، کمال طلبی و پاکیزگی افراطی و خسیس بودن را از خود بروز می دهد. افکار و اعمال این قبیل نوجوانان تکراری ، دست و پاگیر و کلیشه ای است ونوجوان خودش را ناگزیر از انجام آن ها می داند، مانند امتحان کردن مکرر کلید برق و دستگیره در اتاق یا شستن تکراری یکی از اندام های بدن. در انجام اعمال و افکاروسواسی، نوجوان نسبت به اختلال خود هوشیار و آگاه است، ولی آن را تحمیل شده احساس می کند و خود را در محاصره می داند. وارسی کردن، لمس کردن، افکار آزار دهنده و تکراری معمولاً با اضطراب همراه است.
علل
1- فرد وسواسی به تدریج یاد گرفته است که با استفاده از مکانیسم های دفاعی میزان اضطراب خودش را کاهش دهد. این عامل روانی – اجتماعی که نوعی یاد گیری است، " یادگیری شرطی" نامیده می شود. پدران و مادران کمال طلب که بیش از حد توان فرزندشان از او توقع دارند، به تدریج سبب می شوند که فرزندشان دچار وسواس شود. هرچند رفتار وسواسی و رفتارهای بی اختیار غالباً با یکدیگر همراه اند، اما در پاره ای از موارد رفتارهای بی اختیار با اضطراب توام نیستند.
2- عوامل بیولوژیکی ( زیستی ) مثل کاهش ترشح هررمون رشد، سابقه ضربه مغزی، بالا بودن میزان ناهنجاری های الکتروانسفالو گرافی ( درنوارمغزی مشخص است) و بعضی از مشکلات عصبی موجب بروز اختلال وسواس در نوجوانان می شود.
3- وراثت تا حدی در وسواسی بودن نوجوانانی که بستگان درجه اول آن ها دارای بیمارهای روان رنجوری بوده اند، می تواند نقش داشته باشد. در صد نقش ورا ثت را دراختلال وسواس بین 4 تا 8 درصد تحقیق کرده اند. پیشگیری و درمان
1- باید در صورت امکان کشف کرد که چه عامل یا عواملی نوجوان را مضطرب ساخته است تا شدت یافتن اضطراب منجر به افکار آزاردهنده و وسواسی نشود.
2- ایجاد یک رفتار تازه و خوشایند به جای رفتار وسواسی تا به تقویت و نگه داری ر فتار مطلوب منجر شود. درحقیقت باید رفتارتازه یا افکار نو و خوشایند را جایگزین رفتار و فکر وسواسی کرد.
3- با توجه به این که افکار و رفتار وسواسی علل و زمینه های مختلف تربیتی، اکتسابی و زیستی دارد و درمان آن نیازمند بررسی های بالینی است، توصیه می شود برای درمان نوجوان وسواسی از مشاوره با مشاوران با تجربه یا روان شناسان بالینی بهره مند شویم.
انواع اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطراب انواع مختلفی از اختلالات را شامل میشوند:
وسواس
اختلال وسواس از جمله اختلالات رایج اضطرابی است. که به دو صورت فکری و عملی دیده میشود. در وسواس عملی تمایل و اجبار به انجام برخی رفتارها در فرد وجود دارد. بطوری که ممکن است فرد اجبار در شستن مکرر دستها ، وارسی اشیا مثل بسته بودن در ، شیر اجاق گاز ، یا انجام برخی رفتارهای دیگر داشته باشد. یک فرد وسواسی مجبور بود در پیاده رویی که راه میرفت موزائیکهایی که از روی آنها رد میشد، بشمارد. همچنین بیمار دیگری مجبور بود قبل از ترک منزل 20 بار دسته اجاق گاز را فشار دهد تا از بسته بودن آنها اطمینان حاصل کند.
برخی از افراد مبتلا به وسواس فکری هستند. به عبارتی این افراد دارای فکرها و تصاویر ذهنی هستند که مرتب در ذهن آنها تکرار میشود و آنها قادر به کنترل این افکار نیستند. بیماری که مبتلا به وسواس بود. دائما با این تصویر ذهنی که عابر پیادهای را با چاقو زخمی کرده است مشغله فکری داشت. این افکار و تصاویر معمولا آزار دهنده هستند و فرد از کنترل آنها احساس عجز میکند. این اختلال با روشهای روان درمانی و دارو درمانی قابل درمان است.
حمله هراس
در این اختلال فرد به یکباره علائم اضطراب مثل تپش شدید قل بتنفس نا منظم مثل احساس خفگی ، لرزش ، عرق و نگرانی شدید در یک لحظه آنی تجربه میکند. این علائم به یکباره شروع میشوند و فرد به قدری دچار ترس و دلهره میشود که احساس میکند در حال مردن است. این حالت در یک لحظه شروع میشود و مدت زمان محدودی ادامه مییابد و بعد دوباره فرد به حالت عادی خود برمیگردد.
فوبی یا ترسهای خاص
در این دسته از اختلالات فرد از یک چیز یا موقعیت خاص ترس دارد. و تنها در مواجهه با آن چیز یا موقعیت دچار ترس میشود. مثل کسی که از حیوان مثل عنکبوت یا گربه و ... میترسد و علائم شدید اضطرابی را در مواجهه با آنها از خود نشان میدهد. برخی از این افراد حتی از دیدن تصاویر مربوط به چیزی که میترسند، دچار اضطراب میشوند. برخی دیگر از افراد از مکانهای خاص دچار اضطراب میشوند مثلا وقتی در خیابان قرار میگیرند، یا در آسانسور یا در مکانهای مرتفع. یک بیمار از اینکه از پلهها بالا یا پایین برود دچار علائم شدید اضطرابی میشد و به هیچ وجه حاضر نبود به مکانهایی وارد شود که مستلزم بالا رفتن یا پایین رفتن از پلهها بود.
برخی افراد از حضور در جمع دچار ترس و اضطراب میشوند. این افراد از این که در مقابل جمع قرار گیرند، صحبت کنند و یا هر دیگری دچار ترس و دلهره میشوند. این مشکل معمولا رایج است و در میان اقشاری شناخته میشود که به نحوی نیاز به قرار گرفتن در جمع پیدا میکنند مثل دانش آموزان و دانشجویان برای ارائه کنفرانس. یک بیمار مبتلا به این نوع ترس حاضر نبود در کلاس درس حاضر شود. باز کردن در و وارد شدن داخل کلاس برای او شدیدا اضطرابآور بود، بطوری که در شرف ترک تحصیل بود.
اختلال اضطراب فراگیر
این نوع از اختلالات با علائم اضطراب که در طول روز وجود دارند مشخص میشوند. یعنی تجربه علائم اضطراب مجدد به زمان و یا شرایط معین نیست و معمولا فرد از تجربه علائم اضطراب در زمانهای مختلف رنج میبرد.
علت شناسی اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطرابی دلایل مختلف فردی ، جسمانی ، روانی ، خانوادگی و ... میتوانند داشته باشند. بنابراین یک علت مشخص واحدی برای تمام افراد شناخته میشود. علت بروز این اضطرابها معمولا در جریان مشاوره وروان درمانی شناخته میشوند و مورد بررسی قرار میگیرند. برخی اوقات علائم اضطرابی در نتیجه مشکلات و بیماریهای جسمانی مثلگواتر وکم خونی و یا مصرف داروهای خاص بوجود میآید که معمولا در جریان درمان مورد توجه قرار میگیرد.
درمان اختلالات اضطرابی
معمولا در درمان اختلالات اضطرابی از دارو درمانی و انواع روان درمانی استفاده میشود. با توجه به این که در هر یک از اختلالات تاکید بیشتری روی دارو درمانی ، روان درمانی یا هر دو میشود.
انواع اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطراب انواع مختلفی از اختلالات را شامل میشوند:
وسواس
اختلال وسواس از جمله اختلالات رایج اضطرابی است. که به دو صورت فکری و عملی دیده میشود. در وسواس عملی تمایل و اجبار به انجام برخی رفتارها در فرد وجود دارد. بطوری که ممکن است فرد اجبار در شستن مکرر دستها ، وارسی اشیا مثل بسته بودن در ، شیر اجاق گاز ، یا انجام برخی رفتارهای دیگر داشته باشد. یک فرد وسواسی مجبور بود در پیاده رویی که راه میرفت موزائیکهایی که از روی آنها رد میشد، بشمارد. همچنین بیمار دیگری مجبور بود قبل از ترک منزل 20 بار دسته اجاق گاز را فشار دهد تا از بسته بودن آنها اطمینان حاصل کند.
برخی از افراد مبتلا به وسواس فکری هستند. به عبارتی این افراد دارای فکرها و تصاویر ذهنی هستند که مرتب در ذهن آنها تکرار میشود و آنها قادر به کنترل این افکار نیستند. بیماری که مبتلا به وسواس بود. دائما با این تصویر ذهنی که عابر پیادهای را با چاقو زخمی کرده است مشغله فکری داشت. این افکار و تصاویر معمولا آزار دهنده هستند و فرد از کنترل آنها احساس عجز میکند. این اختلال با روشهای روان درمانی و دارو درمانی قابل درمان است.
حمله هراس
در این اختلال فرد به یکباره علائم اضطراب مثل تپش شدید قل بتنفس نا منظم مثل احساس خفگی ، لرزش ، عرق و نگرانی شدید در یک لحظه آنی تجربه میکند. این علائم به یکباره شروع میشوند و فرد به قدری دچار ترس و دلهره میشود که احساس میکند در حال مردن است. این حالت در یک لحظه شروع میشود و مدت زمان محدودی ادامه مییابد و بعد دوباره فرد به حالت عادی خود برمیگردد.
فوبی یا ترسهای خاص
در این دسته از اختلالات فرد از یک چیز یا موقعیت خاص ترس دارد. و تنها در مواجهه با آن چیز یا موقعیت دچار ترس میشود. مثل کسی که از حیوان مثل عنکبوت یا گربه و ... میترسد و علائم شدید اضطرابی را در مواجهه با آنها از خود نشان میدهد. برخی از این افراد حتی از دیدن تصاویر مربوط به چیزی که میترسند، دچار اضطراب میشوند. برخی دیگر از افراد از مکانهای خاص دچار اضطراب میشوند مثلا وقتی در خیابان قرار میگیرند، یا در آسانسور یا در مکانهای مرتفع. یک بیمار از اینکه از پلهها بالا یا پایین برود دچار علائم شدید اضطرابی میشد و به هیچ وجه حاضر نبود به مکانهایی وارد شود که مستلزم بالا رفتن یا پایین رفتن از پلهها بود.
برخی افراد از حضور در جمع دچار ترس و اضطراب میشوند. این افراد از این که در مقابل جمع قرار گیرند، صحبت کنند و یا هر دیگری دچار ترس و دلهره میشوند. این مشکل معمولا رایج است و در میان اقشاری شناخته میشود که به نحوی نیاز به قرار گرفتن در جمع پیدا میکنند مثل دانش آموزان و دانشجویان برای ارائه کنفرانس. یک بیمار مبتلا به این نوع ترس حاضر نبود در کلاس درس حاضر شود. باز کردن در و وارد شدن داخل کلاس برای او شدیدا اضطرابآور بود، بطوری که در شرف ترک تحصیل بود.
اختلال اضطراب فراگیر
این نوع از اختلالات با علائم اضطراب که در طول روز وجود دارند مشخص میشوند. یعنی تجربه علائم اضطراب مجدد به زمان و یا شرایط معین نیست و معمولا فرد از تجربه علائم اضطراب در زمانهای مختلف رنج میبرد.
علت شناسی اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطرابی دلایل مختلف فردی ، جسمانی ، روانی ، خانوادگی و ... میتوانند داشته باشند. بنابراین یک علت مشخص واحدی برای تمام افراد شناخته میشود. علت بروز این اضطرابها معمولا در جریان مشاوره وروان درمانی شناخته میشوند و مورد بررسی قرار میگیرند. برخی اوقات علائم اضطرابی در نتیجه مشکلات و بیماریهای جسمانی مثلگواتر وکم خونی و یا مصرف داروهای خاص بوجود میآید که معمولا در جریان درمان مورد توجه قرار میگیرد.
درمان اختلالات اضطرابی
معمولا در درمان اختلالات اضطرابی از دارو درمانی و انواع روان درمانی استفاده میشود. با توجه به این که در هر یک از اختلالات تاکید بیشتری روی دارو درمانی ، روان درمانی یا هر دو میشود.
اضطراب چیست
همه انسانها اضطراب را در زندگی خود تجربه میکنند و طبیعی است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهای تهدیدکننده و تنشزا مضطرب میشوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امری غیرعادی است.
اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژیکی است. بهطور کلی اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند حس جسمی مانند احساس خالی شدن سر دل، تنگی قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.
بررسیها نشان میدهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادی مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کمدرآمد و سالمندان بیشتر شایع میباشد.
علائم و نشانه های اضطراب
ـ عصبی بودن، آرام و قرار نداشتن
ـ تنش
ـ احساس خستگی
ـ سرگیجه
ـ تکرر ادرار
ـ طپش قلب
ـ بیحالی
ـ تنگی نفس
ـ تعریق
ـ لرزش
ـ نگرانی و دلهره
ـ بیخوابی
ـ اشکال در تمرکز حواس
ـ گوش به زنگ بودن
اضطراب در کودکان و نوجوانان
بسیاری از کودکان هنگام قرارگیری در وضعیت جدید مثل روبرو شدن با افراد جدید، احساس اضطراب کرده و بهطور خجالتآوری به مادر و پدر، افراد فامیل و یا وابستگان به اصطلاح «آویزان» میشوند.
معمولاً والدین میتوانند آنها را تشویق به خروج از «منطقه امن» بکنند. هر چند بعضی از کودکان در مقابل این شرایط مقاومت کرده و آنها را نمیپذیرند. بهمنظور کمک به کودکان در این موقعیت باید صبر و حوصله کافی داشت بهطوریکه آنها احساس اعتماد به نفس کافی جهت مقابله با مسائلی که به نظرشان مشکل می آید را کسب کنند.
بسیاری از والدین از این احساس کودکانشان آگاه نیستند تا روزی که آنان به مشکلی برخورد میکنند مثل روز رفتن به مدرسه و ... منشاء این اضطراب در کودکان ناشناخته میباشد. اغلب ترکیبی از یک ترس ناشناخته و فقدان کنترل همراه با یک طبیعت ناشی از شرم و خجالت زمینه بسیاری از اضطراب کودکان را تشکیل میدهد.
بسیاری از شکایتهای کودکان در دوران ابتدائی مدرسه همچون درد معده یا سوزش سر دل و یا دردهای پراکنده دیگر، ناشی از وجود یک اضطراب نهفته در کودکان است که وجود اختلاف در خانواده و نگرانی در پدر و مادر میتواند از علل آن باشد که این نگرانی مستقیماً به کودک انتقال یافته و با این شکایات بروز می کند.
شایعترین اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:
ـ اضطراب جدایی (Separation Anxiety)
ـ اضطراب امتحان (Exam Anxiety)
ـ اضطراب اجتماعی (Social Anxiety)
ـ ترس از مدرسه (School Phobia)
عوامل موثردر اضطراب نوجوانان و مقابله با آن
سرچشمه بسیاری از ناراحتیهای ظاهراً غیر منطقی نوجوانان اضطرابی است که از عوامل گوناگون از جمله عوامل زیر ناشی میشود : تغییرات جسمانی از قبیل نگرانی از دیررسی بلوغ بخصوص در پسرها، نگرانی از زود رسی بلوغ بخصوص در دخترها، ترس و احساس خجالت از تغییر جسمانی و رنج ناشی از عدم پذیرش تغییرات جسمانی، عدم پذیرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غیر منطقی بودن، نداشتن مهارتهای لازم برای زندگی، تمایلات جنسی و آشفتگی در نقش. در اینجا به طور مختصر بعضی از این عوامل مورد بررسی قرار می گیرند:
نحوه رویارویی با رنج ناشی از تغییرات جسمانی
تغییرات ناشی از دوران بلوغ را نوجوان بهتدریج میپذیرد. علت اصلی نگرانی در مورد نکات دیگری همچون زودرسی و دیررسی بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغییرات جسمانی، عدم آگاهی، آگاهی ناقص یا محدود و یا اطلاعات نادرست نوجوان در زمینه های مختلف بلوغ و تغییرات جسمانی ناشی از آن است، که بهترین راه پیشگیری نیز فراهم آوردن آگاهی و بینش دقیق، صحیح و به موقع است. والدین باید قبل از پیدایش علایم ثانویه بلوغ فرد را بطور مناسب و با مراعات شئون اخلاقی، در جریان مسائلی از جمله سن بلوغ، عوامل موثر در پیدایش بلوغ و تغییرات جسمانی و آثار روانی آن بگذارند. والدین و مربیان با فراهم آوردن جوی آزاد و سالم باید این امکان را به نوجوان بدهد که سوالات، افکار، احساسات و احیاناً نگرانیهای خود را صادقانه مطرح و جوابهای مناسب دریافت کند و نباید بگذارند تا نوجوانان برای یافتن پاسخ سوالات خود کسانی که صلاحیت ندارند از جمله همسالان مراجعه و دچار انحراف و اضطراب شود. در مواردی که نوجوان نمی تواند مسائل را حضوری با والدین مطرح کند، باید مربیان و اولیای مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمایی کنند و با ارائه کتابهای مناسب و بحثهای مفید، زمینه بدست آوردن اطلاعات سالم را فراهم آورند.
رویارویی با اضطراب ناشی از عدم پذیرش از جانب همسالان
نتایج پژوهشی نشان داده است که ناامنی، وابستگی شدید و ناسالم نوجوان به والدین، ناتوانی یا نداشتن مهارتهای لازم در برقرار کردن روابط عاطفی، اجتماعی و اخلاقی سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها و بخصوص عدم پذیرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، موجب اضطراب بسیاری از نوجوانان می شود. برای اینکه نوجوانی که تجربه های ذکر شده را نداشته است دچار اضطراب شدید نشود و یا اضطراب او ادامه پیدا نکند اقدامات زیر مفید است :
والدین باید گرایش فرزند خود به همسالان را بدرستی درک کنند، زیرا این یک نیاز طبیعی است که بخواهد مورد توجه و حمایت همسالان قرار گیرد.
والدین با نوجوان در مورد گزینش دوست توافق نمایند تا دچار تعارض نشود و پنهان کاری نیز نکند.
باید سعی کنند به طور منطقی با نوجوان روبرو شوند و در وقت مناسب، با گفتگوی ملایم و استدلال، او را متوجه نتایج نامطلوب بعضی از معاشرتها کنند.
والدین و مربیان برای دوستان نوجوان باید اعتبار و احترام قایل باشند.
والدین و مربیان و... باید در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصیت نوجوان را حفظ کنند.
رویارویی با اضطراب ناشی از دوگانگی و ترس از مستقل شدن
یکی از عمومی ترین نیازهای نوجوان کسب استقلال از افراد خانواده و دیگران است. مطالعات نشان داده که اضطراب در کسانی بیشتر دیده می شود که دچار ناامنی شدید، عدم اعتماد به نفس، وابستگی ناسالم به والدین بخصوص مادر هستند. کسب استقلال در بسیاری از نوجوانان اضطراب ایجاد می کند. از جمله حالاتی که در زمینه مستقل شدن دیده می شود، تضاد و دوگانگی است، یعنی نوجوان در حالیکه می خواهد و می داند که باید مستقل شود از استقلال نیز می ترسد. برای جلوگیری از این دوگانگی والدین باید وضعیتی فراهم آورند تا نوجوان با بدست آوردن اعتماد بنفس، امنیت روانی و جرات تجربه کردن، بتدریج درصدد کسب استقلال برآیند. یکی از دلایل اساسی در اضطراب ناشی از مستقل شدن، عدم آگاهی از وضعیتی است که نوجوان بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد. به نوجوان باید مسئولیت و فرصت داد که در بسیاری از امور مربوط به خود اظهار عقیده کنند و تصمیم بگیرد، ولو اینکه اشتباه کند و نباید نوجوانان را به خاطر اشتباهاتشان مورد تنبیه یا تحقیر قرار داد بلکه باید به آنها این فلسفه را آموخت که زندگی سراسر تلاش و مبارزه است و آنها می توانند از خطاهای خود درسهای مفید بیاموزند. در نیاز نوجوانان به کسب استقلال تفاوتهای فردی وجود دارد به همین دلیل نباید آنها را مقایسه ملامت آمیز کرد زیرا گاهی باعث دلسردی، احساس نا امنی و اضطراب می شود.
رویارویی با اضطراب ناشی از بروز رفتار پرخاشگرانه
یکی از خصوصیات بعضی از نوجوانان مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است که گاه بصورت پرخاشگری کلامی یا غیر کلامی بروز می کند. عدم توانایی در کنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسیاری از نوجوانان است. بطور خلاصه بالا بردن میزان مقاومت و تحمل کودک در برابر ناکامی و سختیها، ارضاء صحیح نیازهای کودک، ایجاد امنیت روانی و بوجود آوردن الگوهای رفتار مناسب می تواند در پیشگیری رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. اگر این اقدامات بموقع انجام نشود باید در زمان حال امکاناتی فراهم آوریم که نوجوان کمتر پرخاشگری کند و با اضطراب کمتری روبه رو شود. توصیه های زیر در این زمینه مفید است:
والدین و دیگران باید تا حد ممکن از امر و نهی های زیاد، بی مورد و غیر اصولی خودداری کنند.
از ایجاد ممنوعیت و محدودیتهای بی مورد که مغایر با نیاز نوجوان به کسب آزادی و استقلال است خود داری کرد.
با تقویت روحیه نوجوان بخصوص تکیه بر مهارتها و تواناییهای مثبت او، باید روشهای مناسب مواجهه با ناکامی را به او آموخت.
به نوجوان باید آموخت که در مقابله با خشم به جای اینکه بدون تفکر خشمی کنترل نشده ابراز دارند منطقی برخورد کنند و بدون توهین و تحقیر به دیگران ابراز وجود کنند و عواطف خود را بیان کنند.
باید به او فهماند که نحوه برخورد دیگران با او تا حدی نتیجه رفتار خود اوست.
در برابر پرخاشگری نوجوان نباید از تنبیه یا تحقیر استفاده کرد، زیرا این رفتارها خود باعث تشدید پرخاشگری می شوند بهتر است به عمل پرخاشگرانه او، پاسخ نداد، منتها باید به نوجوان فهماند که بی اعتنایی ظاهری به پرخاشگری او حمل بر تائید یا قبول آن نیست.
انواع اضطراب
اضطراب انواع مختلف و متنوعی دارد که هر فردی ممکن است به یک یا چند نوع از این اختلالات مبتلا باشد:
1ـ اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (Generalized Anxiety Disorder)
ترکیبی از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:
طپش قلب، تنگی نفس، اسهال، بیاشتهایی، سستی، سرگیجه، تعریق، بیخوابی، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگی گلو، نگرانی نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعی وجود ندارد.
2ـ اختلال هراس (Panic Disorder)
این افراد دچار حملات اضطرابی پیشبینی نشدهای میشوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتی چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال میترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بیاختیار دست به کارهایی بزنند و یا علائم روانی ـ حسی غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده میگردد.
3ـ ترسهای اختصاصی یا ساده (Simple Phobia)
شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقی است که طی آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهای خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندی، جراحت، خون و مرگ اجتناب میکند. در این موارد خود فرد متوجه افراطی و غیرمنطقی بودن ترس خویش است.
4ـ ترس از مکانهای باز (Agorophobia)
افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهای ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضای باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع میکنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانی شروع میشود و معمولاً این افراد تجربه اضطراب جدایی را در دوران کودکی داشتهاند.
5ـ ترسهای اجتماعی (Social Phobia)
این نوع ترس از اواخر دوران کودکی یا اوائل نوجوانی شروع میشود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمساری میکنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن میترسند.
6ـ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder)
عبارت است از افکار یا اعمال غیر ارادی، تکراری و غیرمنطقی که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار میکند. این بیماری میتواند بهصورت وسواس فکری، وسواس عملی و یا وسواس فکری و عملی توا?م با هم باشد.
در وسواس فکری، فرد نمیتواند فکری را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگری یا جنسی)، یعنی یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.
در وسواس عملی فرد برای اجرای تکراری عملی خاص یا سلسله اعمالی خاص احساس اجبار میکند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسی موجب افزایش اضطراب شخص میگردد درحالیکه عمل وسواسی اضطراب شخص را کاهش میدهد.
7ـ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder)
این اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» نامیده میشد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانی که شدت آن میتواند برای هرکس آسیبرسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعی مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید.
ارتباط اضطراب با بیماریهای دیگر
اضطراب و کاهش قند خون
کاهش قند خون در هر شرایطی با علائم اضطراب هماهنگی کامل دارد. یعنی در هر اضطراب قند خون کاهش پیدا میکند و این مطلبی است که تحقیقات جدید را بهسوی خود منعطف کرده است.
این واقعیت ما را به این مهم راهنمایی می کند که شاید با کنترل قند خون بتوان علائم اضطراب را در افراد کاهش داد.
علل اضطراب
اضطراب میتواند ناشی از یک وضعیت روحی ـ اجتماعی، فیزیکی، زیستشناختی، اختلالات طبی، اثرات جانبی داروها و یا ترکیبی از این موارد باشد. هنر یک پزشک در این است که اضطراب شما را در مجموعهای از این عوامل تشخیص دهد.
فاکتورهای روانی ـ اجتماعی
ـ حالات درونی فرد و انگیزههای ناخودآگاه
ـ ناتوانی فرد در مقابله با فشارهای محیطی مانند کار، ازدواج و مبادلات بازرگانی
ـ احساس جدایی یا طرد شدن
ـ احساس فقدان یا از دست دادن حمایتهای عاطفی مثل مرگ همسر
ـ تغییرات ناگهانی محیطی یا حوادث غیرمنتظره و خطرناک از قبیل:
? حوادث طبیعی مثل زلزله
? استرس ناشی از یک بیماری طبی
? استرس ناشی از داروها
? استرس ناشی از مصرف مواد مخدر مثل کوکایین
ـ یادگیری در منزل و محیط مثل یادگیری اضطرابها و ترسهای والدین
ـ افکار و عقاید غیرمنطقی، غلط و اغراقآمیز در مورد خطرات موجود در موقعیتها مثل اضطراب امتحان که همراه با افکار و عقاید غلوآمیز میباشد.
عوامل جسمانی و زیستشناختی
ـ ژنتیک
اضطراب اغلب از زمان کودکی و طفولیت شروع میشود. بنابراین تشخیص علائم زود هنگام این اختلالات از اهمیت خاص کلینیکی برخوردار است. مطالعات در این زمینه روی دو قلوهایی که پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است که اختلالات اضطرابی به شدت در فرزندان دوقلوی والدین مضطرب، حتی آنانکه در محیطهای مختلف بزرگ شدهاند، بیشتر است. در این زمینه ژنهای مخصوصی که واسطههای شیمیایی مجزایی را تولید میکنند شناخته شده است
.ـ فعل و انفعالات شیمیایی مغز
علل طبی و اثرات داروها
نواع و اقسام بیماریهای طبی میتوانند علائمی شبیه علائم اختلالات اضطرابی ایجاد کنند.
ـ اثرات مصرف داروهای روانگردان و مواد مخدر
ـ پرکاری تیروئید، کمکاری تیروئید و کمبود ویتامین ب12
ـ وجود غدهای در غده فوق کلیوی بهنام فئوکروموستیوم، هورمون اپینفرین (Epinephrin) تولید میکند که میتواند موجب علائم اضطرابی بهصورت حملهای شود.
ـ برخی ضایعههای مغزی علائمی ایجاد میکنند که شبیه علائم اختلال وسواس عملی است.
ـ بینظیمهای قلبی علائم جسمی اختلال هراس (پانیک) را ایجاد میکند.
ـ کمبود قند خون (هیپوگلسیمی) میتواند علائمی شبیه علائم اختلال اضطرابی تولید کند.
درمان اضطراب
در بعضی از موارد اضطراب بدون نیاز به درگیری پزشک در این ماجرا میتواند درمان گردد. این موارد اضطراب طبیعی نام دارند که طی آن اضطراب به خوبی توسط بیمار کنترل شده و برطرف میشود مثل ترس ناشی از امتحان نهایی و یا ترس ناشی از مصاحبه. در چنین شرایطی استرس میتواند توسط اعمال و روشهای زیر تحت کنترل درآید:
ـ صحبت با شخص مورد اعتماد
ـ روشهای ایجاد تمرکز
ـ حمام گرفتن طولانی
ـ استراحت در یک اتاق تاریک
ـ ورزشهای تنفس عمیق
درمان دارویی
در گذشته داروهایی از خانواده بنزودیازپانها مانند دیازپام (والیوم)، آلپرازولام (زانکس)، لورازپام (آتیوان) و باسپیرون در درمان اختلالات اضطرابی مورد استفاده قرار میگرفت.
در حال حاضر استفاده از داروهای ضدافسردگی مانندSertaline (Zoloft)، Paroxctine (Paxil)، Fluxetin (Prozac) و Venlafaxineکاربرد بیشتری دارد.
تجویز داروهای ضد اضطراب یک پدیده مشخص در تمام دنیا است. تخمین زده میشود که بین 10 تا 20% از مردم در نیمکره غربی تقریباً بهطور مرتب از این داروها استفاده میکنند. طبق اظهار نظر رسمی FDA (سازمان غذا و دارویی آمریکا) در سال 1978، ده میلیون آمریکایی از داروهای دسته بنزودیازپینها استفاده میکردهاند.
عدهای معتقدند که این آرامبخشها روش مؤثر و کم هزینهای در مقایسه با سایر طرق درمانی است. عدهای نیز بر اثرات مؤثر درمانهای غیردارویی تأکید دارند.
درمان غیردارویی
درمان غیردارویی شامل تکنیکهای متعددی میباشد. در تمام این روشها به بیمار آموزشهای کلاسیک کسب آرامش یاد داده میشود و بدینوسیله بدن خود به مقابله مؤثر و مستقیم با عوامل تنشزا برمی خیزد.
ـ تنآرامی یا آرامسازی (Relaxation)
ـ مواجهسازی (exposure)
ـ غرقهسازی (Flooding)
ـ حساسیتزدایی((Desensitization
ـ سرمشقدهی (Modeling)
ـ توقف فکر (Thought Stopping) ـ و موارد دیگر
پیشگیری از اضطراب
پیشگیری شامل:
1-رژیم غذایی
رژیم غذایی فاکتور بسیار مهمی است
برای آنکه از تغذیه سالم برخوردار باشید توصیه می شود :
1- متنوع بخورید .
2- مصرف غذاهای پرچرب و یا شیرین را محدود کنید .
3- از مصرف مقادیر زیاد نمک و کافئین پرهیز کنید .
4- ویـتامـینهای A، D، E و K را بیش از مقادیر مجاز مصرف نکنید زیرا بدن این ویتامینها را ذخیره می کند و اگر مقادیر زیادی از آنها در بافتهای بدن تجمع یابند ممکن است اثرات سمی داشته باشد.
5- در روز چندین بار غلات و به اندازه کافی سیب زمینی بخورید.
6- در مورد سبزیجات و میوه اصل پنج بار در روز را فراموش نکنید.
7- روزانه به اندازه کافی لبنیات و حداقل یک بار در هفته ماهی بخورید، گوشت و تخم مرغ به اندازه مصرف کنید.
8- به اندازه بنوشید، مصرف آب در زندگی حیاتی است و باید روزانه 8 لیوان (2 لیتر) آب بنوشید.
9- خوشمزه و سالم بپزید ، با آب کم ، با چربی کم و حرارت کم.
10- آهسته بخورید و لذت ببرید.
11- بطور مرتب خود را وزن کنید و پر تحرک باشید.
12- نمایه توده بدن را با استفاده از فرمول زیر محاسبه و با استاندارد مقایسه کنید:
یعنی اینکه وزن بدن بر حسب کیلو گرم را بر مربع قد بر حسب متر تقسیم نمائید
حال :
- اگر نمایه بدنتان کمتر از 5/18 کیلو گرم باشد کم وزن می باشید.
- اگر نمایه توده بدنتان 5/18 تا 9/24 کیلو گرم باشد وزنتان در محدوده طبیعی است.
- اگر نمایه توده بدنتان 25 تا 9/29 کیلو گرم باشد دچار افزایش وزن می باشید.
- اگر نمایه توده بدنتان بیشتر یا مساوی با 30 کیلو گرم باشد مبتلا به چاقی می باشید.
همیشه سعی نمایید با تغذیه صحیح و فعالیت بدنی، نمایه توده بدن خود را در محدوده طبیعی نگهدارید.
2-ورزش منظم
ورزش کردن خصوصاً ورزش منظم بهگونهای تمام مراحل درمان اضطراب را تحت تأثیر قرار میدهد. هنگامی که علت اضطراب مشخص شود و یک برنامه درمانی مشخص تدوین گردد، بهراحتی درمانپذیر بوده و سریعاً شخص به زندگی عادی بر میگردد ولی در صورت فقدان علت تشخیص، احساس اضطراب در یک پریود طولانی شخص را آزار داده و از فعالیتهای اجتماعی دور میسازد. پژوهشگران دریافتهاند که پیادهروی تند و سریع به مدت 40 دقیقه میزان اضطراب را بهطور متوسط تا 14 درصد کاهش میدهد.
3-مدیتیشن ( Meditation)
4ـ اجتماعی باشید.
هنگامی که تحت فشار روانی هستیم غالباً بهطور غریزی تمایل پیدا میکنیم که خود را از صحنه عمل کنار کشیده و به گوشهای پناه ببریم. کاری بدتر از این وجود ندارد؟!!! گوشهگیری به تشدید استرس کمک میکند. در این زمان باید سعی کنیم که با دوستان خود ارتباط بیشتری داشته باشیم.
باید ترتیبی دهیم که عدهای بچه کوچک کنار ما باشند، کودکان میدانند که چگونه مارا مجبور به خنده کنند تا نگرانیمان را از یاد ببریم.
5ـ هیجانات سرکوب شده خود را روی کاغذ بیاورید.
متخصصان معتقدند که نوشتن ساده هیجانات بر روی کاغذ موجب تسکین روحی و روانی شخص میشود. نوشتن احساساتتان در دفترچه کمک میکند تا فشار روانی ناشی از رویدادهایی مثل از دست دادن شغل، رنج بردن از مشکلات زناشوئی و ... را تسکین دهد.
6ـ بخندید و شوخطبع باشید.
مطالعات زیادی نشان داده که خنده میتواند یکی از سالمترین پادزهرهای فشار روانی باشد.
هنگامی که میخندیم یا حتی طبق برخی تحقیقات موقعی که ما لبخند میزنیم جریان خون به مغز افزایش مییابد و موادی بنام اندروفین (هورمانهای ضد دردی که در شخص احساس خوش و سلامت ایجاد میکند) در مغز آزاد میشود و سطح هورمونهای استرسزا را در خون پایین میآورد.
7ـ ذهن خود را متمرکز زمان حال کنید.
اگر بتوانید ذهن خود را چنان پرورش دهید که امیدها و آمال خود را به کناری نهاده و موقع مناسب و مقتضی به سراغ تک تک آنان بروید،به آرامش ذهنی دست خواهید یافت.
جادهای که به آرامش ذهنی منتهی میگردد از راهی موسوم به توجه میگذرد.این توجه به خود در هنگام عمل کردن به کارهای ساده نظیر ظرف شستن و ... باعث میشود که به هیچ وجه بی هدف و سرگردان همچون بطری بر امواج دریا شناور نشویم.
8ـ گوش دادن به موسیقی ملایم
برخی مطالعات اخیر نشان داده است که موسیقی آرام باعث آهسته کردن ضربان قلب و افزایش آندروفینها و کاهش اضطراب میشود. در این مورد میتوانید بخش شنیدنیهای سایت را ببینید.
9ـ افزایش اعتماد به نفس
با داشتن اعتماد به نفس بالا حداکثر استفاده را از تواناییهای خود در مواجهه با استرس خواهید برد و درنتیجه کمتر دچار مشکل میشوید.
اما افرادی با اعتماد به نفس پایین نه تنها از شیوه مناسبی جهت مقابله استفاده نمیکنند بلکه آسیب بیشتری نیز به آنان وارد میشود.
10ـ حمایت اجتماعی
وجود حمایت اجتماعی در زندگی هر فرد سبب میشود که در مقابل بحرانهای زندگی همانند سپر از وی دفاع کند. به همین دلیل ما باید شبکه? اجتماعی و روابط اجتماعی خود را گسترش دهیم تا بتوانیم به آنها تکیه کنیم و فکر کنیم که افرادی هستند که ما را دوست بدارند و ما نیز آنها را دوست بداریم.
با کسب حمایت اجتماعی در سطح بالاتر، احساس امنیت و اعتماد به خود افزایش مییابد و در مقابل استرس و فشار روانی کمتر آسیب میبینیم.
11ـ آمادگی برای موقعیتهای تنشزا
باید یاد گرفت که در شرایط استرسزا فکر خود را از ترس و نگرانی دور کرد و در جهت مفید قرار داد. مثلاً باید به کاری که در حال انجام است تمرکز نمود و به زمینههای اضطرابزای آن فکر نکرد.
مثلاً بازیکنان فوتبال به جای فکر کردن به اینکه زیر نظر عده زیادی از تماشاگران هستند به فعالیت و نقش خود در هنگام بازی متمرکز شوند.
12ـ کسب اطلاعات در مورد موقعیت
عدم اطلاع از موقعیت فشارآور سبب استرس و اضطراب بالاتری در افراد میگردد بنابراین کسب آگاهی و اطلاعات در مورد موقعیتها و مواردی که مواجه خواهند شد سبب میشود که از پیامد موقعیت مطلع شده و کمتر دچار نگرانی و دلواپسی شوند.
مثلاً اگر بیماران قبل از عمل جراحی آگاهی یابند که عمل چگونه انجام خواهد شد و میزان درد پس از عمل را بدانند و سیر بهبودی برایشان روشن شود، کمتر دچار اضطراب میگردند.
13ـ تنآرامی (Relaxation)
طی آن عضلات بدن برای مدتی کوتاه بهطور ارادی منقبض گردیده و سپس به حالت آرامش برمیگردند. این کار طی مراحل و سلسله مراتبی انجام میگیرد. با این روش که به تنهایی و یا همراه با تکنیکهای دیگر بهکار میرود نشانههای اضطراب کاهش مییابد.
14ـ راهحلهای دیگر
راههای دیگری که میتوانید در چنین موقعیتی انجام دهید مورد توجه قرار داده و آنها را بیازمایید و مناسبترین راه را انتخاب نموده و استفاده نمایید.
? اجتناب از موقعیتهای تنشزا و مشارکت کمتر در موقعیتهای ناراحتکننده و استرسزا نه تنها سبب کاهش اضطراب میشود بلکه باید سعی شود که در محیط خانوادگی و ارتباطهای بین فردی آرامش برقرار باشد.
? خودت باش. سعی کنید در موقعیتهای فشارزا طبیعی رفتار نمایید و از نقش بازی کردن پرهیز نمایید.
? انتظارات، ترسها، مهارتها و امیدهایتان را بشناسید. لازم به ذکر است که یک برنامه دارویی مناسب و قابل دسترس و یا انجام درمانهای غیردارویی و البته ترکیب آن دو، بهترین نوع درمان میباشد.
چگونه خودم را به مطالعه علاقهمند کنم؟!
66 نکته درباره مطالعه
در فصل تابستان فرصتهای تازهای برای مطالعه و تفکر مهیا میشود و همزمان با گشایش اوقات فراغت، در دستان پرنشاط و پرانرژی جوانان کتاب و نشریه جای تازهای باز میکند . به قول آدریل جانسون، مطالعه خواه مفید و خواه مضر یکی از موضوعات بسیار وسیع برای فعالیت است . درسهایی که میتوان از آن آموخت هیچ گاه پایان نمیپذیرد و به عبارتی همیشه میتوان چیزی راجع به آن گفت .
از این رهگذر گلگشت این شماره قصد دارد از دریای بیانتهای مطالعه نکاتی نغز و آموزنده به خوانندگان کتابخوان پرسمان هدیه کند و چند نکته کلیدی و مشکل گشا را ارمغان تعطیلات تابستانی جوانان سازد .
مطالعه و کتابخوانی کاری بسیار حساس و مهم است . جانسون در کتاب «هنر کتاب خواندن» میگوید: «کتب میتوانند در شمار دوستان ما در آیند . ما میتوانیم به جست و جوی آنها برویم تا ما را به خودمان بشناسانند . اما این توانایی را نیز دارند که در ما تاثیر کنند و درهای زندگی را به روی ما بگشایند یا ببندند . میتوانند ما را در پناه خود گیرند یا از میان بردارند . از ما پشتیبانی کنند یا منکوبمان سازند . کتابها چون زبانند که بهترین و در عین حال بدترین چیزها است» .
8 نکته در ارزش مطالعه:
1 . حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: یک ساعت تفکر از شصتسال عبادت برتر است .
2 . کاردیل میگوید: آنچه را میتوان بعد از بیستسال تجربه آموخت، مطالعه صحیح در یک ساعتبه ما میآموزد .
3 . دکتر مانفرد وسپل در کتاب «چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند کنم؟» به نکته بسیار زیبایی در ارزش مطالعه اشاره میکند . یادگیری، آموزش، رشد و تکامل شخصیتحتی در جوامع مدرن، با خواندن و نوشتن مرتبط است . در سدههای اخیر که وسائل صوتی - تصویری پیشرفته و وسائل الکترونیکی مانند کامپیوتر و امکاناتی چون اینترنت و . . . یک حرکت دسته جمعی را برای قبضه نمودن جهان آغاز کردند، برخی از متخصصان، خبر از پایان دوره کتاب و کتابخوانی دادند . اما چه در مورد بزرگسالان و چه در مورد کودکان، با وجود افزایش توجه به وسایل ارتباط جمعی مذکور، میزان مطالعه عمومی کاهش نیافته است . این نکته بسیار قابل تاملی است .
4 . بارباراکینگ میگوید: نباید مطالعه روزانه را ترک کنیم; زیرا بدین وسیله میتوانیم از میان ازدحام شتاب آلود زندگی روزمره، لحظهای آرامش به دست آوریم .
5 . شکسپیر: کتاب بزرگترین اختراع بشر است .
6 . ریچارد استیل: مطالعه همان اثری را در وجود آدمی میگذارد که ورزش در بدن انسان ایجاد میکند .
7 . مونتسکیو: مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعات سلامتبار به ساعات لذتبخش .
8 . همو میگوید: کتاب عمر دوباره است که میتوان با مقداری پول تجربه تمام عمر بزرگترین عقلای عالم را تصرف کرد .
9 نکته در مکان مطالعه:
دکتر فیل ریس در کتاب «500 نکته درباره مطالعه» و دکتر عین الله خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» آوردهاند:
1 . برخی افراد ترجیح میدهند در سکوت مطالعه کنند و برخی در سروصدا . بعضی صندلی راحتی را میپسندند و بعضی دراز کشیدن یا نشستن رسمی را . اصلا وسواس به خرج ندهید و در هر حالتی که راحتتر هستید مطالعه خود را آغاز کنید .
2 . اگر مکان مطالعه شما کمی آشفته و به هم ریخته است مرتب کردن آن را به نیم ساعت پس از مطالعه موکول کنید; چرا که در این صورت در حین مرتب کردن اتاق به مطالبی که مطالعه کردهاید فکر خواهید کرد و زمان مفیدی را از دست نخواهید داد .
3 . گاهی اوقات از مکانهای استثنایی و هیجانانگیز استفاده کنید تا مطلبی که مطالعه میکنید همراه آن خاطره در ذهن شما ماندگار شود; مثلا در یک شب بارانی با یک چتر و یک چراغ قوه زیر باران روید و مطلب را مطالعه کنید و یا در یک مکان تاریخی و قدیمی به تفکر و مطالعه در مورد مطلب مورد علاقه خود بپردازید .
4 . اگر امکان داشته باشد موضوع مورد مطالعه شما با مکانی که انتخاب میکنید هماهنگی و سنخیت داشته باشد، به افزایش بهرهوری شما کمک بسیار میکند . این هماهنگی همچنین شامل وجود ابزار و لوازم مورد نیاز نیز میشود .
5 . قبل از انتخاب محل مطالعه خود، چند خصوصیت عمده و ایدهآل برای مکان مطالعه در ذهن خود لیست کنید تا راحتتر بتوانید آن را بیابید .
6 . در مکان مطالعه شما راهی برای خیره شدن به دور دست وجود داشته باشد; چرا که توقف در مطالعه و چشم دوختن به بینهایت در افزایش کارآیی مطالعه بسیار سودمند است . حداقل گاه گاهی به سقف اتاق خیره شوید!
7 . هیچگاه مطالعه خود را به حضور در مکان خاصی مشروط نکنید; زیرا در این صورت بهانهای مییابید که در سایر مکانها از مطالعه بگریزید . به یاد داشته باشید که در حقیقت «مکان مطالعه جایی است که شما هستید» .
8 . دقت کنید میزان نور، دمای محیط، فرم صندلی و سایر شرایط در مکان مطالعه شما به گونهای نباشد که شما را خواب آلوده کند .
9 . تهویه خوب و هوای پراکسیژن در مکان مطالعه شرطی حیاتی است .
10 نکته در روش مطالعه:
1 . به قول آدریل جانسون، خوب کتاب خواندن را نمیتوان از خواص مادرزادی دانست . برای قرائت، بدون شک پرورش خاصی لازم است .
2 . بهترین روش کتابخوانی در مجموع روشی است که خواننده در این کار بتواند زیباییهای چیزی را که میخواند دریابد و به هنگام لزوم معایب آنها را بفهمد و این البته از راه پرورش و ممارستحاصل میگردد .
3 . در معانی کلماتی که برای نخستین بار به آنها بر میخورید دقت کنید . بیهوده تصور نکنید که سیاق مطلب آن معانی را برای ما کشف میکند . همان زمان بهترین وقتبرای رفتن به سراغ فرهنگ لغت است .
4 . امیل فاگه، نویسنده فرانسوی، عقیده دارد که باید در خواندن کتاب استقامت داشته باشیم . استقامت لجاجت نیستبلکه نوعی بردباری است که ذوق ما را میپرورد و درک ما را عمیق میکند .
5 . مون تنی، دانشمند شهیر فرانسوی، در باره انتخاب کتاب و روش کتابخوانی نظرهایی بسیار بدیع و زیبا دارد . یکی از این عقاید آن است که برای وصول به عمق معنای یک کتاب خوب باید آن را دوبار بخوانیم و با آن تماس دائمی داشته باشیم . یک اثر پربها ما را مدتها سعادتمند میسازد . نمیتوانیم با یک بار خواندن به این درجه از خوشبختی برسیم; هر چند در این یکبار دقت فوق العاده به کار بریم .
6 . همچنین وی معتقد است، اگر بخواهیم از کتابی که خواندهایم نظر صائبی پیدا کنیم باید راجع به آن گفت و گو کنیم . کتب خوب باب گفتوگوهای پرثمر را به روی ما میگشایند . این همان چیزی است که ما آن را مباحثه مینامیم .
7 . در کتاب «500 نکته درباره مطالعه» آمده است که یکی از روشهای خوب مطالعه استفاده از یادداشتبرداری است . فقط توجه کنید که به جای یادداشت، رونویسی نکنید! طرحهای گوناگون بریزید . نکات مهم یادداشت را برجستهتر بنویسید . اگر مطلبی را درک نمیکنید، به صورت سؤال یادداشتبردارید .
8 . در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» پیشنهاد شده است هنگام مطالعه ابتدا خلاصه مطلب را که اغلب در ابتدای مقاله یا کتاب آمده است، بخوانید . سپس عنوانها و فهرست اجمالی کتاب را مطالعه کنید سپس چند سطر از ابتدای هر عنوان را مطالعه کنید; زیرا مهمترین مطالب معمولا در همین خطوط اولیه هستند . در نهایتسایر توضیحات و تفاسیر کتاب را بر اطلاعات خود بیفزایید .
9 . از همان زمان مطالعه، برای به کار بستن آنچه میآموزید برنامهریزی کنید . به قول تولد: «مطالعه و عمل نکردن مانند شخم زدن و بذر نپاشیدن است» .
10 . بیکن جمله زیبایی در این باره دارد: «برخی کتب را باید چشید، بعضی دیگر را باید بلعید و قلیلی را هم باید جوید و هضم کرد! .
5 نکته در موضوع مطالعه:
1 . امام علی (علیه السلام) جستن دانشی را نیکو میشمارند که موجب اصلاح وجود آدمی گردد . «دانشی که تو را اصلاح نکند گمراهی است .»
2 . دکتر آدریل جانسون میگوید: ما وقت نداریم و نمیتوانیم هر چه را که منتشر میشود بخوانیم . باید انتخاب کنیم; ولی اگر در این انتخاب خود را به دست تصادف بسپاریم، ممکن استبه راههای پیموده شده برسیم و اگر در انتخاب خود بینا نباشیم، ممکن است در راهی بیفتیم که دیگران فرسنگها از آن را پیمودهاند . بنابراین، بهتر است قبل از انتخاب موضوع مطالعه خود به چکیده مقالات و خلاصه آثار مهم در زمینه علمی که به آن علاقهمندیم سری بزنیم تا جایگاه خود را در موضوع مطلوب خود دریابیم .
3 . همچنین او عقیده دارد، هنگام انتخاب یک کتاب ابتدا از خود بپرسیم خصوصیات فکری ما و طبع کنجکاو و حساس ما که منبع بسیاری از شعفها و حزنهای ما است طالب چیست؟ شعر؟ روانشناسی؟ حکمت؟ هنر؟ بدین ترتیب، زمینهای برای کار در موضوعی که بدان علاقه داریم فراهم میآوریم و حدودی برای خود ترسیم میکنیم; چه همان طور که گفتیم دانستن همه چیز غیر ممکن است .
4 . آندره مورو عقیده دارد، بعد از کتب آسمانی شریفترین و مفیدترین کتابها بیوگرافیها هستند . به قول رنه دکارت مطالعه یگانه راه آشنایی با بزرگان روزگار است که قرنها پیش از این در دنیا به سر بردهاند و اکنون زیر خاک منزل دارند .
5 . ارل . اف - رسکامون میگوید: چنان که در انتخاب دوستبرای خود دقت میکنید، در انتخاب نویسنده نیز برای خواندن خود دقت کنید .
12 نکته در کارآیی مطالعه:
1 . کیفیت مطالعه را بالا ببرید . به روخوانی سطحی در حالت پراکندگی فکر قناعت نکنید . با مفهوم ومعنای مطلب ارتباط برقرار سازید تا آنچه را که مورد نیاز استبه خوبی درک کنید .
2 . حجم مطالعه حواس شما را پرت نکند . مطالعه بیشتر و سریعتر تنها بهانههایی برای بیشتر دانستن است . پس ابتدا آنچه را میخواهید بدانید و بفهمید برداشت کنید و آن گاه با کلمات «سرعت» و «بیشتر» وسوسه شوید .
3 . قبل از آن که از موضوع اصلی کتاب منحرف شوید و به مطلب دیگری بپردازید، قسمتهایی را که دوست دارید به خاطر بسپارید، مشخص کنید .
4 . حتما برای مطالعه خود برنامهریزی داشته باشید . این که قصد یادداشتبرداری دارید یا خیر، در مورد چه موضوعی باید تمرکز کنید، چه سؤالاتی در ذهن دارید که در این کتاب جواب آنها را میجویید و . . . همه باید از قبل برنامهریزی شده باشد .
5 . باید کتابی که مطالعه میکنید مختص به خود شما باشد تا به راحتی در آن علامتگذاری و نکته نویسی کنید . استفاده از مداد یا ماژیک رنگی به شما امکان میدهد تا در مراجعه مجدد به کتاب بهره بیشتر ببرید . هر چند نباید این خطوط رنگی استفاده شما از سایر خطوط کتاب را کاهش دهد .
6 . هنگام مطالعه همواره یک قلم در دست داشته باشید; زیرا مطالعه آنگاه کارآیی مطلوب مییابد که همراه با مطالعه سؤالات ذهن خود را با آموزههای کتاب تطبیق دهید و در حاشیه آن یادداشت کنید .
7 . میان مطالعه و سایر کارهای خود تعادلی به وجودآورید که هم از خواندن خسته و دلزده نشوید و هم تجربه و عمل را به بهرهوری مطالعه خود بیفزایید .
8 . مطالعه پراکنده باموضوعات متنافر و متناقض موجب کاهش بهرهوری شما میشود . حتی الامکان در نوع کتابی که برای مطالعه انتخابی میکنید مطالعات قبلی خود را در نظر آورید تا نظم فکری شما به هم نخورد .
9 . اگر بتوانید از هر کتابی که میخوانید نکات مهم و کلیدی آن را خلاصهبرداری کنید، بر کارآیی مطالعه شما میافزاید . این راهکار آنگاه ارزشمندتر میشود که خواننده به زبان و عبارات خودش مطالب را یادداشت کند .
10 . به یاد داشته باشید علاقه و انگیزه در مورد مطلبی که برای مطالعه انتخاب کردهاید به بهرهوری شما از آنچه میخوانید بسیار میافزاید .
11 . گاه مقرر ساختن یک پاداش مشروط برای مطالعه حجم خاصی از کتاب به هیجان و لذت مطالعه میافزاید و نوعی اثر تشویقی بر فرد میگذارد . این پاداشها میتواند دیدن یک برنامه تلویزیونی، رفتن به مکانی خاص، انجام یک فعالیت مورد علاقه یا حتی خوردن یک خوراکی محبوب باشد; مشروط بر آن که میزان تعیین شده مطالعه شده باشد!
12 . رنگ کاغذ، رنگ قلم، نحوه نشستن، فاصله چشم با کتاب، نور محیط و سایر شرایط مکانی نیز - همان گونه که میدانید - در کارآیی مطالعه شما کاملا مؤثر است .
8 نکته در تمرکز مطالعه:
دکتر خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» به نکاتی چند را برای ایجاد تمرکز حواس لازم میداند:
1 . علاقه به موضوع مورد مطالعه یکی از علل مهم ایجاد تمرکز و دقت در حین مطالعه است .
2 . هماهنگی اراده و تخیل نیز در این رابطه کارساز است; به عبارت دیگر، چشمان فرد بر صفحه کتاب و افکار ش در حال پرواز به دور دستها نباشد!
3 . برخی مسائل جسمی و روحی نیز میتواند تمرکز فرد را بر هم زند; مانند گرسنگی، تشنگی، سردرد یا سایر دردها، نگرانی و اضطراب .
4 . برخی مسائل محیطی نیز از عوامل برهم زننده تمرکزند: سروصدای زیاد، نور زیاد یا کم، لباس نامناسب و . . . .
آقای حقجو در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» چند نکته مهم دیگر را نیز بر این لیست میافزاید:
5 . یکی از مهمترین عوامل بر هم خوردن تمرکز عجله و شتاب است . این حالتسطح مطالعه را نازل میکند و تمرکز را بر هم میزند .
6 . یکی از مسائل قابل توجه دیگر سنگینی معده و سیری بیش از حد است . به قول حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) «پری معده و سیری زیاد به وجود آورنده حماقت است!» این همان خواندن و نفهمیدن و به عبارتی عدم تمرکز و ارتباط با مفهوم کتاب است .
7 . انتخاب زمان مناسب از عوامل ایجاد تمرکز است; مثلا پس از استراحتخصوصا در صبحگاهان بهترین تمرکز و در ساعات خستگی و کسالت نامناسبترین تمرکز وجود دارد . البته در صبحگاهان لازم است قدری ورزش کرد تابدن آمادگی لازم را به دست آورد .
8 . نظم و انضباط در نوع مطالعه و ساعت مطالعه و مکان مطالعه همگی از عوامل ایجاد کننده تمرکز مطلوبترند .
9 نکته در سرعت مطالعه:
1 . دکتر فیل ریس پیشنهاد میکند، اگر قصد دارید سرعت مطالعه را افزایش دهید، حتما ابتدا به فهرست مندرجات کتاب نظری دقیق بیندازید تا کلیت کتاب را به دست آورید .
2 . تند خوانی همیشه مناسب نیست . در مطالبی که به تعمق و تامل نیاز دارد اصلا نباید به کار گرفته شود .
3 . مغز ما همیشه تندتر از بیان ما کلمات را دریافت میکند . برای افزایش سرعتسعی کنید عادت بلند خوانی کتاب راترک کنید .
4 . تمرین کنید، به جای درک لغتبه لغتیک جمله، به درک گروهی لغات عادت کنید .
5 . به نظر نویسنده کتاب «تسریع در خواندن و درک» یکی از عوامل کندخوانی برگشت است; یعنی آن که فرد مرتب نگاه خود را به خطوط پیشین بر گرداند . این کار تمرکز فرد را از میان میبرد و وقت زیادی را تلف میکند . هنگام مطالعه چشم باید به طور مستقیم و به موازات صفحه حرکت کند و از پریدن به سطور بالا و پایین دوری جوید .
6 . کسانی که با انگشتخط مورد مطالعه را دنبال میکنند، باید این عادت را ترک گویند; زیرا در تند خوانی فقط چشم کار میکند نه دست و نه زبان .
7 . نویسنده کتاب «مطالعه روشمند» بر این باور است که حتی تکان دادن سر هنگام مطالعه از سرعت مطالعه میکاهد . پس بهتر است این گونه بگوییم: در تند خوانی فقط چشم کار میکند نه دست، نه زبان و نه سر . برای دیدن همه صفحه کتاب اصلا به حرکت سر نیازی نیست . صفحه، خود در دامنه بینایی قرار دارد .
8 . ایشان از مشکل دیگری به نام «خالی خوانی» نام میبرد که عبارتست از سرگردانی چشم در حاشیه سفید کتاب یا لابهلای خطوط و یا هر قسمت غیر مفید صفحه . این حالت را دیدن غیر مفید نیز میگویند و موجب کاهش سرعت مطالعه میشود .
9 . حتی نوع ورق زدن نیز به صرفهجویی در وقت کمک میکند . ورق زدن درست آن است که با دست چپ واز گوشه بالایی صفحه صورت گیرد و چند لحظه قبل از پایان صفحه برای تورق آماده باشد . کسانی که با دست راست و از گوشه پایینی صفحه ورق میزنند، از سرعت و تمرکز خود میکاهند .
5 نکته در محافظت از کتاب:
در کتاب «هنر کتاب خواندن» به چند نکته جالب توجه اشاره شده است:
1 . کتابی که جلد شده باشد، از کتاب بدون جلد بهتر و سالمتر باقی میماند . این احتیاط را فوری و به محض خرید کتاب انجام دهید .
2 . کتابهای خودرا در قفسههای شیشهدار نگهداری کنید تا گرد و غبار هوا کمتر به کتابها آسیب برسانند .
3 . اگر چارهای جز استفاده از یک کتابخانه روباز ندارید، حداقل گاه کتابها را از گرد و غبار پاک کنید و برای کاهش آسیب رسانی حشره بید کتابها را ورق بزنید و هوا دهید .
4 . استفاده از هواکش و تهویه مناسب در محل کتابخانه به عمر مفید کتابهای شما میافزاید .
5 . هنریش هین میگوید: هر کجا کتاب را بسوزانند، روزی انسانها را خواهند سوزاند .
در این دنیای شتاب زده که با «بحران قرائت» روبهرو شده است، دردی از این عمومیتر نمیتوان یافت که مردم کم میخوانند، سریع و شتاب زده میخوانند، بد میخوانند و . . . . این عبارت را دکتر جانسون در کتاب خویش به کار برده و بسیار ابراز نگرانی کرده است . واقعا سرنوشت کتاب و کتابخوانی به کجا خواهد کشید؟ او میگوید: «مردم گویی امروز از کتاب میترسند . این بیماری متاسفانه عمومی و همه گیر شده و شاید بهتر باشد آن را بیماری ترس از کوشش نام نهاد .»
این آرزویی کهن و دیرینه بوده است که روزی بشر با تفکر و مطالعه انس گیرد و ساعات عمر خویش را با مطالعه پربرکتسازد; شاید حتی پیشتر از آن که سقراط بگوید: «جامعه وقتی به سعادت و فرزانگی میرسد که مطالعه کار روزانهاش باشد» .
ما نیز این گلگشت را با همان آرزو به پایان میبریم و به عنوان حسن ختام سخن دو تن از بزرگترین نویسندگان جهان و جملهای زیبا از مولای متقیان علی (علیه السلام) را زینتبخش نوشتار میسازیم .
امام علی (علیه السلام) : هر کس اهل مطالعه باشد در سایه مطالعه کتب، به آرامشی بسیار والا دست مییابد که هرگز از او سلب نمیشود .
ویکتور هوگو: خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد: یا کتابهای خوب و یا دوستانی که اهل مطالعه کتاب باشند .
تولستوی: در دنیا لذتی نیست که با لذت مطالعه برابر باشد .
منابع:
هنر کتاب خواندن، آدریل جانسون .
500 نکته درباره مطالعه، فیل ریس .
مطالعه روشمند، عین الله خادمی .
روشهای تسریع در خواندن و درک، محمد حسین حقجو .
چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند کنم؟ ، مانفرد وسپل .
سلسله مقالات (دانش، مطالعه، کتاب)، حسین خنیفر .
4500 سخن از بزرگان، مجید اصلان پرویز .
اندیشه بزرگان، حسین رحمتنژاد .
کلیدهای بهداشتی یادگیری
بخش نخست
صبحانه فراموش نشود
آیا شما معمولاً صبحانه میخورید؟ بدون شک اگر به هوش و توانایی ذهنی و قدرت یادگیری و ادراک خود اهمیت میدهید، در هر شرایطی از خوردن یک صبحانه کامل صرف نظر نکنید. صبحانه برای کسانی که به کار فکری مشغولند، یکی از اصول اجتنابناپذیر تندرستی و کارآیی است. سؤال اصلی ما این است: شما صبحانه چه میخورید؟ آیا میدانید آن چه به عنوان اولین غذای روز تناول میفرمایید، ارزشی بسیار بالاتر از سایر غذاها دارد؟ صبحانه باید چند خصوصیت عالی داشته باشد.
این خصوصیات عبارتند از:
1- سبک و زود هضم باشد تا برای هضم و جذب خود در بدن ایجاد زحمت ننماید و موجب صرف انرژی در دستگاه گوارش نشود.
2- سرشار از مواد انرژی زا باشد تا ساعتها بی غذایی بدن را پس از خواب شبانه جبران نماید و انرژی لازم و مورد نیاز سیستمهای مختلف بدن را در اختیار آنها قرار دهد.
3- به سرعت و آسانی در اختیار سلولها خصوصاً سلولهای مغزی قرار گیرد تا تواناییهای فکری و ذهنی سریعاً به کار افتند و به اوج خود برسند.
طبق نظریه محققین غذاشناسی، بهترین صبحانه خوراکیهایی هستند که از کروبوهیدارتهای طبیعی تشکیل شده باشند. در میان این گروه غذایی چند خوراکی بارز و برجسته وجود دارد که ارزش صبحانه ما را میافزایند و عبارتند از: کشمش، عسل و خرما.
فقط به یاد داشته باشید که قند و شکر سفید که در نانهای شیرین و بیسکویتها و کیکها به کار میروند، نه تنها خواص فوق را ندارند، بلکه بعد از چند ساعت، اثر کاملاً معکوس بر جای گذارده و از ذخایر بدن خواهند کاست. قند و شکر تصفیه شده، ارزش مندترین اجزای غذایی خود را از دست میدهند و در گروه کربوهیدراتهای زیان بار جای میگیرند.
سر به زیر نباشید
وقتی شما مدت زیادی روی کتاب خم میشوید و در حالی که سر به زیر افکندهاید و مطالب مذکور را مطالعه میکنید، آرام آرام با یک مشکل بهداشتی رو به رو میشوید. شما یکی از مهمترین اصول بهداشتی مطالعه را نادیده گرفتهاید. یکی از اصول اساسی مطالعه، رسیدن مقدار کافی خون به مغز است. وقتی به مغز شما خون کافی نمیرسد، توانایی یادگیری شما کاهش مییابد؛ یعنی سلولهایی که مسئول ضبط و نگه داری اطلاعات وارد شده هستند، غذا و اکسیژن کافی ندارند تا مسئولیت خود را به درستی انجام دهند و سلولهای مغز شما با سرعت روخوانی شما هماهنگی ندارند؛ یعنی شما بدون هیچ دلیلی، کارآیی خود را کاهش دادهاید و آن وقت هر چه بیشتر میخوانید، کمتر یاد میگیرید.
وقتی که سر از ناحیه مفصل میان جمجمه و ستون فقرات زاویه حاده پیدا میکند و عضلات ناحیه جلوی گردن به یکدیگر فشرده میشوند، مهمترین عروق ناحیه گردن یعنی عروق (کاروتید) تحت فشار قرار میگیرند و به راحتی نمیتوانند عمل خونرسانی و انتقال اکسیژن و گلوکز به مغز را انجام دهند و همه آن چه بر شمردیم، یک به یک اتفاق خواهد افتاد.
اگر شما به چند نکته بسیار آسان و کوچک زیر دقت کنید، به این عارضه گرفتار نمیشوید؛
ارتفاع میز و صندلی خود را به گونهای تنظیم کنید که برای خواندن کتاب نیازی به خم کردن سر نباشد. ارتفاع بلند صندلی و کوتاهی میز، معمولاً علت اصلی این حادثه ناگوار است.
در حالت نشسته و بدون میز و صندلی، از قرار دادن کتاب روی پاها و خم کردن سر بر روی آن خود داری کنید. در حالت نشسته روی زمین، بهترین وضعیت برای مطالعه آن ست که کتاب را در دستان خود بگیرید و آن را تا راتفاع مناسبی بالا بیاورید.
وقتی کتاب مختصری پایینتر از سرشماست، سعی کنید بیشتر نگاه خود را به سمت کتاب پایین بیاورید؛ نه سر خود را.
در حین مطالعه هر چند دقیقه یک بار سر خود را کاملاً راست نگه دارید و چند لحظه در این حالت نگه دارید. از این فرصت میتوانید برای مرور مطالبی که مطالعه نمودهاید، استفاده کنید و بدانید که آنها را در ذهن خود حک میکنید؛ چون در بهترین فرصت، آنها را به ذهن خود وارد میسازید و آن لحظه ورود خون تازه به سلولهای مغزی است.
حمام کنید و درس بخوانید
شما در هفته چند بار حمام میکنید؟ اگر تا کنون نمیدانستید، بدانید که تعداد دفعات حمام و میزان پاکیزگی بدن با تواناییهای ذهنی و فراگیری شما رابطه شناخته شدهای دارد.
اگر میخواهید میزان فراگیری و قدرت یادگیری خود را افزایش دهید، هر روز صبح پس از برخاستن از خواب و پیش از آغاز فعالیتهای فکری و جسمی خود، حمام کنید و حداقل در صورت نامساعد بودن شرایط، یک روز در میان این کار را انجام دهید.
وقتی که پوست ما نتواند هوای تازه را از طریق منافذ بی شمار خود به درون بکشد، احتمال کسالت عمومی بر سراسر وجود ما سایه میافکند و به دنبال همین کسالت است که بی حوصله میشویم و قدرت تمرکز خود را از دست میدهیم و توانایی یادگیری ما ناخودآگاه کاهش مییابد و به عبارتی آمادگی روحی برای یادگیری نداریم و این، به خاطر انسداد منافذ پوست است که با حمام کردن این منافذ باز میشوند. از طرفی در علم انرژی درمانی نیز اعتقاد بر این است که ما از طریق نقاطی در سطح بدن خود، انرژیهای مختلف کائنات را دریافت میکنیم و اگر هر یک از این مناطق خاص پوستی دچار گرفتگی یا انسداد شوند، مسیر جریان انرژی دچار اختلال گشته، تعادل انرژیکی بدن ما بر هم میخورد. طبق تحقیقات، یکی از علل بسته شدن سطوح انرژی، تجمع مواد غیر قابل نفوذ مانند چربیها و کثافات در این نقاط است و به همین دلیل است که حمام مداوم و منظم شیوههای انرژی درمانی، یکی از روشهای اصولی تعادل انرژیهای بدن به وسیله باز کردن منافذ پوست و همچنین به وسیله تعادل بخشی به بار الکتریکی بدن است. بدن ما حاوی بار الکتریکی خاصی است که توزیع متعادلی در سراسر بدن دارد. پس به دلایل متنوعی ما برای تمرکز حواس و احساس نشاط برای فراگیری و بروز هوش و استعدادهای نهفته خود، نیازمند تعادل جسمی و روحی و گریز از کسالت و بی حوصلگی و احساس اعتماد به نفس و سلامتی به واسطه پاکیزگی و آراستگی ظاهری خود هستیم و این اهداف، به میزان چشمگیری با حمام کردن روزانه به دست خواهند آمد.
مژده پورحسینی / پرسمان شماره 28
کلیدهای بهداشتی یادگیری .
قسمت دوم
در شماره قبل، حتماً سه کلید بهداشتی یادگیری را خواندید؛ ®حمام کنید و درس بخوانید¯، ®صبحانه فراموش نشود¯ و ®سر به زیر نباشید¯. و این هم باقی کلیدها. باز هم ادامه دارد.
درست راه بروید
آیا تا به حال به راه رفتن خود دقت کردهاید؟ آیا تا به حال دوستانتان در مورد فیزیک بدنی شما در هنگام راه رفتن با شما صحبتی کردهاند؟ آیا از این گروه آدمهایی هستید که با گردنی افراشته و سینهای فراخ و کمری راست راه میروند یا از آن گروهی هستند که پشت خود را خم میکنند و سینه را به تو میکشند و گردن خم میکنند؟ تصور شما از دیدن این دو گروه چیست و چه احساسی به شما دست میدهد؟
اغلب ما از دیدن گروه اول، حس اعتماد به نفس، توانایی، جوانی و شادابی پیدا میکنیم و با دیدن گروه دوم به یاد خجالت و شرم، ناتوانی و شکست میافتیم. این تصورات بسیار به حقیقت نزدیکند.
حقیقت آن است که نوع راه رفتن و ایستادن ما در تواناییها و روحیه ما تأثیر به سزایی دارند و این امر دلایل علمی بسیار محکم و ثابت شدهای دارد.
وقتی که سینه را به تو میکشیم و پشت را خم میکنیم، در واقع ظرفیت قفسه صدری را کاهش میدهیم و حجم مفید و مؤثر ریه را کم میکنیم. با این کار، متأسفانه از میزان اکسیژن ورودی به ریهها میکاهیم و حجم فضای مرده و انباشته از دی اکسید کربن سیاه و زیانبار را افزایش میدهیم.
در حالت سلامت، اکسیژن ورودی به ریهها، شاخصی برای اکسیژن شناور در خون و اکسیژنی است که به اندامهای مختلف و از آن جمله مغز و اعصاب میرسد.
وقتی که فردی پشت را راست نگه میدارد و قفسه سینه را بیرون میدهد، در واقع بر ظرفیت طبیعی ریههای خویش میافزاید و بیشتر از سهمیه خود اکسیژن دریافت میکند. این امر موجب میشود که اکسیژن بیشتر به خون و به مغز او برسد و احساس نشاط و شادابی و توانایی کند؛ زیرا همه سلولهای مغزی و در واقع همه سلولهای بدن او پیغام میفرستند که آماده انجام هر کاری که از آنها خواسته شود، هستند. آنها در اوج تواناییاند و این به انسان اعتماد به نفس میدهد و روحیهای عالی برای یادگیری و به کارگیری ایجاد میشود.
پس، از فردا در شیوه راه رفتن خود بیشتر دقت کنید. سر را بالا بگیرد؛ گردن و ستون فقرات خود را راست کنید و عمیق نفس بکشید. میدانید چه احساسی خواهید داشت؟ احساس قدم زدن در یک باغ پر گل و این اثر اکسیژن است.
آرام و عمیق نفس بکشید
یک نفس آرام و عمیق خیلی از تواناییهای شما را به شما باز میگرداند. توانایهایی که در اوج اضطراب و آشفتگی فکری به تاراج میروند و دست شما را خالی میگذرند. اگر در چنین لحظههایی احساس درماندگی و خستگی فکر میکردید و ناتوانایی بر شما غلبه کرد، مفیدترین کار، یک نفس عمیق و آرام است.
انسان در هنگام اضطراب، ناخودآگاه نفسهای سطحی و تند میکشد و به این وسیله بدن خود را دچار آلکالوز مینماید. آلکالوز که پدیدهای سیستمیک و ناشی از بالا رفتن ®PH¯ خون است، منجر به اثرات منفی، خصوصاً در سیستم مغز و اعصاب میگردد و آرام آرام سطح هوشیاری و توجه ما را کاهش میدهد.
این مسأله ممکن است تا آن جا پیش رود که تنفس سطحی و تند به بیهوشی کامل و یا غش منجر شود و چنانچه شما نیز بارها شاهد این قضیه بودهاید، برخی افراد وقتی دچار بحران یا مشکل لاینحلی میگردند، ناخودآگاه غش میکنند.
بر عکس این اتفاق، آن گاه رخ میدهد که شما با تسلط بر خود، یک لحظه از بحران فاصله بگیرید و آرام و عمیق نفس بکشید. این امر موجب میشود تا اکسیژن مناسب وارد خون شما گردد و سیستم اعصاب شما را تغذیه نماید و قدرت تصمیمگیری و تمرکز شما را باز گرداند و علاوه بر اینها از کاهش سطح هوشیاری و توجه عمومی شما نیز جلوگیری به عمل آورد.
پس به یاد داشته باشید که:
- هنگامی که استاد در فهرست اسامی به دنبال کسی میگردد تا از او سؤال کند،
- وقتی که سؤالات امتحانی را یک به یک میخوانید و هیچ جوابی در ذهن شما شکل نمیگیرد،
- وقتی که بادوستان خود درباره یک مطلب علمی بغرنج به سختی بحث و گفت و گو میکنید،
- وقتی که خدای ناکرده گرفتار یک دعوای نفسگیر یا خشم و عصبانیت شدید میشوید،
اولین کاری که باید انجام دهید، چند نفس آرام و عمیق است.
مطمئن باشید که روند همه جریانات فوق، به نحو مطلوبی تغییر خواهد کرد.
هوای خوب، نور خوب، دمای خوب
مکانی که برای مطالعه انتخاب میکنید، چه تأثیری در میزان یادگیری شما میگذارد؟ این یک سؤال مهم است.
محیطی که به عنوان محل مطالعه انتخاب میشود، باید چند ویژگی مهم داشته باشد تا توانایی و قدرت فراگیری شما را افزایش دهد. این ویژگیها عبارتند از:
1- فراموش نکنید که سلولهای مغز شما نفس میکشند و هر موجودی که نفس میکشد، در شرایط فقر اکسیژن، خسته و ناتوان شده، از کار خواهد افتاد. تهویه مناسب در محل مطالعه، یکی از اساسیترین شرایطی است که ناگزیر و اجتنابناپذیر است. وقتی که میزان اکسیژن موجود در فضایی که شما در حال مطالعه در آن هستید، مناسب و کافی باشد، شما به راحتی نفس میکشید و برای دریافت اکسیژن به سیستم تنفسی خود هیچ زحمتی نمیدهید. شما ناخودآگاه و نامحسوس، نفس میکشید و احساس رضایت درونی دارید. پس برای عملیات اکسیژنگیری، انرژی مضاعفی را صرف نمیکنید و انرژی مورد نیاز برای مطالعه و تمرکز جسمی و درونی لازم را برای یادگیری تلف نمیکنید. از طرفی سلولهای مغزی برای عملیات فراگیری و به حافظه سپاری مطالب، نیازمند مصرف اکسیژن هستند. این نیاز در موقع یادگیری بسیار بیش از هر زمان دیگری است. یادگیری صحیح و مؤثر، وابسته به حضور مقادیر کافی اکسیژن و گلوکز است و بدون این دو، هر گونه فعالیتی در جهت فراگیری ناکام خواهد ماند.
2- فراموش نکنید که شما نوشتاری را فرا میگیرید که آن را به خوبی و وضوح ببینید. این، یک امر مسلم است که اگر درست و واضح صفحه کتاب خود را نبینید، به خوبی آن را به خاطر نمیسپارید. نور مناسب، شرط واجب دیگری است که در مکان مطالعه نباید نادیده گرفته شود. در نور کم و نامناسب، چشمان شما برای دیدن خطوط و کلمات تلاش بیشتری میکنند و از عضلات خود کار بیشتری میکشند؛ پس زودتر خسته میشوند و نیاز به استراحت پیدا میکنند و شما مجبور میشوید مطالعه را متوقف کنید. در نور کم و نامناسب، بسیاری از مطالبی که ناخودآگاه در میدان دید ما قرار میگیرند و ما بدون اراده آنها را وارد ذهن خود میکنیم نیز در تاریکی قرار میگیرند و میزان فراگیری نامحسوس ما کاهش مییابد. امروزه ما میدانیم که انواع فراگیری نامحسوس از مهمترین راههای یادگیریاند و کمک به گسترش آنها، بر تواناییهای ما میافزاید. نور کم و نامناسب علاوه بر همه اینها، موجب خوابآلودگی و احساس کسالت نیز میشود و این یکی از معضلات آشنای ساعات مطالعه است؛ پس برای آن که هنگام مطالعه چرت نزنید، نور کافی و مناسبی برای مکان مطالعه خود انتخاب کنید.
3- فراموش نکنید که هر سلول زندهای در گرما آب از دست میدهد و چروکیده میشود و در سرما به تکاپو و صرف انرژی میافتد تا زنده بماند. حرارت مناسب، یکی دیگر از ویژگیهای ضروری مکان مطالعه است.
بدن ما در گرمای شدید شروع به تعریق میکند، کم آب میشود گردش خون آن با مشکل مواجه میشود، کسل و خوابآلوده میگردد و سرانجام تمرکز خود را از دست میدهد. در سرما نیز سلولهای بدن ما برای تعادل دمای درونی بدن، مجبور به صرف انرژی بیشتری برای گرماسازی درونی میشوند و جریان مصرف انرژی را از سلولهای مغزی به سمت ماهیچهها و اعضای درونی منحرف میسازند و میزان توانایی ذهنی و قدرت یادگیری ما کاهش مییابد. بهترین شرایط حرارتی برای محل مطالعه، دمایی نزدیک به دمای بدن یا چند درجه خنکتر است که موجب نشاط و هوشیاری میشود.