چگونه تندتر بخوانیم ؟
اشاره
امروزه خیلی ها از کندخوانی رنج می برند و از آن شکوه می کنند .ماهم بارها با خود گفته ایم که چه خوب بود می توانستیم به اندازه ی وقت و زمانی که می گذاریم به دستاوردی رضایت بخش برسیم و به ویژه هنگامی که بخواهیم برای کنکور یا یک کار ضروری آماده شویم یا ناچار باشیم در یک زمان بسیار محدود کار برزگی را برای ارایه در جایی آماده کنیم ،تندخوانی برایمان خیلی مهم است . اصلاً همه ی ما دوست داریم در فرایند مطالعه و پژوهش روزمره خود سرعت و کیفیت را با هم داشته باشیم . من هم مانند شما همین دغدغه ها را داشتم . یک روز به یک متن کوتاه اما خواندنی از آقای «بیل کاسبی » برخوردم . او خودش با همین مشکل روبرو بوده و و آن را حل کرده است . حرف هایش را ببینید شاید شما هم خوشتان بیاید و بخواهید راه رفته ی دیگران را دوباره از سر نگیرند . این آزمون و خطا را دیگران برای شما انجام داده اند ،شما دیگر آن را تکرار نکنید . امیدوارم ترجمه و بازگردن متن انگلیسی به فارسی از جاذبه و زیبایی علمی آن نکاسته باشد .
زمان کودکیم د ر فیلادلفیا می بایست همه کتاب فکاهی را که همواره منتشر می شد ، می خواندم . آن موقع ، تعداد این کتاب ها نسبت به حالا خیلی کم بود من ابتدا همه آن ها را در طول دو روز جمع می کردم ،سپس پیش از آن که نسخه ی بعدی برسد ،کتاب ها ی خوب را باز خوانی می کردم ؛بله البته وقتی که من بچه بودم ،کار خواندن ساده بود .
اما هنگامی که بزرگ تر شدم ،به نظرم آمد که چشمانم می بایست کند یا طوری شده باشد ! منظورم این است که کتاب های فکاهی را سریع تر از آن که من و برادرم راسل بتوانیم آن ها را بخوانیم ،روی هم انباشته می شدند . هنوز هم وقت زیادی نگذشته بودکه دکترایم را گرفتم ،به این نتیجه رسیدم که این گونه نیست که چشمانم مقصر باشند ،خدا را شکر ،آنها هنوز به خوبی همیشه حرکت می کنند .
مشکل این است که این روزها چیزهای زیادی برای مطالعه ، وقت بسیار ناچیزی برای خواند ن تمام کلمات آن وجود دارد . اکنون توجه داشته باشیدکه من علاوه بر پایان نامه ها ،رمان ها ، روزنامه ها ، فیلم نامه ها ، اظهار نامه های مالیاتی ، نامه ها ،متن هایی که در باره چگونگی بهتر خواندن ،تکنیک های صرفه جویی دروقت و زیاد خواندن وجود دارد ،کتاب های فکاهی هم می خوانم .
من رازی کوچک را با شما در میان خواهم گذاشت .صدها فن وجود دارد که شما می توانید با یاد گرفتن آن ها تندخوانی خود را تقویت کنید . اما من سه روش خوب و ویژه را با شما در میان می گذارم . همان طور که من توانستم آن ها را فرا بگیرم . شما هم می توانید از همین حالا آن ها را به کار بگیرید .
آن ها مفاهیم عام و راه های کاربردی برا ی به دست آوردن سریع و ثمر بخش معنی از کلمات چاپ شده هستند. با بکار گیری این راه ها ،از کتاب های خواندنی خود لذت خواهید برد ،با مارک تواین می خندید و یا با کتاب جنگ و صلح تولستوی گریه می کنید ،آماده اید ؟
خیلی خوب !دو روش نخست ،شما را کمک می کند تا از میان چندین تُن مواد خواندنی ،سریع ،بدون خواندن همه کلمات ،مفهوم آنها را متوجه شوید . آن دو روش ، به شمامعنایی کلی از آن چه می خوانید،به دست می دهد؛ با این شیوه شما می توانید یک خروار از خواندن های غیر ضروری را حذف کنید.
1- چشم انداز کلی (اگر کتاب حجیم و پیچیده باشد .)
بدون تردید،پیش مطالعه برای فراهم کردن یک دید کلی از خواندنی های سنگین ،نظیر مقالات روزنامه ها ،گزارش کسب و کار و کتاب های غیر داستانی ،کار مفیدی است . این روش می تواند نیمی از درک مطلب را در کمتر از یک دهم وقت لازم به شما بدهد . مثلا ،شما می توانید هشت یا ده گزارش صد صفحه ای را در یک ساعت ، مرور کنید . پس از این چشم انداز کلی ،توانایی آن را خواهید داشت تا درباره این که کدام گزارش یا چه بخشی از یک گزارش ،ارزش دیدن دقیق را دارد ،تصمیم بگیرید .
چگونگی مرور اجمالی
تمام دو پاراگراف نخست از هر آن چه را که برگزیده اید ، بخوانید . سپس فقط جمله اول پاراگراف های بعدی را بخوانید.آن گاه دو پار اگراف بعدی را بخوانید . آن گاه دو پاراگراف آخر را به صورت کامل بخوانید . از یاد نبرید که مرور و چشم انداز ،تمام جزییات یک متن را به شما نمی دهد . اما این کار شما را از صرف وقت برا ی چیزهایی که واقعا ً نمی خواهید ،یا نیاز ندارید آن ها را بخوانید ،معاف می کند و یادتان باشد که مرور اجمالی تنها یک دور نمای سریع و کلی از خواندنی های طولانی و نا آشنا را در اختیار شما قرار می دهد. برای خواندنی های کوتاه و آسان ،روش بهتری وجود دارد که به شما خواهم گفت .
2- سطحی خوانی و گذار سریع (اگر متن کوتاه و ساده باشد )
سطحی خوانی راه خوبی برای به دست آوردن دور نمای کلی از خواندنی های ساده ، همانند مجلات عمومی یا ورزشی و بخش های سرگرمی یک مقاله است . شما باید بتوانید یک هفته نامه عمومی ، یا بخش دوم مقاله روزنامه خود را در کمتر از نصف وقتی که الان می خوانید، مرور کنید .سطحی خوانی هم چنین راهی مهم برای مرور متن هایی است که پیش از این آن را خوانده اید .
چگونگی سطحی خوانی
فکر کنید چشمانتان مثل دو مغناطیس هستند . وادارشان کنید تا سریع کار کنند . آن ها را از عرض سطرهای چاپ شده ،با سرعت عبور داده فقط چند واژه کلیدی را از هر سطر برچینید .
سطحی خواندن افراد با هم متفاوت است . من و شما وقتی که یک قطعه را سطحی خوانی می کنیم ،ممکن است دقیقاً همان واژه ها را برنچینیم .اما هر دوی ما یک دورنمای بسیار مشابه از محتوای این قطعه به دست خواهیم آورد .من برای این که نشان دهم که سطحی خوانی ،چگونه انجام می شود ، دور کلماتی که موقع خواندن داستان زیر گزینش کردم ، خط کشیده ام. شما هم آن را امتحان کنید. نباید بیش از ده ثانیه وقت شما را بگیرد.
برادر من راسل فکر می کرد که شب ها غول هایی در کمد اتاق خواب ما زندگی می کنند.اما من به او می گویم که دیوانه است . برادرم گفت : «خوب اگر قبول نداری برو امتحان کن . اما من نمی خواستم امتحان کنم .»
راسل گفت :« تو خیلی بچه تر از آنی که بتوانی کمد اتاق خواب را بگردی .»
گفتم :«من این طور نیستم »
او گفت :« چرا همین طور هستی.»
سپس به او گفتم که غول ها می خواهند نیمه شب او را بخورند.برادرم شروع به گریه کرد. در این حال پدرم وارد اتاق شد و گفت :«نگران نباشید، غول ها فرار کردند و از این جا رفتند. بعد به ما گفت که برویم و بخوابیم .
اوگفت : اگر درباره ی غول ها بیش تر از این بشنوم ،شما را کتک خواهم زد.
ما بلافاصله رفتیم تا بخوابیم و همان طور که می دانید آن ها دیگر هرگز برنگشتند.1.
سطحی خواندن می تواند به شما ایده ی خوبی نسبت به این داستان ،باخواندن حدود نصف کلمات و طی کمتر از نصف زمانی که خواندن تمام کلمات وقت می گرفت ، بدهد . تاکنون ملاحظه کرده اید که ، مرور اجمالی و گذار سریع می تواند به سرعت به شما یک دور نمای کلی درباره ی محتوا بدهد .
اما هیچ فنی نمی تواند درک بیش از پنجاه درصد را تضمین کند ؛ زیرا د رسطحی خوانی ما همه ی کلمات را نمی خوانیم .( هیچ کس از چیزی که نخوانده نمی تواند ایده ای به دست بیاورد .) برای این که آن چه را که می خوانید - البته نه همه را - تند خوانده و تند بفهمید ،به فن سومی نیازمندید .
3. دسته بندی (راهی برای افزایش سرعت و درک بهتر مطلب )
بسیاری از ما آموخته ایم که تک تک کلمات یک جمله را به صورت مستقل بخوانیم . مثل این :برادر - من – راسل – فکر – می کند – غول ها..
شما احتمالاً ،هنوز گاهی وقت ها این گونه می خوانید ،به ویژه وقتی که کلمات مشکل باشند یا وقتی که کلمات معنای خاصی داشته باشند . همانند وقتی که می خواهید یک شعر ، یک نمایشنامه شکسپیر، یا یک قرداد و مانند آن را بخوانید . البته این کار اشکالی ندارد . اما خواندن کلمه به کلمه ،تندخوانی را نابود می کند و جلوی سرعت شما را می گیرد .
دسته بندی کردن کلمات به شما یاد می دهد به جای نگاه کردن به یک کلمه در یک زمان به گروه هایی ازکلمات نگاه کنید تا سرعت شما در اوج خود افزایش یابد .برای بسیاری از ما ، دسته بندی کردن یک راه کاملا متفاوت برای نگاه کردن به چیزی است که می خوانیم .
چگونگی دسته بندی
چشمان خود را تمرین دهید تا همه کلمات را در دسته های بالای سه یا چهار کلمه در یک نگاه ببیند. در این جا چگونگی دسته بندی همان داستان قبلی را آورده ام . با هم سطحی خوانی می کنیم .
برادر من راسل فکر میکند که شب ها غول هایی در کمد اتاق خواب مازندگی می کنند.
اما من به او می گویم که دیوانه است .
برادرم گفت :« خوب اگر قبول نداری برو امتحان کن .اما من نمی خواستم امتحان کنم .»
راسل گفت :»تو خیلی بچه تر از آنی که بتوانی کمد اتاق خواب را بگردی .»
گفتم :« من این طور نیستم .»
گفت :«چرا همین طور هستی .»
سپس به او گفتم که غول ها می خواهند نیمه شب او را بخورند.
او شروع به گریه کرد .
پدرم وارد اتاق شد وگفت : غول ها فرار کردند. بعد به ما گفت که برویم و بخوابیم .
او گفت :اگر درباره غول ها بیش از این بشنوم ،شما را کتک خواهم زد .
ما بلافاصله رفتیم تا بخوابیم و همان طور که می دانید آن ها هرگز برنگشتند.
آموختن خواندن دسته ها چیزی نیست که چشمانتان به طور طبیعی آن را انجام دهد .این کار تمرین مداوم می طلبد ؟حالا چگونه آن را انجام دهیم .؟
چیز آسانی را برای خواند انتخاب کنید . هر قدر که می توانید آن را تند بخوانید . تلاش کنید به جای دیدن یک کلمه در هر زمان به سه الی چهار کلمه دریک نگاه متمرکز شوید. آن گاه همان بخش را با سرعت معمولی باز خوانی کنید تا ببینید که بار اول ،چه چیزهایی را جا انداخته اید ؟
قطعه دیگری را تمرین کنید . نخست دسته ها را مطالعه کرده ، سپس باز خوانی کنید تاببینید ، در این قسمت چه چیزهایی را جا انداخته اید .هر وقت توانستید دسته ها را بدون جا افتاده های دفعه اول بخوانید .سرعت شما افزایش یافته است . روزانه ، پانزده دقیقه تمرین کنید . ممکن است این فنون را در طول یک هفته فرا بگیرد اما اگر بیش تر طول کشید مأیوس نشوید . هرچیزی که خواندن آن وقت می گیرد ، دسته بندی کرده و تمرین کنید.2.
اکنون سه راه پیش روی شماست که در تند خوانی به شما کمک می کند.
1. تلاش برای داشتن یک چشم انداز کلی برای حذف خواندنی های غیرضروری وسنگین .
2. سطحی خوانی و گذار سریع برای به دست آوردن یک دورنمای کلی از خواندنی های آسان
3. دسته بندی برای افزایش سرعت خواندن و درک بهتر مطلب
شما با تمرین کافی می توانید توانایی خواندن خود را در کلاس ،سر کار ،خانه و... در کم ترین زمان افزایش دهید . با دست یابی به این مهارت حتی شما باید وقت کافی برای خواندن کتاب های فکاهی مورد علاقه خود و نیز متن های مربوط به جنگ وصلح ، داشته باشید!
پی نوشت ها
1. کاسبی هم چنین گوشزد می کند که اگر می خواهید تند تر ومتمرکزتر بخوانید،بکوشید دراتاق مطالعه شما نور کافی باشد و افرادبسیاری دور وبر شما نباشد.
هیچ وقت هنگام مطالعه تلوزیون نگاه نکنید و به موسیقی و رادیو هم گوش ندهید.
2. کاسبی می گوید :مرور اجمالی ،سطحی خوانی و طبقه بندی به شماکمک می کند که مطالب خواندنی خود را تند تر بخوانید . اما حواستان باشد که این روش را درباره مطالبی که لازم است کلمه به کلمه خوانده شوند ، به کار نگیرید . بعضی وقت ها لازم است متنی را دقیق و کلمه به کلمه بخوانیم . این طور جاها از روش پیشنهادی من استفاده نکنید
از سرعت خود نکاهید
جهان امروز ما، جهان سرعت است و روز به روز نیز بر این سرعت افزوده میشود. برای این که از این کاروان علم و زندگی، عقب نمانیم، باید با آخرین روشهای دستیابی به دانش آشنا شویم و از آن، برای استفاده صحیح و بیشتر از استعدادها و تواناییهای خدادادیمان بهره ببریم. یکی از این روشها، تندخوانی است. تحقیقات نشان داده است که با خواندن سرعت متوسط دویست کلمه در دقیقه، به جای هزار کلمه در دقیقه، مردان و زنان با تحصیلات عالی، پنج بار آهستهتر از آن چه که لازم است، میخوانند؛ یعنی اگر آنها از توانایی حقیقی و بالقوه خویش استفاده کنند، خواندن کتابی که پنج ساعت طول میکشد، به شصت دقیقه یا کمتر کاهش مییابد.
ما در این مقاله، قصد داریم تا شما را به طور کلی و اجمالی، با فواید و مهارتهای تندخوانی آشنا کنیم؛ اما اگر میخواهید مهارت ویژهای در این زمینه کسب کنید، باید به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است، مراجعه کنید و از همین امروز تمرین کنید.
آیا یک فرد معمولی میتواند «تندخوان» شود؟
بلی، به دلیل این که تحقیقات علمی نشان میدهد که مغز یک انسان سالم، میتواند هر بار گروه کلمات یا شبه جملهها را به همان خوبی تک کلمهها بپذیرد و این عمل، از هر جهت، آسانتر است. ما جمله را هرگز به خاطر درک تک تک کلماتش نمیخوانیم؛ بلکه آن را برای درک شبه جملههایی که کلمات نیز در آنها هستند، مطالعه میکنیم.
به عنوان مثال، خواندن «آن ماشین سفید کنار جاده پارک کرد»، خیلی دشوارتر است از خواندن «آن ماشین سفید، کنار جاده پارک کرد».
خواننده کند ناچار است کار مغزی بیشتری از خواننده سریع انجام دهد؛ زیرا ناچار است پس از تشخیص هر کلمه، معنای آن را به معنی کلمه بعد از آن بیفزاید. در مثال فوق، این حد به اندازه پنج تا شش کار اضافی میرسد؛ در حالی که خواننده سریع که هر بار مجموعههای معنیدار (شبهجملهها) را میبیند، فقط یک اتصال ساده را بین دو قسمت انجام میدهد.
بنابراین، مزیت فوقالعاده تندخوانی، انجام کار فیزیکی کمتر، توسط چشمان بر روی هر صفحه میباشد. در این صورت، به جای حدود 500 توقف توأم با تمرکز دید که چشم خواننده کند بر روی هر صفحه انجام میدهد، خواننده سریع، نزدیک به 100 توقف در صفحه را که عضلات چشم را کمتر خسته میکند، به انجام میرساند.
بررسی باورهای غلط در زمینه تندخوانی
«فرد تندخوان، قادر به احساس و درک مطلب نیست».
این باور، غلط است؛ بلکه عکس این مطلب درست است؛ یعنی خواننده کند، به خاطر توقفها و شروعهای مکرر و پیشرفت متزلزل، امکان زیادی دارد که بیحوصله شود؛ تمرکز حواس خود را از دست بدهد؛ حضور ذهنش کاهش یابد و از درک معنی آن چه که میخواند، عاجز بماند؛ ولی کسی که عادت کند شبه جملهها را با هم ببیند، به طور طبیعی مفهوم آنها را هم به همراه یکدیگر درک میکند. از طرف دیگر، تندخوانی، باعث میگردد تا مطالب کماهمیت، زودتر شناخته شوند و بر مطالب مهم، تأکید ورزیده شود. از این رو، درک تمام مطلب، برای خواننده سریع، خیلی آسانتر و دامنهدارتر از درک مطلب، برای خواننده کند میباشد.
«خواندن بیش از 500 کلمه در دقیقه، ممکن نیست»!
این جمله، غلط است؛ زیرا با توجه به این حقیقت که در هر توقف میتوانید تا حد شش کلمه را زیر دید قرار دهید و این واقعیت که قادرید در هر ثانیه تا چهار توقف را انجام دهید، بدین معنی است که به راحتی میشود سرعتی تا حد 1000 کلمه در دقیقه را به دست آورد.
«سرعت بیشتر، تمرکز حواث کمتری را به دنبال دارد».
خیر، زیرا هر چه سریعتر حرکت کنیم، نیروی جنبشی بیشتری را جمع کرده، تمرکز بیشتری پیدا میکنیم. سرعتهای خواندن متوسط، طبیعی نیست؛ بلکه آنها سرعتهایی هستند که با آموزشهای ابتدایی نادرست خواندن، همراه با اطلاعات غیر کافی از طرز کار چشم و مغز، در سرعتهای متفاوت، حاصل آمدهاند.
فواید تندخوانی
1. یکی از مهمترین سودهای تندخوانی، این است که شخص تندخوان، دارای ذهنی فعال و حسابگر میشود و با همه چیز، دقیق و حساب شده برخورد میکند؛ سکون، از زندگیاش رخت برمیبندد و همیشه و ناخودآگاه، فعال و پویاست.
2. یکی دیگر از آشکارترین اثرهای تندخوانی، صرفهجویی در وقت است. صرفهجویی در وقت، باعث میشود تا وقتهای اضافی پیدا کنید و از آن وقتها، برای مطالعات جنبی دیگر و کارهای شخصیتان بهره ببرید و حتی درسهای دانشگاه را بهتر و کاملتر بخوانید. بیشتر ما از نداشتن وقت کافی، برای انجام کارهای مورد علاقهمان شکایت داریم. اگر شما هم تا امروز چنین مشکلی داشتهاید و یا به مطالعه، زیاد علاقهمندید، ولی نمیتوانید به همه مطالب جالب مورد نظر خودتان برسید، بدانید که با تندخوانی، قادر خواهید بود به ساعات بیشتری برای مطالعه دست یابید.
3. تندخوانی، کارآیی و خلاقیت فرد را بالا میبرد. شخص تندخوان، با هر مسئلهای، به راحتی برخورد میکند و آن را از پیش پای خویش برمیدارد. دانشجویی که به مهارت تندخوانی دست یافته، از زندگی فوقالعادهای برخوردار میشود؛ زیرا تندخوانی، رابطه مستقیمی با دانش زیاد و درک صحیح - که از تندخوانی به دست میآید - دارد. کسانی که سریعتر میخوانند، بهتر نیز میفهمند و راه پیشرفت برایشان همواره باز است.
موانع تندخوانی
موانعی را که بر سر راه سرعت عمل مغز در موقع خواندن ایجاد میکنیم، اصطلاحاً «راهبندان» مینامیم. حال باید ببینیم که این راهبندانهای خواندن، چه چیزهایی هستند؛ از کجا ناشی میشوند و چگونه میتوان آنها را رفع کرد.
الف) تلفظ و لب خوانی
اگر شما این مشکل را داشته باشید، به هنگام مطالعه، به جای خواندن بیصدا، صدای کلمات را در گلو ایجاد میکنید (ادای صوت یا تلفظ) و یا آن که لبها را بدون صدا حرکت میدهید (لبخوانی)؛ مثل این که کلمات را برای خود با صدای بلند میخوانید و از این طریق، مغز خود را وادار میکنید که مطالب را با سرعتی در حد سرعت حرف زدن، جذب کند که این سرعت، برای خواندن بیصدا، فوقالعاده کم است.
ب) کمک اضافی
کمک اضافی، چنانچه به صورت جزء اصلی عمل خواندن درآید، جزء راهبندانها به شمار میآید و در حد شدید خود، باعث کندی حرکت چشم و عمل ذهن، در انجام عمل خواندن خواهد شد. کمک اضافی، اصطلاحاً به عمل با انگشت نشان دادن کلمه به کلمه مطلب مورد مطالعه و یا لغزاندن یک لبه صاف مانند خطکش از بالا به پایین و مشخص کردن کامل هر سطر مورد مطالعه میباشد که در چنین وضعی، به مغز خود کمک اضافی را تحمیل کردهاید و باعث میشود که در موقع خواندن، فکر شما، متکی به این عمل اضافه شود و هرگز نتواند به طور مستقل عمل کند.
ج) واپسنگری
کسانی که گرفتار این عیب هستند، نمیتوانند بدون برگشتهای مجدد بر روی کلمات و عبارات خوانده شده، به خواندن ادامه دهند و یا بدون عقبنگریهای مکرر از ابتدا تا انتهای هر سطر را با نگاه طی کرده، به سر سطر بعد بروند. بارها اتفاق میافتد که این افراد، پس از پایان هر سطر، دوباره به همان سطر برگشته، گاهی پس از خواندن چند کلمه و احیاناً تا نزدیکیهای آخر همان سطر، متوجه اشتباه خود شده، به سر سطر بعدی میروند.
اکثر ما، اغلب به هنگامی که مایلیم جملههایی را که خواندهایم، دوباره خوانده یا در مواردی که تمرکز کافی و حضور ذهن نداشتهایم، دوباره به عقب برگشته و قسمتی از مطلب خوانده شده را دوباره با دقت بیشتری بخوانیم، اقدام به واپسنگری میکنیم؛ ولی اگر این واپسنگریها را کنترل نکنیم، به صورت عادت بسیار بدی در خواهد آمد. تصور کنید که اگر قرار باشد هر بار یک کلمه یا یک عبارت یا قسمتی از یک سطر را که خواندهایم، دوباره خوانده، باز به عقب برگشته، دوباره و سه باره بخوانیم و یا این که پس از خواندن هر سطر، به جای رفتن به سر سطر بعدی، هر بار تا نیمههای همان سطر را خوانده، متوقف شده، دنبال سر سطر بعدی بگردیم، چگونه رشته مطلب را گم میکنیم و چقدر از سرعت، باز خواهیم ماند.
د) تلفظ در ذهن
این اشتباه دیگری است که تقریباً همه گرفتار آن هستند. لبها بیحرکتند و ارتعاشی در گلو احساس نمیشود؛ ولی کلمات را در مغز خود تکرار میکنیم؛ یعنی گرفتار چیزی هستیم که اصطلاحاً میتوان آن را «حرف زدن ذهنی» نامید. لازم به تکرار است که هر چیزی که شباهت به خواندن با صدای بلند داشته باشد، مغز را از به دست آوردن سرعتی که قادر به رسیدن به آن است، باز خواهد داشت. باید اعتراف کرد که از میان بردن کامل این نقص، تقریباً ممکن نیست و در حال عادی، لزومی هم ندارد (مگر آن که سرعتهای فوق العاده زیاد در خواندن، مورد نظر باشد). با این حال، هنگام خواندن، هر قدر تلفظ در ذهن خود را کاهش دهید، به همان نسبت، خواندن خود را سرعت بخشیدهاید.
ه) معکوسبینی
این مشکل، اغلب در خواندن کلمات انگلیسی اتفاق میافتد؛ مثلاً No را On خوانده یا Saw را Was تصور میکنیم و میخوانیم. در خواندن فارسی نیز به ندرت کلماتی هستند که معکوس خوانده میشوند؛ ولی ما فارسی زبانان، بیشتر در خواندن اعداد و محاسبات با این مشکل مواجه میشویم؛ مثلاً عدد 45 را 54 و یا 32 را 23 تصور میکنیم و میخوانیم یا محاسبه میکنیم. این اتفاق، اغلب به خاطر از راست به چپ خواندن مغز است و فراموش میکنیم که کلمات انگلیسی و اعداد را باید از چپ به راست خواند. این مشکل، اغلب ایجاد سردرگمی کرده، خود موجب ایجاد مشکلات دیگری میشود که به آنها اشاره کردیم.
و) عدم توانایی استفاده از میدان دید چشم
در اتاقی که نشستهاید، به روبهرو نگاه کنید و به شیئیای در مقابل خود (مثلاً پنجره) نگاه کنید؛ در حالی که به دستگیره وسط پنجره نگاه میکنید، گوشههای دیوارهای دو طرف و تابلوی روی دیوار سمت چپ و در اتاق را که در دیوار سمت راست قرار دارد، میبینید. به همین طریق، هر سطر مطلب مورد مطالعه، به راحتی در میدان دید شما واقع میشود و برای انجام پرشهای لازم، کافی است که فقط چشم خود را حرکت دهید. بنابراین، از حرکت دادن سر خود، خودداری کنید و در غیر این صورت، چون سر نمیتواند با سرعت فکر حرکت کند، راهبندانی برای خواندن، ایجاد میکند.
چگونه این راه بندانها از بین میروند؟
خوشبختانه این مشکلات، جزء آن دسته از ناتوانیهای خواندن هستند که میتوان به سرعت آنها را از بین برد. از یک نظر، تمام راهبندانها، احتیاج به از میان بردن ندارند و گاهی نمیتوان آنها را به کلی از میان برد. میدانیم که بسیاری از خوانندگان، عادت به خواندن مطلب مورد مطالعه در ذهن خود دارند. اگر توانستید تا حدودی عادت درذهنخوانی خود را کاهش دهید که بسیار مفید است. اگر این عادت زیاد عمیق نباشد، سعی کنید تا آن جا که میتوانید، در کم کردنش بکوشید؛ ولی نگران آن نباشید و سایر قسمتها را درست انجام دهید و زیاد به خود فشار نیاورید.
در مورد لب، انگشت، حرکت سر و دیگر کندکنندههای جسمی، بحثی نیست. هر کدام که هنوز باعث کندی خواندن شما میشوند، باید از بین بروند که آن هم کاری بسیار آسان است.
به طور کلی، تمرین لازم است. هر گاه قانع شدید که هر کدام از راهبندانها دیگر مانع سرعت خواندن شما نیست و به قدر کافی کاهش یافته است، وقت خود را برای نابودی کاملش صرف نکنید و به جای آن، وقت خود را صرف انجام تمریناتی کنید که مربوط به مشکلات اساسی شماست. در شدیدترین موارد، اگر به مدت دو تا سه هفته، روزی فقط چند دقیقه را صرف تمرین کنید، مسلماً عادات غلط خود در نحوه خواندن را از بین خواهید برد.
راههای علاج بدون کمک دیگران
الف) علاج تلفظ و لب خوانی
برای علاج تلفظ، باید محل تولید صدا را پیدا کنید. برای این کار، به طریق زیر عمل کنید:
دو انگشت دست خود را در دو طرف سیب گلوی خود قرار دهید و هوا را به طور مداوم از میان لبهای خود خارج کنید. آیا ارتعاشی احساس میکنید؟ خیر. حالا هر آهنگی را که میل دارید، در گلو با صدای «هوم هوم» بنوازید. آیا ارتعاش وِزوِز مانندی را زیر دو انگشت خود احساس میکنید؟ این، همان مشکلی است که میخواهید آن را در موقع مطالعه آرام، از بین ببرید. اگر نمیتوانید آن را مهار کنید (از میان ببرید)، در موقع خواندن، هوا را از دهان خود خارج کنید.
راههای زیادی نیز برای از بین بردن لبخوانی وجود دارد. پیشنهادهای زیر را آزمایش کنید و هر کدام را که برای خود مناسبتر یافتید، به کار برید:
1. بین لبهایتان و نه بین دندانها، چیزی را که به قدر کافی سنگین باشد و برای نگهداری آن، ناچار به فشار روی لبها باشید، قرار دهید و خواندن را ادامه دهید.
2. لبها را محکم به هم فشرده، در همان حال، زبان را محکم به سقف دهان بچسبانید.
3. لبها را به حال سوت زدن گرد کنید و هوا را به بیرون بفرستید؛ ولی سوت نزنید.
توجه کنید که این حالات مصنوعی را به طور موقت و تا هنگامی که بر «راهبندان» فائق نیامدهاید، ادامه دهید و این، شامل تمام دستوراتی است که برای معالجه، در این قسمت پیشنهاد میشود.
ب) مداوای کمک اضافی
برای ترک عادت خط بردن (مشخص کردن سطرها و کلمات با انگشت) در موقع مطالعه، بهترین راه آن است که در موقع مطالعه، کتاب را با دو دست نگه دارید تا عادت نامطلوب خود را فراموش کنید و بدین طریق، مشکل را با جلوگیری از عامل ایجاد آن، از بین خواهید برد.
ج) معالجه واپسنگری
بهترین توصیه برای رفع این مشکل، این است که بیندیشید و خود را قانع سازید. شما باید دست از این نگرانی بردارید که امکان دارد مطالب را خوب متوجه نشوید و یا قسمتی از نکات را از قلم بیندازید. در موقع خواندن، مستقیم به کار خود ادامه دهید و با وجود این که هر میل شدیدی که برای عقبنگری و مرور جملات و کلمات خوانده شده در خود احساس میکنید، این کار را انجام ندهید. قوّت قلب و اعتماد به نفس، شما را در این مهم یاری خواهد کرد. همچنین قبل از رسیدن به آخر هر سطر، با استفاده از میدان دید (و از گوشه چشم راست خود)، نگاهی به سر سطر بعدی بیندازید که در این صورت، به راحتی میتوانید پس از پایان آن سطر، به سر سطر بعد بروید.
د) رفع درذهنخوانی
از بین بردن کامل این عادت، تقریباً غیرممکن است؛ ولی این را بدانید که هر چه سرعت خواندن بیشتر شود، عملاً این مشکل کمتر میگردد. برای تمرین بیشتر در این زمینه، به کتاب مهارتهای خواندن، نوشته دکتر بهرام طوسی، ص 117 مراجعه کنید.
ه) از بین بردن معکوسبینی
برای رفع معکوسبینی، بهترین راه که به یادگیری املا نیز کمک فراوان خواهد کرد، تهیه فهرستی از کلماتی است که بیشتر معکوس دیده میشوند؛ به این فهرست مراجعه کرده، کلمهای مانند Was را که اغلب Saw خوانده میشود، انتخاب کنید؛ آن را روی تکه کاغذی بنویسید و با انگشت (نه با قلم و مداد)، به تک تک حروف آن اشاره کنید و سه بار هجی کنید. بعد کاغذ را برگردانده، در حالی که نام خود را با صدای بلند تلفظ میکنید، کلمه مورد تمرین را بنویسید.
باید آن قدر در موقع هجی کردن کلمه دقت کرده باشید که بتوانید به طور خودکار، کلمه را درست بنویسید. متخصصینی که با این روش کار کردهاند، همیشه نتیجه مثبت گرفتهاند و معتقدند که اگر کلمه را با حس لامسه خود احساس کنید، هرگز آن را اشتباه تصور نخواهید کرد.
و) عدم توانایی استفاده از میدان دید
برای دیدن بیش از یک کلمه، هر بار باید از حرکت سر خود جلوگیری کنید. این تمرین را زیاد ساده نگیرید؛ زیرا هر چه میدان دید خود را وسیعتر کنید، سرعت بیشتری به خواندن خود دادهاید.
تمرینات زیر را که مهمترین عامل در کمک به تندخوانی است، با دقت انجام دهید. پیشنهاد میشود که از سه مورد زیر، هر کدام را که برایتان راحتتر است، انتخاب کرده، با آن حالت، تمرین کنید:
1. با قرار دادن دو انگشت در دو طرف فک خود، آن را محکم نگه دارید.
2. با یک دست، چانه خود را به گونهای که انسان ریش خود را در مشت میگیرد، نگه دارید.
3. یک انگشت دست خود را روی نوک بینیتان قرار دهید.
فهرست منابع
1. بهرام طوسی، مهارتهای خواندن، انتشارات ترانه.
2. حسین صالح، تکنیکهای موفقیت در تحصیل.
3. علی اکبر سیف، روشهای یادگیری و مطالعه
کلیدهای طلایی برای کنکور
مقدمه
هر کار بزرگی نیاز به یک طرح و برنامه دارد. طرح و برنامه کلی شما برای کنکور چیست؟ اجرای برنامههای خیلی دقیق و جزئی به دلیل ویژگیهای فرهنگی ما معمولا امکان پذیر نیست. اشکال مهم برنامههای دقیق این است که وقتی اجرا نمیشود یا ناقص اجرا میشود، پیشبینیهای بعدی را هم خراب میکند. بنابراین یک توصیه مهم این است که با در نظر گرفتن عادتهای فرهنگی خودتان یک برنامه کاری طراحی کنید که نه خیلی جزیی و نه خیلی کلی باشد. تذکر این نکته هم ضرورت دارد، بطور حتم هستند دانشآموزانی هم که توانایی طراحی و اجرای برنامههای دقیق و جزیی را دارند.
یک برنامه کاری
این برنامه کاری برای کسانی که دانش آموز هستند با آنهایی که صرفا برای کنکور میخوانند تفاوت دارد. برای هر دو گروه پیشنهاد میکنیم که یک فرصت 45-40 روزه برای روزهای آخر کنکور (از نیمه دوم اردیبهشت به بعد) کنار بگذارند. تا قبل از این فرصت ، کنکوریهای غیر دانش آموز میتوانند یک برنامه کاری دو مرحلهای را به اتمام برسانند. تا پایان اسفند ماه سعی کنید یک دوره کامل مطالعه تشریحی دروس به اضافه تمرینهای تست را به پایان برسانید. از اول عید تا پایان دهه دوم اردیبهشت هم علاوه بر مرور نکته و تست دروس ، به رفع اشکال و جبران کمبودها هم بپردازید.
کنکوریهای دانش آموز به دلیل اشتغال به درس و امتحانات شاید این فرصت دو مرحلهای را نداشته باشند. میتوانید تا پایان فروردین ماه و حداکثر نیمه دوم اردیبهشت ماه (که با آغاز امتحانات نیمسال دوم همراه است) دوره جامع مطالعه تشریحی دروس به اضافه تمرینهای تست را تمام کنید. البته در واقع شما هم ضرری نکردهاید و فرصتی را از دست ندادهاید، چرا که عملا درگیر درسها بودهاید. پس برنامه کلی پیشنهادی این است که هر طور شده تا 45 - 40 روز قبل از کنکور مرحله جامع مطالعه را حداقل یک بار کامل کنید. به یاد داشته باشید زیاد دوره کردن دروس مهم نیست، مهم این است که خوب و کامل دوره کنید. با طراحی یک برنامه کلی کاری ، به نظم ذهنی و رفتاری خود کمک کنید.
برنامه کاری روزهای آخر
اگر چه مطالعات و درس خواندنهای شما از آغاز تاکنون لازم بوده و این روند باید همچنان ادامه پیدا کند، ولی روزهای آخر قبل از کنکور نقش مهمتر و مؤثرتری در کسب نتیجه دارند. مطالعات امروزی ممکن است به دلیل تداخل ، گذشت زمان و حجم فعالیتها دچار فراموشیهای کم و بیش شوند. اما در روزهای آخر ، اگر مضطرب نباشید، با یک ذهن جمع و جور و حواس متمرکز ، میتوانید فراموشیها را به حداقل ممکن برسانید. اما در طرح کلی خود این دوره 45 - 40 روزه قرنطینهای را کنار گذاشته و به خاطر بسپارید. قسمتی از تواناییهای خود را برای دوره یک و نیم ماهه ماقبل کنکور ذخیره نمایید.
پیش بینی تغییرات
اگر برنامه کاری خود را نسبتا کلی در نظر بگیرید، می توانید تغییرات احتمالی را پیشبینی و شرایط خود را با آنها تطبیق دهید. مهم این است که شما آمادگیهای لازم برای تغییرات را داشته باشید. عواملی مانند امتحانات پیشبینی نشده ، حوادث و رویدادهای خانوادگی ، بیماری ، افت انگیزه و... میتوانند باعث تغییراتی در روند برنامه شوند. گاه دیده شده که دانشآموزانی به دلیل عدم پیشبینی آگاهانه تغییرات لطمههای روحی خوردهاند. امکان کنترل همه عوامل محیطی وجود ندارد، بنابراین خود را برای هر نوع تغییرات احتمالی در برنامه آماده نموده و پیشبینیهای لازم را انجام دهید.
افتهای مقطعی
یکی از عوامل مهمی که برنامه کاری را تحت تاثیر قرار داده و موجب تغییر در آن میشود، افتهای مقطعی در روحیه و انگیزه است. لازم به ذکر است که اولا این افتها را خیلی غیرعادی تصور نکنید. دانشآموزان ممکن است با ناشیگری و استدلالهای نابجا ، مسأله را بیش از آنچه لازم است بزرگ نشان دهند. ثانیا اگر شما برای تغییرات احتمالی پیشبینیهای لازم را انجام داده باشید، دیگر ضرورتی ندارد دست و پای خود را گم کنید.
ثالثا هر چه در این دورههای افت ، کمتر با خود و اطرافیان کلنجار بروید و باعث گسترش موضوع نشوید، دوره افت کوتاهتر و گذراتر خواهد بود. با تفکری منطقی و واقع گرایانه ، میتوانید این مقاطع را پشت سر گذاشته و عقبافتادگیها را جبران کنید. افت روحیه در مقاطعی از زمانها را غیرعادی تلقی نکرده و بدانید که این افت با اراده شما میتواند گذرا باشد.
ساعات جبرانی
در طی روز یا هفته امکان دارد به دلایل زیادی ساعاتی را از دست بدهید. تنبلی و وقت گذرانی ، ترافیک ، طولانی شدن مطالعه یک درس و اتفاقات روزمره دیگر میتوانند برنامه پیشبینی شده شما را از روال عادی خارج سازند. اگر چه انسان نمیتواند همه عوامل محیطی را پیشبینی و کنترل کند، ولی میتواند تواناییهای خود را در اینباره تا حد زیادی افزایش دهد. ممکن است ترافیک دست شما نباشد ولی این که نیم ساعت پای تلویزیون بنشینید و تا دو ساعت هم بلند نشوید، دیگر به همت و اراده شما بستگی دارد.
در هر حال برای این که نظم ذهنیتان مختل نشود، لازم است برای هر هفته حداقل 3 - 2 ساعت وقت جبرانی در نظر بگیرید. اگر مشکلی پیش نیامد که بهتر، میتوانید از ساعات جبرانی استفاده بهتری بکنید و اگر هم لازم بود که این زمان در اختیار شماست. پس برای پیشگیری از به هم خوردن نظم برنامه ، هر هفته زمانهایی را به عنوان ساعات جبرانی در نظر بگیرید
تکنیکهای حضور فعال در کلاس
1.همراهی با مدرس :
بسیار مهم است که خودتان را با سرعت، نحوه و شیوه تدریس معلم یا استاد خود هماهنگ سازید و با او حرکت کنید. هم شتاب بیش از مدرس داشتن ذهن را آشفته و مغشوش می کند و هم سرعت کند شما و عقب ماندن از او. هماهنگ نبودن با سرعت و روش و بیان مدرس، شما را او جذب مطالب بعدی محروم می کند. آنچه که در همراهی با مدرس مهم است، در وهله اول، خوب شنیدن است.
اغلب شما با آنکه صدای معلم را به وضوح نمی شنوید یا گفتار سخنران را متوجه نمی شوید از این که از او بخواهید درباره آن مطلب را رساتر و واضح تر بیان کند، واهمه دارید. گاهی صدای سخنران به انتهای کلاس نمی رود، گاهی تند و گذرا صحبت می کند گاهی صحبتش نامفهوم است و برخی اوقات نیز به مطلبی در گذشته استناد می کند که شما از آن هیچ اطلاعی ندارید. یادتان باشد شما برای این به کلاس یا جلسه سخنرانی آمده اید که مطلبی را فرا بگیرید و معلم هم دقیقاً همین را می خواهد. بنابراین اگر کوچکترین ابهام یا عدم وضوحی را در مطلب یا صدای معلم احساس کردید، باید شهامت از او بخواهید که مطلب را دوباره بگوید.
سؤال کردن از معلم گناه نیست و نباید احساس گناهی را هم به دنبال داشته باشد. به ویژه دانش آموزان دوره ابتدایی خیلی از سؤال کردن بیم دارند. بسیاری از وقتها پیش می آید که مثلاً معلم تکلیفی را به بچه ها می گوید که برای فردا انجام دهند و دانش آموز درست متوجه این تکلیف نمی شود، با وجود این چون می ترسد که سؤال کند، چیزی نمی گوید و چه بسا که فردا به خاطر انجام ندادن آن تکلیف مؤاخذه و تنبیه شود.
دوباره تأکید می کنیم که اگر نکته ای را متوجه نشدید یا نشنیدید، حتماً بپرسید چه بسا که آن نکته کلیدی بوده، تمام درس آن روز وابسته به همان نکته باشد.
2. شنونده ای فعال باشید :
شما بارها به این عبارت تأکیدی برخورد کرده اید: شنونده ای فعال باشید، اما مفهوم این عبارت چیست؟ یعنی باید چگونه باشیم؟ شنونده فعال چه خصوصیات و ویژگیهایی دارد؟
بهترین و مؤثرترین راه برای این که شما یک شنونده فعال باشید این است که یادداشت بردارید. چه، نیاز به یادداشت برداری را سر کلاس احساس می کنید چه نمی کنید، حتماً از صحبت مدرس یا سخنران، یادداشت بردارید. اما منظور ما از یادداشت برداری در اینجا با آنچه که در روش مطالعه متمرکز گفتیم فرق می کند که اکنون به شرح آن می پردازیم.
? یادداشت برداری داخل کلاس
قلم و کاغذ به دست می گیرید و در کلاس حاضر می شوید. یادتان هست که گفتیم شب قبل از کلاس یک مطالعه اجمالی و یک بررسی ابتدایی از درس، انجام دهید؟ این کار را برای کسب اطلاعات اولیه و هشیاری ذهنی در کلاس انجام داده اید. اگر شما بدون هیچ مطالعه ای سر کلاس شیمی حاضر شوید، وقتی معلم می گوید امروز درس ما هیبریداسیون است و شما هم نه از قبل درباره هیبریداسیون چیزی می دانید نه نگاهی اجمالی به کتاب انداخته اید، تا چند لحظه خود را در کلاس بیگانه احساس می کنید. خود را کاملاً گیج می بینید و این حالت، خود باعث می شود که نسبت به این درس بی علاقه شوید و به سرعت تمرکز حواستان را از دست بدهید و ذهنتان را به سیر در جاهای دیگر مشغول سازید.
درست بر عکس، اگر شما با مطالعه اولیه سر کلاس حاضر شوید، احساس خیلی خوبی در کلاس خواهید داشت، ذهنتان مشتاق است، می خواهید هرچه سریعتر از راز هیبریداسیون سر در بیاورید و در نتیجه تمرکحواسی عالی پیدا می کنید. اهمیت مطالعه اولیه را پیش از این هم توضیح داده بودیم. حالا که شما با این آمادگی ذهنی و کنجکاوی و علاقمندی، دارید به صحبتهای معلم گوش می کنید، هر نکته ای را که فرا می گیرید یادداشت کنید.
هم اکنون شما می گویید فلان معلم یا استاد به ما اصلاً اجازه یادداشت برداری نمی دهد. به شما می گوییم که او کاملاً کار درستی می کند. چرا که شما معمولاً به شیوه سنتی خود، `جمله` های معلم را یادداشت می کنید و نوشتن یک جمله از صحبتهای معلم عملاً شما را از گوش دادن و درک جمله بعدی باز می دارد. شما به هیچ عنوان نباید جمله ای یادداشت کنید بلکه باید به صورت اشاره ای و مختصر از واژه های کلیدی استفاده کنید که چون جرقه ای تمام موضوع را به یاد شما می آورد.
این گونه می توانید همزمان با تدریس استاد، یادداشت کنید و پشت سر هم یادداشت بردارید در حالی که نه وقت شما گرفته می شود نه از درک مطلب بعدی باز می مانید و نه مدرس را ناراضی می کنید.
? به جای همه اینها چند کار مهم انجام دهید :
اول این که بارذهنی خود را در کلاس لحظه به لحظه تخلیه می کنید و نکته ای را که فرا می گیرید یادداشت می کنید و ذهن خود را همچنان باز و گسترده و خالی نگاه می دارید. یعنی شکل حضور شما در پایان کلاس با شروع کلاس چندان تفاوتی نمی کند.
دوم این که چون خودتان را ملزم می دانید هرچه را که فرا می گیرید به سرعت بر روی کاغذ بیاورید، ذهن شما در یک حالت آماده باش قرار می گیرد و شما از تمرکز حواسی عالی برخودار می شوید و کاملاً از خود مراقبت می کنید که چیزی را جا نیندازید. فقط کافی است که یک بار این عمل یادداشت برداری را به شیوه درستی که گفتیم تجربه کنید تا ببینید که چقدر برایتان لذت بخش است. حتی کم کم به شکل یک بازی مهیج برایتان در می آید. این شیوه یادداشت برداری به صورت کمی حرفه ای تر و ماهرانه تر در خبرنگاران دیده می شود که در مصاحبه های خود از گفته های سخنران یادداشت برداری می کنند و سپس خود از گفته های سخنران یادداشت برداری می کنند و سپس از روی آن، متن را تصحیح می کنند و اما سومین فایده یادداشت برداری این است که باعث می شود شما سر کلاس خواب آلوده نشوید و چرت نزنید به ویژه در اوقاتی که معلم یا سخنران بسیار آرام و ملایم و حتی کمی خسته کننده درس می دهد و شیوه تدریس او برای شما درگیری ذهنی لازم را ایجاد نمی کند. شما با یادداشت برداری، حضور خودتان را در کلاس مهیج تر و مؤثرتر می کنید.
بسیار بعید است که کسی به این شیوه در کلاس یادداشت برداری کند و خوابش بگیرد. شما وقتی سر کلاس خوابتان می گیرد که ذهنتان ساکت و ساکن شود. معلم در شما درگیری ذهنی ایجاد می کند و خود به خود به این کار مشغول می شوید. به ویژه وقتی سخنران از نوع سخنرانان آرام و ساکن است، شما باید یادداشت برداری را جدی تر بگیرید. نگویید: من این مطلب را بلدم و نیازی به یادداشت کردن ندارم. نگویید: من همه این مطالب را هم اکنون به حافظه ام می سپارم و نیازی نیست که یادداشت کنم و . . .
شما می دانید که یکی از مهمترین اهداف یادداشت برداری در کلاس، همین زنده و هشیار بودنتان سر کلاس است. یک مانع بزرگ مطالعه اجمالی قبل از کلاس و کسب اطلاعات پیش از حضور در کلاس می تواند یک اشکال بسیار بزرگ تولید کند و آن: رقابت با استاد است. به عبارت بهتر: به مبارزه طلبیدن استاد. به این شکل شما ذهن خود را مدام متوجه دانسته های خود می کنید و منتظرید تا در اولین فرصت آنها را بیان کنید و یا این که عمداً سؤالی می کنید که فقط نشان دهید مطلب را پیشاپیش می دانید. یادتان باشد که هدف از کسب اطلاعات اولیه فقط ایجاد یک نوع کنجکاوی و علاقمندی و تمرکز حواس است برای گوش دادن و یاد گرفتن بیشتر نه برای صحبت کردن و خودنمایی بیشتر. برای این که ذهنتان خالی باشد اطلاعات خود را قبل از کلاس بر روی کاغذ بیاورید و بالای آن هم بنویسید: هدف من این است که با گوش دادن به درس امروز، این اطلاعات ناقص خود را کامل تر کنم. وقتی این را می نویسید در خود میل بیشتری را برای فراگیری ایجاد می کنید و با خود تعهد می کنید که سخن نگویید. قرار است ما در کلاس، یک شنونده فعالی باشیم به یک سخنران مبارز.
به هیچ عنوان در لحظه حضورتان در کلاس، اطلاعات قبلی خود را با اطلاعات معلم مقایسه نکنید. این مقایسه، ذهن شما را به خود مشغول می کند و دقایقی حواس شما را پرت می کند. مقایسه اطلاعات خودتان با اطلاعاتی که سر کلاس از معلم می گیرید، فقط باید در چند دقیقه پایان کلاس و یا حتی بعد از آن صورت گیرد. اگر سر کلاس این مقایسه را انجام دهید اگر احساس کنید این دو با هم تفاوت دارند، تمرکز حواس خود را از دست می دهید و حواستان پرت می شود. در حالت اول، شادی و شعف و هیجان ذهنی، عامل حواس پرتی شماست و در حالت دوم، احساس متفاوت بودن دانسته های قبلی شما از اطلاعات معلم، ذهن شما را بر انگیخته می کند که سؤالی کنید و حتی شاید تمایل داشته باشید که به نوعی دانسته های خودتان را توجیه کنید که این موجبات حواس پرتی شما را فراهم می کند.
? از چه چیزهایی یادداشت برداریم؟
? یادداشت برداری در کلاس، سه شاخه دارد .
? شاخه اول، یادداشت برداری از نکات مهمی است که معلم می گوید که در مورد آن توضیح دادیم.
? شاخه دوم، یادداشت برداری از سؤالاتی است که به ذهنتان می رسد. البته اگر روند کلاس آرام و طرح سؤال در طول کلاس مجاز باشد، ما توصیه می کنیم سؤال خود را فوراً بپرسید. اما اگر معلم بگوید به سؤالات شما در آخر کلاس پاسخ می دهم، مطلقاً سؤال خود را رها نکنید. حتماً آن را مختصراً در گوشه ای بنویسید که آخر کلاس بپرسید. اگر بگویید: بعداً آن را می پرسم و یادداشت نکنید، تا پایان کلاس ذهن شما را مشغول می کند و این مانع فراگیری اطلاعات بعدی با تمرکز عالی می شود. به ویژه اگر سؤالتان برای شما جالب و جذاب باشد مدام در طول کلاس به پردازش سؤالتان مشغول می شوید و منتظرید که کلاس به پایان برسد و سؤال جالب خود را مطرح کنید. خیلی از اوقات، حتی این انتظار، ما را به جایی می رساند که دیگر دریافت پاسخ برایمان اهمیت چندانی ندارد بلکه فقط می خواهیم از طرح این سؤال جالب در حضور دیگران با صدای بلند لذت ببریم. به ویژه اگر بدانیم آفرین و تحسین معلم را هم به دنبال خواهد داشت. بنابراین حتماً سؤال خود را یادداشت کنید. بار ذهن خود را سبک کنید و به گوش دادن و یادداشت برداری از گفته ها ادامه دهید.
? شاخه سوم، یادداشت برداری از عوامل حواس پرتی است. سر کلاس درس هم به احتمال فراوان، افکار زیادی در ذهن شما غوطه می خورند که ذهن شما را منحرف می کنند. در گوشه ای، از آنچه که حواس شما را پرت می کند، یادداشت برداری کنید. در بالای این یادداشت بنویسید آنچه که باید پس از کلاس به آن فکر کنم یا انجام دهم. اگر بخواهید این کار را هم به تأخیر بیاندازید، یا به حافظه بسپارید و یادداشت نکنید، باز میدان ذهنی خود را تا پایان کلاس، اشغال می کنید. یادمان هست که قلم و کاغذ مهمترین ابزار برای تمرکز حواس هستند
عوامل عدم تمرکز و تکنیکهای کسب تمرکز
تمرکز چیست؟
• آیا حین مطالعه یا گوش دادن به درس با کوچکترین صدایی حواستان پرت میشود و مدتی طول میکشد تا دوباره تمرکز پیدا کنید؟
• آیا تابحال به عواملی که باعث عدم تمرکزتان میشود توجه کردهاید؟ یا فقط رنج برده و با آن دست و پنجه نرم کردهاید؟
• منظور از تمرکز حواس ، فکر کردن صرف به یک موضوع نیست. تمرکز حواس یعنی زمانی که شما مطالب مربوط به یک موضوع را نگهداری یا رد میکنید تا بتوانید اصل موضوع را در ذهنتان حفظ کنید.
عوامل عدم تمرکز
• عوامل جسمانی: مانند گرسنگی ف خستگی ، بیخوابی ، سردرد ، بیماری و ... .
• عوامل محیطی: مانند هوای گرم یا سرد ، نور کم ف سر و صدا ، صدای یکنواخت معلم ، زمان تدریس و همچنین زمان مطالعه بعد از خوردن غذای سنگین و ... .
• عوامل روانی: مانند درگیریهای ذهنی ، اضطراب ف عادت نداشتن به مطالعه ، نفهمیدن درس یا ضعیف بودن در آن ، علاقه به موضوع و مبحث مد نظر و ... .
تکنیکهای کسب تمرکز
1. یک راه خوب جهت کسب تمرکز از قبل خواندن درس است.
2. هنگام خواندن برای بدست آوردن و نگه داشتن تمرکز حواس با خود صحبت کنید.
3. دیدگاه مثبت داشته باشید.
4. سر و صدای اطراف را نادیده بگیرید.
5. از تکنیک عنکبوت استفاده کنید. به عبارتی حس کنجکادوی خود را کنترل کرده و بر پیرامون بی توجه باشید.
6. از اصل "جانداریم" استفاده کنید. یعنی تصور کنید که ذهن شما با افکاری در مورد مطلبی که جلوی شما موجود است ، پر شده است. پس مغز شما برای سایر افکار فضا باز نمیکند.
7. از تکنیک علامت گذاری استفاده کنید. در اول علامتهای متعددی خواهید داشت به مرور علامتهای بامسمایی خواهید یافت.
8. به قدرت اراده اعتماد نکنید. قدرت اراده به تنهایی موجب تمرکز حواس نمیشود. اگر در فکر تمرکز حواس باشید تمرکز نحواهید یافت!!!
9. مطمئن باشید همه چیز دارید. قبل از شروع مطالعه یا انجام کاری مطوئن شوید که تمام ابزارهای کارتان را فراهم کردهاید
عوامل عدم تمرکز و تکنیکهای کسب تمرکز
تمرکز چیست؟
• آیا حین مطالعه یا گوش دادن به درس با کوچکترین صدایی حواستان پرت میشود و مدتی طول میکشد تا دوباره تمرکز پیدا کنید؟
• آیا تابحال به عواملی که باعث عدم تمرکزتان میشود توجه کردهاید؟ یا فقط رنج برده و با آن دست و پنجه نرم کردهاید؟
• منظور از تمرکز حواس ، فکر کردن صرف به یک موضوع نیست. تمرکز حواس یعنی زمانی که شما مطالب مربوط به یک موضوع را نگهداری یا رد میکنید تا بتوانید اصل موضوع را در ذهنتان حفظ کنید.
عوامل عدم تمرکز
• عوامل جسمانی: مانند گرسنگی ف خستگی ، بیخوابی ، سردرد ، بیماری و ... .
• عوامل محیطی: مانند هوای گرم یا سرد ، نور کم ف سر و صدا ، صدای یکنواخت معلم ، زمان تدریس و همچنین زمان مطالعه بعد از خوردن غذای سنگین و ... .
• عوامل روانی: مانند درگیریهای ذهنی ، اضطراب ف عادت نداشتن به مطالعه ، نفهمیدن درس یا ضعیف بودن در آن ، علاقه به موضوع و مبحث مد نظر و ... .
تکنیکهای کسب تمرکز
1. یک راه خوب جهت کسب تمرکز از قبل خواندن درس است.
2. هنگام خواندن برای بدست آوردن و نگه داشتن تمرکز حواس با خود صحبت کنید.
3. دیدگاه مثبت داشته باشید.
4. سر و صدای اطراف را نادیده بگیرید.
5. از تکنیک عنکبوت استفاده کنید. به عبارتی حس کنجکادوی خود را کنترل کرده و بر پیرامون بی توجه باشید.
6. از اصل "جانداریم" استفاده کنید. یعنی تصور کنید که ذهن شما با افکاری در مورد مطلبی که جلوی شما موجود است ، پر شده است. پس مغز شما برای سایر افکار فضا باز نمیکند.
7. از تکنیک علامت گذاری استفاده کنید. در اول علامتهای متعددی خواهید داشت به مرور علامتهای بامسمایی خواهید یافت.
8. به قدرت اراده اعتماد نکنید. قدرت اراده به تنهایی موجب تمرکز حواس نمیشود. اگر در فکر تمرکز حواس باشید تمرکز نحواهید یافت!!!
9. مطمئن باشید همه چیز دارید. قبل از شروع مطالعه یا انجام کاری مطوئن شوید که تمام ابزارهای کارتان را فراهم کردهاید
چگونه و کجا مطالعه کنیم؟
یکی از نخستین پرسشهای پیش روی جوان مشتاق مطالعه، روش صحیح مطالعه و چگونه کتاب خواندن است که پاسخ درست به آن میتواند در ایجاد انگیزه و میزان یادگیری آنها تاثیر بسزایی داشته باشد. بسیاری از مردم به دلیل بکارنگرفتن روش صحیح مطالعه، معمولا خیلی زود از مطالعه خسته میشوند و کتاب را رها میکنند و شاید مطالعه کتابی را به نیمه نرسانده، آن را کنار میگذارند. رعایت نکردن شیوه درست مطالعه و همچنین یادداشت نکردن مطالب مهم کتاب، معمولا خواننده را پس از مدتی از مطالعه کتابهای قطور و علمی، دلسرد و خسته میکند و در نتیجه آنها را از ادامه مطالعه بازمیدارد
توصیههای که در زیر میآید نکاتی است که رعایتکردن آنهابه زعم کارشناسان مطالعه، میتواند نقش موثری در مفید واقع شدن مطالعه داشته باشد.
مکان و شرایط مطالعه
مکان و شرایط ذهنی از نکات مهم یک مطالعه مفید و خوب است و در میزان یادگیری، کارآمدی، مدت و طولانی شدن مطالعه تاثیر بسزایی دارد. کارشناسان و روان شناسان معتقدند که یکی از مشکلات جوانان برای مطالعه بیتوجهی به شرایط و فضای مطالعه است که اغلب موجب خستگی و کاهش انگیزه میشود. بهترین زمان مطالعه برای انسان، هنگام آرامش و داشتن رضایت است، زیرا داشتن دغدغه و نگرانی در هنگام مطالعه، نتایج مطلوبی برای انسان به همراه نخواهد داشت. مشغول بودن فکر و ذهن و خستگی روح و جسم، توان فرد را کاهش میدهد و در این حالت، مطالعه کتاب، جز اتلاف وقت و بیحاصلی سودی ندارد.
منفعت مطالعه کتابها هنگامی حاصل میشود که انسان بدون خستگی و دغدغه و در فضایی مملو از آرامش، صمیمت و رضایت، به مطالعه بپردازد. اتاق مطالعه را از نقاط آرام منزل و اداره انتخاب کنید بهطوریکه از نور طبیعی کافی برخوردار باشد.
اتاق مطالعه باید از صداهای مزاحم بیرون دور باشد تا حواس خواننده به بیرون هدایت نشود. انتخاب اتاق مطالعه باید بهگونهای باشد که درحد امکان هنگام روز احتیاج به روشنایی غیرطبیعی نداشته باشد.
سعی کنید هنگام شب از چراغ مطالعه استفاده نکنید زیرا چراغ مطالعه علاوه بر این که میتواند به چشم صدمه برساند، در خستگی زود هنگام چشم نیز تاثیر دارد. دمای اتاق مطالعه خود را همواره معتدل نگهدارید تا هرگز درهنگام مطالعه در اتاق احساس گرما و سرما نکنید.
زمان مطالعه
زمان مطالعه برای افراد تفاوت میکند، برخی در سکوت شب و برخی نیز هنگام صبح را به عنوان زمان مطالعه انتخاب میکنند اما مطالعه هنگام صبح از هر زمان دیگر بهتر است. مطالعه کتاب را صبح زود شروع کنید زیرا ذهن انسان پس ازچندساعت استراحت و آرامش، بیش از هر زمان دیگر آماده یادگیری است.
وقتی که صبح زود را برای مطالعه انتخاب میکنید حتما قبل از آن صبحانه صرف کنید زیرا گرسنگی در کاهش میزان یادگیری و فراگیری تاثیر زیادی دارد. پس از صرف غذا نیز بلافاصله شروع به مطالعه کتاب نکنید و چند قیقه بعد از غذا مطالعه را آغاز کنید.
ورزش و نرمش و حتی حمام گرفتن نیز پیش از مطالعه در میزان یادگیری موثر است. مطالعه صبحگاهانهنگامی مفید واقع میشود کهفرد شب قبل را بهخوبی استراحت کرده باشد و خسته و خواب آلود نباشد.
برای مطالعه هرچه بهتر در هنگام صبح، سعی کنید شب را زودتر بخوابید تا بتوانید مطالعه مفیدی داشته باشید. خستگی، دستکم ? 50?درصد از توانایی ذهنی و مغزی انسان را کاهش میدهد و مطالعه در چنین وضعیتی، یادآوری مطالب فرا گرفته پیشین را نیز با اختلال روبهرو میکند.
میز و صندلی مناسب
میز و صندلی مناسب و درست نشستن یکی از مهمترین شرایط مطالعه است که رعایت نکردن آن علاوه برتاثیر نامطلوب در مطالعه مشکلات جسمانی را نیر درپی خواهد داشت. نداشتن میز و صندلی مناسب در هنگام مطالعه طولانی عوارض جسمانی متعددی دارد که به گفته پزشکان، دردهای مفاصل، کمر و گردن از جملهی آن است.
هنگام خرید میز و صندلی دقت کنید، صندلی باید به گونهای باشد که زمان مطالعه پشت انسان کاملا به صندلی چسبیده باشد. میز مطالعه نیز باید طوری انتخاب شود که خواننده هنگامی که دو دست خود را روی میز قرار میدهد، حداقل فاصله کتاب و چشمان او کمتر از ? 40?سانتیمتر نباشد. فاصله صندلی خود را با میز مطالعه طوری تنظیم کنید که کمر و گردن شما خم نشود، هنگام مطالعه باید براساس شرایط فیزیکی متعادل نشست، به گونهای که هیچ عضوی از بدن شما احساس ناراحتی نکند و اعضای بدنتان نسبت به میز و صندلی راست و مستقیم باشد. سعی کنید صندلیهای دستهدار را برای مطالعه انتخاب کنید تا هنگام مطالعه بتوانید دستهایتان را روی آن قرار دهید و خستگی دستهایتان رفع شود.
میز و صندلی کودکان و بزرگسالان باهم تفاوت دارد، برای مطالعه مفید باید از میز و صندلیهای مناسب این گروهها استفاده کرد. میز و صندلی کودکان باید به تناسب قد آنها انتخاب شود بگونهای که پاهای کودک هنگام تماس با زمین، زوایه ? 90?درجه تشکیل دهد. صندلیهایی برای مطالعه انتخاب کنید که از هر لحاظ کاملا راحت باشد، درحد امکان از استفاده از صندلیهای بدون پوشش ابر خودداری کنید تا در هنگام مطالعه هیچ یک از اعضای بدن شما احساس ناراحتی نکند. از خواندن کتاب بصورت خوابیده و درازکش خودداری کنید.
مطالعه فردی
برای این که حواس فرد در هنگام مطالعه کاملا روی مطالب کتاب متمرکز شود افراد باید کتاب را به تنهایی و به صورت فردی مطالعه کنند. مطالعه فردی در واقع دوری از صداهای مزاحم و گفت و گو است و در واقع موجب افزایش تمرکز میشود. هر چه در محیط مطالعه افراد کمتری رفت و آمد کنند، پیشرفت و تمرکز فرد در فراگیری مطالب افزایش مییابد. مطالعه جمعی باعث میشود که هرلحظه امکان گفتوگو بین دو طرف در موضوعهای مختلف بوجود آید که این تعامل سبب عدم تمرکز در مطالعه و کاهش در پیشرفت مطالعه میشود.
مطالعه جمعی برای کتابهای درسی مانند ریاضی مناسب است و میتواند در فراگیری تاثیر مثبت داشته باشد. البته در این مورد نیز اگر دانشآموز آن بخشی از درس را تاحدودی میداند خود مطالعه کند و بخشیرا که مشکل دارد بادیگران حل و فصل کند، بر یادگیری تاثیر بیشتری دارد. میتوانید بعد از مطالعه، با دوستان خود درباره مطالب مطالعه شده بحث کنید که این امر باعث میشود که مطالب بهتر در ذهن شما باقی بماند. گفتوگو با دوستان درباره مطالب خوانده شده نوعی مرور مطالب محسوب میشود و مطالب در ذهن باقی خواهد ماند. هنگام مطالعه از گوش کردن موسیقی خودداری کنید زیرا هرگونه آلودگی صوتی و سر و صدا تمرکز فرد را بهم میزند. رادیو و تلویزیون دراتاق مطالعه نباید روشن باشد زیرا دراین صورت اگرچه فرد مطالب را میخواند و صفحات را ورق میزند اما هیچ گونه یادگیری صورت نمیگیرد و مطالب پس از مطالعه در ذهن خواننده باقی نمیماند.
خواندن اطلاعات مندرج در صفحهی اول
قبل از شروع مطالعه فصلهای اصلی کتاب، ابتدا بهدقت عنوان کتاب، نویسنده کتاب، موضوع مطالب، ناشر کتاب و سال انتشار را بخوانید. در مرحلهی بعد حتما فهرست مطالب کتاب را بخوانید زیرا این کار ضمن اینکه انسان را با موضوع مطالب کتاب آشنا میکند، میتواند تصویر کاملی از محتوای کتاب به دست دهد. خواندن مقدمه کتاب که میتوان آن را حاوی خلاصه کتاب تلقی کرد هرگز از دست ندهید زیرا نویسنده در آن خلاصه موضوع مطالب را به منظور آشنایی هرچه بیشتر خواننده به نگارش در آورده که مطالعه آن ضروری است.
وسعت دید
یکی از عوامل کندخوانی، تلفظ کلمات و خواندن تک تک آنها حتی بصورت بی صدا است که باید از آن پرهیز شود. هنگام خواندن وسعت دید را میتوان تا حد دیدن بیشاز پنج کلمه در هر توقف گسترش داد. برای دیدن بیش از یک کلمه در هر بار باید از حرکت سر جلوگیری شود، بدین ترتیب تعداد توقفهای یک خواننده در پاراگراف دو خط و نیمی به حدود پنج تا شش توقف کاهش مییابد.
دقت به موضوع اصلی
موقع خواندن مطالب تازه باید بهموضوع اصلی و محوری کتاب توجه داشت یعنی جملات گویا و کلمات اصلی را تشخیص داد. دقت و درک موضوع اصلی کتاب تمرکز خواننده را افزایش داده و از حاشیه پردازی واتلاف وقت جلوگیری میکند، درنتیجه میزان یادگیری بیشتر میشود. هنگام خواندن مطالب، ذهن را باید خالی از رویا و فکر کردن به موضوعات جانبی کرد تا مطلب بطور کامل در ذهن بماند.
مطالعه با دقت
کتاب را همواره بدون شتاب و عجله مطالعه کنید و تازمانی که مطلبی را به درستی فرا نگرفتهاید سراغ مطالعه مطلب دیگر نروید. مطالب کتاب غیر درسی و درسی به هم پیوسته و مرتبط است، زمانیکه یک مطلب را خوب یاد نگرفتهاید، مطالعهو یادگیری مطالب دیگر بادشواری صورت میگیرد. مطالعه کتابها بویژه کتابهای علمی باید در کمال دقت و وسواس صورت گیرد. جهش از مطالعه یک موضوع به موضوعی دیگر، بدون درنظر گرفتن فاصله، سبب میشود که دو مطلب درهم آمیزد و در نتیجه هیچکدام از دو مطلب به درستی در ذهن فرد باقی نماند. برای تغییر موضوع مطالعه همواره سعی کنید یک وقفه ایجاد کنید تا مطالب جدید و پیشین در هم آمیخته نشود. یکی از عوامل عمدهای که باعث جلوگیریاز درک سریع یک متن درهنگام خواندن و مانع حفظ کردن آن مطلب میشود تداخل آموختههای قبلی و بعدی است، یعنی مطالب قبلی آموخته شده با مطالب جدید در هم میآمیزد. برای جلوگیری از بروز این حالت بهترین راه مطالعه تک موضوعی است، یعنی در مدتی که یک مطلب را میخوانید از خواندن سایر مطالب خودداری کنید و تنها ذهن خود را روی همان مطلب متمرکز کنید.
پس از استراحتی کوتاه، موضوع مطالب را تغییر دهید واین کار باعث عدم تداخل دانستهها و آموختههای جدید میشود. در صورت مشاهده خستگی از یک موضوع یا یک کتاب (درسی و غیردرسی)، کتاب دیگری را (با حفظ فاصله زمانی) محور مطالعه خود قرار دهید.
یادداشت برداری و خلاصه نویسی
یادداشت برداری و خلاصه نویسی از مهمترین شیوههای درست مطالعه کردن است زیرا این کار باعث میشود که مطالب مهم کتاب همواره در دسترس باشد. خلاصهنویسی کمک میکند که افراد حجم زیاد مطالب یک کتاب را یادداشت کنند و با مراجعه به آن در مدت بسیار کوتاهی بخوانند و به خاطر بسپارند. بسیاری از مطالب کتابهایی را که میخوانیم، فرار است و امکان دارد پس از مدتی، از حافظه و ذهن انسان پاک شود. مطالب را در کاغذهایی که در اصطلاح به آن فیش میگویند، یادداشت کنید. یکی از ویژگیهای فیشبرداری این است که مطلب براحتی دردسترس قرار میگیرد و میتوان در هر زمان مطالب کتابی را مطالعه کرد. دفتر و دفترچه برای یادادشت اصلا مناسب نیست زیرا بدلیل دستهبندی نبودن نوشتهها، پیدا کردن مطلب مورد نظر بسیار دشوار است. یادداشت برداری نباید بیش از اندازه باشد زیرا خواننده آماتور در صورت زیاد نوشتن از یادداشت برداری و حتی خواندن کتاب باز میماند.
برای خط کشیدن زیر مطالب مهم کتاب از مداد استفاده کنید تا امکان پاک کردن آن وجود داشته باشد. پساز یک ساعت مطالعه ? 15?دقیقه استراحت کنید و برای آرامش خود، به بیرون بروید و یا از اتاق مطالعه به فضای بیرون بنگرید و سعی کنید به فضاهای طبیعی و دور دست چشم بدوزید