تست روانشناسی
روان شناسان شخصیتی بر این عقیده اند که شماره تولد، شما را از آن چیزی که می خوا هید باشید دور نمی کند بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید :
فرض می کنیم که شما متولد 29 اردیبهشت 1364 هستیداردیبهشت ماه(2) سال است پس :
9=1+8=18=5+9+3+1=1395=1364+2+29
"9" شماره تولد شماست و اکنون می توانید آنچه راکه مربوط به این شماره است با خود مطابقت دهید.
تفسیر اعداد:
1. خالق و مبتکر
"یک" ها پایه و اساس زندگی هستند. همیشه عقاید جدید و بدیع دارند و این حالت در آنها طبیعی است. همیشه دوست دارند تمامی کارها و مسائل بر حول محوری که آنها می گویند و تعیین می کنند در گردش باشد و چون مبتکر هستند ،گاهی خود خواه می شوند. با این حال "یک" ها بشدت صادق و وفادار ند و به خوبی مهارتهای سیاسی را یاد میگیرند . همیشه دوست دارند حرف اول را بزنند و غالبا رهبر و فرمانده هستند، چون عاشق این هستند که "بهترین" باشند . در استخدام خود بودن و برای خود کار کردن بزرگترین کمک به آنهاست ولی باید یاد بگیرند عقاید دیگران ممکن است بهتر باشد و باید با رویی باز آنها را نیز بشنوند.
2.پیام آور صلح
"دو" ها سیاستمدار به دنیا می آیند ! از نیاز دیگران خبر دارند و غالبا پیش از دیگران به آنها فکر می کنند . اصلا تنهایی را دوست ندارند . دوستی و همراهی با دیگران برایشان بسیار مهم است و می تواند آنها را به موفقیت در زند گی رهنمون سازد. اما از طرف دیگر ، چنانچه در دوستی با کسی احساس ناراحتی کنند ترجیح می دهند تنها باشند.از آنجایی که ذاتا خجالتی هستند باید در تقویت اعتماد به نفس خود تلاش کنند و با استفاده از لحظه ها و فرصت ها آنها را از دست ندهند.
3. قلب تپنده زندگی
" سه " ها ایده آلیست هستند،بسیار فعال اجتماعی جذاب رمانتیک وبسیار بردبار و پر تحمل خیلی کارها را با هم شروع می کنند اما همه انها را پیگیری نمی کنند. دوست دارند که دیگران شاد باشند و برای این کار تمام تلاش خود را به کار می گیرند. بسیار محبوب اجتماعی و ایده آلیست هستند اما باید یاد بگیرند که دنیا را از دید واقعگرایانه تری هم ببینند.
4. محافظه کار
"چهار" ها بسیار حساس و سنتی هستند. آنها عاشق کارهای روزمره، روتین و پیرو نظم و انضباط هستند و تنها زمانی وارد عمل می شوند که دقیقا بداننند چه کاری باید انجام دهند. به سختی کار و تلاش می کنند. عاشق طبیعت و محیط خارج از خانه هستند. بسیار مقاوم و با پشتکار هستند. اما باید یاد بگیرند که انعطاف پذیری بیشتری داشته و با خود مهربانتر باشند.
5.ناهماهنگ با جماعت
"پنج" ها جهانگرد هستند و کنجکاوی ذاتی، خطر پذیری و اشتیاق سیری ناپذیر آنها به جهان هستی و دیدن محیط اطراف خود،غالبا برایشان درد سر ساز می شود. آنها عاشق تنوع هستند ودوست ندرند مانند درخت در یک جا ثابت بمانند. تمام دنیا مدرسه آنهاست و در هر موقعیتی به دنبال یادگیری هستند. سوالات انها هرگز تمام نمی شود. آنها به خوبی یاد گرفته اند که قبل از اقدام به عمل، تمامی جوانب کار را سنجیده و مطمئن شوند که پیش از نتیجه گیری ،تمامی حقایق را مد نظر قرار داده اند.
6.رمانتیک و احساساتی
" شش" ها ایده آلیست هستند و زمانی خوشحال می شوند که احساس مفید بودن کنند. یک رابطه خانوادگی بسیار محکم برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعمالشان بر تصمیم گیری هایشان موثر است و آنها حس غریب برای مراقبت از دیگران و کمک به آنها دارند. بسیار وفادار و صادق بوده و معلمان بزرگی می شوند. عاشق هنرو موسیقی هستند. دوستانی صادق و در دوستی ثابت قدم هستند. "شش" ها باید بین چیزهایی که می توانند آنها را تغییر دهند و چیزهایی که نمی توانند، تفاوت قائل شوند.
7. عاقل و خردمند
"هفت" ها جستجو گر هستند. آنها همیشه به دنبال اطلاعات پنهان و مخفی بوده و به سختی اطلاعات به دست امده را با ارزش حقیقی آن می پذیرند.احساسات هیچ ارتباطی با تصمیم گیری های آنها ندارد. با اینکه در مورد همه چیز در زندگی سوال می کنند اما دوست ندارند مورد پرسش واقع شوند و هیچگاه کاری را ابتدا به ساکن با سرعت شروع نمی کنند و شعارآنها این است که به آرامی می توان مسابقه را برد. آنها فیلسوفهای آینده هستند؛ طالبان علم که به هر چه می خواهند می رسند و سوال بی جوابی ندارند . مرموز هستند و در دنیای خودشان زندگی می کنند و باید یاد بگیرند در این دنیا چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نه!
8. آدم کله گنده
"هشت " ها حلال مشکلات هستند. اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حل می کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستندو طرحهاو نقشه های بزرگی دارند و دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند. مسوولیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم را با هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان رابه وجود می آورند که دیگران همیشه آنها رارئیس ببینند.
9. اجرا کننده و بازیگر
"نه " ها ذاتا هنرمند هستند . بسیار دلسوز دیگران و بخشنده بوده و آخرین پول جیب خود را نیز برای کمک به دیگران خرج میکنند . با جذابیت ذاتی شان اصلا در دوست یابی مشکلی ندارند و هیچ کس برای آنها فرد غریبه ای به حساب نمی آید.در حالات مختلف شخصیت های متفاوتی از خود بروز می دهند و برای افرادی که اطرافشان هستند شناخت این افراد کمی دشوار به نظر می رسد . آنها شبیه بازیگرانی هستند که در موقعیت های مختلف رفتارهای متفاوتی نشان می دهند. افرادی خوش شانس هستند اما خیلی وقتها از آینده خود بیمناک و نسبت به آن هراسان هستند. آنها برای موفقیت باید به یک دوستی و عشق دو جانبه که می تواند مکملشان در زندگی باشد دست یابند
تا ثیر عوامل روانی بر پیشرفت تحصیلی
1- آمار نشان می دهد که 1% از جمعیت روانی شدید و 10% آنها از اختلالات روانی خفیف در رنج هستند . در بیماریهای روانی تغیرات غیر طبیعی در رفتار و روان شخص به وجود می آید و باعث ایجاد اختلال در فعالیتهای فرد می شود . جسم و روان بهم وابسته هستند و عده ای به دلیل اینکه هنوز نمی دانند بیماری روانی چیست . هنگامی که به مراکر بهداشتی و درمانگاهها و یا بیمارستانها مراجعه می کنند . غالبا" بیماریهایی جسمی را مطرح می کنند . چنانچه مربیان و معلمین نسبت به بیماریهای روانی موجود در روح کودک پی نبردند و درصدد علت یابی و رفع آن برنیایند باعث خواهد شد که این عوامل در روی تحصیل دانش آموزن اثر گذاشته و موجبات افت تحصیلی او را فراهم کنند . در ذیل به چند نمونه از عوامل روانی که موجبات افت تحصیلی در درس ریاضیات را فراهم می کنند اشاره می شود .
الف - کمرویی و گوشه گیری :
کمرویی و کناره گیری کودک ، کوششی برای خودداری از ارتباط با محیط اطراف است . کودک کمرو و گوشه گیر ممکن است از موقعیت هایی مانند : شکست ، انتقاد ، کمبود اعتماد به نفس ، دستپاچگی یا تحقیر ، ترس داشته باشد . متأسفانه کودکان کمرو و کناره گیر معمولا" مورد توجه قرار نمی گیرد . علت نیز آن است که نسبت به کودکان دیگر کمتر توجه اطرافیان را به خود جلب می کنند که این خود یکی از علل روانی مؤثر در افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضیات می باشد .
معلمین و مربیان محترم باید علت اصلی کمرویی را پیدا کنند به عنوان مثال معلم می تواند با استفاده از دروس دیگر از جمله فارسی و نقاشی ، و در فعالیتهایی مانند یادداشت های روزانه ، نمایش ایفای نقش ، جملات ناتمام ، قصه گویی یا فنون مشابه ، کودک را بهتر بشناسد . چرا که کودکان ، اغلب احساسات خود را در این گونه از فعالیتهای واضح بیان می کنند .
راههای مبارزه با کمرویی :
1- از کودک کمرو بخواهید که در دروسی که از توانایی بالاتری برخوردار است(با توجه به تشخیص معلم ) به دانش آموز دیگر یا یک همکلاسی ، در نقش یک معلم سرخانه کمک کند تا به تدریج کمرویی او برطرف گشته و کم کاری او در ریاضیات نیز از بین برود .
2- کودک کمرو را در فعالیتهای گروهی کودکان دیگری که با آنه دوست است ، درگیر سازید .
3- از دستپاچه کردن کودک کمرو خودداری کنید . با صحبت کردن در مورد کمرویی آنها را نارحت نسازید . از کارهای نمایشی و اجرایی مانند : صحبت کردن در مقابل کلاس که او را دستپاچه می کند ، خودداری کنید .
4- به کودک کمرو و مسئولیتهای مختلفی واگذار کنید ; مسئولیتهایی مانند : کمک به مسئو لین مدرسه ، توزیع تدارکات .
5- دانش آموزان کمرو را در کلاس مورد تنبیه و سرزنش قرار ندهید . و عیب این کودکان را در پیش جمع بازگویی نکنید .
6- او را با دیگران مقایسه نکنید .
(( کیت )) ( 1972 ) در مواجهه با کودک گوشه گیر ، استفاده از مجموعه ای از فنون را ، پیشنهاد می کند :
1- بنا کردن رابطه با کودک بر پایه اعتماد ، اطمینان و درک .
2- آموزش از فنون (( ابراز وجود )) به کودک .
3- تمرین و ایفای نقش ، به وسیله مشاور ، سپس به وسیله کودک .
4- تمرینهای (( آرامش طلبی عضلانی )) مانند تمرینات تنفسی .
5- تعلیم هماهنگی حرکتی .
6- بازسازی شناختی .
ب- هراس از مدرسه :
یکی دیگر از دلایل مؤثر در افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضیات هراس از مدرسه می باشد در مطالعات اولیه چنین به نظر می رسد که گویی هراس ، با
روی گردانی از مدرسه بسیار متفاوت است . آسیب شناسان پذیرفتند که مدرسه گریز معمولا" به خانه ای متعلق دارد که در آن فقر مادی و عاطفی حاکم است .احتمالا" او از لحاظ هوش از حد متوسط پایین تر است .
ولی آن موارد اولیه ای که به عنوان مدرسه هراس مشخص شدند ظاهرا" نکته را تأیید کردند که کودک مدرسه هراس به خانه ای تعلق دارد که وضع مالی آن رضایت بخش و به احتمال زیاد به جای اینکه فاقد جو عاطفی باشد ، از آن سرشار است . هوش این کودکان از سطح متوسط بالاتر است .
اما نتیجه ای که از تحقیقات به عمل آمده حاکی از آن است که ممکن است کودکان با هر سطح هوشی و با هر زمینه اجتماعی و از هر خانواده ای و با هرگونه آرمانی ، به مدرسه گریزی یا هراس از مدرسه دچار شوند .
ریشه بیشتر ای نحالان همان ترس ( اضطراب ) از ترک خانه است . و اگر کودک را وادار به این کار ( رفتن به مدرسه ) کنیم ، اضطراب او تبدیل به هراس می شود . از طرفی مدرسه غالبا" نخستین مکانی است که کودک ناگزیر است که بدون حمایت پدر و مادرش ، در آن تمام روز یا قسمتی از روز را بگذراند .
از عوارض و نشانه های هراس از مدرسه می توان سردردهای گوناگون و یا دردهای مختلف یا بی حالی و بی حوصلگی را بیان کرد .
راههای مقابله با آن و مداوای آن :
1- راهنمایی کودک به مراکز مشاوره و درمانگاههای راهنمایی کودک
2- ریشه یابی علل و برطرف نمودن زمینه های پیدایش
3- مشاوره با والدین دانش آموزان و راهنمایی آنها
4- عادی نمودن اوضاع مدرسه و جو کلاس و محیط به صورتی که باعث جذب دانش آموز گردد .
5- هماهنگ عمل نمودن معلم و اولیا در رفع نقیصه
6- سخت جلوه ندادن درس ریاضیات
7- انتخاب معلم یا معلمانی برای کودکان که از هر نظر صلاحیتهایی را دارا باشند .
ج- نگرانی :
نگرانی برادر یأس است . امکان دارد که کسی انگیزه بیش از حد داشته باشد ، ولی اگر همراه با نگرانی باشد باعث رکود یادگیری می شود .
برای کاهش نگرانی (( بازی )) از اهمیت بالایی برخوردار است . کودکان برای چابک شدن به دوندگی و کوه نوردی روی نمی آورند ، بلکه به خاطر اینکه از آن یک لذت غریزی می برند ، دنبال آنند . اما در نتیجه تمرین دوندگی و کوه نوردی چابک نیز می شوند . اگر ریاضیات را به اعتبار خود و به خاطر لذتی که از آن ( خود ریاضیات ) می برند بیاموزند و بخوانند آن را بهتر فرا خواهند گرفت .
بررسی اثربخشی روش حل مسئله در کاهش علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان دبستانی پسر پایه پنجم
چکیده
اختلال کمبود توجه / بیش فعالی از اختلالات نسبتاً شایع دوران کودکی میباشد. این اختلال با سه ویژگی، بیتوجهی، تکانشوری و فزونکنشی موجب بروز مشکلاتی برای کودکان مبتلا و والدین آنها میگردد. بمنظور درمان این مشکلات از روشهای مختلف روانپزشکی و روانشناختی استفاده شده است. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش روش حل مسئله در کاهش میزان علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان دبستانی میپردازد. با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای، پنج مدرسه ابتدایی پسرانه از بین 30 مدرسه پسرانه ابتدایی شهر ایلام انتخاب و سپس 28 دانشآموز که براساس پرسشنامة علائم مرضی کودک (CSI-4) (فرم والدین و معلم) و ملاکهای ویرایش چهارم راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) دارای اختلال کمبود توجه/بیش فعالی تشخیص داده شدند و به طور تصادفی در دو گروه آموزش حل مسئله و گروه گواه قرار گرفتند. کودکان گروه آموزش حل مسئله به مدت 10 جلسة 30 تا 40 دقیقهای بااستفاده از روش دیویسون و گلدفرید؛ و هاوتون و همکاران مورد آموزش قرار گرفتند و در مورد گروه گواه هیچگونه مداخلة درمانی انجام نپذیرفت.
مجدداً تکمیل پرسشنامة علائم مرضی کودکان توسط والدین و معلمان یک هفته بعد از درمان (مرحله پس آزمون) و سه هفته پس از درمان (مرحله پیگیری) انجام پذیرفت.
اطلاعات بدست آمده از معلم و والدین در سه مرحله (قبل از درمان، پس از درمان و پیگیری) با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون تفاوت دو گروه آموزش حل مسئله و گواه در نمرات شدت مجموع علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی و همچنین نمرات شدت علائم کمبود توجه و شدت علائم بیش فعالی به طور جداگانه براساس ارزیابی والد و معلم معنیدار بود (05/0> P).
همچنین نتایج نشان داد در مرحله پیگیری تفاوت دو گروه در نمرات شدت علائم بیش فعالی براساس ارزیابی والد و معلم و در نمرات شدت مجموع علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی و شدت علائم کمبود توجه براساس ارزیابی والد معنادار است. (05/0> P).
براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که روش حل مسئله بعنوان یکی از روشهای درمان شناختی – رفتاری در درمان اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان مؤثر است.
بررسی اثربخشی روش حل مسئله در کاهش علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان دبستانی پسر پایه پنجم
چکیده
اختلال کمبود توجه / بیش فعالی از اختلالات نسبتاً شایع دوران کودکی میباشد. این اختلال با سه ویژگی، بیتوجهی، تکانشوری و فزونکنشی موجب بروز مشکلاتی برای کودکان مبتلا و والدین آنها میگردد. بمنظور درمان این مشکلات از روشهای مختلف روانپزشکی و روانشناختی استفاده شده است. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش روش حل مسئله در کاهش میزان علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان دبستانی میپردازد. با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای، پنج مدرسه ابتدایی پسرانه از بین 30 مدرسه پسرانه ابتدایی شهر ایلام انتخاب و سپس 28 دانشآموز که براساس پرسشنامة علائم مرضی کودک (CSI-4) (فرم والدین و معلم) و ملاکهای ویرایش چهارم راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) دارای اختلال کمبود توجه/بیش فعالی تشخیص داده شدند و به طور تصادفی در دو گروه آموزش حل مسئله و گروه گواه قرار گرفتند. کودکان گروه آموزش حل مسئله به مدت 10 جلسة 30 تا 40 دقیقهای بااستفاده از روش دیویسون و گلدفرید؛ و هاوتون و همکاران مورد آموزش قرار گرفتند و در مورد گروه گواه هیچگونه مداخلة درمانی انجام نپذیرفت.
مجدداً تکمیل پرسشنامة علائم مرضی کودکان توسط والدین و معلمان یک هفته بعد از درمان (مرحله پس آزمون) و سه هفته پس از درمان (مرحله پیگیری) انجام پذیرفت.
اطلاعات بدست آمده از معلم و والدین در سه مرحله (قبل از درمان، پس از درمان و پیگیری) با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون تفاوت دو گروه آموزش حل مسئله و گواه در نمرات شدت مجموع علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی و همچنین نمرات شدت علائم کمبود توجه و شدت علائم بیش فعالی به طور جداگانه براساس ارزیابی والد و معلم معنیدار بود (05/0> P).
همچنین نتایج نشان داد در مرحله پیگیری تفاوت دو گروه در نمرات شدت علائم بیش فعالی براساس ارزیابی والد و معلم و در نمرات شدت مجموع علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی و شدت علائم کمبود توجه براساس ارزیابی والد معنادار است. (05/0> P).
براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که روش حل مسئله بعنوان یکی از روشهای درمان شناختی – رفتاری در درمان اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان مؤثر است.
استرس مغز را کوچک میکند
پژوهشی جدید نشان میدهد که چگونه استرس میتواند باعث کوچک شدن سلولهای مغزی شود.
به گزارش هلثدی نیوز پژوهشگران میگویند استرس باعث میتواند در اساس باعث گیجی ذهنی و پیرتر شدن شما شود.اما خبر خوب این است که ورزش میتواند جلوی این روند را بگیرد و دست کم در مورد مغز با گذشت زمان آسیبهای ناشی از استرس التیام پیدا میکنند.
دکتر بروس مکاوان، رئیس آزمایشگاه نوروآندوکرینولوژی در دانشگاه راکفلر نیویورک و سرپرست این تحقیق میگوید:" مغز بسیار انعطافپذیر است، اگر به آن فرصت بدهید هر تلاشی برای ترمیم خودش انجام میدهد."
بررسی مکاوان و همکارانش بر روی موشهای آزمایشگاهی نشان داد که استرس مکرر واقعا باعث کوچکشدن سلولهای عصبی یا نورونها میشود.پژوهشهای قبلی نشان داده بود که استرس باعث میشود نورونها در بخشی از مغز به نام هیپوکامپ – که در حافظه نقش دارد- کوچک شوند و اختلال حافظه بوجود آید .پژوهشهای جدیدتر نشان داده است که همین فرآیند در مناطقی از مغز به نام قشر پیشپیشانی – که در تصمیم گیری و توجه دخیل است نیز رخ میدهد.
البته شیوههایی برای رفع اثرات ناشی از استرس روانی وجود دارد.مکاوان می گوید:" ترکیبی از رواندرمانی، رفتاردرمانی شناختی و داروها میتواند واقعا مغز را تغییر دهد و آن را به وضعیت کمابیش طبیعی باز گرداند." ورزش یک تشدیدکننده بالقوه دیگر مغز است به گفته مک اوان شواهد فزایندهای وجود دارد که ورزش اثرات بسیار مفیدی بر مغز به جای میگذارد.
این یافتهها در اجلاس امسال سالانه انجمن روانشناسی آمریکا در نیواورلئان ارائه میشود
استرس مغز را کوچک میکند
پژوهشی جدید نشان میدهد که چگونه استرس میتواند باعث کوچک شدن سلولهای مغزی شود.
به گزارش هلثدی نیوز پژوهشگران میگویند استرس باعث میتواند در اساس باعث گیجی ذهنی و پیرتر شدن شما شود.اما خبر خوب این است که ورزش میتواند جلوی این روند را بگیرد و دست کم در مورد مغز با گذشت زمان آسیبهای ناشی از استرس التیام پیدا میکنند.
دکتر بروس مکاوان، رئیس آزمایشگاه نوروآندوکرینولوژی در دانشگاه راکفلر نیویورک و سرپرست این تحقیق میگوید:" مغز بسیار انعطافپذیر است، اگر به آن فرصت بدهید هر تلاشی برای ترمیم خودش انجام میدهد."
بررسی مکاوان و همکارانش بر روی موشهای آزمایشگاهی نشان داد که استرس مکرر واقعا باعث کوچکشدن سلولهای عصبی یا نورونها میشود.پژوهشهای قبلی نشان داده بود که استرس باعث میشود نورونها در بخشی از مغز به نام هیپوکامپ – که در حافظه نقش دارد- کوچک شوند و اختلال حافظه بوجود آید .پژوهشهای جدیدتر نشان داده است که همین فرآیند در مناطقی از مغز به نام قشر پیشپیشانی – که در تصمیم گیری و توجه دخیل است نیز رخ میدهد.
البته شیوههایی برای رفع اثرات ناشی از استرس روانی وجود دارد.مکاوان می گوید:" ترکیبی از رواندرمانی، رفتاردرمانی شناختی و داروها میتواند واقعا مغز را تغییر دهد و آن را به وضعیت کمابیش طبیعی باز گرداند." ورزش یک تشدیدکننده بالقوه دیگر مغز است به گفته مک اوان شواهد فزایندهای وجود دارد که ورزش اثرات بسیار مفیدی بر مغز به جای میگذارد.
این یافتهها در اجلاس امسال سالانه انجمن روانشناسی آمریکا در نیواورلئان ارائه میشود
گوش مصنوعی
این ابزار برای به کسانی تهیه شده که یاخته های مویی (گیرنده های شنوایی) آنها از بین رفته است اما عصب شنوایی آنها سالم است . در بیشتر این ابزارها از الکترودی استفاده می شود که برای تحریک یا خته های عصبی غشای پایه از روزنه ی گرد در حلزون گوش جا سازی می شود.این روش به پیوند حلزون شهرت دار . این پیوند در واقع کار گذاشتن تعدادی الکترود است در نقاط مختلف داخل حلزون گوش ، فردناشنوا میکروفونی در گوش خارجی دارد ونیز ریزپردازشگری در خارج از گوش که بسامدهای صوت را بررسی می کند وعلامت الکتریکی ضعیفی به نقطه مناسب داخل حلزون گوش می فرستد . این تحریک الکتریکی شبیه موجهای صوتی عمل می کنند و یاخته مویی مربوط به بسامد های مختلف را تحریک می کنند.در افرادی که این پیوند صورت گرفته است بیشتر افراد می توانند بسامدهای متفاوت صوت را به خوبی از هم تمیز دهند. وبسیاری از آنان می توانند صوت های مربوط به گفتار را باز شناسند به ویژه اگر پیش پردازندهای مخصوص صوتهای مربوط به تکلم که برخی تغییرات بسامد صوت های گفتاری را جدا می کند، به ریز پردازشگر افزوده شود نکته جالب اینکه ممکن است دوره حساس یا موقع بهینه برای پیوند حلزون گوش وجود داشته باشد. کودکان ناشنوایی که پیوند حلزون گوش در مورد آنها انجام شده آسانتر توانستند گفتار بیاموزند تا کودکانی که در سنین بعدی تحت عمل جراحی قرار گرفته اند. پیوندحلزون برای افراد بزرگسالی که در سنی بالاتری ناشنوا شده اند مفیدتر است تا برای کسانی که در سنین پایین تر ناشنوا شده اند.امتیاز این پیوند در کودکان بسیار کوچک احتمالا ناشی از این است که در آنان مراکز مغزی مرتبط با شنوایی وگفتار همچنان تحولات عمده ای پیدا می کند هر چه سن بزرگسالان هنگام ناشنوا شدن بیشتر باشد فرصت های بیشتری داشته اند تا انواع صوتهای مرتبط با گفتار بشنوند و همین امر این آمادگی را به آنها می دهد که صوتهای تازه ونا آشنا را که پیوند حلزون برای انان فراهم میکند بفهمند.
امید می روند پیوند حلزون گوش عاقبت لذت شنوایی را برای آدمیان ی که دچار اینگونه ناشنوای هستند فراهم سازد.
منبع
زمینه روانشناسی هیلگارد ،مولفان ریتا ال .ایتکینسون ،ریچارد سی . ایتکینسون و...ترجمه، براهینی ،محمد تقی و... تهران 1385 ، انتشارات رشد