بلوغ دختران و وظیفه ی مادران
در دوران نوجوانی ذهن انسان همانند سیستم بدن دستخوش تغییرات سریع میشود.
پدر و مادرها نه تنها ناگزیر از انطباق با شرایط جسمانی تازه نوجوانانشان هستند بلکه در عین حال لازم است از تغییرات روانی دنیای نوجوانان نیز آگاه باشند.
نوجوان دختر و پسر هر کدام مسائل خاص مخصوص به جنسیت خود را دارند و اصلا تفاوت ها ی این دو جنس در این سنین بسیار مشهود می شود. پس پدر ومادر با توجه به اینکه نوجوان شان دختر است یا پسر ، وظایف متفاوتی دارند . در این مقاله ما بیشتر راجع به دختران صحبت می کنیم و تاثیر ارتباط مثبت و موثر مادر با دختر در این سنین.
بیان اینکه نوجوانان اغلب به پیامد کارهایشان نمیاندیشند ، مگر آنکه دچارش شوند ، بیمقدار شمردن دوران نوجوانی نیست، تنها آگاهی از واقعیت آن است و به همین دلیل نوجوانان به پدران، مادران و بزرگسالان مسئول نیازمندند تا هدایتشان کنند. نوجوانان فکر میکنند انسان از اشتباهات خود زندگی را میآموزد و حق با آنهاست.همه ما از خطاهایمان درس عبرت میگیریم اما پارهای از خطاها بسیار گران تمام میشود.
آنها به وسیله ارتباط با پدر و مادر خود و رهبران جوان یا دیگر نوجوانانی که مورد تحسین و احترامشان هستند با رفتارهای مخاطرهآمیز آشنا میشوند.فردی که راههای بهتری را برای بیان احساسات خود به نوجوانان میآموزد و صمیمانه به آنان علاقهمند است میتواند برایشان الگو و سرمشق خوبی باشد. نوجوان با دیدن الگوی مورد تحسین خود که همواره درصدد ایجاد اهدافی برای آینده است، برای خود هدفهایی تعیین میکند و برای تحقق آنها میکوشد.
فردی که راههای بهتری را برای بیان احساسات خود به نوجوانان میآموزد و صمیمانه به آنان علاقهمند است میتواند برایشان الگو و سرمشق خوبی باشد.
شاید زمانی که دختری نوجوان به مادرش میگوید ، شما درک نمیکنید ، حق با او باشد. دختر نوجوان همه چیز را از نگاه خود میبیند و گهگاه مادر با پافشاری و سماجت میخواهد دریابد که افکار دخترش از کجا سرچشمه گرفته است. نوجوانان تصور میکنند در مرکز هستی قرار گرفتهاند و دنیا به تماشای آنها ایستاده است.
اگر مادری به فرزندش اعتماد دارد و این اعتماد و باور خود را با عشق و محبت به گوش نوجوان خود برساند توافق نداشتنشان به دشمنی و اجتناب از همدیگر منجر نمی شود .از راه ایجاد ارتباط است که دختری نوجوان به دیدگاههای دیگر پی میبرد و نگرش خود را تقویت میکند. اگر مادری به فرزندش اعتماد دارد و این اعتماد و باور خود را با عشق و محبت به گوش نوجوان خود برساند توافق نداشتنشان به دشمنی و اجتناب از همدیگر منجر نمی شود ، مادران و فرزندان درصدد حل اختلاف خود برمیآیند ، گفتوگو قطع نمیشود و صدای هیچ کدام بالا نمیرود ، آنان با آرامش به حرفهای همدیگر گوش میدهند و مادر از دیدگاههای متضاد نوجوانش دچار ترس نخواهد شد.
یکی از روشهایی که مادر برای کاستن از خودمحوری دخترش میتواند به کارگیرد استفاده از همدلی و همدردی است. با آموزش پذیرفتن دیدگاههای دیگران شدت خودمحوری در آنان کاهش مییابد. یکی از روشهایی که مادر برای کاستن از خودمحوری دخترش میتواند به کارگیرد استفاده از همدلی و همدردی است. دختری میگوید: دلم میخواست فریاد بکشم و به مادرم بگویم که کمی هم با من همدردی کن و همیشه از دیگران طرفداری نکن. این آرزوی هر دختری است که مادرش آزادانه و به راحتی در مورد هر مسئلهای با او درددل کند اما نوجوان میخواهد مادرش از یاد نبرد که مسائل بزرگسالان ممکن است بیش از طاقت او باشد. نوجوانان خواهان آن هستند که مادرانشان با آنان صادق باشند و تنها در مورد پارهای از مسائل و نه همه آنها حرف بزنند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 89/3/3 :: ساعت 10:6 صبح )
فرصتی که تکرار نمی شود
نگاهی به ویژگیهای دوره جوانی(2)
در مقاله ی قبل با عنوان «جوانی یعنی همه چیز ، قدر بدان » راجع به برخی از خصوصیات جوانی صحبت کردیم و در این مقاله راجع به پاره ای از خصوصیات دیگر سخن خواهیم گفت.
رشد عقلی و سیر تکاملی
جسم و جان جوان در یک حرکت همه جانبه پیوسته رو به رشد است. در پیکر پر رمز و راز جوانان هر لحظه تحولی عظیم صورت میگیرد. نیروی عقل جوان، هر روز و هر شب در جایگاه متکاملتری قرار میگیرد و این تحول مبارک و پربرکت تا نهایت سنین جوانی ادامه دارد و در واقع یکی از شاخصههای جوانی وجود همین سیر تکاملی اوست.
امام علی(ع) میفرمایند:
«رشد عقلی انسان در 35 سالگی به حد کمال میرسد و پس از آن هرگونه رشد دیگری که باشد براثر تجربه است.»
و در جای دیگر میفرمایند:
«العقل عقلان: عقل الطبع و عقل التجربة و کلاهما یؤدی الی المنفعة؛
عقل دو نوع است: عقل طبیعی و عقل تجربی که هر دو مایه منفعت است.»
الف) عقل طبیعی (منظور رشد طبیعی و جرمی و فیزیکی عقل است) که همان طور که گفته شد تا 35 سالگی رشد طبیعی و فیزیکی عقل ادامه دارد که در این رشد ، تغییراتی در سیستم مغز و اعصاب و عروق صورت میپذیرد و شکل مادی جایگاه فکر و اندیشه ، کامل میشود و به رشد نهایی خود میرسد.
ب) عقل تجربی (منظور رشد اکتسابی و آموزشی عقل است) که این رشد بر اثر آموزشها و دریافتهای تجربی و علمی صورت میگیرد پس در این رشد هرچه اندوختههای علمی و تجربی بیشتر باشد نیروی عقل از توان بیشتری برخوردار است. روایاتی دیگر نشان میدهد منظور از عقل، همین رشد اکتسابی و آموزشی است که بیان میشود عقل میتواند رشد دائمی داشته باشد که ناظر به اینگونه رشد عقلی بر اثر تجربی است که نمونه آن فرمایش امام علی(ع) است که میفرمایند:
«العقل غریزة تزید بالعلم و التجارب؛
عقل نیرو و غریزهای است که بر اثر دانش و تجربه بیشتر میگردد.»
جوانان باید از رشد عقلی خود در زمینههای علمی و تجربی استفاده کنند و آن را ارتقاء دهند.پاک دلی و رقت قلب جوان
جوانان به طور طبیعی کمتر از بزرگترها در تاریکیهای روحی و قساوت قلبی غوطهورند و غالباً دارای دلی روشن، قلبی پاک و روح و فکری جوان میباشند. به همین دلیل است که زودتر از بزرگترها به سوی حق و فضیلت رو میآورند. این خوی و خصلت نیکو است که مایه تمایل جوان به خیر و نیکی است. در ابتدای دعوت به اسلام، در زمانی که پیران و بزرگان قریش پیامبر(ص) را تکذیب میکردند ، جوانان با همین خصلت و خوی پسندیده پیامبر را یاری کردند.
رقت قلب جوان باعث میشود که به سوی حق گرایش پیدا کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 89/3/3 :: ساعت 10:6 صبح )
راهکاری سحر آمیز برای رابطه بهتر
به طور کلی احساس عظمت و ابهت یکی از خواهش های فطری و تمنیات طبیعی انسان است که در نوجوانی به اوج می رسد. اگر این احساس در نوجوان به خصوص تحت تأثیر دوستانش تحریک شود ، او به هر قیمتی می کوشد آن را ارضاء و اقناع کند.
نوجوان به خاطر تمایل شدیدش به خودنمایی و تشخص طلبی کوشش می کند تا جایی که میسر است از افرادی که آنها را مهم و ممتاز و بلند پایه به حساب می آورد پیروی نماید و صفات آنان را الگوی شخصیت سازی خود قرار دهد. به این امید که هر چه زودتر اعتباری کسب کند و مورد توجه عموم قرار گیرد.
او بر اساس حق برتری جویی اش، شیفته مخاطره جویی و کارهای قهرمانی است. می خواهد شخصیت خود را بر طبق شخصیت قهرمانان و افراد شاخص مورد نظرش بسازد و اعمال آنان را سرمشق کارهایش قرار دهد. گاه از قهرمانان ورزشی تقلید می کند و در رفتار و گفتار خود از آنان پیروی می نماید و تصاویرشان را بر دیوار اتاقش نصب می کند و برای نیل به مقام قهرمانی به کارهایی فراتر از استعداد خود دست می زند و یا مرتکب کارهای خطرناک و خلاف مصلحت می شود. گاهی پیرو بازیگران سینما می شود و کارهای ساختگی و غیرواقعی آنان را برنامه زندگی حقیقی خود قرار می دهد و این گفتار نادرست را مایه افتخار و شهرت خویش می پندارد. ممکن است مانند آنان راه برود ، حرف بزند ، نگاه کند و بخندد.
برای جلب اعتماد نوجوانتان باید به ارزش ها، نیازها و علایقش پی برده و در حد ممکن در جهت تحقق آنها گام بردارید و در این راستا قول و قرارتان را زیر پا نگذارید.
از سوی دیگر بسیاری از والدین ناراحت و گله مندند که فرزندشان به سخنان آنان گوش نمی کنند و نقطه نظرهایشان را نادیده می گیرند. حال آنکه بی توجهی بچه ها به نقطه نظرهای بزرگترها حاکی از آن است که هنوز انگیز های باطنی و نیازهای فطری شان تامین نشده است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 89/3/3 :: ساعت 10:6 صبح )
پذیرش زن یا مرد بودن
منظور از « هویت » آگاهی و پذیرش نوجوان نسبت به طبقهبندیهای اجتماعی است که در آن زندگی میکند و این که بتواند با توجه به ویژگیها و خصوصیات خاص خود در عین آن که مستقلانه عمل میکند، احساس تعلق و وابستگی به گروه بهخصوصی نیز بکند و به عبارت سادهتر، نوجوان بتواند تصویری یکپارچه از خود به عنوان فردی یگانه، در ذهن داشته باشد.و از همه مهم تر نسبت به زن یا مرد بودن خود پذیرش داشته باشد.
«رشد هویت » را معمولاً یکی از جنبههای « رشد خود » به حساب میآورند. مهمترین موضوعات مربوط به «رشد خود» عبارتند از: رشد خودانگاره، عزت نفس یا ارزشنهادن به شایستگیهای خود ، رشد انگیزهی پیشرفت و خودانگارهی تحصیلی، رشد شناخت اجتماعی و رشد هویت. گام اصلی در رشد هویت، جدا شدن خودانگارهی نوجوان از خودانگارهی عمومی خانواده است. این «جدایی » از آغاز زندگی کودک به صورتهای مختلفی از جمله، جدا شدن از آغوش مادر، همانندسازی با یکی از والدین و ... مشاهده شده، در دورهی نوجوانی به حدی میرسد که خود را کاملاً متمایز از دیگران و مستقل میبیند.
مهمترین عوامل مؤثر بر شکلگیری هویت نوجوان از نظر دکتر لطفآبادی (1378)، عبارتند از:
1ـ عوامل شناختی/2ـ عوامل مربوط به والدین/3ـ عوامل مربوط به مدرسه/4ـ عوامل اجتماعی ـ فرهنگی
5ـ ترتیب تولد و فاصلهی سنی فرزندان در خانواده/6ـ رفتار نوجوان/7ـ گفتگو در جریان حل اختلافات
8ـ خیالپردازیهای نوجوانان
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 89/3/3 :: ساعت 10:6 صبح )
مهربان اما مستقل
خشم و محبت در نوجوانی و جوانی
تـجربه ها و تحقیق ها نشان داده است که اغلب ترس های موهوم و بی پایه دوران کودکی (مانند ترس از تاریکی و تنهایی و حیوانات و...) در دوره جوانی ازبین رفته و جای خود را به ترس های جدیدی که مخصوص این دوره است می دهند.
آن دسته از ترس های دوره جوانی و نوجوانی که به کارهای مدرسه مربوط می شود به احساس نقص و ناتوانی و زیاده روی در اثبات مقام و موقعیت اجتماعی مربوط می شوند.مـمـکـن اسـت تـنها گفتگوی میان دوستان و یا خویشاوندان و یا مطالعه بعضی از موضوعات یا شنیدن خبرهایی از رسانه ها، اضطراب و پریشانی او راتحریک کند.
او در هـراس است که مبادا در امتحان ها موفق نشود و یا در آینده با شکست روبه رو شود و از عهده انجام تکالیف مدرسه به خوبی برنیاید و موردتحقیر و سرزنش قرار گیرد ، می ترسد موقعیت او در کـلاس درس ، مـتـزلـزل شـده و مـورد تـمـسخر آموزگار و همکلاسی هایش قرار گیرد و در آن هنگام ،قادر به پاسخگویی نباشد.
نـوجوان به همان اندازه که دوست دارد ، مستقل و دور از والدین زندگی کند ، به همان میزان به آنان علاقه مند و وابسته است ، به خصوص ترس و وحشتی او را فرا می گیرد که مبادا والدین او بیمار شـده و یـا مـصـیـبـتـی بـرایـشـان پیش آید و یا یکی از آنان را از دست بدهد.
بنابراین ، ترس و اضطراب از آینده ای مجهول ، کمرویی و گریز از موقعیت های زندگی ، پریشانی و افـسـردگـی بـه خـاطر غوطه ور شدن در ناراحتی های گذشته ، همه و همه ، شخصیت نوجوان را مـتـزلـزل و او را دچـار نگرانی های روحی و روانی می کند، در این زمان و موقعیت است که جوان ، نـیـازمـند یک پایگاه امن فکری و محل اتکای روحی مطمئن می باشد ، تا این که قلب او از دلهره و اضـطـراب درباره آینده و هراس و نگرانی در مورد زمان حال ، باز داشته و برای ادامه زندگی به او آرامش بخشد.
در چنین شرایطی یاد خدا مایه آرامش دل جوان می گردد و با صفای باطنی که دارد و گرایش مـذهـبـی کـه در فطرتش نهفته است ، نقطه امید در قلبش روشن می شود و اضطراب روانی اش کاهش می یابد.
تجربه ، نشان داده است ، جوانانی که به خدا ایمان داشته و در حوادث زندگی به او توکل می کنند ، تـرس واضـطراب به دلشان راه نمی یابد و همواره در صحنه های زندگی با عزمی راسخ و اراده ای پـولادیـن در بـرابـر حـوادث ، پـایداری نشان می دهند ، به طوری که اطرافیان را شیفته ی شجاعت و ابتکارخود کرده و به شگفتی وامی دارند.صـحـنـه هـای جنگ در سالهای اخیر، بیانگر این شجاعت های ناشی از ایمان به خداست .
خشم در جوان
در جـوان ، خشم یک حالت تهاجمی و دفاعی است که هرگاه منافع و مصالح شخصی اش به خطر افتد یا مانعی در رسیدنش به هدف پیش آید و یادر انجام کاری ناتوان باشد ، در او ظاهر می گردد.
واکـنـشـهای خشم در جوان بسیار متفاوت است ، به خصوص در اوایل بلوغ ، در عده ای به صورت تـمـرد و سـرپـیـچی و در برخی به گونه داد و فریاد کشیدن و در عده ای دیگر به صورت سکوت هـمـراه بـا اخـم و گـوشه گیری و افسردگی نمایان می شود ، زمانی به صورت عکس العمل های تکراری ازقبیل : کوبیدن پا به زمین و یا در به دیوار، ظاهر می گردد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 89/3/3 :: ساعت 10:6 صبح )
بلوغ دخترانه
علائم بلوغ در دختران ممکن است در برخی موارد با اضطراب در میان دختران همراه شود، در جوامع و خانواده هایی که
آموزش جنسی کافی به نوجوانان ارائه نمی شود، اولین علائم ممکن است با تعبیراتی نادرست از جنسیت ، ... و یا
احساس بیماری ، طرد شدگی و سردرگمی در دختران همراه شود.
اگر دختر نوجوان را در این دوران از برخی فعالیت های اجتماعی یا ورزشی دور نگهداریم، این مساله می تواند تاثیرات منفی در ساختار شخصیت وی بگذارد.
نوجوان ممکن است تصور کند که این تغییرات نوعی بیماری است، به ویژه آنکه برخی از دختران در این دوران دستخوش
اختلالات خلقی ملایم شده، بی حوصله، گوشه گیر و عصبی و یا بهانه جو و پرخاشگر می شوند. تمام این نشانه ها
ممکن است نوجوانی که تجربه و یا اطلاعات کافی درباره دگرگونی های بلوغ و تغییرات جسمی ندارد را دچار اضطراب کند.
از همین رو بسیار ضروری است که از پیش، برای تجربه کلیه مراحل بلوغ و ظهور آن در جسم و روان مطلع و دارای آمادگی
باشد و بداند که چگونه باید با آن روبرو شود و یا معنای این رخداد ها در بلوغ برای وی چیست.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 89/3/3 :: ساعت 10:6 صبح )
بلوغ در دنیای پسرها!
دوره بلوغ سرشار از تنشهای عاطفی و روانی است. نوجوان که در حال جدا شدن از وابستگیهای دوره کودکی و ورود به دوره بزرگسالی است با تضادها و کشمکشهای گوناگون روانی روبه رو خواهد شد. آگاهی از این تغییرات سبب میشود تا نوجوان با هوشیاری به تحریکات محیطی پاسخ دهد و دگرگونیهای درونی خود را کنترل نماید بهگونهای که قادر باشد در شرایط مناسبی از نظر سلامت و استحکام روانی با مشکلات کمتری دوره نوجوانی را پشتسر بگذارد و بحرانهای روانی آینده را نیز کنترل بکند.
مهمترین تغییرات روانی دوران بلوغ
الف- رشد ذهنی و عقلی
از سن 12- 15 سالگی فکر منطقی، عینی و قدرت استدلال و نتیجهگیری در نوجوان شکل میگیرد.
ب – رشد هیجانی و عاطفی:
احساسات و عواطف متعدد قوی و غیرقابل پیشبینی در نوجوان وجود دارد که گاه در تضاد با یکدیگرند و سبب نوسانات واضح خلقی و رفتاری زیر میشود:
1- اضطراب : به دلایل پیدایش علائم بلوغ، ترس از شکست در تحصیل، ترس از بروز بیماری، ترس از تنها شدن و از دست دادن دوستان.
2- خشم : ناسازگاری و پرخاشگری در نوجوان به دلائل زیر ممکن است ایجاد شود. برخورد با موانع و مشکلات، اختلال در قضاوت های تجربه شده نوجوان، مواجه شدن با سلب آزادی، محرومیت، سرزنش مکرر، تبعیض در محیط خانه و مدرسه، انتقاد و دخالت والدین.
3- افسردگی : به دلیل شکست در رسیدن به اهداف تحصیلی، عدم مقبولیت اجتماعی، وجود خلاء روانی، کاهش علائق درسی، احساس بی ارزشی و پوچی.
ناسازگاری و پرخاشگری در نوجوان به دلائل زیر ممکن است ایجاد شود. برخورد با موانع و مشکلات، اختلال در قضاوت های تجربه شده نوجوان، مواجه شدن با سلب آزادی، محرومیت، سرزنش مکرر، تبعیض در محیط خانه و مدرسه، انتقاد و دخالت والدین.
ت – رشد اجتماعی :
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 89/3/3 :: ساعت 10:6 صبح )