دو نوع آموزش برای کودکان تربیت پذیر در نظر گرفته می شود :
? ) آموزش برنامه ای :
روشی است که مطالب و قسمتهای مختلف برنامه از ساده به مشکل با نظم و ترتیب معینی تعیین شده اند که گام به گام اجرا می شود .
? ) آموزش آزاد و بدون درجه :
در این روش برای آموزش از نظر زمانی حدی وجود ندارد و کودک هر درسی را یاد گرفت به درس بعدی می پردازد . در این روش ، یادگیری به نحو مطلوبتری انجام می پذیرد .
ازدواج در میان نوجوانان مبتلا به نارسائیهای عاطفی و عقلی
از نظر سنتی ، ازدواج به عنوان سنگ زیر بنا در زندگی هر فرد شناخته شده است و کسانی که نمی خواهند ازدواج کنند را معمولاً بعنوان افرادی غیر کامل تلقی می کنند و افراد چه استثنایی و چه طبیعی در اوایل زندگی خود در جامعه ای که در آن زندگی می کنند ازدواج را یک نهاد مهم در نظر می گیرند .
موضوع ازدواج موضوع مهمی است و باید در برنامه های آموزشی کودکان استثنایی مورد توجه قرار گیرد . در غیر اینصورت کودک ممکن است بدون داشتن درکی از پیچیدگی و اهمیت تعهدات زناشویی به سن بلوغ برسد . علاوه بر این ممکن است انتظاراتی غیر واقعی از توانایی خود در یک رابطه زناشویی در سر بپروراند .
از آنجا که تعداد زیادی از کودکان مبتلا به پریشانی عاطفی به خانواده هایی از هم پاشیده تعلق دارند و از آن جا که تعداد زیادی از کودکان عقب مانده ذهنی سالهای فراوانی از عمر خود را در مؤسسات پناهگاهی می گذرانند ، ممکن است چیزی درباره ارتباطهای روزانه بین زن و شوهر را ندانند. برخی از کودکان استثنایی ممکن است در نقش همانند سازی با همجنسان خود با اشکال مواجه شوند ( مثلاً پسر ممکن است رفتارهای جنس مؤنث و نه جنس مذکر را تقلید کند ) یا ممکن است بداند مذکر و یا مؤنث می باشد اما ممکن است در شناسایی شغل ، مسئولیتها ، علایق و سرگرمیهای که از نظر سنتی برای جنسیت آنها مناسب تشخیص داده شده است با مشکلاتی روبرو گردد .
تعدادی ممکن است چنین استدلال کنند که ازدواج افراد عقب مانده ذهنی عملی غیر عاقلانه است اما مشاهده شده تعداد زیادی از عقب مانده های ذهنی توانسته اند در روابط زناشویی ، سعادت ، ثبات و رضایت شخصی داشته باشند .
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( چهارشنبه 89/4/2 :: ساعت 5:9 عصر )
عقب ماندگی بعلت حوادث زایمانی و دوره بعد از زایمان
بدیهی است زایمانهای مشکل و بکار بردن وسایل مکانیکی در زایمانها تاثیرات نامطلوبی بر مغز جنین خواهد داشت . طرز قرار گرفتن جنین ، پیچش بند ناف به دور گردن ، اختلالات و نارسایی جفت در رساندن خون ممکن است باعث کم خونی مغز و خرابی سلولهای آن شود .
در زایمانهای قبل از موعد نارسایی رشد هوشی بیشتر دیده می شود زیرا هنوز سلسله اعصاب مرکزی کودک رشد کافی ندارد و کودک بدلیل حساس بودن امکان ابتلا به بیماریهای عفونی را دارد .
از بیماریهای مهم که احتمالاً بر اثرضربه های زایمانی اتفاق میافتد فلج مغزی است این بیماران اکثراً مبتلا به حملات صرع هستند واختلال تکلمی ، یادگیری، بینایی و حتی حرکات غیرارادی و تکراری بدون هدف در این کودکان شایع است .
عواملی که بعد از تولد اهمیت بیشتری دارند :
? – بهداشت کودک : خصوصاً در ماههای اول زندگی در رشد هوشی یا عقب ماندگی اهمیت فراوانی دارد . خوشبختانه اکثر بیماریهای عفونی رایج را با استفاده از واکسیناسیون می توان پیشگیری کرد .
? – تغذیه :
کمبود مواد غذایی موجب کمبود رشد جسمانی و روانی و در نتیجه ناتوانی جسمی و عصبی می شود که ممکن است نارسایی رشد هوشی تولید نماید . سوء تغذیه در دراز مدت اثرات قطعی بر روی بهره هوشی کودک به همراه خواهد داشت .
عقب ماندگی بعلت عوامل محیطی ، اجتماعی و فرهنگی
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( چهارشنبه 89/4/2 :: ساعت 5:3 عصر )
علل عقب ماندگی
عوامل متعددی وجود دارد که باعث بروز عقب ماندگی می شود :
?? اختلالات زیادی که علل اصلی آنها شناخته شده نیست ولی با عقب ماندگی همراهند ، عده ای از عفونتها ، مسمومیتها ، عوامل مکانیکی مانند ضربه ، عوامل کروموزومی ناشناخته ، اشعه ایکس و …
?? عقب ماندگی به علت اتفاقات دوران بارداری ، شکی نیست که رشد جنین از بدو تشکیل تحت تاثیر شرایط بدنی و روانی مادر قرار می گیرد . بعلت رابطه بسیار نزدیک بین مادر و جنین باید گفته دکتر آرنولد گزل را پذیرت که می گوید : « اهمیت حوادث دوران نسبتاً کوتاه بارداری از حوادث دوران زندگی کمتر نیست » . دکتر گزل به آثار عوامل ارث در رشد و تکامل هوش و شخصیت زیاد تأکید می کند و عقیده دارد که کودکان همانطوری هستند که بدنیا آمده اند . هر کودک با دیگر کودکان فرق دارد و لو اینکه در محیط یکنواخت زندگی کرده باشد وی بهیچ وجه اثر عوامل محیطی را انکار نمی کند .
در مرحله زندگی داخل رحمی بعلت رشد فوق العاده جنین ، سه چهار ماهه اول دوران بارداری اهمیت بسزایی و اکثراً اختلالات بدنی و نقایص عضوی در همین دوران از زندگی جنین بوجود آمده و به رشد خود ادامه می دهند .
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( چهارشنبه 89/4/2 :: ساعت 4:59 عصر )
طبقه بندی کودکان و نوجوانان استثنایی
کلی ترین طبقه بندی ، که مورد قبول اکثریت متخصصان می باشد عبارت است از تقسیم این افراد به سه دسته بزرگ :
?? کودکان و نوجوانان که به علت اختلافات هوشی و فعالیتهای ذهنی از کودکان عادی متمایزند . در این دسته کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی و افراد تیز هوش قرار دارند .
?? کودکان و نوجوانانی که به علت اختلالات و ضایعات مغزی یا اختلالات عملی مبتلا به اختلالات رفتاری هستند . در این دسته کودکان و نوجوانان ناسازگار یا دشوار قرار دارند .
?? کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات و نقایص حسی و حرکتی و اختلالات عملی رشد ، در این دسته نابینایان و همچنین مبتلایان به اختلالات تکلمی ، اختلالات کنترل استنکترها و ناتوانیهای حرکتی قرار دارند .
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( چهارشنبه 89/4/2 :: ساعت 4:57 عصر )
مراحل رشد کودک
رشد اجتماعی
رشداجتماعی تکامل روابط اجتماعی است و مستلزم هماهنگی با گروه اجتماعی و پیروی از هنجارها وسنت های آن است. احساس وحدت با گروه اجتماعی، درک روابط متقابل میان اعضای آن وهمکاری با دیگران از دیگر ملزومات رشد اجتماعی است. بقای کودک در ابتدا وابسته به دیگران و تماس آنان با وی است. کودک پس از تولد ودر سال های نخست زندگی کاملا متکی به دیگران است. با افزایش سن، میزان اتکای کودک به دیگران کاهش می یابد. اما با این وجود، این نیازها همچنان باقی است وکودک بدون تماس با دیگران قادر به ادامه زندگی نیست. رشد اجتماعی کودک چه از حیث نوع رفتار اجتماعی وچه ازحیث نوع معاشرتی که برای خود انتخاب می کند، فرایند منظم و پیوسته است. برای نمونه کودکان درسن مشخصی از بیگانگان خجالت می کشند، یادر سنی دیگر تمایل شدیدی به آمیزش با کودکان دیگر از خود نشان می دهند ودر مرحله دیگری از زندگی، علاقه ی خاصی به معاشرت با کودکان جنس مخالف خود دارند. کودک 2ساله درعین حال به تنهایی به بازی می پردازد، تمایل شدیدی به تقلید از بزرگتران را دارد. کودک 2 تا5 ساله نه تنها مانع از دست زدن دیگر بچه ها به اسباب بازی هایش می شود، بلکه خود بازیچه های آنان را می رباید واز معاشرت با آنان خودداری می کند. در 3 سالگی کودک به تدریج به بازی های گروهی علاقه مند می شوند، در 4 سالگی رفته رفته تحت تاثیر گروه قرار می گیرد. این کیفیت به شکل آگاهی از عقاید دیگران وخود نمایی است.
کودک خردسال در ابتدا فاقد احساسات اجتماعی است، اما در مرحله بعد براثر سازگاری اجتماعی، مقام خود را درمیان گروه بیشتر کرده و به بازی های گروهی کم وبیش منظم می پردازد. در مرحله سوم از رشد اجتماعی، کودک با برقراری روابط گروهی، از زندگی اجتماعی لذت می برد. دراین مرحله کودکان با تشکیل گروه های مستقل و انتخاب نام برای آنها، از دخالت وسرپرستی بزرگتران آزاد می شوند. دراین دوره از 6 سالگی تا نزدیکی های نوجوانی، مقدار مراودات اجتماعی گروه افزایش می یابد.
پژوهش های انجام شده درباره سازگاری اجتماعی کودکان، برخی عوامل موثر در شیوه رفتار اجتماعی را مشخص ساخته است. برای نمونه فرزندان خانواده های مرفه که از شرایط مساعدی برای رشد جسمی وذهنی برخوردارند در سازگاری اجتماعی موفق تر از فرزندان خانواده های فقیر هستند. لازم به ذکر است که شیوه های برخورد کودک با گروه هایی که در آینده با آنها سروکار خواهد داشت به طور مستقیم به تجارب اخذ شده از محیط اجتماعی خانوادگی بستگی دارد.
رشد عاطفی
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:14 عصر )
مراحل رشد کودک
مقدمه
تغییر کنندگی جز» متصف ولاینفک وجودی موجودات است ودراین تحول یافتگی همواره شرایط مکانی و زمانی می تواند روند نمو را متاثر سازد. انسان نیز مستثنی ازاین جریان نبوده واز وضعیت های مختلف تاثیر می پذیرد. اما آنچه این تاثیر پذیری را تحت الشعاع قرار می دهد ماهیت پیچیده وچند جهتی - زیستی، روانی، اجتماعی ومعنوی - بشر می باشد که ذهن نظریه پردازان ومتخصصان حیطه های علوم انسانی را به خود مشغول ساخته است.
با توجه به نکات بالا می توان اظهار داشت که رشد چند وجهی انسان دارای مراحل مختلف است وهر مرحله درجه اهمیت معینی را برای خود متصور است. یکی از این مراحل اولین و مهم ترین این مراحل است، رشد چند جانبه ای دوران کودکی است، چرا که دراین مرحله ساختار وجودی انسان درحال شکل گیری است وابعاد شناختی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی و... درحال ریشه گرفتن می باشند. لذا دراین مقاله با صرفنظر از نظریه های مربوطه سعی می شود بیان اجمالی از ابعاد مذکور ارائه شود تا بتوان درک تقریبا مشخصی از ویژگی های بشر درابتدای عمر به دست آورد.
تعریف رشد
متخصصان تعاریف مختلفی از رشد ارائه نموده اند، ویکی ازاین تعاریف جامع عبارتنداز: « همه ی تغییرات وتحولاتی که از زمان تشکیل سلول تخم تا هنگام مرگ در انسان روی می دهد، رشد حرکتی مستمر، دائمی وپیوسته بعلاوه گامی آهسته وزمانی همراه با جوش وخروش است.
با این تعریف از رشد، اکنون به بررسی رشد جسمانی، شناختی، عاطفی واخلاقی کودک از تولد تا اواخر کودکی 12-11 سالگی می پردازیم.
الف) رشد از تولد تا پایان کودکی
دوره ی نوزادی حدود یکی دوهفته اول زندگی است. دراین مدت نوزاد خود را با اوضاع جدید زندگی سازگار می کند وبا وجود آنکه وابستگی مستقیم جسمانی او با مادر قطع می شود، برای رفع بسیاری از نیازهای خود وابسته به او باقی می مانند. نوزاد انسان در ابتدا نمی تواند ازخود مراقبت کند وبرای زنده ماندن و حفظ تعادل محیط داخلی نیازمند به دیگران است.
البته بدیهی است که نوزاد برای سازگارشدن با محیط قابلیت های بسیاری دارد، او می تواند ببیند، بشنود، نسبتا به بو ومزه واکنش نشان می دهد و نسبت به درد، لمس وتغییر جا از خود حساسیت هایی بروز می دهد. درطی این دوره حرکات نوزاد کاملا ناهماهنگ است وانرژی بسیاری صرف آن می شود. دربیشتر بازتابهای نوزاد، تمام تنه وپاها به حرکت در می آید. حرکت سر، در مقایسه با بدن بسیار کم است. حرکات اختصاصی که به قسمت های محدود مربوط می شود، بیشتر بازتابی است.
در دوره جنینی، بیشتر حرکات بدن جنین، بازتابی وتابع فعالیت نخاع شوکی وساقه مغز است. اهمیت بازتاب ها در ابتدا بسیار حیاتی است. زیرا زندگی نوزاد بدان وابسته است. اما با رشد کودک وسیستم عصبی او اهمیت این بازتاب ها رفته رفته کم می شود.
دستگاه عصبی انسان به اعتقاد عصب شناسان به سه شکل فعالیت می کند:
1 -فعالیت های ساده بازتابی در سطح نخاع شوکی وساقه ی مغز.
2- فعالیت های کمی پیچیده تر مانند راه رفتن و ایستادن وغیره که با کمک مخچه وپل مغز صورت می گیرد.
3- فعالیت های پیچیده مانند ادراک، حافظه و تفکر که با کمک قشر مغز ودستگاه ارتباطی پیچیده ی مغز انجام می شود.
براین اساس، رفتارهای نوزاد در ابتدا با کمک ساقه های مغز کنترل می شود، نه به وسیله ی کرتکس. ساقه ی مغز درقشر زیرمغز(کرتکس) قرار دارد وشامل قسمت هایی است که مسئول انجام زیستی اساسی مانند تنفس و بازتاب ها است.
در طی این دوره نوزاد نیازهای اساسی از قبیل اکسیژن، غذا وخواب را دارا است که اطرافیان برای وی تهیه می کنند.
رشد جسمانی
با توجه به دگرگونی بسیار دراندازه های بدنی نوزادان در هنگام تولد و میزان رشد آنها، استفاده از میانگین یا فرم فقط یک تصویر کلی از رشد به دست می دهد. بطور متوسط وزن یک نوزاد طبیعی که پس از دوره ی کامل حاملگی به دنیا آمده است، در لحظه تولد، حدود سه تا سه ونیم کیلوگرم و قد او به طور متوسط بین 50 -48 سانتی متر است.
وزن نوزاد طبیعی برای سازگار شدن با محیط در ده روز اول تا سیصدگرم وزن خود را ازدست می دهد. اگر مقدار انرژی را که نوزاد در رویارویی با محرک های مختلف از دست می دهد، درنظر بگیریم، از دست دادن وزن تعجب آور نخواهد بود. کمبود وزن از هفته دوم جبران می شود واز زمانی که کودک بتواند به خوبی شیر بخورد وآن را هضم کند، بروزنش اضافه می شود تا اینکه در 6 ماهگی وزنش به دوبرابر وزن هنگام تولد می رسد، تا حدود 1 سالگی وزن کودک تقریبا به سه برابر وزن وی هنگام تولد می رسد وسرانجام وزن وی در پایان 2 سالگی به حدود 14 برابر وزن هنگام تولد 12 - کیلوگرم - خواهد رسید. سرعت رشد وزن درهر سال اول زندگی وهمچنین در دوران بلوغ به حداکثر خود می رسد.
قد
تغییرات قد نیز مانند وزن قابل توجه است. رشد سر در دوسال اول زندگی در مقایسه با قد و وزن کودک کندتر است.
اگرچه بین کودکان همسن ازنظر قد تفاوت وجود دارد ولی نمونه ای یافت می شود که تمام کودکان در آن حدود، با یکدیگر مشترک هستند. قد نوزاد هنگام تولد40 تا45 سانتی متر است. پس از چهارماه اول تولد، قد نوزاد به طور متوسط از 57 تا60 سانتی متر، در8 ماهگی بین 60 تا68 سانتی متر ودر 1 سالگی 68 تا73 سانتی متر است. در2 سالگی این میزان به 78 تا83 سانتی متر افزایش می یابد.
مشخصه اولین سال زندگی کودک رشد جسمانی سریع اوست. کودکان سالمی که خوب تغذیه شده اند، از تولد تا 1سالگی 50درصد به قدشان و 200درصد به وزنشان اضافه می شود. میزان رشد در شش ماهه اول زندگی سریعتر از بقیه ی سال های زندگی است ولی همه ی قسمت های بدن به یک میزان رشد نمی کنند ولزوما هیچ رابطه ای بین رشد اندازه ی سر و رشد ماهیچه ها وجود ندارد.
رشد دندان ها
بعداز تولد نوزاد و مدتها قبل ازاینکه دندانها نمایان شود، دندانها در لثه وجود دارد، نخستین دندان کودک حدود 6 ماهگی تا 8 ماهگی بیرون می آید. البته دندان پیشین در فک تحتانی و سپس در فک فوقانی چهار دندان پیشین می روید. اولین دندان آسیا بین 1 تا 1/5 سالگی و دندانهای طرفی بین 1/5 تا 2 سالگی می روید بطوریکه کودک درپایان سال دوم جمعا بیست دندان خواهد داشت. زمان رویش دندانها در کودکان باهم فرق می کند ودیریا زود درآمدن دندان ها هیچ ارتباطی با کم هوشی یا با هوشی کودک ندارد.
نشستن
حدود سه ماه طول می کشد تا عضلات گردن قوی شده، کودک بتواند سرخود را راست نگه دارد، همچنین درسه ماه اول زندگی، رشته های عصبی زیادی از میلین پوشیده می شود که قادر به حرکت بهتر تحریکات عصبی هستند. کودک به طور متوسط می تواند در 5 ماهگی با کمک دیگران به مدت یک دقیقه بنشیند. البته هیچگاه نباید کودک را مجبور به نشستن کرد، مگر وقتی که ستون فقرات او طاقت نگهداری بدن را داشته باشد. کودک در 7-8 ماهگی می تواند بدون کمک دیگران یا در 9 ماهگی به تنهایی در ده دقیقه یا حتی بیشتر بنشیند.
خزیدن
گرچه درمورد سنی که کودکان به مراحل مختلف خزیدن می رسند، تفاوت های فردی بسیاری وجود دارد، اما معمولا کودکان مراتب یکسانی را طی می کنند. کودک دربین ماههای سوم وششم زندگی با حرکات متقاطع سینه خیز می رود. این حرکات برفعالیت پل مغز ومغز میانی متکی است. او دربین ماه های ششم و نهم زندگی سینه را بلند می کند وچهاردست وپا راه می رود. این حرکات برفعالیت مغز میانی ونیمکره مغز ومخچه متکی است. دربین ماه های نهم و پانزدهم کودک بتدریج می ایستد و راه رفتن آغاز می شود.
ایستادن و راه رفتن
راه رفتن آثار بسیار چشمگیری بررشد کودک دارد وتحول عمیقی در زندگی او بوجود می آورد. توانایی راه رفتن به طور مستقل، به تدریج بعداز پیشرفت های مقدماتی خزیدن، ایستادن ومانند اینها شکل می گیرد. کودک اولین بار در 8 تا 9 ماهگی می تواند با گرفتن صندلی و... بایستد. دراین مرحله کودک قادر به نشستن از حالت ایستاده نیست ونیازمند کمک است. کودک 1ساله می تواند تا چند قدم راه برود، ولی برای کسب مهارت در راه رفتن فرصت لازم است. در18 ماهگی، کودک می تواند از پله بالا و پایین برود. پایین آمدن از پله ها دیرتر حاصل می شود. در 2 سالگی توانایی دویدن حاصل می شود ودر مهارت های حرکتی، پیشرفت های چشمگیری حاصل می شود.