آیا دوست دارید یک خرید بیاد ماندنی داشته باشید؟
بر روی لینک کالای مورد علاقه تان کلیک کنید!
جارو شارژی جدید Swivel Sweeper G2
تی شرت با طرح ایرانی و نستعلیق
لباس ویژه کوچک کننده 2 تکه خاص زنانه 38
فشارسنج دیجیتالی مچی Fresh Life
دو عدد سنگ پای پد اگ استیل اصل
کاور ضد اشعه موبایل آیلین مخصوص گوشی های تاشو
مخلوط کن دوقلوی دولتو جدید و قوی
جارو شارژی مثلثی مستطیلی Swivel Sweeper
هدفون مدل Keenion kdm-599
پیراهن تورس (اسپانیا) به همراه ش*رت ورزشی
تی شرت جادویی آبی LED Blue
گوشی موبایل -2سیم کارته K900 + TV
روانشناسی کودک
روان شناسی کودک (Child Psychology)
نگاه اجمالی
بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت (Personality) فرد پایهریزی شده و شکل میگیرد. امروزه این حقیقت انکارناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنین پایین (طفولیت) فقط به توجه و مراقبت جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همه ابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی ، عاطفی ، شخصیتی و هوشی را دربر گیرد. این ابعاد عوامل تعیین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایهگذاری و شکل میگیرند.
اهمیت روان شناسی کودک
روان شناسی کودک اهمیت خود را از کودک میگیرد، چرا که دوران کودکی انسان اهمیت فوقالعادهای دارد. شاید نگاهی به دوران کودکی انسان و توانائیهای نوزاد انسان در مقایسه با سایر موجودات اهمیت این دوران را آشکارتر سازد. نوزاد انسان در میان سایر موجودات عالم طولانیترین زمان را نیاز دارد که قابلیتها و توانائیهای خود را پرورش و آشکار سازد. در واقع انسان حدود 18 سال اول زندگی خود را در حال رشد و تکامل در ابعاد مختلف است و این زمان طولانی و با اهمیتی در زندگی انسان است.
از طرف دیگر ، نوزاد انسان با کمترین تواناییها و امکانات (نظیر بازتابها) به دنیا میآید و به مراقبت زیاد و شدیدی نسبت به سایر موجودات نیاز دارد (برای مثال در نظر بگیرید که چگونه گوساله گاو پس از به دنیا آمدن روی پای خود میایستد، ولی نوزاد انسان حتی نمیتواند سر خود را راست نگه دارد). ابن مراقبت توسط پدر و مادر در وهله اول و توسط اطرافیان و جامعه در وهله دوم اعمال میشود، ولی این مراقبت بدون آگاهی ، دانش و آموزش شیوههای فرزندپروری صحیح امکان ندارد و اهمیت روان شناسی کودک نیز از این دو موضوع (زمان طولانی رشد کودکی و شیوههای صحیح فرزندپروری) ناشی میشود.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:20 عصر )
الگوی صحیح خواب کودکان
--------------------------------------------------------------------------------
مقدمه
نحوه خواباندن کودک و شکل دهی عادت خواب در فرهنگها ، قبایل و حتی خانواده ها متفاوت است. بعضیها بچه را وقت خواب قنداق میکنند، بعضی لباس نازک به او میپوشانند و یا حتی بعضی او را لخت میخوابانند. ممکن است کودک در یک اتاق مجزا ، به تنهایی یا با چند خواهر و برادرش بخوابد یا به اتفاق همه اعضای خانواده در یک جا و حتی در یک رختخواب بخوابد.
کودک ممکن است به پشت ، پهلو و یا روی شکم ، در یک اتاق تاریک ، نیمه تاریک ، کاملاً روشن یا در یک محیط بی سرو صدا یا با صدای رادیو و تلویزیون و با وجود صداهای ناگهانی مثل هواپیما بخوابد. ممکن است وقت شیر خوردن در بغل مادر با قرص خواب آور یا با لالایی در گهواره به خواب رود یا این که نیاز به شنیدن یک قصه و یک دعا و بازی کردن داشته باشد و یا کلاً زمان مشخصی برای خواب نداشته باشد یا بر عکس باید هر شب طبق نظم خاصی بخوابد.
اهمیت داشتن یک برنامه روزمره برای خواب
بعضی از روشهای خواب بهتر از برخی دیگر هستند اما در واقع کارهای زیادی وجود دارد که به رفتار خواب مربوط میشوند اگر برنامه دائمی انجام میشود و کودکتان با این برنامه شبها به راحتی میخوابد و در طول شب هم به کرات بیدار نمیشود و در طول روز هم رفتار او رضایت بخش است باید گفت این برنامه کاملاً مناسب است. برخی عادتها و شیوه ها به کودک شما کمک بیشتری میکند تا یک الگوی درست در او شکل بگیرد و از مشکلاتی که در سالهای بعد احتمال پیدایش آن میرود جلوگیری شود. به عنوان مثال اگر عادت دارید هر شب کودکتان را بیست سی دقیقه روی پا لالایی دهید تا خوابش ببرد و حتی نیمه شب هم که او یکی دوباره از خواب بیدار میشود مجبور هستید با همین روش دوباره او را بخوابانید، باید گفت که شما عملاً در عادت خواب او مداخله کردهاید و یادگیری شروع خوابش را به تعویق انداختهاید.
اگر کودک را در رختخوابش بگذارید و اجازه دهید که بدون لالایی و تکان دادن خودش به تنهایی بخوابد و در طول شب نیز به خواب ادامه دهد، مطمئناً برای شما و فرزندتان بهتر خواهد بود. در هر حال به نفع کودک است که خوابی پیوسته و منسجم داشته باشد. ممکن است شما و کودکتان در یک رختخواب بخوابید و کاملاً هم از این بابت راضی باشید و حتی کودک تمام شب را به خوبی بخوابد؛ اما ادامه این عادت برای مدت طولانی برای هر دوی شما مطلوب نیست. توجه داشته باشید که باید در این عادت تغییراتی داده شود. منظور از روش و عادتهای قبل از خواب همان کارهایی است که قبل از خواب برای آماده کردن کودک انجام میدهید. اگر او نوزاد است احتمالاً پوشاک او را عوض میکنید و روی پا لالایی میدهید تا خوابش ببرد و سپس او را به جای خوابش منتقل میکنید. ممکن است او را در حالی که بیدار است به جای خوابش ببرید و خود به تنهایی بخوابد. عموما ً همه این الگوها برای چند ماه اول عالی است؛ چرا که انتظار نداریم که یک نوزاد سر تا سر شب را بطور پیوسته بخوابد.
اگر فرزند 5 تا 6 ماهه شما هنوز سازگاری نیافته ، باید به برنامه و عادت زمان خواب او نگاه عمیقتر و دقیقتری بیندازید. اگر کودک شما به هنگام خواب روی پا لالایی شود و یا با شیر خوردن در بغل بخوابد باید گفت که این کودک هنگام بیداریهای معمول نیمه شب برای خواب رفتن دوباره دچار مشکل خواهد شد. برای این که بتوانید به او کمک کنید تا شبها خواب بهتری داشته باشد. میبایست در عادتهای زمان خواب او تغییراتی ایجاد کنید و مثلاً او را بیدار بگذارید تا نحوه سازگاری و تنهایی خوابیدن در رختخواب را چه اول شب و چه نیمه شب بیاموزد. به تدریج که کودک بزرگتر میشود عادتهای زمان خواب اهمیت بیشتری پیدا میکند. اگر زمان خواب برایش لحظات خوشی باشد، دید خوبی به آن خواهد داشت.
تاثیر روشهای خواب در برنامه ریزی خواب
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:18 عصر )
مراحل رشد کودک
رشد حرکتی دست
حرکات کودک در بدو تولد فقط به یک سری لولیدنها و وول خوردنهای ناهماهنگ و غیر ارادی محدود میشود، اما او کم کم و تا 18 ماهگی، مهارتهایی را بطور ناخودآگاه یاد میگیرد که به کمک آنها در مدت زمانی کوتاه به کوچولویی کار کشته و ماهر مبدل خواهد شد. اگر به دستهای کودکتان پس از تولد دقت کنید، میبینید که او آنها را دائما به صورت یک مشت محکم جمع میکند، بطوری که اگر انگشت دستتان را داخل مشت او کنید، چنان آن را محکم میچسبد که گویی پنجههایی فولادین انگشت شما را به دام انداخته! ...
از تولد تا سه ماهگی
تمام کودکان با آن مهارت و فن "گرفتن" شگفت انگیز به دنیا میآیند که به آن "رفلکس مشت" میگوییم. این رفلکس تا حدود شش الی هشت هفته که کودک پس از آن قادر به باز و بسته کردن انگشتان دستهایش میشود، ادامه دارد. در این مرحله میتوانید اسباب بازیهای سبک را به دستش بدهید تا او به آنها چنگ زده و در دست خود نگاهشان دارد. کودک زمانی دستهایش را کشف میکند و کمی به آنها توجه نشان میدهد که کم کم شروع به باز کردن مشتهایش میکند و تازه این موقع است که او به وجود انگشتان دست پی برده و با باز و بسته کردن آنها و چنگ زدن و آنها ، احساسشان میکند. البته این نکته را هم بدانید که کودک در این مرحله قادر نیست با دقت به انگشتان دستش نگاه کند و آنها را به درستی تشخیص دهد، چون هنوز آن هماهنگی لازم بین "دیدن" و "دسترسی پیدا کردن به چیزی" در او بوجود نیامده است. در این سن ، کودک یک شی را به خوبی در دستش نگه میدارد، اما تلاش چندانی برای خوب تماشا کردن آن انجام نمیدهد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:16 عصر )
مراحل رشد کودک
رشد اجتماعی
رشداجتماعی تکامل روابط اجتماعی است و مستلزم هماهنگی با گروه اجتماعی و پیروی از هنجارها وسنت های آن است. احساس وحدت با گروه اجتماعی، درک روابط متقابل میان اعضای آن وهمکاری با دیگران از دیگر ملزومات رشد اجتماعی است. بقای کودک در ابتدا وابسته به دیگران و تماس آنان با وی است. کودک پس از تولد ودر سال های نخست زندگی کاملا متکی به دیگران است. با افزایش سن، میزان اتکای کودک به دیگران کاهش می یابد. اما با این وجود، این نیازها همچنان باقی است وکودک بدون تماس با دیگران قادر به ادامه زندگی نیست. رشد اجتماعی کودک چه از حیث نوع رفتار اجتماعی وچه ازحیث نوع معاشرتی که برای خود انتخاب می کند، فرایند منظم و پیوسته است. برای نمونه کودکان درسن مشخصی از بیگانگان خجالت می کشند، یادر سنی دیگر تمایل شدیدی به آمیزش با کودکان دیگر از خود نشان می دهند ودر مرحله دیگری از زندگی، علاقه ی خاصی به معاشرت با کودکان جنس مخالف خود دارند. کودک 2ساله درعین حال به تنهایی به بازی می پردازد، تمایل شدیدی به تقلید از بزرگتران را دارد. کودک 2 تا5 ساله نه تنها مانع از دست زدن دیگر بچه ها به اسباب بازی هایش می شود، بلکه خود بازیچه های آنان را می رباید واز معاشرت با آنان خودداری می کند. در 3 سالگی کودک به تدریج به بازی های گروهی علاقه مند می شوند، در 4 سالگی رفته رفته تحت تاثیر گروه قرار می گیرد. این کیفیت به شکل آگاهی از عقاید دیگران وخود نمایی است.
کودک خردسال در ابتدا فاقد احساسات اجتماعی است، اما در مرحله بعد براثر سازگاری اجتماعی، مقام خود را درمیان گروه بیشتر کرده و به بازی های گروهی کم وبیش منظم می پردازد. در مرحله سوم از رشد اجتماعی، کودک با برقراری روابط گروهی، از زندگی اجتماعی لذت می برد. دراین مرحله کودکان با تشکیل گروه های مستقل و انتخاب نام برای آنها، از دخالت وسرپرستی بزرگتران آزاد می شوند. دراین دوره از 6 سالگی تا نزدیکی های نوجوانی، مقدار مراودات اجتماعی گروه افزایش می یابد.
پژوهش های انجام شده درباره سازگاری اجتماعی کودکان، برخی عوامل موثر در شیوه رفتار اجتماعی را مشخص ساخته است. برای نمونه فرزندان خانواده های مرفه که از شرایط مساعدی برای رشد جسمی وذهنی برخوردارند در سازگاری اجتماعی موفق تر از فرزندان خانواده های فقیر هستند. لازم به ذکر است که شیوه های برخورد کودک با گروه هایی که در آینده با آنها سروکار خواهد داشت به طور مستقیم به تجارب اخذ شده از محیط اجتماعی خانوادگی بستگی دارد.
رشد عاطفی
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:14 عصر )
مراحل رشد کودک
مقدمه
تغییر کنندگی جز» متصف ولاینفک وجودی موجودات است ودراین تحول یافتگی همواره شرایط مکانی و زمانی می تواند روند نمو را متاثر سازد. انسان نیز مستثنی ازاین جریان نبوده واز وضعیت های مختلف تاثیر می پذیرد. اما آنچه این تاثیر پذیری را تحت الشعاع قرار می دهد ماهیت پیچیده وچند جهتی - زیستی، روانی، اجتماعی ومعنوی - بشر می باشد که ذهن نظریه پردازان ومتخصصان حیطه های علوم انسانی را به خود مشغول ساخته است.
با توجه به نکات بالا می توان اظهار داشت که رشد چند وجهی انسان دارای مراحل مختلف است وهر مرحله درجه اهمیت معینی را برای خود متصور است. یکی از این مراحل اولین و مهم ترین این مراحل است، رشد چند جانبه ای دوران کودکی است، چرا که دراین مرحله ساختار وجودی انسان درحال شکل گیری است وابعاد شناختی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی و... درحال ریشه گرفتن می باشند. لذا دراین مقاله با صرفنظر از نظریه های مربوطه سعی می شود بیان اجمالی از ابعاد مذکور ارائه شود تا بتوان درک تقریبا مشخصی از ویژگی های بشر درابتدای عمر به دست آورد.
تعریف رشد
متخصصان تعاریف مختلفی از رشد ارائه نموده اند، ویکی ازاین تعاریف جامع عبارتنداز: « همه ی تغییرات وتحولاتی که از زمان تشکیل سلول تخم تا هنگام مرگ در انسان روی می دهد، رشد حرکتی مستمر، دائمی وپیوسته بعلاوه گامی آهسته وزمانی همراه با جوش وخروش است.
با این تعریف از رشد، اکنون به بررسی رشد جسمانی، شناختی، عاطفی واخلاقی کودک از تولد تا اواخر کودکی 12-11 سالگی می پردازیم.
الف) رشد از تولد تا پایان کودکی
دوره ی نوزادی حدود یکی دوهفته اول زندگی است. دراین مدت نوزاد خود را با اوضاع جدید زندگی سازگار می کند وبا وجود آنکه وابستگی مستقیم جسمانی او با مادر قطع می شود، برای رفع بسیاری از نیازهای خود وابسته به او باقی می مانند. نوزاد انسان در ابتدا نمی تواند ازخود مراقبت کند وبرای زنده ماندن و حفظ تعادل محیط داخلی نیازمند به دیگران است.
البته بدیهی است که نوزاد برای سازگارشدن با محیط قابلیت های بسیاری دارد، او می تواند ببیند، بشنود، نسبتا به بو ومزه واکنش نشان می دهد و نسبت به درد، لمس وتغییر جا از خود حساسیت هایی بروز می دهد. درطی این دوره حرکات نوزاد کاملا ناهماهنگ است وانرژی بسیاری صرف آن می شود. دربیشتر بازتابهای نوزاد، تمام تنه وپاها به حرکت در می آید. حرکت سر، در مقایسه با بدن بسیار کم است. حرکات اختصاصی که به قسمت های محدود مربوط می شود، بیشتر بازتابی است.
در دوره جنینی، بیشتر حرکات بدن جنین، بازتابی وتابع فعالیت نخاع شوکی وساقه مغز است. اهمیت بازتاب ها در ابتدا بسیار حیاتی است. زیرا زندگی نوزاد بدان وابسته است. اما با رشد کودک وسیستم عصبی او اهمیت این بازتاب ها رفته رفته کم می شود.
دستگاه عصبی انسان به اعتقاد عصب شناسان به سه شکل فعالیت می کند:
1 -فعالیت های ساده بازتابی در سطح نخاع شوکی وساقه ی مغز.
2- فعالیت های کمی پیچیده تر مانند راه رفتن و ایستادن وغیره که با کمک مخچه وپل مغز صورت می گیرد.
3- فعالیت های پیچیده مانند ادراک، حافظه و تفکر که با کمک قشر مغز ودستگاه ارتباطی پیچیده ی مغز انجام می شود.
براین اساس، رفتارهای نوزاد در ابتدا با کمک ساقه های مغز کنترل می شود، نه به وسیله ی کرتکس. ساقه ی مغز درقشر زیرمغز(کرتکس) قرار دارد وشامل قسمت هایی است که مسئول انجام زیستی اساسی مانند تنفس و بازتاب ها است.
در طی این دوره نوزاد نیازهای اساسی از قبیل اکسیژن، غذا وخواب را دارا است که اطرافیان برای وی تهیه می کنند.
رشد جسمانی
با توجه به دگرگونی بسیار دراندازه های بدنی نوزادان در هنگام تولد و میزان رشد آنها، استفاده از میانگین یا فرم فقط یک تصویر کلی از رشد به دست می دهد. بطور متوسط وزن یک نوزاد طبیعی که پس از دوره ی کامل حاملگی به دنیا آمده است، در لحظه تولد، حدود سه تا سه ونیم کیلوگرم و قد او به طور متوسط بین 50 -48 سانتی متر است.
وزن نوزاد طبیعی برای سازگار شدن با محیط در ده روز اول تا سیصدگرم وزن خود را ازدست می دهد. اگر مقدار انرژی را که نوزاد در رویارویی با محرک های مختلف از دست می دهد، درنظر بگیریم، از دست دادن وزن تعجب آور نخواهد بود. کمبود وزن از هفته دوم جبران می شود واز زمانی که کودک بتواند به خوبی شیر بخورد وآن را هضم کند، بروزنش اضافه می شود تا اینکه در 6 ماهگی وزنش به دوبرابر وزن هنگام تولد می رسد، تا حدود 1 سالگی وزن کودک تقریبا به سه برابر وزن وی هنگام تولد می رسد وسرانجام وزن وی در پایان 2 سالگی به حدود 14 برابر وزن هنگام تولد 12 - کیلوگرم - خواهد رسید. سرعت رشد وزن درهر سال اول زندگی وهمچنین در دوران بلوغ به حداکثر خود می رسد.
قد
تغییرات قد نیز مانند وزن قابل توجه است. رشد سر در دوسال اول زندگی در مقایسه با قد و وزن کودک کندتر است.
اگرچه بین کودکان همسن ازنظر قد تفاوت وجود دارد ولی نمونه ای یافت می شود که تمام کودکان در آن حدود، با یکدیگر مشترک هستند. قد نوزاد هنگام تولد40 تا45 سانتی متر است. پس از چهارماه اول تولد، قد نوزاد به طور متوسط از 57 تا60 سانتی متر، در8 ماهگی بین 60 تا68 سانتی متر ودر 1 سالگی 68 تا73 سانتی متر است. در2 سالگی این میزان به 78 تا83 سانتی متر افزایش می یابد.
مشخصه اولین سال زندگی کودک رشد جسمانی سریع اوست. کودکان سالمی که خوب تغذیه شده اند، از تولد تا 1سالگی 50درصد به قدشان و 200درصد به وزنشان اضافه می شود. میزان رشد در شش ماهه اول زندگی سریعتر از بقیه ی سال های زندگی است ولی همه ی قسمت های بدن به یک میزان رشد نمی کنند ولزوما هیچ رابطه ای بین رشد اندازه ی سر و رشد ماهیچه ها وجود ندارد.
رشد دندان ها
بعداز تولد نوزاد و مدتها قبل ازاینکه دندانها نمایان شود، دندانها در لثه وجود دارد، نخستین دندان کودک حدود 6 ماهگی تا 8 ماهگی بیرون می آید. البته دندان پیشین در فک تحتانی و سپس در فک فوقانی چهار دندان پیشین می روید. اولین دندان آسیا بین 1 تا 1/5 سالگی و دندانهای طرفی بین 1/5 تا 2 سالگی می روید بطوریکه کودک درپایان سال دوم جمعا بیست دندان خواهد داشت. زمان رویش دندانها در کودکان باهم فرق می کند ودیریا زود درآمدن دندان ها هیچ ارتباطی با کم هوشی یا با هوشی کودک ندارد.
نشستن
حدود سه ماه طول می کشد تا عضلات گردن قوی شده، کودک بتواند سرخود را راست نگه دارد، همچنین درسه ماه اول زندگی، رشته های عصبی زیادی از میلین پوشیده می شود که قادر به حرکت بهتر تحریکات عصبی هستند. کودک به طور متوسط می تواند در 5 ماهگی با کمک دیگران به مدت یک دقیقه بنشیند. البته هیچگاه نباید کودک را مجبور به نشستن کرد، مگر وقتی که ستون فقرات او طاقت نگهداری بدن را داشته باشد. کودک در 7-8 ماهگی می تواند بدون کمک دیگران یا در 9 ماهگی به تنهایی در ده دقیقه یا حتی بیشتر بنشیند.
خزیدن
گرچه درمورد سنی که کودکان به مراحل مختلف خزیدن می رسند، تفاوت های فردی بسیاری وجود دارد، اما معمولا کودکان مراتب یکسانی را طی می کنند. کودک دربین ماههای سوم وششم زندگی با حرکات متقاطع سینه خیز می رود. این حرکات برفعالیت پل مغز ومغز میانی متکی است. او دربین ماه های ششم و نهم زندگی سینه را بلند می کند وچهاردست وپا راه می رود. این حرکات برفعالیت مغز میانی ونیمکره مغز ومخچه متکی است. دربین ماه های نهم و پانزدهم کودک بتدریج می ایستد و راه رفتن آغاز می شود.
ایستادن و راه رفتن
راه رفتن آثار بسیار چشمگیری بررشد کودک دارد وتحول عمیقی در زندگی او بوجود می آورد. توانایی راه رفتن به طور مستقل، به تدریج بعداز پیشرفت های مقدماتی خزیدن، ایستادن ومانند اینها شکل می گیرد. کودک اولین بار در 8 تا 9 ماهگی می تواند با گرفتن صندلی و... بایستد. دراین مرحله کودک قادر به نشستن از حالت ایستاده نیست ونیازمند کمک است. کودک 1ساله می تواند تا چند قدم راه برود، ولی برای کسب مهارت در راه رفتن فرصت لازم است. در18 ماهگی، کودک می تواند از پله بالا و پایین برود. پایین آمدن از پله ها دیرتر حاصل می شود. در 2 سالگی توانایی دویدن حاصل می شود ودر مهارت های حرکتی، پیشرفت های چشمگیری حاصل می شود.
راهکارهای ایجاد آرامش روان در زندگی فردی از منظر روایات
اشاره
در این مقال، به راهکارهای ایجاد آرامش روانی از دیدگاه معارف اسلامی پرداخته شده و عوامل ایجادکننده سکون و آرامش قلبی و روحی بیان گردیدهاند.
در ایجاد آرامش و سکون و طمأنینه، عوامل بسیاری دخالت دارند که به موارد عمده آن اشاره میشود.
1. صبر
«صبر» در لغت، بازداشتن نفس ـ به سبب رسیدن مکروهی به آن ـ از جزع و فزع است. صبر موجب غمزدایی و آرامش روان است؛ چنانکه امیرمؤمنان علی علیهالسلام میفرماید: «با ارادههای صبورانه و حسن یقین، غمهای وارد بر خود را دور ساز.»(1)
مؤمن با اعتقاد به ثواب و پاداش الهی برای صبر کردن، با صبوری غم و اندوه را از خود میزداید و آرام میگیرد؛ چرا که اعتقاد دارد «اِنَّما یُوفَّی الصّابرونَ اَجرَهُم بغیرِ حِسابٍ» (زمر: 10)؛ همانا صابران اجر و پاداش خود را بیحساب دریافت میکنند.
در مرتبه بالاتر، مؤمن بر این باور است که رحمت الهی شامل او شده. از اینرو، دلیلی بر غمگین بودن نمیبیند؛ چه اینکه خداوند متعال میفرماید: «و بَشِّر الصابرینَ الّذین اِذَا اَصابتهم مصیبةٌ قالوا اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیه راجِعون اوُلئکَ عَلیهم صلواتٌ مِن ربِّهم و رحمةٌ و اولئکَ هم المهتدونَ» (بقره: 155ـ 156)؛ و بشارت بده به استقامتکنندگان که هرگاه مصیبتی به آنها رسد، میگویند: ما از آنِ خدا هستیم و به سوی او بازمیگردیم. اینها همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.
بنا به گفته شهید ثانی، این مرتبه از صبر، مرتبه «رضا» است(2) و روشن است که مرتبه رضا با غم تناسبی ندارد؛ چون کسی که راضی و خشنود است، غمناک نیست، آرام است.
2. توبه
اهمیت توبه: احساس گناه مایه خستگی روح است. این احساس باعث سرخوردگی در زندگی میشود. گناهکار احساس پوچی و از دست دادن انگیزه ادامه حیات میکند، مضطرب و نگران است.
حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «چه بد قلادهای است قلاده گناهان.»(3)
احساس گناه، فکر را دایم به خود مشغول میدارد. گناهکار همیشه به این فکر است که چگونه خود را از این قلاده رهایی بخشد. این فکر مانند کابوسی وحشتناک، بر روح او سایه افکنده، او را مضطرب میسازد و آرامش را از او سلب مینماید. «توبه» یکی از بهترین راههای رهایی از کابوس درون و آزادی از چنگال احساس گناه است؛ چرا که سبب آمرزش گناه و تقویت امید انسان به رضایت الهی و بازگشت به سوی خداوند متعال است و به همین سبب، موجب کاهش شدت اضطراب میگردد.(4)
3. دعا
دعا همچون باران بهاری است که سرزمین دلها را سیراب میکند و آرامش را بر شاخسار روح و جان آدمی ظاهر میسازد. انسان در دعا، با خدای خود مناجات میکند و از مشکلاتی که زندگانی او را نگران کرده، به او پناه میبرد. بی تردید، با بازگوکردن مشکلات، حالت آرامش روانی به انسان دست میدهد و از تشویش خاطر رهایی مییابد.
یکی از روانشناسان میگوید: «امروزه یکی از علوم، یعنی روانپزشکی، همان چیزهایی را تعلیم میدهد که پیامبران تعلیم میدادند، چرا؟ به علت اینکه پزشکان روانی دریافتهاند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانی و تشویش و هیجان و ترس را، که موجب نیمِ بیشتری از ناراحتیهای ماست، برطرف میسازد.»(5)
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:8 عصر )