اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مادران مبتلا به اختلال وسواس-اجبار بر میزان مشکلات رفتاری کودکان آنها
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان شناختی– رفتاری وسواس مادران بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان آنها انجام شده است. به این منظور ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی یکی از نواحی پنجگانه استان اصفهان انتخاب و مجدداً به همین روش دو دبستان از این ناحیه برگزیده شد. از همه مادران دانش آموزان کلاس اوّل و دوم خواسته شد که پرسشنامههای وسواس- اجبار مادزلی، وسواس- اجبار نیلیپور و مقیاس سلامت روانی کودک انتاریو را پاسخ داده، به محقق تحویل دهند. تحلیل نتایج در مرحله اول، همبستگی 54/0 و معنادار را در سطح 01/0 را بین وسواس مادر و اختلالات رفتاری کودک نشان داد. در مرحله دوم ازمیان کل آزمودنیها 40 نفر از افرادی که بالاترین نمره را در سیاهه وسواس مادزلی کسب کرده بودند، انتخاب و مورد مصاحبه تشخیصی قرار گرفتند. 32 نفر بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM IV) واجد علائم وسواس تشخیص داده شدند. این افراد به طور تصادفی در دوگروه 16 نفری آزمایش وکنترل جایگزین گردیدند. نمرات اولیه آزمودنیها در دو مقیاس نامبرده، به عنوان نمره پیش آزمون در نظر گرفته شد. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای درمان شناختی– رفتاری به صورت گروهی، شامل آرام سازی عضلانی، شناخت خطاهای منطقی، چالش با افکار، مواجهه و جلوگیری از پاسخ به مدت یک ماه دریافت نمود. بعد از پایان جلسات درمانی، پس آزمون بر روی دو گروه اجرا شد. یک ماه بعد از اجرای پس آزمون نیز آزمون پیگیری انجام گرفت. به دلیل ریزش 2 نفر از اعضای گروه آزمایش، 2 نفر از گروه کنترل نیز به تصادف حذف شدند و نهایتاً تحقیق با دو گروه 14 نفری پایان یافت. تحلیل کوواریانس نتایج نشان داد که علائم وسواس مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری به طور معناداری کاهش یافته است (P<0.0001). اختلالات رفتاری کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری نسبت به گروه کنترل نداشت (P=0.204)؛ اما در مرحله پیگیری بین نمرات دو گروه در این مقیاس کاهش معناداری مشاهده شد (P=0.001).
واژههای کلیدی: اختلال وسواس- اجبار، اختلالات رفتاری کودک، درمان شناختی- رفتاری گروهی
بیماران را گاهی لازم است که در مؤسسات روانپزشکی و گاهی هم در بیمارستانها به طرق روانکاوی و رواندرمانی درمان نمایند و در موارد ضرور باید آنها را بستری نمود. درمان بیماری برای برخی از افراد بسیار ساده و آسان و برای برخی دیگر بسیار سخت است ; بویژه که شرایط اقتصادی و اجتماعی بیمار هم در این امر مؤثر است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:8 عصر )
درمان :وسواس
درمان :
برای درمان میتوان از راه و رسمها و وسایل و ابزاری استفاده کرد که یکی از آنها تغییر محیطی است که بیمار در آن زندگی میکند.
?- تغییر آب و هوا: دور ساختن بیمار از محیط خانواده و اقامت او در یک آسایشگاه و واداشتن او به زندگی در یک منطقه خوش آب و هوا برای تخفیف اضطراب و درمان بیمار اثری آرامش بخش دارد و این امری است که اولیای بیمار میتوانند به آن اقدام کنند.
?- تغییر شرایط زندگی:از شیوههای درمان این است که زندگی بیمار را در محیطی دیگر بکشانیم و وضع او را تغییر دهیم. او را باید به محیطی کشاند که در آن مساله حیات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بنای اصلی شخصیت او از دستبردها دور و در امان باشد بررسیهای تجربی نشان میدهند که در مواردی با تغییر شرایط زندگی و حتی تغییر خانه و محل کار و زندگی بهبود کامل حاصل میشود.
?- ایجاد اشتغال و سرگرمی:تطهیرهای مکرر و دوبارهکاریها بدان خاطر است که بیمار وقت و فرصتی کافی برای انجام آن در خود احساس میکند و وقت و زمانی فراخ در اختیار دارد. بدین سبب ضروری است در حدود امکان سرگرمی او زیادتر گردد تا وقت اضافی نداشته باشد. اشتغالات یکی پس از دیگری او را وادار خواهد کرد که نسبتبه برخی از امور بیاعتماد گردد، از جمله وسواس.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:8 عصر )
وسواس فکری-عملی :
آیا شما هر بار که کسی به دستگیرههای درب منزلتان دست میزند، آنها را پاک میکنید؟ آیا شما برای اینکه پایتان را بر روی ترکهای پیادهرو نگذارید، گامتان را بلندتر برمیدارید، یا اینکه احساس میکنید مجبور هستید آنقدر دستهایتان را بشویید که مجروح و ترکخورده شوند؟ احساس اجبار به انجام این تشریفات بهطور تکرارشونده، ممکن است نشانهی این امر باشد که شما اختلال وسواس فکری-عملی دارید.
اگر شما اختلال وسواس داشته باشید، ممکن است رفتارهای تکرارشونده، تمام زندگیتان را پرکنند. در اینصورت، پریشانی، افکار ناخواسته یا تصاویری دارید که برای شما مفهومی ندارند. این افکار یا تصاویر، با وجود تلاش شما برای نادیده گرفتنشان، مدام بازمیگردند. شما ممکن است برای مخفیکردن وسواستان، از ترس اینکه دوستان و همکارانتان اسم دیوانه را روی شما نگذارند، بسیار عذاب بکشید.
علائم و نشانهها :
علائم اختلال وسواس فکری-عملی میتوانند شدید و وقتگیر باشند. بهعنوان مثال، کسی که دستهایش به میکروب آلوده شده (یک وسواس فکری)، ممکن است هر روز، ساعتها به شستن آنها مشغول شود (تکرار جبری) و ممکن است تمرکز او بر روی شستوشو آنقدر زیاد باشد که نتواند کار دیگری را به انجام برساند.
وسواسهای فکری :
وسواسهای فکری، عقاید، افکار، تصاویر یا برانگیزشهای ناخواسته، مداوم و تکرارشوندهای هستند که شما بهطور غیرارادی تجربه میکنید و بیمعنی بهنظر میرسند. این وسواسها بهطور عموم، وقتی شما سعیمیکنید به چیزهای دیگری فکر کنید یا کارهای دیگری را انجام دهید، مزاحم شما میشوند.
در زیر، مثالهایی از وسواسهای فکری آورده شده است:
- ترس از سرایت بیماری از طریق دستدادن یا لمسکردن اشیایی که دیگران لمس کردهاند.- شک در مورد اینکه درب را قفل کرده یا اجاقگاز را خاموش کردهاید.- افکار تکرارشونده در مورد اینکه شما در یک تصادف به شخص صدمه زدهاید.- احساس پریشانی وقتی که اشیاء مرتب نیستند یا بهطور مناسب در یک خط قرار نگرفتهاند یا در بهترین حالت خود قرار ندارند.- تصاویر ذهنی آزاردیدن فرزندتان- برانگیختگی برای فریادزدن بهطور وقیحانه در مکانهای نامناسب- خودداری از شرایطی که باعث آغاز وسواس میشود مانند دستدادن- آماس پوست به دلیل شستوشوی مداوم دست- زخم پوست بهدلیل خارش آن- کمشدن موی سر یا محلهای کچلی بهدلیل کشیدن مو
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:8 عصر )
وسواس چیست و چگونه آنرا درمان کنیم؟
وسواس چیست و چگونه آنرا درمان کنیم؟
وسواس یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضر که با نوعی احساس اجبار و ناچاری ذهنی و علاقه به مقاومت در
برابر آن همراه است. بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبتبه شخصیتخود بوده از غیر عادی و نابهنجار بودن رفتار خودآگاه است.روانشناسان وسواس را نوعی بیماری از سری نوروزهای شدید میدانند که تعادل روانی و رفتاری را از بیمار سلب و او را در سازگاری با محیط دچار اشکال میسازد و این عدم تعادل و اختلال دارای صورتی آشکار است.
روانکاوان نیز وسواس را نوعی غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفی میکنند و آن را حالتی میدانند که در آن، فکر، میل، یا عقیدهای خاص، که اغلب وهمآمیز و اشتباه است آدمی را در بند خود میگیرد، آنچنان که حتی اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامیدارد که حتی رفتاری را برخلاف میل و خواستهاش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگی کار یا افکار خودآگاه است اما نمیتواند از قید آن رهایی یابد.
وسواس به صورتهای مختلف بروز میکند و در بیمار مبتلای به آن این موارد ملاحظه میشود :
اجتناب؛ تکرار و مداومت؛تردید؛شک در عبادت؛ترس؛دقت و نظم افراطی؛اجبار و الزام؛احساس بن بست؛عناد و لجاجت.
علائم دیگر:در مواردی وسواس بصورت، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن جامه خود، بیقراری، بهانهگیری، بیخوابی، بدخوابی، بیاشتهایی،... متجلی میشود آنچنانکه به اطرافیانش این احساس دست میدهد که نکند دیوانه شده باشد.
انواع وسواس:وسواسهایی که تمام فکر و اندیشه افراد را تحت تاثیر قرار داده و احاطهشان میکند معمولا بصورتهای زیر است:
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:8 عصر )
روش درمان وسواس
این بیماری از آن جهت که هم به عنوان یک بیماری روان تنی شناخته شده است و هم زمینه ساز بسیاری از انحراف های
دینی در انسان است ، دارای روشهای درمانی متعدد است؛ مانند درمان دارویی، مشاوره و درمان روانی و توصیه های دینی.
مشاوره و درمان روانی: در درمان غیردارویی، از الگوهای مختلف برای کاهش این اختلال بهره میگیرند که به برخی از آنها به طور اجمال اشاره میکنیم زیرا از این تکنیکها متناسب با نوع و شدت و ضعف بیماری استفاده میشود:
1- شناخت درمانی، در این روش طی جلسات مکرر و متعدد، بینش بیمار درباره تعارضهای درونی خود به کمک رواندرمانگر تغییر مییابد.
2- رفتار درمانی: روشهای متعدد و متنوعی است از کارشناس مربوطه بیمار را به کارها و فعالیتهایی جهت کاهش سطح اضطراب و در نتیجه فکر یا عمل وسواس او وا میدارد.
3- گاهی نیز روانشناس با ایجاد ارتباط با خانواده بیمار به کاهش ناهماهنگیهای احتمالی در خانواده و تصحیح ارتباطات خانوادگی آنها میپردازد.
روشهای کلی درمان:
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:8 عصر )
راهبردهای درمانی وسواس:
در ابتدای کار، باید علایم را برای بیمار توضیح داد. مصاحبه با بستگان آنها نیز اهمیت دارد، چرا که غالبا بیمار، اطرافیان را در رفتارهای وسواسی خود شریک می کند. اکثرا درمان دارویی (البته با تجویز پزشک) برای بیمار شروع می شود که بخصوص امروزه دارویی به نام «فلئوگزنین» مثمر ثمر است که البته به مقدار و مدت لازم باید مصرف شود. باید بیمار در مورد مصرف دارو، به خوبی توجیه شود چرا که گاه مقاومت در مقابل درمان دیده می شود. اما «روان درمانی» و بخصوص «رفتاردرمانی» نقش عمده ای در درمان این اختلال دارد. بر اساس الگوی رفتاری، درمان در صورتی مؤثر است که:
1ـ افکار وسواسی از ناراحتی همراه با آن جدا شوند.
2ـ به رفتارهای تشریفاتی که ترسهای وسواسی را به صورت منفی تقویت می کنند، خاتمه داده شود.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محسن ( یکشنبه 89/3/16 :: ساعت 8:8 عصر )