چگونه کتاب درسی را مطالعه کنیم ؟
تحلیل یادگیری یکی از موضوعات اساسی در روانشناسی است. در این نوشتار بدون هیچ توضیح نظری اضافه ، روشی بنام پس خبا ( پ س خ ب ا ) برای خواندن و مطالعه مطالب کتابهای درسی ارائه می گردد که به نظر می رسد شیوه موثری برای بهتر فهمیدن و بهتر حفظ کردن مفاهیم و اطلاعات کلیدی است. نام این روش (PQRST) برگرفته از نخستین حرف نام هریک از مراحل پنجگانه در مطالعه متون است:
پیشخوانی ( Preview )
سئوال کردن ( Question )
خواندن ( Reading )
به خود پس دادن ( Self - recitation )
آزمون ( Test )
دو مرحله اول و آخر ( پیشخوانی - آزمون ) ویژه هر فصل از کتاب هستند ، و سه مرحه میانی ( سئوال کردن - خواندن - به خود پس دادن ) اختصاص به هر بخش اصلی از هر فصل دارند.
1- مرحله پ ( پیشخوانی ):
نخست به مرور کلی فصل معینی از کتاب می پردازید تا با موضوعات کلی مورد بحث آشنا شوید . برای این منظور فهرست مطالب فصل را می خوانید . سپس مطالب فصل را مرور می کنید که طی آن ، عناوین بخشهای اصلی و فرعی فصل را مورد توجه قرار می دهید ، و تصاویر و نمودارها را از نظر می گذرانید. مهمترین نکته در مرحله پیشخوانی این است که پس از مرور مطالب فصل ، چکیده اولیه یا پایانی فصل را ( در صورت وجود ) با دقت مطالعه کنید و روی هر یک از نکاتی که در آن آمده تامل کنید . در این مرحله ممکن است ، سئوالهایی به ذهنتان خطور کند که پس از خواندن متن کامل فصل بتوانید به آنها پاسخ دهید. این مرحله ، تصویر کلی از مطالب فصل و سازمان بندی آن به دست می دهد.
2 - مرحله س ( سئوال کردن )
همانطور که قبلا گفته شد مراحل سئوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن ، ویژه هر بخش از هر فصل است. فصل های کتاب را یکی یکی در نظر بگیرید. هر سه مرحله سئوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن را در مورد هر بخش اعمال کنید و بعد ، به بعدی بپردازید. قبل از مطالعه مطالب هر بخش ، نخست عنوان آن بخش و عنوان های فرعی آن را بخوانید . سپس در حین خواندن مطالب هر بخش ، موضوعات مهم آن را به صورت یک یا چند سئوال در نظر بگیرید که بعدا باید به آنها پاسخ دهید. از خود بپرسید : مولف در این بخش چه مفاهیم مهمی را در نظر داشته است ؟ مقصود از مرحله سئوال کردن نیز همین است.
3 - مرحله خ ( خواندن )
در این مرحله ، مطالب هر بخش از فصل را برای آگاهی از معنی آن با دقت بخوانید و ضمن خواندن ، سعی کنید به سئوالهایی که در مرحله سئوال کردن مطرح شده بود ، پاسخ دهید . در باره مطالبی که می خوانید تامل کنید و بکوشید بین آن مطالب و اطلاعات قبلی خود ارتباط بر قرار کنید . می توانید زیر واژه ها یا عبارات کلیدی خط بکشید . اما میزان آن از 10 تا 15 درصد متن تجاوز نکند. اگر مقصود از خط کشیدن زیر مطالب ، مشخص کردن واژه ها یا عبارات کلیدی برای مرور بعدی باشد ، خط کشدین زیادی زیر مطالب ، مغایر با چنین هدفی است. تا وقتی تمام مطالب بخش معینی را نخوانده اید یا با همه مفاهیم کلیدی آشنا نشده اید و اهمیت نسبی آنها را ارزیابی نکرده اید ، یادداشت بر ندارید. در خاتمه خلاصه فصل را از زبان خودتان نوشته و اشکالات احتمالی را با مرور فصل بر طرف کنید.
4 - مرحله ب ( به خود پس دادن )
پس از خواندن هر بخش ، سعی کنید مفاهیم اصلی را به خاطر آورید و اطلاعات را از حفظ با خود بگوئید . مفاهیم را به زبان خود بازگو کنید و اطلاعات را ترجیحا با صدای بلند ( و اگر تنها نیستید ، زیر لب ) تکرار کنید . مطالبی را که به یاد می آورید با متن کتاب تطبیق دهید تا مطمئن شوید که آنها را کامل و درست حفظ کرده اید. به خود پس دادن مطلب کمک می کند که به کمبود اطلاعات خود پی ببرید و آن را در ذهن خود سازماندهی کنید. پس از آنکه بخشی از فصل را به این شیوه مطالعه کردید ، به بخش بعدی بپردازید و دوباره مراحل سئوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن را تکرار کنید.
5 - مرحله آ ( آزمون )
پس از خواندن مطالب فصل باید به آزمون و مرور مطالب بپردازید . با مراجعه به یادداشتهایتان ، ببینید چه مقدار از مفاهیم اصلی را به یاد دارید. سعی کنید بفهمید چه پیوندی بین مطالب مختلف وجود دارد و این مطالب چگونه در فصل ، سازمان بندی شده اند. در مرحله آزمون ممکن است مجبور شوید فصل را ورق بزنید تا صحت مفاهیم و مطالب کلیدی حفظ شده را وارسی کنید در این مرحله باید چکیده فصل را بخوانید و ضمن آن جزئیات مربوط به هر یک از نکات چکیده را در نظر آورید. مرحله آزمون را هرگز به شب امتحان موکول نکنید . نخستین مرور، مطالب فصل باید بلافاصله پس از خواندن انجام شود.
پژوهشها حاکی از آن است که روش پس خبا روش بسیار مفیدی است و مسلما کارآمدتر از روش روخوانی ساده مطالب است . در این روش مخصوصا به خود پس دادن مطالب نقش بسیار مهمی دارد. اختصاص بخش عمده زمان مطالعه به یاد آوری فعال مطالب بهتر از آن است که تمام وقت خود را صرف خواندن و بازخوانی مطلب کنید. بررسیها موید این نکته اند که خواندن چکیده فصل بیش از مطالعه سراسر فصل ، کارآمدی دارد. خواندن چکیده پیش از خواندن فصل ، چشم اندازی کلی از فصل فراهم می کند که خواننده را در سازماندهی مطالب در حین خواندن مطالب فصل یاری می دهد. حتی اگر نخواهید روش پس خبا را به طور کامل دنبال کنید بهتر است از فواید به خود پس دادن مطلب و نیز مطالعه چکیده فصل پیش از خواندن مطالب فصل ، غفلت نورزید.
این نکات را فراموش نکنید.
برای اینکه مطالبی در ذهن بماند باید سازمان بندی شود - با مطالب قبلی پیوند زده شود - تکرار شود ـ به خود پس داده شود - خلاصه بندی و یادداشت گردد. و مجددا یادآوری گردد
افزایش کارآیی مطالعه
20 نکته برای تمرکز حواس در هنگام مطالعه
تمرکز، در لغت به معنی تراکم، فشردگی مجموعه و چکیده و در اصطلاح، یعنی حفظ و نگه داری ، توجه و تمرکز حواس روی موضوعی معین بدون تمرکز، حواس یادگیری، مثمر ثمر نخواهد بود. همه ی افراد توانایی تمرکز دارند؛ چون تمرکز، امری نسبی است و کسی نمیتواند ادعا کند که کاملاً حواس پرت است و یا همیشه تمرکز حواس دارد. شاید شما تا به حال خیلی به حواس پرتی فکر کرده باشید و بارها از خود پرسیده باشید که چرا گاهی به هنگام مطالعه، حواس آدم پرت میشود؟ ما نمیدانیم که شما برای این سؤوال خود چه جوابی پیدا کردهاید؛ اما پاسخ صحیح این پرسش را به شما میگوییم :
« حواس پرتی ، چیزی نیست جز تمایل ذاتی ذهن به درگیری وفعالیت».
ذهن شما، همواره میخواهد درگیر و مشغول باشد؛ بنابراین، اگر از آن چه اکنون انجام می دهید ، در شما درگیری و مشغولیت ذهنی ایجاد کند، فکر شما دیگر احساس نمیکند که جای دیگر برود و در آن جا درگیر شود؛ اما اگر در انجام این کار ، درگیری ذهنی ایجاد نشود ، ذهن شما شتابان به جایی میرود تا خود را در آنجا مشغول کند و این، همان حواس پرتی است.
ایجاد تمرکز ، اکتسابی است
بیشتر افراد گمان میکنند که تمرکز ، یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ؛ در حالی که تمرکز، یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هرکس ، با هوش عادی خود، میتواند به آن دست یابد؛ پس گفتن این جمله که« من ذاتاً آدم حواس پرتی هستم» ،کاملاً غلط است و همین ذهنیت نادرست، باعث میشود تا انسان نتواند از تمرکزی عالی برخوردار شود.
منشأ حواس پرتی
حواس پرتی یا منشأ ذهنی و درونی دارد و یا منشأ بیرونی و محیطی.
حواس پرتی درونی و ذهنی، عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشههایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق و مطالعه و تمرکز حواس ایجاد میکنند. این موانع، شامل مواردی از قبیل درد، رنج، غم و غصه، نگرانی؛ گرسنگی و تشنگی، سردی و گرمی ، ترس ، خشم، شادی، سر دردو... میباشد.
حواس پرتی بیرونی و محیطی، به محیط پیرامون فرد و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد میشود ارتباط پیدا میکند؛ مانند نور شدید و ضعیف، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانهای صوتی و تصویری و نظایر اینها.
بیشتر حواس پرتی ها علل درونی دارند و به طبیعت فرد، ویژگی ها، حالات روحی و روانی و عادات فردی بستگی دارند. بی شک، حواس پرتی بیرونی، آسان تر از عوامل حواس پرتی درونی برطرف میشود. از این رو، می توان بدون توجه به عوامل محیطی، مانند سر و صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتی داخل سرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد؛ اما نمیتوان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید، نگرانی و ناراحتی فکر و اندیشه، با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد.
روش های تقویت تمرکز حواس
تمرکز حواس در هنگام مطالعه، کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است و کلید اساسی تمرکز حواس ، استفاده از روش هایی است که باعث تقویت و پرورش مهارت های لازم برای این کار است. بنابراین، بدون تمرکز حواس، ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد، ساعت ها وقت بگیرد؛ اما به خوبی فهمیده نشود و اثر مثبتی نداشته باشد. از این رو، کاربرد روش ها و فنونی که به خواننده کمک میکند تا به هنگام مطالعه، فعال باشد، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز هنگام مطالعه، افزایش میدهد. این روش ها عبارتند از:
1. طرح سؤوال
طرح سؤوال پیش از مطالعه ی دقیق ، فرد را وادار میکند تا به طور فعالانه و با تمرکز ، دقت کافی ، انگیزه و علاقه، به مطالعه بپردازد. طرح سؤوال هنگام مطالعه، یکی از روشهایی است که خواننده را فعال و به طور عمیق او را درگیر مطالعه میکند و سبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه میشود. فرد برای یافتن پاسخ سؤوالات خود، بایستی تمرکز حواس خود را حفظ کند؛ زیرا در هنگام مطالعه، نمیتوان بدون تمرکز، پاسخ سؤوالات را پیدا کرد. بعد از خواندن مطلب وبا طرح سؤوال ، توان میزان فراگیری خود را ارزش یابی کرده ، به نقاط قوت و ضعف خود پی میبرید. طرح سوال ، سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد میشود و موجب میشود تا خواننده درمطالعات بعدی، برای از بین بردن نقاط ضعف خود، با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه کند.
2. تند خوانی
تندخوانی، باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه، باعث یادگیری بهتر میشود. فکر و ذهن قادر است هزاران کلمه در دقیقه از خود عبور دهد؛ ولی اگر سرعت مطالعه ما پایین باشد ، ذهن ، وقت اضافی میآورد و ناچار به این شاخه و آن شاخه می پرد و در نتیجه، حواس پرتی ایجاد میشود. مطالعه سریع یا تندخوانی ، فرصت جولان به ذهن نمیدهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه میشود.
3. خواندن اجمالی
روش خواندن اجمالی، مبتنی بر یک نمونهگیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزییات . در این روش ، خواننده ، مطالب را سازمان بندی میکند و آن گاه هدف از مطالعه خود را مشخص کرده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین میزند و سپس از طریق سؤوال کردن، کنجکاوی، علاقه ، دقت و تمرکزحواس خود را افزایش میدهد .
4. جدیت در مطالعه
به محض نشستن پشت میز مطالعه، خواندن را با جدیت شروع کنید؛ زیرا اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید، تمرکز حواس زود به دست میآید. این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که « فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند، با برداشتن قدم اول، امکان پذیر است». شک و تردید، موجب حواس پرتی یا ایجاد تخیلات واهی میشود. اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند. تصمیم بگیرید و مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید. در این زمان، از مطالعه دست نکشید و به مطالعه ادامه دهید؛ اما زمان مطالعه را طولانی نکنید. بیهوده وسواس به خرج ندهید و بهانه تراشی نکنید. به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و میتوانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید. جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنید تا هنگام مطالعه، دچار حواس پرتی نشوید.
5. استفاده از راهنما به هنگام مطالعه
یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس، استفاده از یک راهنما، چون انگشت سبابه ، مدادو ... به هنگام مطالعه است. زیرا استفاده از یک راهنما هنگام مطالعه، باعث تمرکز حواس بهتر ، عادت به روان خواندن، جلوگیری از برگشت برای دوباره خواندن و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن میشود.
6. خط کشیدن زیر مطالب مهم
استفاده از این روش، یکی از شایعترین روش هایی است که اغلب دانشجویان از آن استفاده میکنند. هنگام مطالعه، با استفاده از یک مداد، مطالب مهم و اساسی را علامت گذاری کنید؛ زیرا برای مشخص نمودن مطالب مهم و اساسی،خط کشیدن زیر آنها لازم است.
7. داشتن علاقه به مطالعه
علاقه به مطالعه، یکی از شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس ، هنگام مطالعه است. وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند میشود، خود به خود بر آن تمرکز میکند؛ بیشتر دقت میکند و به راحتی مطالب را به حافظه میسپارد و بعد هم خیلی راحت آن را به خاطر میآورد. سعی کنید با ایجاد انگیزههای نیرومند و در نظر گرفتن هدفهایی که برایتان مهم و جالب توجه است، نسبت به مطالعه، شوق و علاقه پیدا کنید. موقعیت هایی را که نمیتوانید در آنها تمرکز حواس داشته باشید، تجزیه و تحلیل کنید؛ احساسات خود را مورد بررسی قرار دهید و بدانید که چه عواملی افکار شما را دگرگون میکند . افکار منفی و بیمارگونه را از خود دور کنید و هر موقعیت را تا حدی که میتوانید، به طور منطقی ، تعبیر و تفسیر کنید.
8. تعیین زمان و مکان مطالعه
یکی از راه های برقراری تمرکز حواس، این است که مطالعه در ساعتی از روز انجام گیرد که برای فرد مناسب تر است؛ اما تخمین مناسب ترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فرد بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه ، با خیال راحت و آسوده مطالعه کنند. اما برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند و به مطالعه بپردازند. با این توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه، باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه، برقراری تمرکز، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب میشود.
9. یاد بگیر که بگویی نه
زمانی که تصمیم گرفتید مطالعه کنید، اما دوستان یا هم اتاقی های شما درخواست میکنند که دور هم جمع شوید، هنر گفتن نه را در خود تقویت کنید . اگر این اراده در شما ضعیف است، میتوانید روی در اتاق مطالعه ی خود بنویسید: لطفاً « مزاحم نشوید». اگر موفق نشدید میتوانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد که شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود.
10. ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت
مطالعه ی عمیق و یاد گیری ثمر بخش، وقتی حاصل می شود که فرد، تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند؛ زیرا اعتماد به خود، مهارت و نیرو را افزایش داده، مغز را سالم تر میکند . وقتی میخواهید کاری انجام دهید، از گفتن کلماتی مانند نمیخواهم، نمی دانم و نمی توانم، بپرهیزید و جمله ی « این کار محال است» را از دفتر زندگی خود خط بزنید. ترس ، بدگمانی و بی ارادهگی را از خود دور کنید و هرگز به خود اجازه ندهید تا هیجانات افکار منفی، شما را در خود غرق سازد. و تمرکز حواس شما را مختل کند. اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته با خود تکرار کنید که قادر به انجام هر کاری هستید و بدین طریق ، تفکر مثبت را در خود پرورش دهید.
قوی بودن اعتماد به نفس ، احساس شعف و شادی را در شما به وجود میآورد و در حالت شادمانی ، از تمرکز حواس خوبی برخوردار میشوید؛ بهتر فکر میکنید؛ بهتر مطالعه میکنید و نتیجه، کارتان بهتر میشود. « مارگات کوربت» مینویسد:« انسان در بحر اندیشه های خوشایند، حافظهای بهتر پیدا میکند و ذهن در حالت آرامی قرار میگیرد و میل به یادگیری را در خود به وجود میآورد». از این رو ، خودپنداری مثبت ، مهم ترین کمک برای تمرکز و یادگیری است. اگر بتوانیم تصورات غلط و منفی را از خود دور و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، میتوانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم.
11. عدم هماهنگی اراده و تخیل خواننده، مانع تمرکز است
اگر تخیل خواننده با اراده اش هم سو نباشد، خواننده نمیتواند تمرکز حواس کافی و لازم داشته باشد. در روان شناسی ، ثابت شده است که در این تضاد، قدرت تخیل، قوی تر از قدرت اراده است . وقتی دانشجویی کتابی را باز میکند و به مطالعه ی آن اقدام میکند،پس از مدت کوتاهی، افکاری به ذهنش خطور میکند؛ مثلاً با دوستانش فوتبال بازی کند یا با هم به سینما بروند یا فلان فیلم را تماشا کند . این تخیلات ، باعث میشود تا خواننده ، تمرکز خویش را از دست بدهد و سرانجام ازخواندن کتاب منصرف شود. برای غلبه بر این مشکل، خواننده وقتی مایل به مطالعه درباره ی موضوعی خاص باشد، بهتر است خود را در حال و هوای مخصوص آن موضوع قرار دهد؛ مثلاً اگر کتاب شعری میخواند، خود را در حال و هوای شاعردر هنگام سرودن یا خواندن شعر قرار دهد و اگر کتاب پزشکی میخواند، خود را در حال و هوای پزشک در هنگام معالجه ی بیمار قرار دهد تا از این طریق، خیال و اراده را با هم هماهنگ کند. تا زمانی که آهنگ تخیل و اراده هماهنگ باشند تمرکز حواس حفظ میشود.
12. کاستن حواس پرتی های ناشی از شرایط بدنی
خواب نامنظم و فعالیت ها و عادات غذایی نادرست، می توانند از علایم و مشکلات مربوط به تمرکز باشند؛ به عنوان مثال، سنگینی معده و سیری بیش از حد، یکی از زمینه های عدم تمرکز به هنگام مطالعه است. شما باید از خوردن غذاهای پر حجم خودداری کنید؛ زیرا با سرازیر شدن خون به سمت دستگاه گوارش، از بنیه ی حسی و ذهنی شما کاسته میشود. هم چنین باید بدانید که صبحانه کافی و مقوی ، نقش مهمی در ایجاد و برقراری تمرکز حواس در طی روز خواهد داشت. در اولین غذای روز، همراه با کربوهیدرات ،پروتیین، نیز میل کنید؛ مثل تخم مرغ ، ماهی، پنیر یا خشکبار. سعی کنید به این ضربالمثل عمل کنید: « صبحانه مانند پادشاهان، ناهار را مانند شاهزادهها و شام را مانند فقرا صرف کنید».
13. یادداشت برداری هنگام مطالعه
یادداشت برداری ، نوعی تکرار درست است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطلب میشود. یادداشت برداری خوب، کاری جدی و فعال است که موجب اندیشیدن میشود. برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن، هماهنگی چشم و مغز (به منزله ی نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی) عاملی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت کرده، فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش میدهد.
14. برای تمرکز حواس، به دنبال سکوت مطلق نباشید
یکی از باورهای بسیار نادرست برخی از شما این است که برای تمرکز حواس، باید در سکوت مطلق باشید. واقعیت این است که هر چه محیطی ساکت تر باشد، برای تمرکز حواس بهتر است و ما محیطی را برای مطالعه انتخاب می کنیم که سر و صدای کمتری داشته باشد؛ اما به هیچ عنوان نباید در جست و جوی محیطی باشیم که سکوت مطلق بر آن حکمفرما باشد. بهترین مکان برای مطالعه ، جایی است که سر وصدا در آن از بقیه ی جاهای موجود کمتر باشد؛ مثلاً اکنون میخواهید مطالعه کنید و تنها مکانی که در اختیار دارید ، اتاقی است که در آن تلویزیون روشن است؛ مسلماً این محیط، ایدهآل نیست؛ اما شما در دورترین نقطه ی اتاق از تلویزیون و پشت به آن بنشینید و مطالعه کنید. در این حالت، شما از بهترین شرایط ممکن برای مطالعه استفاده کردهاید. مطالعه در جای کاملاً ساکت ، غلط است؛ زیرا اگر شما این گونه به محیط بسیار ساکت عادت کنید، شرطی میشوید و فقط در چنین مکان هایی میتوانید مطالعه کنید و آن وقت در محیط های دیگر، با کوچک ترین سر و صدایی ، تمرکز حواس شما به هم میریزد و ایجاد تمرکز دوباره برایتان بسیار مشکل است.
15. نظم مکانی، تمرکز حواس را تقویت میکند
اخیراً ژاپنی ها تحقیقات جالبی را روی یک گروه هزار نفری انجام داده اند. در این تحقیق، کودکان ده سالهای که از بهره ی هوشی، استعداد و توانایی ذهنی نسبتاً یکسانی برخوردار بودهاند، هر کدام در محیط متفاوتی از دیگران قرار گرفتند. محیط مطالعه ی نفر اول، بسیار در هم ریخته و شلوغ بود. اتاق نفر دوم ، آشفتگی نسبتاًکمتری داشت و اتاق نفر سوم نسبت به نفر دوم، کمی منظم تر و با وسایل کمتری بود وبه همین ترتیب تا نفر هزارم که اتاق بسیار منظم و مرتبی، با حداقل وسایل داشت؛ کتابهای یکسانی به همه دادند و به هریک ، فرصت مناسبی برای مطالعه در اتاق های مخصوص داده شد. بعد از پایان زمان تحقیق، نتیجه ی تحقیق این گونه بود: میزان مطالعه، بازدهی ، میزان به خاطرسپاری و تمرکز با میزان نظم و ترتیب اتاق ها ، نسبت مستقیم داشت؛ یعنی هر فردی که در اتاقی با اسباب و وسایل کمتر، مرتب تر و منظم تری قرار گرفته بود، بازدهی کمّی و کیفی بیشتری را در مطالعه ی خود نشان میداد. «شاکتی کوالن» در کتاب بازتاب های نور، مینویسد: « هر وضعیت درونی، انعکاسی بیرونی و محیطی دارد و هر وضعیت محیطی، بازتابی درونی»؛ یعنی وضعیت منظم پیرامون شما، به نظم فکری و درونی شما کمک میکند. بنابراین، قبل از مطالعه، دو سه دقیقه هم که شده، به مرتب کردن اتاق یا میز مطالعه ی خود بپردازید و این مسأله را جدی بگیرید.
16. بهرهبرداری از تکنیک « حالا این جا باش »
به احتمال زیاد، این فن ساده و فریبنده، بسیار مؤثر است؛ یعنی هر وقت متوجه میشوید که فکرتان از موضع منحرف شده، به خودتان بگویید حالا این جا باش و به آرامی توجهتان را به جایی که میخواهید، برگردانید؛ برای مثال، شما در کلاس درس هستید و توجهتان از سخنان استاد به تکالیفی که دارید یا به قرار ملاقاتتان معطوف میشود. در این هنگام، به خودتان چنین بگویید: « حالا این جا باش» و دوباره حواستان را متمرکز کنیدو تمرکزتان را به سخنان استاد برگردانید و تا جایی که ممکن است ، این حالت را حفظ کنید. اگر شما فردی طبیعی باشید، چه بسا این کار را صد بار در هفته انجام دهید؛ اما پس از مدتی، درخواهید یافت که هر روز نسبت به قبل، ، فاصله ی زمانی بین منحرف شدن افکارتان بیشتر میشود. بنابراین، صبور باشید و آن را حفظ کنید و ببینید که پیشرفت خواهید کرد.
17. تسلیم حواس پرتی های بیرونی نشوید
وقتی در اتاقی نشسته اید، اگر شخصی در را محکم و با سر و صدا بست، رویتان را به سمت او برنگردانید ؛ بلکه ذهنتان را به آن چیزی که مقابل شماست، متمرکز سازید. این کار را در موقعیت های متعدد، مانند موارد زیر تمرین کنید:
در کلاس های درس بگذارید افراد بیایندو بروند و سرفه کننده؛ بدون این که کوچک ترین نگاهی به آنها بکنید؛گویی آن جا نیستیدو بین خودتان و استاد، تونل برقرار کنید. وقتی با کسی در حال گفت و گو هستید، توجهتان را به اومعطوف کنید؛ به صورتش بنگرید و به گفتههایش توجه کنید و بقیه دنیا را از ذهنتان بیرون کنید.
18. یادداشت عوامل حواس پرتی
شما اگر حتی بهترین شیوه ی مطالعه را در پیش گرفته باشید . هیچ گاه عوامل حواس پرتیتان به صفر نمیرسد؛ زیرا ممکن است بعد از مدتی تمرین، حواس پرتی شما تا حد فوق العاده زیادی کم شده باشد؛ اما برخی از اوقات ، افکار دیگری غیر از موضوع مطالعه، به سراغ ذهن شما میآید و حواستان را پرت میکند. بهترین و مؤثرترین راه برای مقابله با این حواس پرتی باقی مانده، نوشتن آنها بر روی یک برگ کوچک کاغذ و اختصاص دادن زمانی برای فکر کردن درباره ی این مسایل است. اگرشما در اوج مطالعه، ناگهان به خاطر میآورید که امشب حتماً باید به دوست خود تلفن بزنید. از این لحظه به بعد، شما هر قدر هم که سعی کنید فکر خود را بر روی مطالعه متمرکز کنید، اندیشه ی تلفن کردن به دوستتان و این که « مبادا فراموش کنم»، ذهن شما را آشفته میکند و شما را آزار می دهد. در نتیجه، شما از همان لحظه ، تمرکز حواس خود را از دست میدهید؛ اما اگر به محض آن که این اندیشه به ذهن شما راه یافت، آن را بر روی کاغذی بنویسید، دیگر خیالتان راحت میشود و میتوانید به مطالعه ی متمرکز خود ادامه دهید. یادتان باشد که حواس پرتی را نیز مانند نکات مهم کتاب که فرا میگیرید و ثبت میکنید، باید جایی تخلیه کنید. اگر ننویسید و بگویید باشد برای بعد، توانایی ذهنی خود را کم کردهاید. هر چیزی را که در حین مطالعه به خاطرتان میآید و عامل مزاحم تلقی میشود، گوشهای یادداشت کنید و بار ذهنی مربوط به آن را تخلیه کنید.
19. کنترل صحبت با خود به هنگام مطالعه
خیلی ها نمیدانندکه ما به هنگام انجام تکالیف ، به شکل خاموش، با خودمان صحبت میکنیم. صحبت با خود، میتواند فعالیت ها و رفتارهایی را در ما برانگیزد و ما را مورد تشویق قرار دهد و به سر و سامان دادن آن چه بعد انجام میدهیم، کمک کند. ما از طریق صحبت با خود، بر جریان پیشرفت خود نظارت میکنیم؛ اما اگر همین گفت و گوی با خویش، بیش از اندازه ارزشیابانه یا انتقادی صورت گیرد، بر تمرکز، اثر منفی میگذارد. آیا تا به حال تجربه ی نگارش یک مقاله را داشتهاید که در همان سطر اول آن گیر کرده، ناکام شده باشید؟ در این کار، مقصر اصلی، یک ویراستار درونی بسیار سختگیر بوده است. مقایسه ی توانایی خود با توانایی دیگران و انتظارات غلط در مورد مدت و کیفیت تمرکزی که باید داشته باشید، میتواندمسؤول شکل گیری یک گفت و گوی منفی با خویش باشد. با کمی تمرین، شما میتوانید هر قضیه ی مختل کننده درونی را اداره کنید.
20. انتخاب زمان مناسب
پس از استراحت، به ویژه صبحگاهان ، بهترین حالت تمرکز و ساعات خستگی و کسالت، نامناسب ترین اوقات برای تمرکزند؛ البته هنگام صبح ، لازم است قدری ورزش کنید تا بدن، آمادگی لازم را به دست آورد.
برای مطالعه ی بیشتر، به کتابها و سایت های زیر مراجعه کنید:
1. دکتر عبدالله خادمی، مطالعه ی روشمند.
2. مجتبی حورایی ، مطالعه ی موفق با تمرکز.
3. www.irib.ir/amozesh
4. www.mashal.org .
سید مهدی موسوی زاده/ماهنامه فرهنگی اجتماعی دانشجویی پرسمان،آبان ماه 1385 ،شماره ی 50 ، صص 36 – 34
خواندن اجمالی
روشی برای کشف نکات و مطالب مهم یک کتاب در زمان کوتاه
فصل تابستان، فرصت بسیاری برای شما، به منظور خواندن کتاب های مورد علاقه تان می باشد؛ زیرا شاید در ایام تحصیل، مجال چندانی جهت مطالعه ی کتاب های متفرقه و مورد علاقه تان نداشته باشید؛ اما اکنون که فرصت مناسب و کافی برایتان پیش آمده، چگونه کتاب مورد نظر خود را برای مطالعه انتخاب میکنید؟ آیا هر کتابی که به دستتان رسید، بی درنگ از ابتدا تا انتها، آن را میخوانید یا این که مانند عدهای از دانشجویان که برای خود و وقت خود، ارزش قایلند، سعی میکنید ، در یک زمان کوتاه، یک آشنایی کلی با مطالب به دست آورید و آن گاه اگر مایل باشید، شروع به خواندن کنید؟ اگر جزء دسته ی اول هستید و نمی دانید چگونه می توان در زمانی کوتاه، یک آگاهی کلی از مطالب و سازمان کتاب کسب کرد، روشی را که تحت عنوان «خواندن اجمالی» در ذیل آمده است ، با دقت بخوانید:
فواید خواندن اجمالی
الف) کارآمدی بیشتر، از راه تخمین زدن اهمیت مطالب و طرح ریزی یک روش مناسب مطالعه.
ب) بودجه بندی واقعی تر از زمان، از طریق کشف حجم و دشواری مطالب.
ج) افزایش میزان درک مطلب و نگهداری آنها در حافظه، از راه کسب یک نظر اجمالی از تمام مطالب، پیش از خواندن جزییات.
د) افزایش میزان دقت و تمرکز حواس، از طریق برانگیختن میزان علاقه.
روش خواندن اجمالی
روش خواندن اجمالی،مبتنی بر یک نمونهگیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزییات است.در این روش، در جست و جوی نکات کلیدی درباره ی مواد، ساختمان مطالب، نظر و سبک مؤلف باشید. هم چنین برای افزایش میزان علاقه ی خود نسبت به مطالب، به طرح سوؤالاتی در مورد مطالب خواندنی بپردازید.
برای خواندن یک کتاب غیرداستانی با روش اجمالی، نمونهگیریهای زیر را انجام دهید :
عنوان؛ عنوان کتاب با عنوان کتاب های دیگر در این زمینه و با عنوان سایر کتاب های همین مؤلف، چه فرقی دارد؟
مؤلف؛مؤلف کیست؟ تجربیات و سابقه ی کار او چیست؟ آیا وی صلاحیت دارد تا درباره ی عنوانی که انتخاب کرده است، قلم بزند؟
تاریخ انتشار؛کتاب در چه تاریخی منتشر شده است؟ کهنه است یا تازه؟
مقدمه، پیش گفتار و معرفی؛ چرا مؤلف این کتاب را نوشته است؟ کتاب را برای چه کسانی نوشته است؟ آیا او در نوشتن کتاب، تعصب خاصی را دنبال کرده است؟
فهرست مطالب؛ سازمان مطالب کتاب چگونه است؟ آیا بعضی فصلهای کتاب، از فصل های دیگر ، مهمتر است؟ آیا مطالب و فصلهای کتاب، به دو سه بخش مهم تر، تقسیمبندی شده اند؟ اگر نه، آیا شما میتوانید این مطالب را به دو سه بخش عمده تقسیم کنید؟
ساختمان فصل ها؛آیا در داخل هر فصل، عنوانهای جداگانهای وجود دارند؟ در پایان هر فصل، خلاصه ی فصل و یا سوؤالات مربوط به فصل، یافت میشوند؟
صفحات وتصاویرانتخابی؛مؤلف چه سبکی را در کلمه به کار برده است؟ برای این منظور، از هر پنجاه تا صد صفحه ، یک یا دو صفحه را به طور تصادفی انتخاب کنید و آنها را از نظر بگذرانید. جمله ی اول چند پاراگراف را بخوانید و به تصاویر، نظری بیندازید.
خلاصهها و نتیجهگیریها؛ آیا کتاب، یک فصل نتیجه گیری دارد؟ آیا فصل ها، دارای خلاصه یا نتیجهگیری هستند؟ اگر کتاب یک فصل نتیجه گیری دارد، ابتدا آن را بخوانید به احتمال زیاد، این فصل، محتوای کتاب را با دقت بیشتری معرفی میکند.
پیوستها، فهرست اصطلاحات، مأخذ و مراجع؛ کتاب، شامل کدام یک از اینهاست؟ کدام یک از اینها، به آشنایی بیشتر شما نسبت به کتاب کمک می کند؟
برای خواندن یک فصل با روش اجمالی، نمونهگیریهای زیر را انجام دهید :
عنوان؛عنوان فصل، چه رابطهای با فصل های قبلی و بعدی دارد؟
خلاصه ی فصل و پاراگرافهای مقدمه؛آیا اینها، مفاهیم اساسی را دربر میگیرند؟
خلاصه فصل؛معمولاً محتوای فصل را با دقت بیشتری معرفی میکند؛ ابتدا آن را بخوانید.
عنوانهای کوچک، جملات موضوعی ، حروف کج و حروف زشت؛میتوان از اینها، مطالب کلی و اساسی فصل را بیرون کشید.
شکلها، نقشه ها، جدول ها ؛آیا اینها، به روشن ساختن مطالب اصلی، نکات مهم و جزییات، کمک میکنند؟
توجهات لازم ، هنگام خواندن یک کتاب داستانی با روش اجمالی
1. در خواندن یک نوشته ی ادبی یا یک اثر هنری به طور اجمالی، دو محدودیت زیر وجود دارد.
الف) چون خواندن پایان نوشتههای ادبی و آثار هنری، اغلب درک خواننده را از مطالب کم و کند و لطف آن را از بین می برد، لازم است در این گونه آثار، تنها به نمونهگیری از قسمت های اول اثر بپردازید .
ب) با خواندن اجمالی یک اثر هنری یایک نوشته ی ادبی، نمی توان به مفهوم اصلی آن دست یافت.
2. برای کسب اطلاع در مورد اثر، در صورت موجود بودن، اطلاعات پشت جلد کتاب را بخوانید.
3. می توانید با بررسی سریع چند صفحه یا چند فصل اول کتاب، خود را با مطالب کتاب آشنا سازید و نسبت به آن، بیشتر علاقهمند شوید. هم چنین سعی کنید تا نویسنده ی کتاب را بیشتر بشناسید و درباره ی عصری که نویسنده این اثر را نوشته، اطلاعاتی به دست آورید.
4. پس از مطالعه ی فصل اول، صفحه ی اول را دوباره بخوانید. جملات و پاراگرافهای نخستین، درباره ی جهت گیری، منظور و مفهوم نویسنده، چه اطلاعاتی به دست میدهند؟ فصل اول کتاب، معمولاً در برگیرنده ی مضمونهای اصلی کتاب است.
5. بعد از این که از خواندن اثر فارغ شدید، میتوانید فصل نخست را بار دیگر بخوانید تا یک نظر در مورد اثر کسب کنید. به این کار، بررسی مجدد می گویند.
فنون تشکیل دهنده ی روش خواندن اجمالی
1. سازمان بندی ابتدایی
پیش از مطالعه ی کتاب به طور کامل، به کشف قسمت های اصلی کتاب که بر اساس آن، مطالب کتاب سازمان یافتهاند و هم چنین به کشف اندیشههای مهم کتاب بپردازید. این کار، مستلزم اندیشیدن یا بر روی کاغذ آوردن یک جمله ی کامل درباره ی عنوان و مقدمه و خلاصه ی هر فصل کتاب است؛ به صورتی که این جمله، مبیّن مغهوم اصلی آن فصل باشد.
2. تعیین هدف مطالعه
معین کنید که هدف شما از مطالعه ی کتاب چیست و با چه دقتی میخواهید آن را بخوانید. آیا برای کسب یک برداشت کلی، کتاب را میخوانید یا به دنبال جزییات هم هستید؟ برای امتحان مطالعه میکنید یا برای رفع نیازهای شغلی یا برای سرگرمی؟
با مشخص کردن هدف مطالعه ی خود، بهتر می توانید روش مناسب مطالعه را برای رسیدن به آن هدف انتخاب کنید. اگر برای کسب اطلاعات کامل و جامع، کتاب را میخوانید، سرعت شما باید کمتر از موقعی باشد که به دنبال کسب یک دید کلی از کتاب هستید یابرای سرگرمی آن را مطالعه می کنید. اگر منظورتان یک آشنایی سطحی با کتاب است، استفاده از روش خواندن اجمالی، مناسبترین روش ست.
3. برآورد دشواری مطلب و زمان مطالعه
مقدار زمانی را که برای مطالعه ی کتاب در اختیار دارید و میزان دشواری کتاب را تخمین بزنید. اگر در نظر دارید که از خواندن اجمالی پا فراتر نهید،در بودجه بندی زمان خود دقت کنید. یک تخمین واقع بینانه از زمانی که در اختیار دارید. با توجه به هدف شما از مطالعه ی کتاب و میزان دشواری مطالب، شما را در طرح یک برنامه ی مناسب و کنترل صحیح روش مطالعه، کمک میکند.
4. طرح سوؤال
حال که درباره ی کتاب یا یک فصل، اطلاعاتی به دست آوردید، معین کنید که چه اطلاعاتی کم دارید. آیا باید به مطالعه ادامه دهید؟ اگر جواب این سوؤال مثبت است، انتظار دارید از یک خواندن عمیق، چه چیزی عایدتان شود؟ چگونه مؤلف از مقدمه، به نتیجه رسیده است؟ مراحل اساسی کتاب، چه هستند؟ آیا این مراحل، به طور منطقی به هم مربوط میباشند و هدف مؤلف چیست؟ آیا مطالب کتاب، با آن چه که شما قبلاً درباره ی موضوع میدانستید، موافقت یا مغایرت دارد؟
سوؤالات شما درباره ی کتاب، منیتوانند کلی یا کاملاً مشخص باشند. طرح این گونه سوؤالات، از طریق ایجاد کنجکاوی، تمرکز حواس و دقت شما را افزایش میدهد. رضایت حاصل از پاسخ گویی به سوؤالات، مدت نگه داری مطالب را در حافظه، طولانی می کند. طرح سوؤال، به هنگام مطالعه ی یک کتاب، خواننده ی منفعل را به یک خواننده فعال مبدل می سازد. از طریق طرح سوؤالات، یک گفت و شنود بین شما و مؤلف کتاب، برقرار می شود که کسب لذت شما را از مطالعه ی کتاب افزایش می دهد. سوؤالات ، اغلب به هنگام مطالعه یا پس از پایان مطالعه، به ذهن میرسند؛ ولی شما سعی کنید سوؤالات خود را پیش از مطالعه و به هنگام خواندن اجمالی کتاب ، شروع کنید.
منبع:
1. دکتر علی اکبر سیف، روش های یادگیری و مطالعه. نشر دوران.
2. ماهانامه ی فرهنگی اجتماعی دانشجویی پُرسمان،تیرماه 1385،شماره ی 46،صص 28 و 27.
خواندن اجمالی
روشی برای کشف نکات و مطالب مهم یک کتاب در زمان کوتاه
فصل تابستان، فرصت بسیاری برای شما، به منظور خواندن کتاب های مورد علاقه تان می باشد؛ زیرا شاید در ایام تحصیل، مجال چندانی جهت مطالعه ی کتاب های متفرقه و مورد علاقه تان نداشته باشید؛ اما اکنون که فرصت مناسب و کافی برایتان پیش آمده، چگونه کتاب مورد نظر خود را برای مطالعه انتخاب میکنید؟ آیا هر کتابی که به دستتان رسید، بی درنگ از ابتدا تا انتها، آن را میخوانید یا این که مانند عدهای از دانشجویان که برای خود و وقت خود، ارزش قایلند، سعی میکنید ، در یک زمان کوتاه، یک آشنایی کلی با مطالب به دست آورید و آن گاه اگر مایل باشید، شروع به خواندن کنید؟ اگر جزء دسته ی اول هستید و نمی دانید چگونه می توان در زمانی کوتاه، یک آگاهی کلی از مطالب و سازمان کتاب کسب کرد، روشی را که تحت عنوان «خواندن اجمالی» در ذیل آمده است ، با دقت بخوانید:
فواید خواندن اجمالی
الف) کارآمدی بیشتر، از راه تخمین زدن اهمیت مطالب و طرح ریزی یک روش مناسب مطالعه.
ب) بودجه بندی واقعی تر از زمان، از طریق کشف حجم و دشواری مطالب.
ج) افزایش میزان درک مطلب و نگهداری آنها در حافظه، از راه کسب یک نظر اجمالی از تمام مطالب، پیش از خواندن جزییات.
د) افزایش میزان دقت و تمرکز حواس، از طریق برانگیختن میزان علاقه.
روش خواندن اجمالی
روش خواندن اجمالی،مبتنی بر یک نمونهگیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزییات است.در این روش، در جست و جوی نکات کلیدی درباره ی مواد، ساختمان مطالب، نظر و سبک مؤلف باشید. هم چنین برای افزایش میزان علاقه ی خود نسبت به مطالب، به طرح سوؤالاتی در مورد مطالب خواندنی بپردازید.
برای خواندن یک کتاب غیرداستانی با روش اجمالی، نمونهگیریهای زیر را انجام دهید :
عنوان؛ عنوان کتاب با عنوان کتاب های دیگر در این زمینه و با عنوان سایر کتاب های همین مؤلف، چه فرقی دارد؟
مؤلف؛مؤلف کیست؟ تجربیات و سابقه ی کار او چیست؟ آیا وی صلاحیت دارد تا درباره ی عنوانی که انتخاب کرده است، قلم بزند؟
تاریخ انتشار؛کتاب در چه تاریخی منتشر شده است؟ کهنه است یا تازه؟
مقدمه، پیش گفتار و معرفی؛ چرا مؤلف این کتاب را نوشته است؟ کتاب را برای چه کسانی نوشته است؟ آیا او در نوشتن کتاب، تعصب خاصی را دنبال کرده است؟
فهرست مطالب؛ سازمان مطالب کتاب چگونه است؟ آیا بعضی فصلهای کتاب، از فصل های دیگر ، مهمتر است؟ آیا مطالب و فصلهای کتاب، به دو سه بخش مهم تر، تقسیمبندی شده اند؟ اگر نه، آیا شما میتوانید این مطالب را به دو سه بخش عمده تقسیم کنید؟
ساختمان فصل ها؛آیا در داخل هر فصل، عنوانهای جداگانهای وجود دارند؟ در پایان هر فصل، خلاصه ی فصل و یا سوؤالات مربوط به فصل، یافت میشوند؟
صفحات وتصاویرانتخابی؛مؤلف چه سبکی را در کلمه به کار برده است؟ برای این منظور، از هر پنجاه تا صد صفحه ، یک یا دو صفحه را به طور تصادفی انتخاب کنید و آنها را از نظر بگذرانید. جمله ی اول چند پاراگراف را بخوانید و به تصاویر، نظری بیندازید.
خلاصهها و نتیجهگیریها؛ آیا کتاب، یک فصل نتیجه گیری دارد؟ آیا فصل ها، دارای خلاصه یا نتیجهگیری هستند؟ اگر کتاب یک فصل نتیجه گیری دارد، ابتدا آن را بخوانید به احتمال زیاد، این فصل، محتوای کتاب را با دقت بیشتری معرفی میکند.
پیوستها، فهرست اصطلاحات، مأخذ و مراجع؛ کتاب، شامل کدام یک از اینهاست؟ کدام یک از اینها، به آشنایی بیشتر شما نسبت به کتاب کمک می کند؟
برای خواندن یک فصل با روش اجمالی، نمونهگیریهای زیر را انجام دهید :
عنوان؛عنوان فصل، چه رابطهای با فصل های قبلی و بعدی دارد؟
خلاصه ی فصل و پاراگرافهای مقدمه؛آیا اینها، مفاهیم اساسی را دربر میگیرند؟
خلاصه فصل؛معمولاً محتوای فصل را با دقت بیشتری معرفی میکند؛ ابتدا آن را بخوانید.
عنوانهای کوچک، جملات موضوعی ، حروف کج و حروف زشت؛میتوان از اینها، مطالب کلی و اساسی فصل را بیرون کشید.
شکلها، نقشه ها، جدول ها ؛آیا اینها، به روشن ساختن مطالب اصلی، نکات مهم و جزییات، کمک میکنند؟
توجهات لازم ، هنگام خواندن یک کتاب داستانی با روش اجمالی
1. در خواندن یک نوشته ی ادبی یا یک اثر هنری به طور اجمالی، دو محدودیت زیر وجود دارد.
الف) چون خواندن پایان نوشتههای ادبی و آثار هنری، اغلب درک خواننده را از مطالب کم و کند و لطف آن را از بین می برد، لازم است در این گونه آثار، تنها به نمونهگیری از قسمت های اول اثر بپردازید .
ب) با خواندن اجمالی یک اثر هنری یایک نوشته ی ادبی، نمی توان به مفهوم اصلی آن دست یافت.
2. برای کسب اطلاع در مورد اثر، در صورت موجود بودن، اطلاعات پشت جلد کتاب را بخوانید.
3. می توانید با بررسی سریع چند صفحه یا چند فصل اول کتاب، خود را با مطالب کتاب آشنا سازید و نسبت به آن، بیشتر علاقهمند شوید. هم چنین سعی کنید تا نویسنده ی کتاب را بیشتر بشناسید و درباره ی عصری که نویسنده این اثر را نوشته، اطلاعاتی به دست آورید.
4. پس از مطالعه ی فصل اول، صفحه ی اول را دوباره بخوانید. جملات و پاراگرافهای نخستین، درباره ی جهت گیری، منظور و مفهوم نویسنده، چه اطلاعاتی به دست میدهند؟ فصل اول کتاب، معمولاً در برگیرنده ی مضمونهای اصلی کتاب است.
5. بعد از این که از خواندن اثر فارغ شدید، میتوانید فصل نخست را بار دیگر بخوانید تا یک نظر در مورد اثر کسب کنید. به این کار، بررسی مجدد می گویند.
فنون تشکیل دهنده ی روش خواندن اجمالی
1. سازمان بندی ابتدایی
پیش از مطالعه ی کتاب به طور کامل، به کشف قسمت های اصلی کتاب که بر اساس آن، مطالب کتاب سازمان یافتهاند و هم چنین به کشف اندیشههای مهم کتاب بپردازید. این کار، مستلزم اندیشیدن یا بر روی کاغذ آوردن یک جمله ی کامل درباره ی عنوان و مقدمه و خلاصه ی هر فصل کتاب است؛ به صورتی که این جمله، مبیّن مغهوم اصلی آن فصل باشد.
2. تعیین هدف مطالعه
معین کنید که هدف شما از مطالعه ی کتاب چیست و با چه دقتی میخواهید آن را بخوانید. آیا برای کسب یک برداشت کلی، کتاب را میخوانید یا به دنبال جزییات هم هستید؟ برای امتحان مطالعه میکنید یا برای رفع نیازهای شغلی یا برای سرگرمی؟
با مشخص کردن هدف مطالعه ی خود، بهتر می توانید روش مناسب مطالعه را برای رسیدن به آن هدف انتخاب کنید. اگر برای کسب اطلاعات کامل و جامع، کتاب را میخوانید، سرعت شما باید کمتر از موقعی باشد که به دنبال کسب یک دید کلی از کتاب هستید یابرای سرگرمی آن را مطالعه می کنید. اگر منظورتان یک آشنایی سطحی با کتاب است، استفاده از روش خواندن اجمالی، مناسبترین روش ست.
3. برآورد دشواری مطلب و زمان مطالعه
مقدار زمانی را که برای مطالعه ی کتاب در اختیار دارید و میزان دشواری کتاب را تخمین بزنید. اگر در نظر دارید که از خواندن اجمالی پا فراتر نهید،در بودجه بندی زمان خود دقت کنید. یک تخمین واقع بینانه از زمانی که در اختیار دارید. با توجه به هدف شما از مطالعه ی کتاب و میزان دشواری مطالب، شما را در طرح یک برنامه ی مناسب و کنترل صحیح روش مطالعه، کمک میکند.
4. طرح سوؤال
حال که درباره ی کتاب یا یک فصل، اطلاعاتی به دست آوردید، معین کنید که چه اطلاعاتی کم دارید. آیا باید به مطالعه ادامه دهید؟ اگر جواب این سوؤال مثبت است، انتظار دارید از یک خواندن عمیق، چه چیزی عایدتان شود؟ چگونه مؤلف از مقدمه، به نتیجه رسیده است؟ مراحل اساسی کتاب، چه هستند؟ آیا این مراحل، به طور منطقی به هم مربوط میباشند و هدف مؤلف چیست؟ آیا مطالب کتاب، با آن چه که شما قبلاً درباره ی موضوع میدانستید، موافقت یا مغایرت دارد؟
سوؤالات شما درباره ی کتاب، منیتوانند کلی یا کاملاً مشخص باشند. طرح این گونه سوؤالات، از طریق ایجاد کنجکاوی، تمرکز حواس و دقت شما را افزایش میدهد. رضایت حاصل از پاسخ گویی به سوؤالات، مدت نگه داری مطالب را در حافظه، طولانی می کند. طرح سوؤال، به هنگام مطالعه ی یک کتاب، خواننده ی منفعل را به یک خواننده فعال مبدل می سازد. از طریق طرح سوؤالات، یک گفت و شنود بین شما و مؤلف کتاب، برقرار می شود که کسب لذت شما را از مطالعه ی کتاب افزایش می دهد. سوؤالات ، اغلب به هنگام مطالعه یا پس از پایان مطالعه، به ذهن میرسند؛ ولی شما سعی کنید سوؤالات خود را پیش از مطالعه و به هنگام خواندن اجمالی کتاب ، شروع کنید.
منبع:
1. دکتر علی اکبر سیف، روش های یادگیری و مطالعه. نشر دوران.
2. ماهانامه ی فرهنگی اجتماعی دانشجویی پُرسمان،تیرماه 1385،شماره ی 46،صص 28 و 27.
تمرکز فکر در حین مطالعه
ازعوامل مهم مفیدتر ساختن مطالعه ،" تمرکز فکر " در هنگام خواندن کتاب یا حضور در جلسه درس است . برای ایجاد این عنصر مهم ، باید عواملی را که باعث عدم تمرکز فکر و حواس پرتی میشود شناسایی کرد و به رفع آنها پرداخت.
در یک نگاه کلی میتوان گفت:عوامل عدم تمرکز ، بر دو قسم است:
1-دورنی
2-بیرونی
-عوامل درونی آنهایی هستند که در داخل فکر و دل و حالات خود مطالعه کننده است.مانند غم ، غصه ، فکر ، تشویش و اضطراب و نگرانی ، بیخبری از بستگان ،کثرت مشاغل و کارهای به هم ریختهای که باید انجام دهد، عشقها و محبتهایی که دل را بیقرار میکند، بخصوص در سنین جوانی و...
برای برطرف کردن هر یک از آنها میتوان کار خاصی انجام داد تا فکر آزاد شده و مطالعه مثمرثمر گردد. و چنانچه به هیچ عنوان نتوان بر آن عوامل غلبه کرد ، باید مطالعه را قطع کرد تا آمادگی فکری لازم پیدا شود.
عوامل بیرونی آنهایی هستند به محیط پیرامون و بیرون از خود انسان مربوط میشود.مانند رفت و آمد ، روشن بودن رادیو یا تلویزیون ،وجود هرنوع صدای مزاحم و حتی گرسنگی و تشنگی و ...
برای غلبه بر این عوامل میتوان نکات زیر را رعایت کرد:
- مطالعه در محیط آرام و بیمزاحمت
-خاموش ساختن صداهای اطراف در صورت امکان
-خواندن کتاب با صدای بلند ، که انسان خودش بشنود.
-یادداشت برداری از مطالب
-خلاصه نویسی
-برخورد سوالی با کتاب و مباحث آن
-زنده نگهداشتن انگیزه و هدف مطالعه در طول کار
-جدی گرفتن مطالعه و بها دادن به آن
- علامت گذاری در حاشیه صفحه یا زیر قسمتهای مهمتر و ...
البته روشها و راهکارها برای ایجاد تمرکز ، مقابله با عوامل عدم تمرکز و داشتن مطالعه مفید برای افراد مختلف متفاوت است. و هرکسی باید از بین روشهای موجود ، بهترین و کارآمدترین روش را برای خود برگزیند
بازگو کردن مطالب
از شاه کلیدهای دیگر مفیدتر ساختن مطالعه، بازگو کردن مطالب مطالعه شده است.
بازگو کردن مطالب ، چه برای دیگران ، چه برای مخاطب های فرضی ، و چه برای خود ، نقش مهمی در یادگیری مطالب و تثبیت آنها در ذهن ( برای مدت طولانیتر ) دارد.
تمرکز فکر در حین مطالعه
ازعوامل مهم مفیدتر ساختن مطالعه ،" تمرکز فکر " در هنگام خواندن کتاب یا حضور در جلسه درس است . برای ایجاد این عنصر مهم ، باید عواملی را که باعث عدم تمرکز فکر و حواس پرتی میشود شناسایی کرد و به رفع آنها پرداخت.
در یک نگاه کلی میتوان گفت:عوامل عدم تمرکز ، بر دو قسم است:
1-دورنی
2-بیرونی
-عوامل درونی آنهایی هستند که در داخل فکر و دل و حالات خود مطالعه کننده است.مانند غم ، غصه ، فکر ، تشویش و اضطراب و نگرانی ، بیخبری از بستگان ،کثرت مشاغل و کارهای به هم ریختهای که باید انجام دهد، عشقها و محبتهایی که دل را بیقرار میکند، بخصوص در سنین جوانی و...
برای برطرف کردن هر یک از آنها میتوان کار خاصی انجام داد تا فکر آزاد شده و مطالعه مثمرثمر گردد. و چنانچه به هیچ عنوان نتوان بر آن عوامل غلبه کرد ، باید مطالعه را قطع کرد تا آمادگی فکری لازم پیدا شود.
عوامل بیرونی آنهایی هستند به محیط پیرامون و بیرون از خود انسان مربوط میشود.مانند رفت و آمد ، روشن بودن رادیو یا تلویزیون ،وجود هرنوع صدای مزاحم و حتی گرسنگی و تشنگی و ...
برای غلبه بر این عوامل میتوان نکات زیر را رعایت کرد:
- مطالعه در محیط آرام و بیمزاحمت
-خاموش ساختن صداهای اطراف در صورت امکان
-خواندن کتاب با صدای بلند ، که انسان خودش بشنود.
-یادداشت برداری از مطالب
-خلاصه نویسی
-برخورد سوالی با کتاب و مباحث آن
-زنده نگهداشتن انگیزه و هدف مطالعه در طول کار
-جدی گرفتن مطالعه و بها دادن به آن
- علامت گذاری در حاشیه صفحه یا زیر قسمتهای مهمتر و ...
البته روشها و راهکارها برای ایجاد تمرکز ، مقابله با عوامل عدم تمرکز و داشتن مطالعه مفید برای افراد مختلف متفاوت است. و هرکسی باید از بین روشهای موجود ، بهترین و کارآمدترین روش را برای خود برگزیند
بازگو کردن مطالب
از شاه کلیدهای دیگر مفیدتر ساختن مطالعه، بازگو کردن مطالب مطالعه شده است.
بازگو کردن مطالب ، چه برای دیگران ، چه برای مخاطب های فرضی ، و چه برای خود ، نقش مهمی در یادگیری مطالب و تثبیت آنها در ذهن ( برای مدت طولانیتر ) دارد.
غلبه بر مشکلات به یاد آوردن
خیلی زیاد اتفاق می افتد که به هنگام مطالعه مطالب را یاد می گیریم ولی به سرعت مطالب یاد گرفته شده را فراموش می کنیم . این مشکل می تواند از موانع مربوط به حواسپرتی و درک و نگهداری در حافظه ناشی شود . برای رفع این مشکل باید پیشنهادهای ارائه شده در مباحث مربوط به غلبه بر موانع درک و نگهداری در حافظه و غلبه بر موانع حواسپرتی را بعد از هر مطالعه با صرف یکی دو دقیقه ، تز اصلی و نکات اصلی مطلب را به طور ذهنی مرورکنید . بعد یک خلاصه از آنچه را که خوانده اید تهیه کنید . بعد از نوشتن این خلاصه ، به مطلب برگردید و ببینید که چیز مهمی را از قلم نینداخته باشید . همچنین ساختمان خلاصه ای را که تهیه کرده اید مورد بررسی قرار دهید . این خلاصه تهیه شده باید واضح ، کامل و دقیق باشد .
http://daneshnameh.roshd.ir/