ایمنی روانی در مدارس منطقه... توجه به رنگ درب و دیوار کلاس و مدرسه
به گفته یکی از معلمان منطقه دانش آموزی که از ایمنی روانی برخوردار است از مهارت های گوناگونی که در مدرسه کسب کرده با اعتماد به نفس کامل و به موقع استفاده می کند و می تواند در مواقع حساس درست تصمیم بگیرد.
سلامت جسمانی + سلامت روانی = انسان سالم
میزان آشنایی معلمان دوره های آموزشی با ویژگی های عاطفی و روانی دانش آموزان در سنین مختلف یکی از عواملی است که می تواند تأمین کننده ایمنی روانی دانش آموزان باشد. بهداشت روانی دانش آموز اگر نگوییم بیشتر از سلامت جسمانی او حایز اهمیت است، لااقل به همان اندازه مهم و قابل توجه است.
در علم روانشناسی، بهداشت روانی به قابلیت برقراری ارتباط هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب گفته می شود. کودکی که از ایمنی روانی برخوردار است توانایی احترام به خود را داراست و می تواند توانایی هایش را در حد واقعی و همان طور که هست قلمداد کند، در مدرسه ارتباط خوبی با همکلاسی هایش برقرار کند و دوستی و احترام دیگران را جلب کند. این کودک در آینده نیز قادر خواهد بود نیازهای زندگی شخصی اش را تأمین کند و از اعتماد به نفس خوب و روحیه ای شاد برخوردار باشد.
نسرین عسگری موحد یکی از معلمان باسابقه محله مان که 35 سال تجربه در کارنامه اش ثبت شده، درباره لزوم ایمنی روانی برای دانش آموزان می گوید: «بیشترین عاملی که باعث به وجود آمدن افت تحصیلی در دانش آموزان می شود وجود نداشتن ایمنی روانی برای فرزندانمان در خانه یا مدرسه است. دانش آموزی که از ایمنی روانی برخوردار است از مهارت های گوناگونی که در مدرسه کسب می کند با اعتماد به نفس کامل و به موقع استفاده می کند و می تواند در مواقع حساس درست تصمیم بگیرد.»
مدرسه خوش رنگ
در مدارس منطقه مان که تا به حال برای تهیه گزارش به آنها سر زده ایم، تنها چند مدرسه انگشت شمار برای رنگ آمیزی کلاس ها و راهروها از روانشناسی رنگ استفاده کرده بودند و دیگر مدارس روش های سنتی و رنگ های معمول را به کار برده بودند، در حالی که طراحی محیط از نظر نور و رنگ یکی از عوامل بوجود آورنده ایمنی روانی در مدارس است، زیرا نور و رنگ واکنش های انسان را تحت تأثیر قرار می دهد و واکنش های مثبت و منفی به دنبال خواهند داشت.
یکی از وظایف آموزش و پرورش بانشاط کردن محیط های آموزشی و استفاده از رنگ آمیزی مناسب در مدارس است، چرا که فضای شاد و ایمن در مدارس علاوه بر آنکه به دانش آموزان شادمانی می دهد، از افسردگی معلمان هم جلوگیری و انگیزه آنها را برای کار و فعالیت مستمر بیشتر می کند.
هر رنگی طول موج ویژه ای دارد و باعث می شود احساسی خاص در فرد بوجود آید. مثلاًقرمز با طول موج بالا در فرد ایجاد هیجان می کند و بنفش فرد را به آرامش فرا می خواند. پس بهتر است که مدارس، رنگی میان این دو را برای رنگ آمیزی دیوارها به کار برند، اگر چه نباید از یک رنگ برای تمام قسمت های محیط آموزشی استفاده شود و باید با توجه به کاربرد فضا، رنگ مناسبی برگزید.
علاوه بر رنگ، نور نیز در تقویت روحیه دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کند. برای مثال، تحقیقات نشان داده پسر بچه های بی قرار و خستگی ناپذیر باید در محل های نورپردازی شده با نور ملایم قرار گیرند و برای کودکان بی توجه و مسئولیت ناپذیر باید از رنگ معکوس استفاده کرد.
مدارس رنگارنگ
تحقیقات بسیاری درباره تأثیر رنگ در روحیات دانش آموزان سنین مختلف انجام شده است و نتایج جالب و کاربردی نیز به دست آمده است. دکتر حاج حسنی نژاد، یکی از محققانی که در زمینه رنگ در محیط های آموزشی کار کرده است، پیشنهاد می کند مدارس ابتدایی کلاس هایی داشته باشند با سقف سفید و دیوارهایی به دور از شفافیت که با رنگ هایی از قبیل آبی، زرد یا قرمز رنگ آمیزی شده باشند. این رنگ ها می توانند بصورت همراه به کار بروند، ولی استفاده از رنگ آبی کمرنگ که حالت سردی را القا می کند، در این مقطع توصیه نمی شود.
مدارس راهنمایی می توانند از نارنجی برای رنگ آمیزی بخشی از مدرسه خود استفاده کنند، چرا که نارنجی نشانه گرمی و محبت اجتماعی است و از دانش آموز رفع خستگی می کند. استفاده از رنگ های ارغوانی، آبی و سبز هم در این مقطع مناسب است و حتی می توان در محیط آموزشی دختران بیشتر از رنگ زرد استفاده کرد.
دبیرستان ها هم می توانند برای رنگ آمیزی محیطشان از رنگ های زرد، سبز یا بنفش استفاده کنند، زیرا رنگ زرد القا کننده استقلال، بلوغ، هویت، تفکر، انتخاب شغل و اهداف زندگی در دانش آموزان دبیرستانی است.
مدارس می توانند برای رنگ آمیزی کتابخانه هایشان از رنگ زرد کمرنگ استفاده کنند، چرا که زرد کمرنگ یا سبز روشن باعث ایجاد آرامش و تمرکز در افراد می شود. کتابخانه مرکز پیش دانشگاهی پیام منطقه 3 نیز دیوارهایی با رنگ مناسب دارد.
طبق تحقیقات یک مؤسسه روانشناسی خارج از کشور روی ده هزار کودک به این نتیجه دست پیدا کرده اند که کودکان نه تا ده سال به رنگ های خاکستری تیره، سیاه، سبز روشن و آبی علاقه ای ندارند و رنگ های قرمز، نارنجی و سبز آبی را ترجیح می دهند. کودکان یازده تا دوازده ساله رنگ های سیاه، سفید، خاکستری، زیتونی و بنفش را دوست ندارند و سیزده یا چهارده ساله ها هم به رنگ های آبی و نارنجی علاقه دارند. این اطلاعات را گفتیم چون حتی رنگ روپوش دانش آموزان، بخصوص دانش آموزان دختر، در ایجاد ایمنی روانی بسیار مؤثر است.
کارهایی ساده برای آرامش مدارس
ایمنی روانی موضوع بسیار مهمی است که متأسفانه آن طور که باید به آن توجه نمی شود، در حالی که ایمنی روانی می تواند از مدرسه به خانه منتقل شود و از خانه به اجتماع. با روش هایی آسان و به ظاهر کم اهمیت می توان بهداشت روانی دانش آموزان را تقویت کرد. یکی از این روش ها پخش موسیقی های ملایم در طول مدت زنگ تفریح در مدارس است، زیرا همین موسیقی ملایم موجب افزایش تمرکز دانش آموز و آماده سازی ذهنی او برای آغاز یک ساعت جدید درسی می شود.
قرار دادن گلدان در کلاس ها و راهروها، توجه به فعالیت های ورزشی دانش آموزان، اجرای برنامه های شاد و گنجاندن فعالیت های فوق برنامه در میان درس ها و برگزاری اردوها همگی از عواملی هستند که می توانند در تقویت روحیه دانش آموزان و افزایش ایمنی روانی آنها مؤثر باشند.
دانش آموز باید از دیدن معلم خود احساس شادمانی کند، ولی وقتی معلمی مدام او را از نمره منفی و رد شدن و چیزهای دیگر می ترساند، دیگر چه احساس آرامشی برای دانش آموز باقی می ماند؟ در حالی که به گفته دکتر فرخنده مفیدی، بهبود پندار انسان به خود، افزایش اعتماد به نفس، کاهش احساس حقارت و توانایی بحث کردن، درست دیدن و سازگاری های اجتماعی را می توان از مدرسه آموخت.
پرورش اخلاقی دانش آموزان
نزدیک به بیست سال قبل به همت اندیشمندان وصاحب نظران ، قانونی تدوین شد که بعدها به “قانون اهداف ووظایف آموزش وپرورش” مشهور شد. قانون مذکور دارای 40 فصل ، 13ماده، و9 تبصره است که درتاریخ /12/4 1366 به تایید شورای محترم نگهبان رسید و مراحل اجرایی شدن آن ابلاغ شد.
در این قانون 14 هدف اساسی برای نظام تعلیم وتربیت در نظر گرفته شده است که تحقق هریک از این اهداف متعالی میتواند آینده مطلوب وچشم اندازی بینظیر را برای جامعه اسلامی ایران به ارمغان آورد.
یکی از اهدافی که در این منشور بدان تصریح شده است رشد فضایل اخلاقی و تزکیه دانشآموزان بر پایه تعالیم عالیه اسلام است. (کیهان، 86/12/22، ش19043، ص9.) همچنین چندی پیش جناب آقای دکتر علیرضا احمدی وزیر آموزش وپرورش با برشمردن دستاوردهای بزرگ و مثبت آموزش وپرورش در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تصریح کردند آموزش وپرورش “به دلیل تغییر شرایط در جامعه ، نیازمند اصلاح ساختاری و محتوایی است”. (رسالت، 86/11/14، ش6357، ص24.)
حال سوال اصلی این است مسولین نظام، متولیان فرهنگی، و مدیران آموزش و پرورش تا کنون به چه میزان در تحقق اهداف متعالی آموزش وپرورش که مبتنی بر آموزههای دینی و ارزشهای دین مبین اسلام است موفق بودهاند؟
آیا دانشآموزان که مدیران آینده کشور هستند به گونهای پرورش یافتهاند که بتوانند به دور از هرگونه تهاجم فرهنگی واجتماعی در آیندهای نه چندان دور مدیریت بخشهای مختلف نظام اسلامی را بر عهده گیرند؟
نکتهای که باید بدان عنایت بسیار شود این است که آموزش وپرورش، فعالیت هدفمندی است که میان دو عنصر مربی و متربی جریان دارد و برای تحقق عینی آن، نیاز به بررسی مبانی، و به کارگیری روشهای متناسب و نیز تعیین محتوا و فعالیتهای مطلوب در تعامل مربی و متربی است. از این رو مهمترین عامل زیر بنایی تحول در آموزش و پرورش تربیت مربی و نیروی انسانی است که بر مبنای فرهنگ غنی دینی و بومی پرورش پیدا کرده است.این مهم هنگامی تحقق مییابد که متولیان فرهنگی و آموزشی کشور از موازی کاری اجتناب کنند و یک برنامه منسجم و لازمالاجرا میان تمام نهادهای فرهنگی، آموزشی و تربیتی حاکم باشد. چرا که “آموزش” و “پرورش” از موثرترین عوامل شکلگیری شخصیت انسان است و چنانچه مبنای نظری آن از صحت کامل برخوردار باشد فرد و جامعه میتوانند از آثار و پیآمدهای مطلوب ومثبت آن بهرهمند باشند. از این رو لازم و ضروری است تمام نهادهای اصلی و فرعی فرهنگی و اجتماعی اعم از مهد کودک، پیش دبستانی، آموزش وپرورش، آموزش عالی، صدا و سیما ، رسانهها ، خانواده و نهادهای فرهنگساز همچون هیئت مذهبی و... در این امر متحد، منسجم و هدفمند عمل کنند. چرا که “آموزش” و “پرورش” و به طور کلی تربیت یک فرآیند اجتماعی است که باید مبتنی بر ایدئولوژی دینی و بومی جامعه استوار باشد. ایدئولوژی برای انسان یک فعالیت مستمر است که از طفولیت شروع میشود “ ولی خمیر مایه و سرشت آن با دوران قبل از تولد ارتباط مستقیم دارد”. لذا ارزشها،گرایشها و تصوراتش را از خانواده میان دایره ارتباطاتش توسط نزدیکان وهم بازیها وسپس کار گسترش مییابد و در این ارتباط با دیگران و افزایش فشار زندگی بر او و نیز عوامل دیگر، به نهایت میرسد. پس از اینکه ایدئولوژی بازسازی شد و بر حسب اطلاعات، موقعیتها و فشارهای زندگی ساخته و پرداخته شد، در روح انسان عمق پیدا میکند.”3( "ابراهیم ناصر،موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی “ره”، مترجم علی حسین زاده ،نوبت اول، 1380 ص 188)
بر اساس این مهم ضروری است مسئولین نظام ومتولیان فرهنگی وآموزشی برای تحقق اسلامی شدن آموزش وپرورش به معنای عام وخاص آن اهتمام جدی داشته باشند. البته منظور از اسلامی شدن آموزش وپرورش به معنای خاص وعام آن در تمام سطوح جامعه اهتمام به امور کلیشهای از قبیل ایجاد نماز خانه، اقامه نماز جماعت و... نیست اگر چه این امور لازم است ولی کافی نیست.
آن خطری که مبانی آموزشی ،پرورشی وتربیتی ما را تهدید میکند آموزش، پرورش و تربیت “سکولار” است. متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا کنون برای این مهم فکری اساسی و برنامهای منسجم ارائه نشده است و معالاسف در دورههایی صراحتا بر ضد مبانی دینی واسلامی نیز عمل شد.
اگر بر مبانی فکری، نظری وعملی “تربیتی” جهانبینی فلسفی- الهی حاکم شود و همه اجزای موثر درآن بر مبنای همان جهان بینی الهی سیر کنند، آن گاه “آموزش” و “پرورش” اسلامی خواهد شد. و دیگر مدیران ومتولیان امر دغدغه ارائه آمار افزایش کمی نمادهای دینی را در مراکز علمی - پژوهشی و... ندارند. به دلیل اینکه دیگر این شخص پرورش یافته در نظام تربیتی آموزش وپرورش اسلامی “اقیموا الصلاه” را با روح و روان خویش لمس کرده است و ایمان دارد که “ان صلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر” است. دیگر دغدغه فکری یا بازی سیاسی بر سر جدا سازی دختران وپسران در دانشگاهها ایجاد نمیشود چرا که خود بر مبنای “قل للمومنین یغضوا ابصارهم” عمل میکنند. اگر رویکرد تربیتی، آموزشی و پرورشی جامعه فارغ از مبانی اصیل دینی واسلامی باشد مآلا کفر والحاد عقیدتی و در نهایت کفر رفتاری را در پی خواهد داشت، و لو مظاهر دینی به طور گستردهای در جامعه نمایان باشد.
با توجه به مطالب فوق ضرورت رعایت اخلاق حرفه ای که باید مربیان،معلمان و کادر آموزشی واجرایی بدان اهتمام ورزند آشکار میشود. اگرچه ساختار آموزشی و تربیتی کشور بر مبنای آنچه در صدر نوشتار بیان شد؛بسیار بیمار است و زحمت و مشقت معلمان و مربیان را در جهت نیل به این اهداف مقدس مضاعف و طاقتفرسا میکند، ولی معلمان عزیزباید به مسئولیت عظیم خود واقف باشند؛ و وظیفه خود را محصور در آموزش محتویات کتاب درسی نداند.
چراکه تربیت یک فعالیت اجتماعی است ،یعنی صورتی برای حیات جامعه است که تاریخ، درجه رشد، تحول و امیدهای آینده هر جامعه ای را نشان می دهد و میزان تلاش ،همت وفعالیتهای افراد جامعه به خصوص رویکرد وعملکرد مربیان ومعلمان، با رشد صعودی یا نزولی آن ارتباط مستقیم دارد محمد مقصودعلی تفسیر : روزنامه رسالت
کمرویی نجابت نیست !
جامعه نیاز به دختران و زنانی دارد که آن را بسازند و الگوهای رفتاری کودکان خود باشند و با صلابت و استواری و در عین حال سلامت و اعتدال در جامعه حضور یابند و از جایگاه خود دفاع کنند.
زنانی که حقوق خود را بخوبی بشناسند و همزمان به تکالیف خود بخوبی عمل کنند. حصول چنین نتایجی نیازمند تربیت صحیح دختران از همان اوان طفولیت است، درحالی که میزان اضطراب اجتماعی و کمرویی هم اکنون در میان دختران بیش از پسران است و شاید در فعالیت جبرانی است که برخی اعمال نسنجیده و خارج از اعتدال از آنان سر میزند.
کمرویی، نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که باعث میشود فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریزان باشد. ریشه اصلی کمرویی میتواند در ترس یا اضطراب اجتماعی نهفته باشد. اضطراب یک پاسخ طبیعی در مقابل هر نوع تهدید یا فرآیند آگاه کننده و اخطاری به فرد درباره یک خطر یا موقعیت دشوار است. زمانی که نگرانیهای فرد درخصوص مسائل مختلف فزونی مییابد، دچار اضطرابی میشود که در نتیجه اعتماد به نفس او کاهش مییابد. قدرت نگرش واقعبینانه و برقراری ارتباط متقابل با دیگران به حداقل میرسد و گریز از ارتباطات معمول اجتماعی و دلمشغولیهای مفرط، شخصیت را فرا میگیرد.
اضطراب اجتماعی وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیتهای مختلف اجتماعی است. به عبارت دیگر، زنان و دخترانی که دچار اضطراب اجتماعی هستند، از مواجهه با دیگران و از اینکه مورد داوری دیگران قرار گیرند، دچار ترس یا واهمه هستند. زن یا دختر چنین احساس میکند که در هر موقعیت شخص یا اشخاصی هستند که به محض مواجه شدن با او شخصیت و اعمال و رفتارش را مورد بررسی و کنکاش قرار میدهند. بنابراین تا حد ممکن میکوشد از مواجه شدن با دیگران دوری جوید.
شدت یافتن مبارزه با بیبندوباری در جامعه و تقاضای جامعه بر تعادل یافتن و سلامت پوشش برای بانوان به معنای نفی مشارکت و استقلال جویی و اعتماد به نفس زنان نیست.
حیا و قدرت خویشتنداری یکی از صفات انسانهای متعالی است که ارادی و ارزشمند است؛ در حالی که کمرویی پدیدهای غیرعادی، ناخوشایند و نشانگر معلولیت اجتماعی است که برای هر دو جنس پسر و دختر امری نامطلوب و نابهنجار است. خانواده و جامعه باید تفاوت حیا و کمرویی را بداند و بشناسد. حیا صرف ظاهر نشدن در جمع و اجتماع نیست. جامعه ما نیاز به حضور فعال و استفاده از استعدادها و توانمندیهای زنان و دختران در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. در چنین جامعهای کمرویی، جایی نخواهد داشت. اما این بسیار مهم است که مرز ظریف وقاحت و بیپروایی با جسارت و اعتماد بهنفس تشخیص داده شود حجب و حیا جایگاه و منزلت ویژه و ارزشمندی دارد و جامعه برای آن ارزش فراوانی قایل است.
زن یا دختری که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، احساس میکند که از دوستان و نزدیکان خود جداست. چنین فردی نمیتواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، امیدها و آرزوهایش را با نزدیکانش در میان بگذارد و پاسخهایشان را دریافت کند. احساس تنهایی، همانند کمرویی یک معلولیت اجتماعی به شمار میرود. هر کسی در یک شرایط یا موقعیت ویژه ممکن است احساس کند تنهاست. فردی که مدام این احساس را داشته باشد، بتدریج از ارتباطات بین فردی او کاسته شده و ویژگیهای افراد کمرو را مییابد. اگر این احساس تنهایی بنا به دلایلی همچون ناکامیهای مکرر، رفتارهای تبعیضآمیز و بیعدالتی، سرخوردگی و قطع امید از پیوندهای عاطفی عزیزان، تقویت و مداومت پیدا کند فرد عمیقا احساس تنهایی خواهد کرد و نه تنها همچون افراد کمرو دچار ناتوانی و معلولیت اجتماعی خواهد شد بلکه احساس تنهایی، زمینه افسردگی را در او به وجود میآورد. این احساس تنهایی در برخی موارد حتی میتواند به رفتارهایی چون فرار از خانه، اعتیاد و خودکشی بینجامد. در حقیقت درصد قابل توجهی از دختران و پسرانی که خودکشی و یا اقدام به خودکشی کردهاند تجارب فراوانی از احساس تنهایی و رهاشدگی از طرف نزدیکان و دوستان صمیمیخود داشتهاند. در هر جامعهای تعداد قابل ملاحظهای از افراد با این مساله مواجه میباشند. به این ترتیب استعداد، خلاقیتها و هنرهای این افراد در پشت سدکمرویی نگه داشته شده و از آنها استفاده نمیشود .
چگونه میتوان امنیت میلیونها کودک را در فضای مجازی اینترنت تامین کرد؟
تشکیل انجمن امنیتی برای شبکههای اجتماعی و فعالیتهای آنلاین کودکان یک بحث داغ و روز دنیای دیجیتال است.
کارشناسان میگویند؛ اگر این انجمن را به شکل حلقههای متصل یک زنجیره در نظر بگیریم، و هر یک از این حلقهها را با توجه به اهمیت نقش و وظایف آنها نام گذاری کنیم، خواهیم دید، حلقه "والدین" مهمترین نقش را در پیوند و حفظ سایر حلقهها با هم برای تشکیل یک زنجیره یا به عبارتی یک انجمن حمایتی، امنیتی به عهده دارد.
بله درست است! این "والدین" هستند که ارتباط و نقش اصلی را در این انجمن حمایتی برای امنیت کودکان و نوجوانان از آسیب ها و فعالیتهای خطرساز اینترنت به عهده دارند.
اگر بخواهیم حلقه والدین را از این زنجیرهای امنیتی خارج کنیم. مطمعنا بقیه گروهها کارایی و موفقیت لازم را از دست خواهند داد.
همچنین "والدین" فاقد آگاهی و دانش در زمینه اینترنت و امنیت اینترنتی نمیتوانند حلقه خوبی برای تشکیل این زنجیره یا انجمن حمایتی باشند.
همین عامل یعنی عدم آگاهی والدین، باعث قربانی شدن کودکان و افزایش خطر شکار آنها توسط شکارچیان سایتهای هرزه نگار، آزارهای مجازی، سرقت مشخصات و بقیه نخالههای اینترنت شود.
خلاصه اینکه، جنگ اول به از صلح آخر است. برای تشکیل یک انجمن حمایتی و امنیتی اینترنت موفق باید همه مراکز از قبیل؛ مراکز دولتی، مدارس، خدمات دولتی، دانش آموزان و مهمتر از همه "والدین" همکاری داشته باشند.
برای رسیدن به هدف مطلوب، یعنی حفظ امنیت اینترنتی، نقش "والدین" بسیار کلیدی است.
چگونه میتوان والدین را در این نقش و وظیفه مهم کمک کرد؟
با توجه به برنامهها و فعالیتهای سنگین روزانه پدران و مادران و صرف نظر از خستگی حاصل از این کارها نمیتوان انتظار داشت که آنها بتوانند در جلسههای آشنایی با امنیت اینترنتی که در مدرسه یا هر جای دیگری تشکیل میشود، حضور یابند.
به همین دلیل میتوان با قاطعیت گفت: اکثر والدین نسبت به موضوع امنیت اینترنتی نا آگاه یا اطلاعات اندکی دارند و در نتیجه همین ناآگاهی و اطلاعات کم آنها بسیاری از کودکان در معرض خطر سوء استفاده اینترنتی قرار میگیرند.
چگونه میتوان امنیت میلیونها کودک را در فضای مجازی اینترنت تامین کرد؟
کارشناسان معتقدند که باید قبل از هر چیز کتابچههایی در زمینه آشنایی با اصول اولیه امنیت اینترنتی به صورت ساده و خلاصه تهیه و آن را وارد سبد کالای خانوادهها کنیم، بهگونهای که این کالا بهیکی از موارد اصلی خرید روزانه پدر و مادرها تبدیل شود.
برای این منظور باید مکانهای پر تردد والدین و کودکان را شناسایی کرد. کمیفکر کنید. خارج از خانه، جایی که هر پدر و مادری یا حداقل یکی از آنها با کودکانش مجبور اند در آن رفت و آمد کنند، کجاست؟
بله حتما می دانید. آنها در طول هفته چندین بار برای خرید روزانه به فروشگاهها، سوپر مارکت ها و سایر مراکز خرید و همچنین اکثرا به خاطر علاقه کودکانشان به غذاهای آماده و پیتزا فروشیها میروند.
حرکت بعدی این است که مسئولان موظف شوند از تمامی فروشگاهها، سوپر مارکت ها، رستورانها -منظور مراکزی که صدها پدر و مادر و کودک روزانه مشتریان اولیه و دائمی آنها هستند- لیستی تهیه کنند.
سپس از طریق این مراکز کتابچه ها یا جزوء های که توسط کارشناسان امر برای آگاهی و اطلاع رسانی از اصول اولیه "امنیت کودک در فضای مجازی" تهیه شده است را توزیع کنند.
با این اقدام هر زمان که پدر یا مادری وارد این مراکز خرید میشوند به این کتابچهها دسترسی داشته و آن را تهیه کنند.
حالا اگر والدین زمانی برای شرکت در جلسههایی کهدر این زمینه برگزار میکنند، ندارند، در عوض میتوانند در زمان خرید روزانه یا صرف غذا همراه کودکانشان به این منابع اطلاعاتی دسترسی داشته باشند.
انتشار و توزیع کتابچههای "امنیت کودک در فضای مجازی" یک طرح ایدهال است. چرا که این کتابچهها نه تنها محتوای غنی اطلاعاتی دارند بلکه با صفحههای کم، سایز کوچک و قیمت مناسبی که دارند.(یعنی می توان برای آن در نظر گرفت)به راحتی در هر سبد کالای خانواده جا گیرد.
کتابچه "امنیت کودک در فضای مجازی" با راهنمای های عملی برای آگاهی مادران و پدران پر مشغله تهیه شده است. این کتابچه کم حجم، حاوی بیشترین اطلاعات و دستور عمل های مفید و مورد نیاز والدین است.
والدین با مطالعه و اجرای این دستور عمل ها گامی موثر در جهت امنیت و حمایت کودکان خود در فضای مجازی بر میدارند.
مطالعه کتابچهای با این اوصاف کاربردی تر از وقت گذاشتن و جان کندن برای خواندن کتابهای قطور و پیچیده، دی وی دی ها (DVDs) (صفحههای فشرده ذخیره اطلاعات) و یا جستجو در سرتاسر اینترنت است. خودتان امتحان کنید.
این کتابچه علاوه بر معرفی سایتهای خبریاش، حاوی تمامی اطلاعات مورد نیاز والدین برای دانستن دانش امنیت اینترنتی و آشنا کردن آنها با مفاهیم اولیه چون؛ سیستم های فیلترینک و مانیتورینگ، سیستم کنترل والدین، آسیب های چت روم ها (اتاق های گفتگو)، آسیب های شبکههای اجتماعی، نحوه چت با کودک خود و نیزاختصار نویسی در چت مانند؛ PAW)) به جایparents are watching)) و همچنین توانایی خواندن حروف اختصاری و غیره است.
مشکلات این طرح هم مانند سایر برنامههای امنیتی مجازی که برای جوانان در نظر گرفته شده این است که نمیتوان کودکان و نوجوانان را برای استفاده از آنها ترغیب کرد. در نتیجه آنها با بی توجهی از کنار این برنامهها گذشته و به کار خود ادامه میدهند.
چرا که جوانان خود را راسخ و شکست ناپذیر میپندارند. به همین دلیل است که شما به عنوان والدین باید دارای دانش اینترنتی باشید تا سر از کار و فعالیت های آنلاین آنها در آورید.
شما با داشتن اطلاعات این کتابچه زنجیرهای که شامل جوانان، والدین، مدارس، کلیساها و خدمات دولتی است را کامل کرده و در یک کار گروهی با هدفی مشترک برای ایجاد امنیت اینترنتی برای کودکان شرکت میکنید.
بنابراین باید مسئولان با همکاری فروشگاههای زنجیرهای، سوپر مارکت ها، رستوران ها و بطور کلی تمامیمراکز که کارشان به نوعی در ارتباط با خانواده و کودکان است، دست به دست هم داده تا با تشکیل جلسات مطبوعاتی، اطلاع رسانی، تبلیغات در رسانهها و مکانهای عمومی و ... این امر یعنی پربار ساختن دانش والدین را تحقق ببخشند.
به طوری که مطالعه و کسب اطلاعات از این کتابچه دغدغه اصلی والدین و انتخاب اولیه آنها در هنگام خرید باشد.
فعالیت های فرهنگی از این قبیل میتوانند تاثیرات بسیار مثبتی در زمینههای آموزشی، اجتماعی و اقتصادی بگذارند.
اینگونه فعالیت های فرهنگی، امتیاز خوبی برای مسئولان امر نیز است. به امید آنکه در آیندهای نزدیک هر خانوادهای در هر کجا صاحب اطلاعات لازم در زمینه حفظ "امنیت کودک در فضای مجازی" باشد.
کسب اطلاعاتی که کودکان ما را از آسیب های اینترنتی محافظت خواهد کرد.
به یاد داشته باشیم که یک دست صدا ندارد. این امر تنها با هماهنگی و همکاری همه افراد مرتبط میتواند موفق و تحقق یابد.
حمایت از امنیت کودکان در فضای مجازی و آگاهی والدین از خطراتاینترنت باید از اهداف و دغدغههای عمده همه ما بخصوص مسئولان جامعه باشد.
با آگاه سازی والدین یا هر شخصی که به عنوان سرپرست کودک است در زمینه فعالیتهای آنلاین، میتوان امنیت میلیون ها کودک و خانواده را حفظ کرد.
قسمت اول اعتیاد سایبری ,اعتیاد نوظهور بدون دارو"(قسمت اول)
چکیده مقاله ای با عنوان "اعتیاد سایبری ،اعتیاد نوظهور بدون دارو" اثر ارزشمند جناب آقای محمد مهدی فتوره چی در قالب رساله دکترا ، آورده می شود امید است مورد توجه خوانندگان گرامی واقع شود.
اینترنت مزایای ارائه شده ناشی از تسهیل ارتباطات بدون مرز و نامحدود را با سرخوشی در کار، کیفیت، دقت و سرعت ابزار تحقیق و گستردگی شبکه هایش در میآمیزد. ولیکن بر حسب نوع استفاده و دسترسی به آن، یک فضای مفرح تقابلی و وسیلهای منحصر بفرد است. جذابترین جنبه آن، گسترش جهان مجازی است که با جهان واقعیت و نمائی از جهان خیالی پیوند میخورد. سئوالی که مطرح میشود این است که بدانیم آیا بین این دو جهان همپوشانی وجود دارد؟ بطور دقیقتر اگر چه جهان مجازی در حال جایگزینی با جهان دیگر نیست، ولی بطور مؤثرتری خود را در دسترس مینمایاند و زندگی و تحمل آن نسبت به جهان واقعیت، سادهتر است؟
همانگونه که جیبالاد[1] خاطر نشان کرده است: «این مسئله بزرگترین تحول در تکامل انسانیت را آشکار میکند. برای نخستین بار نسلی از بشر قادر خواهد بود که واقعیت را انکار کرده و نگرش مورد نظر خود را جایگزین آن کند».
در حال حاضر، اینترنت بیشتر به یک پایگاه بزرگ دادهها، و به یک ابزار معتبر و با کیفیتی مستمر در ارتباطی سریع و در زمانی واقعی تبدیل شده است. بواسطه تسهیل در دسترسی، مضمون علمی و بویژه آنکه با پذیرش همگانی مواجه است، اینترنت به سادگی مورد سوء استفاده واقع میشود (کاتلین، اسکرر، دانشگاه تگزاس، آستین).
در دادههای علمی که از آن سوی اقیانوس اطلس منتشر میگردد، بیش از پیش از «افراد سایبری»[2]، «معتادان سایبری»[3] این «افراد پیوسته متصل»[4] که از یک اتصال و ارتباط مبتلا شدهاند، صحبت به میان میآید؛ این معتادان مجازی که ساعتهای متمادی را در شبکه اینترنت بمنظور ملاقات و صرف وقت هر چه بیشتر در جامعه مجازی، «قلمرو سایبری»[5]، میگذرانند. جنبهای عینی از دهکده جهانی مارشال مک لوهان است.
به لحاظ طبقهبندی موجود، CIM-10 و DSM-IV، تشویشهای اعتیاد گونه بدون وابستگی داروئی، همچون اعتیاد جنسی، بازیهای آسیبزا، خریدهای تفننی و بی ضابطه، از جمله مواردی هستند که آسیبزائی آنها محرز شده است. میتوان عوامل زیر شاخهای دیگری را همچون «ایجاد مشکل در کنترل اعضاء حرکتی» ایجاد مشکل در کنترل اندامهای حرکتی که بنا به دلایلی مورد شناسایی واقع نشدهاند «یا» مشکلات دیگر عادتی و حرکتی نام برد.
برای اولین بار (1949) اتوفنیکل[1] مسئله «اعتیاد بدون وابستگی داروئی» را مطرح کرد. از آن پس چندین نویسنده دیگر به این موضوع پرداختند. برخی از آنان ترجیح دادند که کلمه اعتیاد را برای انواع اعتیاد به مواد روانگردان دیگر استفاده کنند (واکر[2] در سال 1989، راکلین[3] در سال 1990).
برخی مؤلفان دیگر نیز انتقادات مشابهای را در خصوص مشکلات رفتارهای تغذیهای مطرح کردند.( لیسی[4] در سال 1993، در مورد بازیهای آسیبزا، گریفیتس[5] در سال 1991 یا والور[6] در سال 1997، درباره بازیهای ویدئوئی – کیپرز[7] در سال 1990).
در حال حاضر مفهوم اعتیاد اینترنتی، مستلزم وجود برخی شاخصهای اعتیاد DSM-IV میباشد، شاخصهائی که از سوی چند تن از متخصصان امر شناسایی شدهاند[8].
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - otto Fenichel
[2] - Walker
[3] - Rochlin
[4] - Lacey
[5] - Griffiths
[6] - Valleur
[7] - Keepers
[8] - Bernner, 1996; Griffiths, 1997; scherer, 1996; Ve"lea, 1997; Young, 1996.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - J. G. Ballard
[2] - Cy beriens
[3] - Cy beraddictifs
[4] - Accros
[5] - Cy berland
قسمت اول اعتیاد سایبری ,اعتیاد نوظهور بدون دارو"(قسمت اول)
چکیده مقاله ای با عنوان "اعتیاد سایبری ،اعتیاد نوظهور بدون دارو" اثر ارزشمند جناب آقای محمد مهدی فتوره چی در قالب رساله دکترا ، آورده می شود امید است مورد توجه خوانندگان گرامی واقع شود.
اینترنت مزایای ارائه شده ناشی از تسهیل ارتباطات بدون مرز و نامحدود را با سرخوشی در کار، کیفیت، دقت و سرعت ابزار تحقیق و گستردگی شبکه هایش در میآمیزد. ولیکن بر حسب نوع استفاده و دسترسی به آن، یک فضای مفرح تقابلی و وسیلهای منحصر بفرد است. جذابترین جنبه آن، گسترش جهان مجازی است که با جهان واقعیت و نمائی از جهان خیالی پیوند میخورد. سئوالی که مطرح میشود این است که بدانیم آیا بین این دو جهان همپوشانی وجود دارد؟ بطور دقیقتر اگر چه جهان مجازی در حال جایگزینی با جهان دیگر نیست، ولی بطور مؤثرتری خود را در دسترس مینمایاند و زندگی و تحمل آن نسبت به جهان واقعیت، سادهتر است؟
همانگونه که جیبالاد[1] خاطر نشان کرده است: «این مسئله بزرگترین تحول در تکامل انسانیت را آشکار میکند. برای نخستین بار نسلی از بشر قادر خواهد بود که واقعیت را انکار کرده و نگرش مورد نظر خود را جایگزین آن کند».
در حال حاضر، اینترنت بیشتر به یک پایگاه بزرگ دادهها، و به یک ابزار معتبر و با کیفیتی مستمر در ارتباطی سریع و در زمانی واقعی تبدیل شده است. بواسطه تسهیل در دسترسی، مضمون علمی و بویژه آنکه با پذیرش همگانی مواجه است، اینترنت به سادگی مورد سوء استفاده واقع میشود (کاتلین، اسکرر، دانشگاه تگزاس، آستین).
در دادههای علمی که از آن سوی اقیانوس اطلس منتشر میگردد، بیش از پیش از «افراد سایبری»[2]، «معتادان سایبری»[3] این «افراد پیوسته متصل»[4] که از یک اتصال و ارتباط مبتلا شدهاند، صحبت به میان میآید؛ این معتادان مجازی که ساعتهای متمادی را در شبکه اینترنت بمنظور ملاقات و صرف وقت هر چه بیشتر در جامعه مجازی، «قلمرو سایبری»[5]، میگذرانند. جنبهای عینی از دهکده جهانی مارشال مک لوهان است.
به لحاظ طبقهبندی موجود، CIM-10 و DSM-IV، تشویشهای اعتیاد گونه بدون وابستگی داروئی، همچون اعتیاد جنسی، بازیهای آسیبزا، خریدهای تفننی و بی ضابطه، از جمله مواردی هستند که آسیبزائی آنها محرز شده است. میتوان عوامل زیر شاخهای دیگری را همچون «ایجاد مشکل در کنترل اعضاء حرکتی» ایجاد مشکل در کنترل اندامهای حرکتی که بنا به دلایلی مورد شناسایی واقع نشدهاند «یا» مشکلات دیگر عادتی و حرکتی نام برد.
برای اولین بار (1949) اتوفنیکل[1] مسئله «اعتیاد بدون وابستگی داروئی» را مطرح کرد. از آن پس چندین نویسنده دیگر به این موضوع پرداختند. برخی از آنان ترجیح دادند که کلمه اعتیاد را برای انواع اعتیاد به مواد روانگردان دیگر استفاده کنند (واکر[2] در سال 1989، راکلین[3] در سال 1990).
برخی مؤلفان دیگر نیز انتقادات مشابهای را در خصوص مشکلات رفتارهای تغذیهای مطرح کردند.( لیسی[4] در سال 1993، در مورد بازیهای آسیبزا، گریفیتس[5] در سال 1991 یا والور[6] در سال 1997، درباره بازیهای ویدئوئی – کیپرز[7] در سال 1990).
در حال حاضر مفهوم اعتیاد اینترنتی، مستلزم وجود برخی شاخصهای اعتیاد DSM-IV میباشد، شاخصهائی که از سوی چند تن از متخصصان امر شناسایی شدهاند[8].
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - otto Fenichel
[2] - Walker
[3] - Rochlin
[4] - Lacey
[5] - Griffiths
[6] - Valleur
[7] - Keepers
[8] - Bernner, 1996; Griffiths, 1997; scherer, 1996; Ve"lea, 1997; Young, 1996.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - J. G. Ballard
[2] - Cy beriens
[3] - Cy beraddictifs
[4] - Accros
[5] - Cy berland
"اعتیاد سایبری ,اعتیاد نوظهور بدون دارو"(قسمت دوم)
معتادان سایبری، افرادی هستند که در کوششهایشان بدنبال پرکردن خلاء هویتی خود بوده، اغلب اوقات با موانع خیالی و نزاعهائی که تصور میکنند پیشاپیش مغلوب شدهاند و یا بی حاصل است مواجه میشوند، موقعیتهائی که بطور غیر قابل اجتنابی محرومیتها و پدیدههای نگران کننده و مشکلاتی را در بر خواهد داشت.
آنان در پی یک پناهگاه یا گریزگاهی برای دوری از واقعیتاند، تا بدینوسیله خود را از زمینه واقعی که میتواند یکی از انگیزههای درونی رفتارهای معتادان اینترنتی شود، دور سازند. گروه ملقب به «سایبریها»[1] در تلاش برای یافتن یک خانواده، به منزله محیطی سرشار از عاطفه یا مباحث دنیوی عاشقانه و با احساسی متعالی هستند.
جایگزینی واقعیت با مجاز تنها شیوه قابل درک زندگی است. بر اساس اظهار یک روانپزشک آمریکایی، ایوان کی، گلد برگ[2]: «اعتیاد به اینترنت، میتواند انکار یا اجتناب از مشکلات دیگر زندگی جاری را در پی داشته باشد».
رفتار اعتیادگونه که از آن به خامی احساسی _ اجتماعی تعبیر شده است، عدم امکان پذیر بودن ایجاد یک هویت روانی _ اجتماعی واقعی و راسخ را موجب میشود. این موقعیت، بواسطه همزیستی با یک احساس شخصی بی ارزش بودن و ناسپاسی تشدید میشود. آنان احساس تنهایی، منزوی بودن و خودشیفتگی بی حد و مرز میکنند؛ حالتی که آنان را به سوی این عمل تهییج و یک نیروی بالقوه خود شیفتگی تشدید شونده ناشی از اضطرابات زمینهای را با زمینه ها و موقعیتهای مختلفی که میتواند بدنبال رفتارهای اعتیادگونه متفاوت ایجاد شود، منطبق میسازد.
شاخصهای تشخیص بیماری شخص وابسته( DSM- IV)
نیاز کلی و افراطی که فرد را در بر میگیرد، نیازی که به رفتاری آرام و به ترس از جدائی منجر شده، در آستانه سن بزرگسالی ظهور مییابد ، در عرصههای مختلف احساس میشود. حداقل با پنج مورد از تظاهرات بالینی زیر نمایان میشود:
1) شخص وابسته در زندگی عادی خود بدون آنکه بطور فراگیری از سوی شخص دیگری مورد مشورت و حمایت قرار گیرد در اتخاذ تصمیم ناتوان است.
2) در بسیاری از قلمروهای حیاتی و مهم زندگی، شخص نیازمند تقبل مسئولیتهایش از سوی دیگران است.
3) شخص وابسته در اظهار مخالفت با دیگری از ترس از دست دادن حامی و پشتوانهاش ناتوان است.
4) شخص وابسته در شروع کارها و یا به تنهایی انجام دادن آن (بواسطة فقدان اعتماد به نحوه قضاوت یا توانمندیها و ظرفیتهایش که بمراتب بیشتراز توان واقعی اوست) دچار مشکل است.
5) در کسب حمایت و پشتیبانی افراد دیگر، بمنظور انجام داوطلبانه کارهای ناخوشایند بیش از اندازه تلاش میکند.
6) زمانی که تنهاست از ترس اغراقآمیز ناتوانی در سر و سامان دادن آسان یا سخت امور احساس بدی دارد.
7) به محض آنکه یک رابطه نزدیک به پایان میرسد، خیلی فوری بدنبال رابطهای دیگر میرود تا بتواند از مراقبتها و حمایتی که بدان نیاز دارد برخوردار شود.
8) از ترس آنکه در تنهائی رها شده و دست و پا بزند به شیوهای بی سرانجام خود را مشغول میکند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - Cy beriens
[2] - Ivan. K. Goldberg