گوش شنوای همسرمان باشیم
تا چه حد باید به حرف های همسرمان گوش دهیم؟
آیا با مهارت خوب گوش دادن به حرف های طرف مقابل مخصوصاً اگر آن شخص همسرتان باشد آشنایی دارید؟
آیا تاکنون شده است که تا انتها به حرف های همسرتان گوش بدهید و بعد آماده ی پاسخگویی شوید؟
تا به حال چند بار هنوز او چند کلامی بیشتر نگفته به میان صحبت های او پریده اید و موضع پاسخ به خود گرفته اید؟
چند مرتبه پیش آمده به خاطر گوش ندادن صحیح به حرفهای همسرتان دچار سوء تفاهم و بنای دعوا را با او بگذارید.
آیا اخیراً متوجه شده اید که با ادامه ی این رفتارها دیگر همسرتان تمایلی به صحبت کردن با شما ندارد و کار و خستگی را بهانه می کند؟
در اغلب موارد فقط و فقط ما صدای گوینده را می شنویم؛ بدون این که توجهی به حرف های او داشته باشیم. چه بسا اگر همسرمان از ما بخواهد که حرف های گفته شده را بازگو کنیم، حتی یک جمله را هم به خاطر نیاوریم و حفظ و ادامه این عادت زشت و ناپسند در نهایت باعث ایجاد کدورت و سوء تفاهمات بسیار و در نتیجه از هم پاشیدگی زندگی زوجین شود.
اما منظور از گوش دادن، زمانی است که ما قصد و هدف به چیزی گوش می دهیم؛ مثل زمانی که تلویزیون را سر ساعت روشن می کنیم تا اخبار و پیش بینی وضعیت آب و هوا را گوش دهیم، در ارتباط با دیگران هم همین اتفاق می افتد. برای گوش دادن کامل و درست به آدم ها «مخصوصا همسرتان» رعایت نکات زیر می تواند کمک خوبی باشد:
1- شنیدن دربست با هر دو گوش
خانم ها معمولا در هنگام گوش دادن به سخنان طرف مقابل شان، عکس العمل هایی نیز نشان می دهند. مثلا:
سر خود را تکان می دهند یا با گفتن بله، اهوم و می فهمم، توجه خود را نشان می دهند. اما در مقابل آقایان در زمانی که به دیگران گوش می دهند، معمولا عکس العمل زیادی از خود نشان نمی دهند. این تفاوت می تواند در زمان گفت و گو بین همسران مشکلاتی ایجاد کند. ممکن است شما هم این گلایه ها را از زبان خانم های اطراف خود شنیده باشید که همسرانشان به حرف آنها گوش نمی کنند و به آن ها بی توجه هستند؛ در حالی که آقایان معتقدند در آن زمان به حرف های همسرانشان گوش داده اند.
دانستن این تفاوت می تواند به بهبود رابطه ی زوجین کمک کند؛ راه حل این است که انتظارات مان را از همسرمان با توانایی ها و عادات او هماهنگ کنیم و با دانستن خواسته ی او خودمان را هم کمی تغییر دهیم و یا بهتر است در زمان گوش دادن به همسرمان، شعله ی گاز را خاموش کنیم، روزنامه را کنار بگذاریم، در کنار او بنشینیم و ضمن گوش دادن با بیان اظهاراتی، توجه خودمان را نسبت به او نشان بدهیم.
2- حق با شماست
آقا می خواهد حرف بزند اما روحیه او مناسب ایراد و انتقاد از طرف خانم ها نیست. خانم هم می خواهد صحبت کند اما دلش نمی خواهد راه حل بشنود. اگر در زمان گفت و گو با همسرمان به احساسات و نیازهای او در آن لحظه دقت نکنیم، لحظات سختی را پیش رو خواهیم داشت. بسیاری از ما هنگام صحبت با دوستان یا همکاران مان به خوبی می توانیم برای دقایقی نیازهای خودمان را کنار بگذاریم و با تمام وجود به آن ها توجه کنیم.
اما در رابطه با همسرمان، متأسفانه وضعیت کمی پیچیده تر است. گاهی اوقات حاضر نیستیم حتی برای لحظاتی کوتاه مطابق انتظارات او رفتار کنیم. شاید بهتر باشد برای پیدا کردن انگیزه جهت کوتاه آمدن، تنها به احساسات لحظه ای خودمان یا اتفاقاتی که در 5 دقیقه ی آینده می افتد، توجه نداشته باشیم. کمی نیز به آینده ی روابط مان فکر کنیم. برای شروع بهتر است قبل از گفت و گو، انتظارات خود را از همسرتان مستقیما با او در میان بگذارید. البته بهتر آن است که به نشانه هایی که همسرمان در زمان صحبت بیان می کند نیز توجه کافی داشته باشیم.
برای نمونه زمانی که آقا می گوید: « همه اش تقصیر خودم است، اگر از اول این پروژه را قبول نمی کردم، حالا این طور به دردسر نمی افتادم. در این مدت این قدر سرم شلوغ بوده که اصلا نفهمیدم کی این هفته ها تمام شد، دیگه خسته شدم...»
در این شرایط دیگر خودتان باید حدس بزنید که اگر همسرتان دارد از کار زیادش شکایت می کند، تنها نیاز دارد شما به او گوش دهید، نه اینکه بگویید: «تقصیر خودته، من که گفتم پروژه را بی خود قبول نکن!». یا در نظر بگیرید خانم می گوید: «می دانم ایرادم کجاست. نمی توانم به هر کسی که از من کمک می خواهد، نه بگویم. در نتیجه یک دفعه کارها روی سرم خراب می شود. انگار گاهی وقت ها خودم بین این همه کار گم می شوم... ». در شرایطی که خانم می داند مشکلش چیست و البته درخواست کمک برای پیدا کردن راه حل ندارد، بدترین کار این است که آقا به خانم بگوید: «خب، یک دفعه که به یکی از این آدم ها نه بگویی، بقیه هم حساب کار دست شان می آید.» به جای اصرار به اظهار نظر سریع، بهتر است برای دقایقی سکوت کنیم و بعد از آن که کاملا متوجه شدید همسرتان درباره ی چه موضوعی صحبت می کند و انتظارش از شما چیست، به اظهار نظر بپردازید.
3- اول شما بفرما
عادت قطع کردن صحبت یکدیگر، مشکلی است که البته به زندگی مشترک محدود نمی شود و هر کس این عادت را داشته باشد، باعث آزار دیگران می شود. در صورتی که همسرتان چنین عادتی دارد، در برخورد با آن به 2 نکته توجه داشته باشید؛ چنین کاری را معمولا بیشتر آقایان انجام می دهند. عجله ی آن ها برای اتمام صحبت و تمایل به حدس زدن به جای گوش دادن، ممکن است از دلایل بروز چنین اتفاقی باشد.
اما نکته دوم که البته اهمیت بسیار زیادی نیز دارد؛ این است که اگر همسر شما چنین عادتی دارد، در بیشتر مواقع این عادت محدود به شما نیست. اگر دیشب همسرتان هنگام صحبت در مورد موضوعی مهم حرف تان را قطع کرده، دلایل عجیب و غریبی برای آن نتراشید؛ این که به شما بی توجه است یا برایتان ارزش قائل نیست. یادتان باشد این عادت همسرتان است و ربطی به حساب و کتاب های بین شما 2 نفر ندارد. این یادآوری کوچک می تواند از شخصی کردن موضوع تا حد زیادی جلوگیری کرده، از بگو مگوهای بعدی پیشگیری کند.
البته کسانی که چنین عادتی دارند باید توجه داشته باشند که اگر در ارتباط با دیگران ممکن است چندان دچار مشکل نشوند، اما در ارتباط با همسر وضعیت متفاوت است. در زندگی مشترک تعارفات کنار گذاشته می شود و در نتیجه اعتراضات بیشتر شنیده می شوند. در واقع این عادت ایراد گرفتن همسرتان نیست که باعث می شود بارها به شما تذکر دهد که حرفش را قطع نکنید، بلکه تنها صمیمی بودن اوست که به چنین نتیجه ای منجر می شود. بهتر است اگر چنین عادتی دارید، بیشتر از قبل، خودتان را در خانه کنترل کنید.
4-از دادن پاسخ های تلگرافی اجتناب کنید.
اگر هنگام صحبت همسرتان فقط به پاسخ هایی مثل بله یا اوهوم اکتفا کنید، ممکن است بعد از چند جمله، گفت و گو تمام شود. برای ادامه دادن گفت و گو و البته نشان دادن علاقه مان به موضوع و البته همسرمان لازم است هنگام صحبت، سوالاتی هم بکنیم. مثل هر کار دیگری، اگر دفعات این کار خیلی زیاد کم باشد می تواند به موضوعی آزاردهنده تبدیل شود.
البته تنها سوال کردن هم نمی تواند همیشه باعث ادامه ی گفت و گو شود. بعضی از افراد «به ویژه آقایان» عادت دارند به سوالات، بسیار کوتاه یا تلگرافی پاسخ دهند. در این مواقع، تغییر نوع سوال می تواند راه خوبی برای ادامه دادن گفت و گو باشد.
پرسیدن سوال های کلی تر و سوالاتی که با یک بله یا خیر نمی توان جواب شان را داد، در این شرایط کمک کننده هستند. نکته ی مهم دیگر در طرح سوال، این است که کمتر از سوالاتی که با چرا شروع می شوند استفاده کنید. این نوع سوالات «به ویژه در زمان گفت و گو درباره ی اتفاقات ناخوشایند» دلخوری ها را افزایش می دهد؛ چرا که همسرتان حس می کند که می خواهید او را به نوعی، محاکمه و خلع سلاح کنید.
5- یعنی درست فهمیدم؟
مشاوران و روانشناسان در برخورد با مراجعان شان از تکنیکی به نام بازگویی استفاده می کنند. در این روش مشاور، قسمت های مهم و برجسته ی صحبت مراجعه کننده را دوباره تکرار می کند. این روش باعث جلب اعتماد گوینده می شود؛ چرا که او مطمئن می شود حرف هایش با دقت شنیده شده است. شما نیز می توانید در ارتباط با همسرتان درباره ی احساساتش صحبت کنید، بسیار مفید است.
به گفته یکی از روانشناسان خانواده، تصدیق، بحث، گفتگو و گاه انتقاد می تواند به تقویت روابط بین دو نفر کمک شایان ذکری نماید، زیرا آنان از این راه دریابند که برای دیگری ارزشمند هستند و امور روزانه و مشکلات یکی از آن دو دیگری را هم می رنجاند و همچنین کسب موفقیت ها و پیروزهای آنان باعث سربلندی همسران شان خواهد شد.
منبع: بانو 30