نقش تغذیه
در سالهای 1970 دکتر بنجامین فینگولدDr.Benjamin Feingold مسئول و سپس رئیس بازنشسته دپارتمان آلرژی در بیمارستان بنیاد کایزر و گروه پزشکی پایدار سان فرانسیسکو گزارش کردند که ارتباطی بین تغذیه و تعدادی از بیماریهای جسمانی و آلرژیک وجود دارد. 30 تا 50 درصد از بیماران بیش فعال دکتر بنجامین اذعان داشتند که آنها از رژیم های فاقد رنگهای مصنوعی و طعم دهنده های مصنوعی و بعضی مواد شیمیایی طبیعی مثل سالیسیلاتها که در زرد آلو، گیلاس ،گوجه و دیگر غذاها وجود دارند سود می برند.
گرچه بسیاری از والدین مشتاقانه رژیم های دکتر بنجامین را پذیرفتند ولی دیگران نظیر صنایع غذایی ، متخصصان رفتارهای کودکان ، و بعضی متخصصین اطفال به این مطلب مشکوک نگریستند. شاید دلیل آنها این بود که خانواده ها کار دیگری را علاوه بر رژیم غذایی انجام می دادند و شاید علاوه بر تغییر و تصحیح عادات غذایی آنها به سادگی آن چیزی را که آرزومند بودند و فکر می کردند می دیدند.
در پی سالهای بعد از آن بسیاری از محققین بر روی بسیاری از خوراکیها خصوصا" رنگهای مصنوعی تحقیق کردند. در بعضی مطالعات کودکان را روی رژیم های فاقد افزودنی ها قرار دادند و متعاقب آن رنگهای مصنوعی را به آن رژیم اضافه نمودند و واکنش کودکان را ارزیابی کردند . در بعضی مطالعات رفتار کودکان را در حالی که روی رژیم های فاقد غذاهایی که ممکن بود به آنها واکنش دهند مثل رنگها ، گندم ، تخم مرغ ، قرار دادند و سپس با آن مواد غذایی رفتار کودکان را مورد آزمایش قرار دادند. بیشتر اما نه همه کودکان کمابیش تحت تاثیر اینگونه مواد غذایی قرار داشتند .
در سال 1982 موسسه ملی سلامت آمریکا کنفرانسی را پیرامون نقش تغذیه بر بیش فعالی برای یافتن توافقی عمومی برگزار کرد اما در کنفرانس رابطه مثبت کمی را در بیش فعالی و محدود ساختن رژیم غذایی قائل شدند. کنفرانس تحقیقات گسترده تری را در یافتن رابطه بین غذا و بیش فعالی توصیه نمود . به این علت است که امروزه به خوبی مشخص نیست چند درصد از کودکان به رژیم غذایی پاسخ می دهند و چه مقدار پاسخ می دهند و چه کودکانی به احتمال بیشتر پاسخ می دهند و چه افزودنی هایی برای کودکان مشکل ایجاد می کنند و بهترین روش استفاده از رژیم درمانی چیست.
معهذا در برابر تجویز رو به افزایش ریتالین و آمفتامین ها نظیر Aderall و Dexedrine خانواده ها در جستجوی رژیم درمانی برای کودکانشان می باشند. یکی از دلایل علایق خانواده ها به داشتن یک رژیم غذایی تاثیر نامطلوب این داروها بر اشتهای کودکان و نتیجه آن کاهش وزن ، دردهای معده ای و بی خوابی است . بطور جدی تری گاهی اوقات این داروها ممکن است سبب تشدید تیکها یا سندرم تورت شوند . داروی دیگر Pemolin ( Cylert) با نارسایی ناگهانی کبدی همراه است و FDA پزشکان را از مصرف این دارو منع نموده است.
از این گذشته تا زمانی که مطالعات طولانی مدت انجام شود مشخص نخواهد شد که درمان طولانی مدت با تحریک کننده ها در کودکان و بعد از آن بالغین چه اثر مضری روی دیگر اعضای بدن خواهد داشت . در مطالعه ای که انستیتو سم شناسی آمریکا انجام داده است مشخص شده است که تنها افزایش خفیفی در ماکسیمم دوز ریتالین سبب ایجاد اثرات کارسینوژنیک در موشها می شود. میلیونها کودک در سراسر جهان از ریتالین بطور مداوم استفاده می کنند و کودکان ممکن است مستعد ابتلا به سرطانهای کبدی شوند گرچه این مطلب هنوز اثبات نشده است ( Samuel Epstein university of Illinois).
گرچه موسسه سم شناسی آمریکا نشانه های ضعیفی را از کارسینوژنیک بودن این دارو دریافت کرده است و هنوز مراکز رسمی آن را دارویی سلامت می دانند اما فقدان مطالعه طولانی مدت روی اثرات احتمالی کارسینوژنیک ریتالین بسیار مشکل زا خواهد بود. تعداد کثیری از کودکان در طی دو دهه گذشته ریتالین مصرف می کنند و سرطان می تواند خود را در چند دهه بعد در زندگی نشان دهد.
بسیاری از والدین مایلند که غذاها و دیگر محصولات محرکی که باعث علائم رفتاری می شوند را از رژیم غذایی کودکشان حذف کنند. این کار با حذف غذاها و ویتامین ها و داروهای معینی از رژیم کودکان درمان نشده برای چند هفته برای دیدن بهبودی رفتار کودک انجام می شود. در بعضی موارد بطور کافی مشکلات رفتاری کودک کاهش می یابد. در صورت بهبود نیافتن آمفتامین ها یا دیگر داروها می توانند علاوه بر رژیم غذایی یا بجای آن استفاده شوند. هدف از این کار مشخص ساختن غذا یا افزودنی خاصی است که کودک را تحت تاثیر قرار می دهد. آنچه که این مطلب را تحت تاثیر قرار می دهد تغییر پذیر بودن معمولی و نرمال رفتار کودکان در طی روز است.
بدون نیاز به گفتن، کنترل رژیم غذای کودکان مشکل است مخصوصا" زمانی که به مدرسه می روند. غذاهایی که حاوی رنگها و دیگر مواد بالقوه تحریکی هستند به شدت تبلیغ می شوند و به وفور در رستورانها در مدرسه در میهمانیها در تئاتر در خانه دوستان و بستگان و کلا" در همه جا در دسترس کودکان می باشند بعضی کودکان که غذاهایی را که دوستان خود مصرف می کنند نمی خورند ممکن است احساس کنند که از دوستان خود عقب افتاده اند یا سر خورده شوند. بعضی والدین که کودکانشان را روی رژیم های ویژه قرار داده اند می گویند که کودکانشان مخصوصا" وقتی آنها می فهمند که آن تغییرات باعث بهبود احساس آنها می شود علاقمندانه در ایجاد تغییرات در رژیم غذایی همکاری می کنند بعضی کودکان بزرگتر حریصانه برچسب روی مواد غذایی را می خوانند تا از خوردن مواد مضر اجتناب کنند.
گرچه بعضی مطالعات پیشنهاد می کنند که رژیم درمانی در کودکان پیش از دبستان و آن دسته از کودکان که از آسم ، اگزما ، تب یونجه یا بیماریهای مشابه رنج می برند بیشتر می تواند مفید باشد اما یک رژیم غذایی ارزش امتحان شدن آن را دارد صرف نظر از اینکه کودک در چه سنی است یا چه علائم رفتاری از خود بروز می دهد این کار سالمتر و ارزان تر از مصرف داروهای محرک می باشد و اگر کودک شما در حال خوردن رنگهای مصنوعی و تنقلات نامطلوب است این رژیم های غذایی دارای ارزش غذایی بیشتری نیز هستند.
مطالعات متعددی نشان داده اند که بعضی کودکان به رنگها حساس هستند بنابر این شما با حذف غذاها ، ویتامین ها ، داروها ،و خمیر دندانهای حاوی رنگهای مصنوعی به کودک کمک می کنید. رژیم غذایی Feingold افزودنی ها را به علاوه غذاهای حاوی سالیسیلات حذف می کند.
این رژیم ها موارد زیر را حذف می کند
1- رنگهای مصنوعی ( مثل قرمز 40 یا زرد 5)
2- طعم دهنده های مصنوعی ( شامل وانیلین که در وانیل سنتتیک استفاده می شود)
3- شیرین کننده های مصنوعی ( acesulfame-k , asparatame , sucralose)
4- نگهدارنده های BHA,BHT,TBHQ
یک مطالعه پیشنهاد میکند که سدیم بنزوات و بنزویک اسید باید به این لیست اضافه شود . رژیم Feingold بعضی میوه ها و سبزیجات را نیز از رژیم غذایی کودک حذف می کند گرچه مطالعات نشان نداده اند که آنها می توانند مشکل زا باشند. ( جدول 1 را ببینید) با وجودیکه این رژیم بسیاری از مواد غذایی را حذف می کند اما می شود بعدا" بعضی از آنها را که کودک به آنها حساس نیستند به رژیم او اضافه نمود.
جدول 1
غذاهایی که در رژیم Feingold اجازه داده نشده است
بادام ، سیب ، زرد آلو ، گیلاس و آلبالو ، همه انواع توت ، میخک ، قهوه ، خیار و ترشی جات ، کشمش ها ، انگورها ، شلیل و هلوی شیرین ، پرتقال ، هلو ، فلفل ها ( دلمه و سبز ) آلوها ، گوجه برقانی ، نارنگی ، چای ، گوجه ، آسپرین و داروهایی که حاوی اسید سالیسیلیک هستند و روغنهای حاوی منتیل سالیسیلات و طعمهای نعناع
نکته : واکنش به این مواد و غذاها بر اساس گزارش های تایید نشده است نه مطالعات کنترل شده!
غذاهای اجازه داده شده است
میوه ها شامل : موز ، طالبی ، خرما ، گریپ فروت ، کیوی ،لیمو ، انبه ، پاپایا ، گلابی ، آناناس ، هندوانه
سبزیجات :همه انواع لوبیا و باقالی ، چغندر ، بروکولی ، جوانه لوبیا ، کلم ، هویج ، گل کلم ، کرفس ، کلم پیچ ، عدس ، کاهو ، قارچ ، پیاز ، سیب زمینی ، اسفناج ، نارنج ، ذرت شیرین (هندی) ، سیب زمینی شیرین ، کدو سبز
زمانی که تصمیم گرفته شد غذاها و افزودنی ها را حذف کنید ابتدا می بایست همه غذاهای موجود در یخچال و قفسه ها که حاوی مواد منع شده هستند را دور بریزید. رستورانها نباید فراموش شوند. بسیاری از رستورانها و اغذیه فروشی ها لیستی از مواد موجود در محصولات خود ارائه می دهند که می شود با مراجعه به این لیستها از مواد موجود در غذاها اطمینان حاصل نمود و به هر حال باید از برچسبهای موجود بر روی مواد غذایی از مواد تشکیل دهنده آنها کسب اطلاع نمود . با این اوصاف راحت تر این است که از غذاهای طبخ شده در منزل استفاده نمود.
وقتی تصمیم به رعایت رژیم غذایی گرفتید ، کودک و بقیه خانواده را اگر ممکن است بر روی رژیم غذایی مناسب قرار دهید و اگر کودک اشتباها" یک غذایی ممنوع را میل نمود نگران نشوید و فقط او را به رژیم معمول برگردانید. برای هر روز یک صفحه اختصاص دهید و بر اساس خصوصیات افراد ADHD و بیشتر بر اساس خصوصیات خود کودک رفتارهای او را ثبت کنید توجه کنید که چه رفتار نامربوطی از کودک سر زده و اخیرا" چه غذایی مصرف نموده است ، از معلم کودک در مونیتور رفتار وی کمک بخواهید
ارزشیابی رفتار کودک
خوب : صفر خفیف : 1 متوسط : 2 شدید : 3
غذای احتمالی مسبب……………………………………………………………………………
به راحتی حواسش پرت می شود ( بوسیله نگاههای نامربوط و صداها)
به جزئیات توجه نمی کند ، اشتباه می کند ، اسباب بازیها یا مدادهایش را فراموش می کند
بیقراری و بازی با انگشتانش
وقتی رفتارهای آرام یا نشستن نیاز است دور اطاق می چرخند و برای ایستادن در صف مشکل دارد
این فرم می بایست متناسب با خود کودک تنظیم شود
بعد از این مرحله سعی در حذف افزودنی های غذایی مشکوک به تغییر دادن رفتار کنید بعلاوه اگر رفتار کودک با غذا تغییر نمی کند این بدین معنی است که وی یا به غذا حساس نیست یا اینکه به غذا های دیگری حساس می باشد یا اینکه در خارج از چشم شما به رژیم غذایی او وارد می شود.
اگر رفتار کودک با رژیم توصیه شده بهبود پیدا نکرد شما ممکن است نیاز باشد رژیم محدود تری را اعمال کنید . مطالعات نشان داده اند که بعضی کودکان نه تنها به افزودنی ها حساس هستند بلکه به غذاهایی نظیر گندم ، تخم مرغ ، شیر و محصولات شیری ، شکلات ، محصولات ذرت ،دانه های سبوس.
در رژیم غذایی تا آنجا که می توانید علاوه بر رنگهای مصنوعی و دیگر افزودنی ها لیست بالا را از رژیم غذایی حذف کنید. کودکان می توانند گوشت تازه و ماکیان و هرگونه سبزیجات ( بجز ذرت و soybeans) ، میوه ها و آب میوه ها ( بجز میوه های حاوی اسید سیتریک و نوشیدنی های روزمره ( آب میوه های سنتتیک و مشروبات) ) برنج و جو را میل کند ، اگر کودک اگزما یا آلرژی دارد با یک متخصص آلرژی مشورت کنید.
هر چقدر غذاهای بیشتری حذف شوند جذب کودک برای همکاری مشکل تر خواهد بود . متاسفانه بیشتر محدودیت ها موقتی خواهند بود زیرا شما در حال تلاش برای تشخیص غذاهایی هستید که سبب مشکل می شوند به علاوه غذاهایی که مشکل ساز نیستند .کودک را روی چند غذای محدود برای 2 هفته قرار دهید و رفتارهای کودک را تحت نظر داشته باشید تا زمانی که در 2 روز پی در پی رفتار کودک مناسب باشد. توجه کنید که ممکن است تشخیص رفتارهای نامناسب ناشی از غذا از تغییر رفتارهای معمولی کودکان مشکل باشد . اما اگر متوجه هیچ تغییری در رفتار کودک نشدید می توانید آزمایش را به پایان برسانید. اما اگر بهبود رفتار دیده شد شما می توانید یکی از غذاهای حذف شده را مجدد تا چند روز به کودک بدهید و در ثبت روزانه رفتارهای کودک را ثبت کنید اگر تغییری دیده نشد می توانید غذا را برای کودک مطمئن و مناسب در نظر بگیرید و اگر رفتار کودک بدتر شد از رژیم غذایی باید حذف شود و همینطور غذاهای مختلف باید امتحان گردند. اگر کودک شما مجبور به تحمل رژیم بسیار محدود شد باید با یک متخصص تغذیه برای تامین مواد ضروری کودک مشورت کنید ، همچنین کودک می بایست صرف نظر از نوع رژیم غذایی روزانه ویتامین و مواد معدنی را دریافت کند.
در نهایت انتظار نداشته باشید که رژیم غذایی یک نتیجه معجزه آسا داشته باشد حتی در کودکانی که رفتارشان تحت تاثیر مواد غذایی میباشد بهبودی با حذف عامل بیماریزا تا حدودی ایجاد می شود اما این بهبودی تا حد بسیار زیادی امید بخش خواهد بود. اما اگر کودک با رژیم غذایی بهبود نیافت باید با پزشک کودک در مورد دیگر روشهای درمانی مشورت کرد.
تغذیه خوب
صرف نظر از اینکه کودک به رژیم غذایی جواب می دهد یا نه وی می باید رژیم غذایی مغذی داشته باشد. بیشتر کودکان غذاهای بسیار چرب ، نمکی ، و شیرین از جمله برگر ها ، سرخ کردنی ها ، پنیر ، بستنی ، نوشابه ها ، چیپس ، و آبنبات دوست دارند. و تعداد کمی از کودکان ویتامین ها ، مواد معدنی و فیبر مورد نیاز خود را از سبزیجات ، میوه ها و دانه های کامل whole grain می گیرند و باید دانست سلامتی آینده کودک در گرو استفاده از رژیم غذایی خوب و مناسب است.
اولین مرحله برای خلاصی از غذاهای نامناسب اینست که این غذاها را زمانی که تمام شدند از دسترس کودک خارج کنید و برای او تهیه نکنید و تلویزیون را زمانی که اینگونه غذاها را تبلیغ می کنند خاموش کنید و به کودک روزانه مکمل های غذایی حاوی ویتامین و مواد معدنی بدهید.
نورو شیمی
1-در بررسی سه سیستم نورو ترانسمیتری دوپامینرژیک ، سروتونینرژیک و نورآدرنرژیک این نکته را مشخص نموده است که تنها یک سیستم مسئول طیف وسیع علائم و نشانه های ADHD نمی باشد . محققین بر تعامل سیستم دوپمینرژیک با نور اپی نفرین تاکید می کنند در حالیکه رفتارهای وابسته به دوپامین بوسیله فعالیت نوراپی نفرین تنظیم می شود . این محققین پیشنهاد می کنند که تعادل بین این دو سیستم مهمتر از سطح فعالیت یکی از آنها به تنهایی است. این محققین همچنین بر روی بلوغ نسبی نورونها که منعکس کننده میزان فعالیت آنهاست تاکید می کنند. از این رو تراکم رسپتورهای دوپامین از زمان تولد تا 2 سالگی افزایش می یابد و سپس تا زمان بزرگسالی کاهش پیدا می کند تا به سطح بالغین برسد در حالیکه اندکس فعالیت نور اپینفرین ( CSF 3 methoxy-4-hydroxyphenylglycol) بعد از 8-9 ماهگی بدون تغییر باقی می ماند. هر دو مطلب وابستگی دو سیستم به هم و تفاوت در بلوغ سیستمها بر این نکته تاکید می کند که بررسی ها باید بر روی هر دو سیستم و در طیف سنی باریکی صورت گیرد.
2- در یک مطالعه جامع بر روی فعالیت کاتکولامینرژیک در افراد ADHD نشان داده شده است که اختلال در سیستم کاتکولامینرژیک چگونه فرد را به سمت بروز علائم متنوعی مثل کم توجهی ، بیش فعالی ، تیکها ، دیس کینزی و خود آزاری هدایت می کند. این مطلب بوسیله ابنرمالیتی های کاتکولامینرژیک متعددی که در بیماریهای مختلفی از قبیل فنیل کتونوری ، سندرم تورت ، و بیماری لش نیهان وجود دارد دیده می شود نوع نقص عملکرد در سیستم عصبی بسته به نوع و میزان عدم تعادل نورو ترانسمیترها و نقص نسبی آنها بسته به سن نمو بیمار متفاوت است . علاوه بر نقش سیستم کاتکولامینرژیک نقش استروژن مورد قبول قرار گرفته و استروژن شبیه آنتاگونیستهای دوپامین عمل می کند. این یافته در راستای اختلاف وابسته به جنس در ADHD و متابولیسم مغزی می باشد .
3- بعضی محققین از وجود اثر مهاری یا کم کاری سیستم های دوپامینرژیک و آدرنرژیک بر روی locus coeruleus خبر می دهند. اما نیاز به مطالعه و جمع آوری شواهد بیشتری نیاز است.
فاکتورهای محیطی
گرچه عوامل متنوعی از فاکتورهای محیطی نظیر مسمومیت با سرب ،نقص مراقبت های اساسی اولیه ، فشارهای روانی ، عوارض بارداری و وضع حمل و در معرض الکل بودن مورد ظن و تردید قرار گرفته اند اما فاکتورهای محیطی بطور سیستماتیک مورد بررسی قرار نگرفته اند . در مطالعه ای که گروه Biederman روی همگرایی خانواده های افراد ADHD انجام داده اند دیده شده است که در خانواده هایی که والدین دارای ADHD باشند بیشتر دارای اختلاف هستند تا دیگر خانواده ها و از سوی دیگر والدین کودکانADHD نیز بیشتر دچار اختلافات خانوادگی و جدایی هستند تا خانواده هایی که کودکشان دچار بیماری روانی دیگری است یا کودک آنها سالم است . شناخت فاکتور های حفاظتی به پیچیدگی مدل انتقال بیماری اضافه می شود. خصوصیات ژنتیکی می تواند از عوامل بیماریزای محیطی جلوگیری کند و عوامل حفاظتی محیطی می توانند نقش عوامل بیماریزای ژنتیکی را کمرنگ کنند. بیشتر مطالعات تمایل دارند به تمرکز روی تشخیص فاکتور های متضاد و خیلی کم روی شناخت عوامل حفاظتی مطالعه شده است
ارزیابی میزان مصرف گلوکز در مغز
در مطالعه ای که در ارزیابی میزان مصرف گلوکز در کودکان و بالغین مبتلا به ADHD انجام پذیرفت میزان متابولیسم گلوکز 1/8 درصد در نیمی از مناطق مغز در مقایسه با افراد نرمال کاهش یافته بود این مناطق شامل 4 ناحیه تحت کورتکسی تالاموس راست ، caudate nucleus راست و هیپو کامپوس راست و cingulate می شد این میزان وقتی با ارزش متابولیسم کلی مغز نرمالیزه شد متابولیسم در چهار منطقه پره موتور چپ و سوماتوسنسوری چپ نیز بطور واضحی کاهش یافته بود. میزان کاهش متابولیسم مغز در زنان نسبت به مردان بیشتر کاهش یافته است. اما مطالعات بعدی که روی نوجوانان انجام گردید خیلی موید این مطلب خصوصا" در پسرها نبود اما بعضی از این نوجوانان سابقه مصرف محرکها را می دادند که نتایج را ممکن بود تحت تاثیر قرار داده باشند.
نتیجه:
نتایج مطالعات تصویربرداری همراه با ژنتیک بر روی اهمیت مطالعات روی دختران مبتلا به ADHD تاکید می کنند چرا که شواهد بیشتری از تفاوت متابولیسم گلوکر در مغز و ارتباط ژنتیکی قویتری در دختران نسبت به پسران وجود دارد
Functional Imaging
از بررسی میزان پرفیوژن که در سه مطالعه جدا با استفاده از گزنون 133 و SPECT انجام شد در هر سه مطالعه هیپو پرفوزیون در نواحی استریاتا سمت راست و هسته Caudate دیده می شد و بر عکس نواحی اکسیپیتال خصوصا" در نواحی سنسورو موتور و نواحی شنوایی اولیه primary auditory region هیپر پرفیوژن داشتند و در هر سه مطالعه 30 تا 60 دقیقه بعد از دریافت متیل فنیدیت ( ریتالین ) به میزان 10-30 میلی گرم نواحی دچار هیپو پرفیوژن دچار خونرسانی بهتر می شد.
تاثیر محرکهای مغزی روی تصویر برداری از مغز
نتایج مطالعات انجام شده توسط روش PET تا حدودی به علت اختلاف در نتایج ناامید کننده است . این روشها و مطالعات نشان دهنده دشواری در تفسیر نتایج بدست آمده است . برای افزایش وسعت چنین مطالعاتی مهم است که از روشهای فعال سازی رفتاری behavioral activation tasks که مناطق دارای نقص خاصی را هدف ردیابی سیستم نوروترانسمیتری قرار می دهد استفاده می شود . در افراد ADHD روشهای فعال سازی رفتاری میبایست توجه و تکانه ها را در نظر بگیرد. اکنون تصور می شود که بیش فعالی قسمتی از دامنه تکانه ها باشد که خود به عنوان الگوی عدم مهار حرکتی تصور می شود. سیستم نوروترانسمیتری که در این افراد بیشتر مورد توجه است سیستم دوپامینرژیک می باشد
تصویربرداری کمبود توجه و رفتارهای عملی غیر نرمال با مناطق خاصی از مغز مرتبط است که پایه گذار مطالعات تصویری مغز در ADHD می تواند باشد. علائمADHD اغلب با ضایعات مغزی لوب فرونتال در انسانها و حیوانات مقایسه شده است. تستهای مهاری پاسخی بهتر از دیگر تستها و بطور قابل اعتماد تری ADHD را از حالت نرمال تشخیص میدهند . مناطقی که به توجه، فعالیت حرکتی و برانگیختگی اشاره می کنند شامل مناطق پشتی خارجی و داخلی لوب فرونتال (شامل شیار cingulate ) ، لوب پاریتال ، استریاتوم ، و مناطق رتیکولار فورمیشن شامل تالاموس و مزانسفال می باشد. اینطور دریافت شده است که ضایعات نیمکره راست مغزی بیشتر با کمبود توجه همراه هستند تا ضایعات سمت چپ مغز، تصویر برداری از مغز دو نوع اطلاعات ساختمانی و عملکردی بسته به نوع تکنیک می دهد CT و MRI برای ارزیابی ساختمان مغز بکار می روند. SPECT ( Single photon Emission Computerized Tomography) و PET ( positron emission tomography ) برای آنالیز عملکردی بکار می روند روش functional MRI ممکن است اطلاعاتی بطور همزمان از عملکرد و ساختمان جریان خون مغزی بدهد .بیشتر اطلاعات دریافت شده از مغز از تصویر برداری با CT و MRI و functional SPEC و PET بدست آمده است . اشعه برای کودکان خصوصا" در سنین کمتر از 12-13 سال مشکل آفرین می باشد لذا در گسترش تحقیقات محدودیت ایجاد می کند. مطالعاتی که با CT Scan انجام شده است بعلت استفاده از تعاریف متفاوت و طرحهای متفاوت ( با یا بدون گروه کنترل ) و متد های تجزیه و تحلیل متفاوت ( کمی و یا کیفی ) برای مقایسه بسیار مشکل است در مطالعه ای که روی 46 کودک با نقص در همگرایی حسی و عدم هماهنگی و همکاری انجام شد 15 کودک یعنی 6/32 درصد CT غیر نرمال شامل آتروفی مغزی ، آسیمتری بطنی ، و بزرگی بطنی داشتند اما در مطالعه ای دیگر بر روی 35 کودک مبتلا به ADHD و 27 کودک کنترل که کلیه آنها IQ نرمال داشته و سابقه تشنج نداشتند و بر اساس پهنای بطنها ، پهنای شاخهای راست و چپ جلویی بطنهای جانبی ، پهنای مغز به همراه مغز ، پهنای نیمکره های راست و چپ و دو اندکس مغزی بطنی و اندکس آسیمتری مقایسه شدند هیچ ارتباطی را بین دو گروه کنترل و بیمار نشان نمی داد در مطالعاتی که توسط MRI انجام شده است مطالعه ای است که بر روی 10 کودک با اختلالات یادگیری و 10 کودک با ADHD و 10 کودک نرمال انجام شده است در یافتند که در 7 کودک با ADHD کورتکس قدامی بطور دو طرفه کوچکتر و آسیمتری نرمال لوب فرونتال R>L در کودکان ADHD دیده نمی شود. مابقی اندازه ها یکسان بودند. این یافته ها محققین پژوهش فوق را به مطالعه روی کورپوس کالوزوم هدایت کرد . این قسمت از مغز شامل فیبرهای ارتباطی بین دو نیمکره است که منعکس کننده درجه عملکرد و لترالیزاسیون مناطق همولوگ نیمکره های مغز است . ناحیه قدامی کورپوس کالوزوم شامل فیبرهایی است که کورتکس ناحیه پره موتور، اوربیتوفرونتال و فرونتال را به هم متصل می کند در حالیکه قسمت پشتی کورپوس کالوزوم شامل فیبر های اتصال دهنده مناطق peri striate pro peri striate و juxtastriate است . فرضیه ها تایید کننده اند که قسمت جلویی کورپوس کالوزوم کوچکتر از نرمال است زیرا این ناحیه با لوب فرونتال مرتبط است. در اولین مطالعات محققین هر دو ناحیه قدامی ( genu) و قسمت پشتی ( splenum) کورپوس کالوزوم کوچکتر از نرمال بوده است. کاهش واضح در اندازه splenum و نه در اندازه قسمت قدامی کورپوس کالوزوم در مطالعات بعدی که فقط شامل گروه ADHD خالص بودند تکرار شد بر خلاف مطالعه قبلی که نمونه شامل کودکان ADHD به همراه رفتارهای انقطاعی disruptive بود . همچنین به نظر می رسید که کودکان با کورپوس کالوزوم کوچکتر به داروهای تحریکی کمتر پاسخ می دهند. در مطالعات دیگر نشان داد که سر caudate nucleus در کودکان ADHD در سمت چپ واضحا" کوچکتر از نرمال است بطور خلاصه کورتکس فرونتال راست ، کورپوس کالوزوم و سر چپ Caudate nucleus به نظر می رسد در کودکان ADHD کوچکتر از نرمال باشد. ژن بتای رسپتور هورمون تیروئید با ADHD باند است
یکی از یافته های جالب وجود ارتباط ADHD با یک بیماری کاملا" مشخص شده ژنتیکی که مسئول مقاومت فراگیر به هورمون تیروئید است می باشد. که می تواند مدلی برای مطالعه زیر ساخت بیماری ADHD باشد . شیوع ADHD در مبتلایان به این بیماری بیشتر از افراد نرمال است در کودکان 70% نسبت به 20% و در بالغین 50% نسبت به 7 % در نتیجه ما از مطالعات اینچنینی در می یابیم که هر دو، هم فاکتورهای محیطی و هم فاکتورهای خانوادگی برای ایجاد ADHD نقش ایفا می کنند . و ما در می یابیم که ADHD حداقل با یک بیماری کاملا" مشخص شده ژنتیکی مرتبط است که می تواند برای فهم بهتر ADHD در آینده کمک کننده باشد. (American college of neuropsychopharmacology