مقابله با عوامل تنشزا
«در حیاط مدرسه قدم میزدم. خیلی دلم شور میزد. حواسم جمع نبود. همه چیز از یادم رفته بود. نمیدانستم چگونه درس را باید ارائه دهم. آخه الآن چه وقت معده درد است! انگار عضلاتش را به هم تاب دادهاند، مثل سنگ شده. ناگهان، زنگ کلاس به صدا درآمد. دلهرهام بیشتر شد. نمیدانستم چه کار کنم. خیلی مشوّش شده بودم. دیگه حتی نفس کشیدن هم برایم سخت شده بود.
وارد کلاس شدم و پشت نیمکتم نشستم. چند لحظهای نگذشته بود که آقای معلم هم وارد کلاس شد. بعد از سلام و حال و احوال با بچهها، روی صندلیاش نشست. دهانم خشک شده بود. با صدای معلم که گفت: "کیومرث بیا جلو"، نفسهایم به شماره افتاد. قلبم چنان با سرعت میزد که احساس میکردم تا چند لحظه دیگر، سکته میکنم».
اضطراب (استرس) در زندگی روزمره، امری عادی است و گاه میتواند نتایج مثبتی داشته باشد ؛ اما هنگامی میتواند خطرناک باشد که جنبه مَرَضی پیدا کند و به صورت نگرانی و اضطراب دائم درآید و افکار و اعمال انسان را تحت تأثیر قرار دهد. میزان اضطراب در افراد گوناگون، متفاوت است. موقعیتی که برای یک فرد، بسیار نگران کننده است، ممکن است برای دیگران، اصلاً موجب تنیدگی (استرس) نباشد و بالعکس مثال بارز این مسئله، سخنرانی در میان جمع است که در برخی، نگرانی زیاد ایجاد میکند، در صورتی که برای برخی دیگر، امری بسیار عادی تلقی میشود. بنا بر این، بهترین راه برای غلبه بر تنیدگی، پیدا کردن راهحل و تکنیکی متناسب با شخصیت فرد است.
راههای زیادی برای غلبه بر نگرانی وجود دارد اما شما باید راهکار مناسبی را که با شخصیت شما متناسب است، بیابید و بهکار ببرید. به خاطر داشته باشید، بعضی از این مهارتها نیاز به تمرین مستمر دارند تا ثمربخش شوند. درست مثل دوچرخهسواری و یا شنا، که نیاز به تمرین مداوم دارند، این مهارت نیز با تمرین مداوم، پرورش مییابد و به زودی شما میتوانید احساس نگرانی خود را به راحتی، کنترل کنید.
1 . نفس عمیق بکشید
وقتی مضطرب هستید، نمیتوانید به راحتی نفس بکشید و این مسئله، به خودی خود در شما تولید تنیدگی میکند. ممکن است حتی بدون آن که متوجه باشید، نَفَس خود را در سینه حبس کنید. این مسئله، باعث میشود که میزان اکسیژن در خونْ کاهش یابد و عضلات شما منقبض شوند. ممکن است احساس سر درد کنید و یا احساس نگرانی شما افزایش یابد. بعد از این، هرگاه احساس نگرانی کردید، نفس عمیق بکشید، چند ثانیه، هوا را در ریههای خود نگهدارید، سپس به آرامی، تا ده بشمرید و هوا را آزاد کنید.
2 . برای انجام دادن کارهای خود برنامهریزی کنید
یکی از عوامل استرسزا استفاده نادرست از زمان و نداشتن برنامهریزی مناسب است. لیستی از وظایف روزانه خودتان تهیه کنید و بر اساس درجه اهمّیت، آنها را تنظیم کنید. وظایف مهمتر را زودتر انجام دهید. بعد از انجام دادن هر کار، آن را از لیست برنامه خود خط بزنید. صبح قبل از هر چیز، کارهایی را انجام دهید که علاقه چندانی به آنها ندارید، اما مجبورید آنها را انجام دهید. به این ترتیب، بقیه روز، احساس نگرانی کمتری خواهید کرد.
3 . با اطرافیان خود، ارتباط برقرار کنید
سعی کنید دوستان بیشتری پیدا کنید. هرگاه احساس تنهایی و یا نگرانی کردید به دیدار یکی از دوستان خود بروید و با او صحبت کنید.
4 . به ذهن خود، استراحت بدهید
تجسم یک منظره زیبا میتواند ذهن شما را از یک موقعیت تنیدگیزا دور کند. هرگاه فرصت کردید، چشمهای خود را ببندید و مکانی آرام و زیبا را در ذهن خود مجسّم کنید. سعی کنید تمام جزئیات آن مکان را احساس کنید: نوای دلنشین، منظره زیبا، عطر دلانگیز و... . همچنین میتوانید با خواندن یک کتاب و یا گوش دادن به یک موسیقی آرام و دلنشین، اضطراب را از خود برانید.
5 . فعال باشید
فعالیتهای بدنی، نقش مهمی در کاهش اضطراب دارند. شما با ورزش کردن و سایر فعالیتهای بدنی میتوانید فشارهای روانی ناشی از اضطراب را در خود کاهش دهید. سرگرمی مورد علاقه خود را پیدا کنید و به طور منظم به انجام دادن آن بپردازید. در زمانی که مضطرب هستید، ورزش، کارهای هنری، رسیدگی به گلها و باغچه و... میتواند شما را آرام کند و انرژی بیشتری به شما بدهد. به خاطر داشته باشید که جسم و روح شما از یکدیگر جدایی ناپذیرند.
6 . خندیدن را فراموش نکنید
خنده، بهترین راه برای غلبه بر تنیدگی است. گاه گاهی فیلمی کمدی نگاه کنید و یا جمله طنزی بخوانید تا حسّ شادی و نشاط در شما زنده شود.
7 . خوشبین باشید
وقتی که مضطرب هستید اغلب به همه چیز، با دید منفی نگاه میکنید. برخی افراد به این مسئله عادت کردهاند و در واقع، همیشه نیمه خالی لیوان را میبینند. اگر شما جزء این دسته افراد هستید، سعی کنید که این عادت را ترک کنید؛ توجّه به نیمه پر لیوان، مانع بروز اضطراب و نگرانی است. به نقاط روشن و زیبای زندگی فکر کنید و خوشبین باشید. بعد از این به دنبال نکات مثبت یک مسئله باشید نه نکات منفی. خنده یک کودک، دیدن یک دوست قدیمی، آواز یک پرنده، طلوع خورشید، سلامتی، شادابی، جوانی و... نمونههایی از نکات مثبت و روشن زندگیاند. ممکن است این نکات، بسیار ساده و ناچیز بهنظر آیند، اما به تدریج، همین نکات ناچیز میتوانند دید شما را نسبت به زندگی، تغییر دهند و از اضطراب شما بکاهند.
8 . آخرتباور باشید
باور داشتن آخرت میتواند نقطه شروع رسیدن به «امید» باشد. یعنی این که با مرگ، تمام نمیشویم و مردن، نقطه پایان دفتر وجود ما نیست، بلکه آغاز مرحلهای درازمدتتر، بلکه ابدی است و ما با کیفیت زندگی این دنیایی، میتوانیم در ساختن بهتر آن «مرحله جاودانه»، سهم داشته باشیم. پس، چرا نگران آن باشیم که تمام میشویم و پایان مییابیم؟
9 . خدا را یاد کنید
یاد خدا نیز به انسان، آرامش میدهد. در لحظات اضطراب و نگرانی، چه بر زبان آوردن نام خدا و دعا و صلوات و تسبیح الهی و ذکرهای زبانی، چه دل را به »یاد خدا« نیرو و صفا بخشیدن، مایه آرامش دل و نفی اضطراب است. آیه مشهور: «یاد خدا، به حقیقت، آرامبخش دلهاست» (رعد، آیه 28) اشاره به همین حقیقت دارد. کسی که یاد خدا را بر زبان و در دل دارد، خود را به منبع لایزال قدرت و رحمت و نعمت، متصل میسازد و از آن، الهام و امید میگیرد. در لحظات بحرانی هم، آنان که قلباً متوجه آن کانون رأفت و رحمت میشوند، آرامش مییابند. حتی یک سرباز اسیر یا در محاصره، میتواند با عامل «ذکر»، روحیه خود را حفظ کند.
10 . به خدا توکّل (اعتماد) کنید
توکّل، عامل دیگری برای غلبه بر نگرانی است. بر چه کسی باید تکیه داشت؟ به چه چیز باید امید بست؟ تکیه بر آنچه ناپایدار است، به انسان هم »احساس ناپایداری« میدهد. آن که بر زمین سست ایستاده است، نمیتواند گامهایی استوار داشته باشد. کسی که پشتوانهای همچون خدا دارد، به این زودیها دچار خلأ روحی نمیشود و احساس بیپناهی نمیکند. توصیه قرآن به این که مؤمنان بر خدا توکّل کنند، عامل امیدواری و روحیه و انگیزه داشتن برای اهل ایمان است. و از او یاری بخواهید تا همواره در آرامش به سر برید.
11 . با انسانهای با روحیه و با انگیزه، معاشرت کنید
انسان از دوستان خود، رنگ میپذیرد. همانطور که رفاقت با افراد ترسو و بخیل، روحیه ترس و بخل را در انسان میپروراند و دوستی با دلاوران بخشنده، صفت شجاعت و سخاوت را تقویت میکند، همدمی و انس با افرادی که از آرامش و امید و انگیزه برخوردارند، چنین روحیهای در انسان پدید میآورد. برعکس، معاشرت با افراد سست رأی و واخورده و مأیوس و مضطرب، برنگرانی و دلمردگیهای انسان میافزاید.
12 . فرصت امروز را دریابید
توجّه به «فرصت امروز»، انسان را از غم گذشته و نگرانی از آینده نیامده، میرهاند. وقتی بسیاری از اضطرابها از آیندهای است نامعلوم و نیامده، پس چرا از بلا و مصیبت و رنجی که هنوز تحقق نیافته و «شاید» در آینده پیش آید، به وحشت و بیم افتیم؟ البته آیندهنگری چیز مثبت و نگرش ارزندهای است، ولی اضطراب نسبت به حوادث پیش نیامده و نگرانی بابت این که: «چه خواهد شد؟»، عامل رکود و سلب انگیزه و نومیدی است.
در توصیههای دینی فراوانی آمده است که: «آنچه گذشت، گذشت. آنچه هم که نیامده است، کو؟ پس برخیزید و فرصتِ موجود را مغتنم شمارید» (مضمون بیتی عربی، منسوب به امیرالمؤمنین) و سعدی چه زیبا این نکته را به فارسی سروده است:
سعدیا! دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست
در میان این و آن، فرصت شمار امروز را
باری ؛ روحیههای پر توان و زندگیهای سرشار از امید، در سایه ایمان و توکل و آخرتگرایی و تلاش و همنشینی با صاحبان روحهای بزرگ است. زندگی را غنا بخشیم و اندیشه را وسعت، تا نگرانی و اضطراب، از پایمان نیفکند.