از سرعت خود نکاهید
جهان امروز ما، جهان سرعت است و روز به روز نیز بر این سرعت افزوده میشود. برای این که از این کاروان علم و زندگی، عقب نمانیم، باید با آخرین روشهای دستیابی به دانش آشنا شویم و از آن، برای استفاده صحیح و بیشتر از استعدادها و تواناییهای خدادادیمان بهره ببریم. یکی از این روشها، تندخوانی است. تحقیقات نشان داده است که با خواندن سرعت متوسط دویست کلمه در دقیقه، به جای هزار کلمه در دقیقه، مردان و زنان با تحصیلات عالی، پنج بار آهستهتر از آن چه که لازم است، میخوانند؛ یعنی اگر آنها از توانایی حقیقی و بالقوه خویش استفاده کنند، خواندن کتابی که پنج ساعت طول میکشد، به شصت دقیقه یا کمتر کاهش مییابد.
ما در این مقاله، قصد داریم تا شما را به طور کلی و اجمالی، با فواید و مهارتهای تندخوانی آشنا کنیم؛ اما اگر میخواهید مهارت ویژهای در این زمینه کسب کنید، باید به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است، مراجعه کنید و از همین امروز تمرین کنید.
آیا یک فرد معمولی میتواند «تندخوان» شود؟
بلی، به دلیل این که تحقیقات علمی نشان میدهد که مغز یک انسان سالم، میتواند هر بار گروه کلمات یا شبه جملهها را به همان خوبی تک کلمهها بپذیرد و این عمل، از هر جهت، آسانتر است. ما جمله را هرگز به خاطر درک تک تک کلماتش نمیخوانیم؛ بلکه آن را برای درک شبه جملههایی که کلمات نیز در آنها هستند، مطالعه میکنیم.
به عنوان مثال، خواندن «آن ماشین سفید کنار جاده پارک کرد»، خیلی دشوارتر است از خواندن «آن ماشین سفید، کنار جاده پارک کرد».
خواننده کند ناچار است کار مغزی بیشتری از خواننده سریع انجام دهد؛ زیرا ناچار است پس از تشخیص هر کلمه، معنای آن را به معنی کلمه بعد از آن بیفزاید. در مثال فوق، این حد به اندازه پنج تا شش کار اضافی میرسد؛ در حالی که خواننده سریع که هر بار مجموعههای معنیدار (شبهجملهها) را میبیند، فقط یک اتصال ساده را بین دو قسمت انجام میدهد.
بنابراین، مزیت فوقالعاده تندخوانی، انجام کار فیزیکی کمتر، توسط چشمان بر روی هر صفحه میباشد. در این صورت، به جای حدود 500 توقف توأم با تمرکز دید که چشم خواننده کند بر روی هر صفحه انجام میدهد، خواننده سریع، نزدیک به 100 توقف در صفحه را که عضلات چشم را کمتر خسته میکند، به انجام میرساند.
بررسی باورهای غلط در زمینه تندخوانی
«فرد تندخوان، قادر به احساس و درک مطلب نیست».
این باور، غلط است؛ بلکه عکس این مطلب درست است؛ یعنی خواننده کند، به خاطر توقفها و شروعهای مکرر و پیشرفت متزلزل، امکان زیادی دارد که بیحوصله شود؛ تمرکز حواس خود را از دست بدهد؛ حضور ذهنش کاهش یابد و از درک معنی آن چه که میخواند، عاجز بماند؛ ولی کسی که عادت کند شبه جملهها را با هم ببیند، به طور طبیعی مفهوم آنها را هم به همراه یکدیگر درک میکند. از طرف دیگر، تندخوانی، باعث میگردد تا مطالب کماهمیت، زودتر شناخته شوند و بر مطالب مهم، تأکید ورزیده شود. از این رو، درک تمام مطلب، برای خواننده سریع، خیلی آسانتر و دامنهدارتر از درک مطلب، برای خواننده کند میباشد.
«خواندن بیش از 500 کلمه در دقیقه، ممکن نیست»!
این جمله، غلط است؛ زیرا با توجه به این حقیقت که در هر توقف میتوانید تا حد شش کلمه را زیر دید قرار دهید و این واقعیت که قادرید در هر ثانیه تا چهار توقف را انجام دهید، بدین معنی است که به راحتی میشود سرعتی تا حد 1000 کلمه در دقیقه را به دست آورد.
«سرعت بیشتر، تمرکز حواث کمتری را به دنبال دارد».
خیر، زیرا هر چه سریعتر حرکت کنیم، نیروی جنبشی بیشتری را جمع کرده، تمرکز بیشتری پیدا میکنیم. سرعتهای خواندن متوسط، طبیعی نیست؛ بلکه آنها سرعتهایی هستند که با آموزشهای ابتدایی نادرست خواندن، همراه با اطلاعات غیر کافی از طرز کار چشم و مغز، در سرعتهای متفاوت، حاصل آمدهاند.
فواید تندخوانی
1. یکی از مهمترین سودهای تندخوانی، این است که شخص تندخوان، دارای ذهنی فعال و حسابگر میشود و با همه چیز، دقیق و حساب شده برخورد میکند؛ سکون، از زندگیاش رخت برمیبندد و همیشه و ناخودآگاه، فعال و پویاست.
2. یکی دیگر از آشکارترین اثرهای تندخوانی، صرفهجویی در وقت است. صرفهجویی در وقت، باعث میشود تا وقتهای اضافی پیدا کنید و از آن وقتها، برای مطالعات جنبی دیگر و کارهای شخصیتان بهره ببرید و حتی درسهای دانشگاه را بهتر و کاملتر بخوانید. بیشتر ما از نداشتن وقت کافی، برای انجام کارهای مورد علاقهمان شکایت داریم. اگر شما هم تا امروز چنین مشکلی داشتهاید و یا به مطالعه، زیاد علاقهمندید، ولی نمیتوانید به همه مطالب جالب مورد نظر خودتان برسید، بدانید که با تندخوانی، قادر خواهید بود به ساعات بیشتری برای مطالعه دست یابید.
3. تندخوانی، کارآیی و خلاقیت فرد را بالا میبرد. شخص تندخوان، با هر مسئلهای، به راحتی برخورد میکند و آن را از پیش پای خویش برمیدارد. دانشجویی که به مهارت تندخوانی دست یافته، از زندگی فوقالعادهای برخوردار میشود؛ زیرا تندخوانی، رابطه مستقیمی با دانش زیاد و درک صحیح - که از تندخوانی به دست میآید - دارد. کسانی که سریعتر میخوانند، بهتر نیز میفهمند و راه پیشرفت برایشان همواره باز است.
موانع تندخوانی
موانعی را که بر سر راه سرعت عمل مغز در موقع خواندن ایجاد میکنیم، اصطلاحاً «راهبندان» مینامیم. حال باید ببینیم که این راهبندانهای خواندن، چه چیزهایی هستند؛ از کجا ناشی میشوند و چگونه میتوان آنها را رفع کرد.
الف) تلفظ و لب خوانی
اگر شما این مشکل را داشته باشید، به هنگام مطالعه، به جای خواندن بیصدا، صدای کلمات را در گلو ایجاد میکنید (ادای صوت یا تلفظ) و یا آن که لبها را بدون صدا حرکت میدهید (لبخوانی)؛ مثل این که کلمات را برای خود با صدای بلند میخوانید و از این طریق، مغز خود را وادار میکنید که مطالب را با سرعتی در حد سرعت حرف زدن، جذب کند که این سرعت، برای خواندن بیصدا، فوقالعاده کم است.
ب) کمک اضافی
کمک اضافی، چنانچه به صورت جزء اصلی عمل خواندن درآید، جزء راهبندانها به شمار میآید و در حد شدید خود، باعث کندی حرکت چشم و عمل ذهن، در انجام عمل خواندن خواهد شد. کمک اضافی، اصطلاحاً به عمل با انگشت نشان دادن کلمه به کلمه مطلب مورد مطالعه و یا لغزاندن یک لبه صاف مانند خطکش از بالا به پایین و مشخص کردن کامل هر سطر مورد مطالعه میباشد که در چنین وضعی، به مغز خود کمک اضافی را تحمیل کردهاید و باعث میشود که در موقع خواندن، فکر شما، متکی به این عمل اضافه شود و هرگز نتواند به طور مستقل عمل کند.
ج) واپسنگری
کسانی که گرفتار این عیب هستند، نمیتوانند بدون برگشتهای مجدد بر روی کلمات و عبارات خوانده شده، به خواندن ادامه دهند و یا بدون عقبنگریهای مکرر از ابتدا تا انتهای هر سطر را با نگاه طی کرده، به سر سطر بعد بروند. بارها اتفاق میافتد که این افراد، پس از پایان هر سطر، دوباره به همان سطر برگشته، گاهی پس از خواندن چند کلمه و احیاناً تا نزدیکیهای آخر همان سطر، متوجه اشتباه خود شده، به سر سطر بعدی میروند.
اکثر ما، اغلب به هنگامی که مایلیم جملههایی را که خواندهایم، دوباره خوانده یا در مواردی که تمرکز کافی و حضور ذهن نداشتهایم، دوباره به عقب برگشته و قسمتی از مطلب خوانده شده را دوباره با دقت بیشتری بخوانیم، اقدام به واپسنگری میکنیم؛ ولی اگر این واپسنگریها را کنترل نکنیم، به صورت عادت بسیار بدی در خواهد آمد. تصور کنید که اگر قرار باشد هر بار یک کلمه یا یک عبارت یا قسمتی از یک سطر را که خواندهایم، دوباره خوانده، باز به عقب برگشته، دوباره و سه باره بخوانیم و یا این که پس از خواندن هر سطر، به جای رفتن به سر سطر بعدی، هر بار تا نیمههای همان سطر را خوانده، متوقف شده، دنبال سر سطر بعدی بگردیم، چگونه رشته مطلب را گم میکنیم و چقدر از سرعت، باز خواهیم ماند.
د) تلفظ در ذهن
این اشتباه دیگری است که تقریباً همه گرفتار آن هستند. لبها بیحرکتند و ارتعاشی در گلو احساس نمیشود؛ ولی کلمات را در مغز خود تکرار میکنیم؛ یعنی گرفتار چیزی هستیم که اصطلاحاً میتوان آن را «حرف زدن ذهنی» نامید. لازم به تکرار است که هر چیزی که شباهت به خواندن با صدای بلند داشته باشد، مغز را از به دست آوردن سرعتی که قادر به رسیدن به آن است، باز خواهد داشت. باید اعتراف کرد که از میان بردن کامل این نقص، تقریباً ممکن نیست و در حال عادی، لزومی هم ندارد (مگر آن که سرعتهای فوق العاده زیاد در خواندن، مورد نظر باشد). با این حال، هنگام خواندن، هر قدر تلفظ در ذهن خود را کاهش دهید، به همان نسبت، خواندن خود را سرعت بخشیدهاید.
ه) معکوسبینی
این مشکل، اغلب در خواندن کلمات انگلیسی اتفاق میافتد؛ مثلاً No را On خوانده یا Saw را Was تصور میکنیم و میخوانیم. در خواندن فارسی نیز به ندرت کلماتی هستند که معکوس خوانده میشوند؛ ولی ما فارسی زبانان، بیشتر در خواندن اعداد و محاسبات با این مشکل مواجه میشویم؛ مثلاً عدد 45 را 54 و یا 32 را 23 تصور میکنیم و میخوانیم یا محاسبه میکنیم. این اتفاق، اغلب به خاطر از راست به چپ خواندن مغز است و فراموش میکنیم که کلمات انگلیسی و اعداد را باید از چپ به راست خواند. این مشکل، اغلب ایجاد سردرگمی کرده، خود موجب ایجاد مشکلات دیگری میشود که به آنها اشاره کردیم.
و) عدم توانایی استفاده از میدان دید چشم
در اتاقی که نشستهاید، به روبهرو نگاه کنید و به شیئیای در مقابل خود (مثلاً پنجره) نگاه کنید؛ در حالی که به دستگیره وسط پنجره نگاه میکنید، گوشههای دیوارهای دو طرف و تابلوی روی دیوار سمت چپ و در اتاق را که در دیوار سمت راست قرار دارد، میبینید. به همین طریق، هر سطر مطلب مورد مطالعه، به راحتی در میدان دید شما واقع میشود و برای انجام پرشهای لازم، کافی است که فقط چشم خود را حرکت دهید. بنابراین، از حرکت دادن سر خود، خودداری کنید و در غیر این صورت، چون سر نمیتواند با سرعت فکر حرکت کند، راهبندانی برای خواندن، ایجاد میکند.
چگونه این راه بندانها از بین میروند؟
خوشبختانه این مشکلات، جزء آن دسته از ناتوانیهای خواندن هستند که میتوان به سرعت آنها را از بین برد. از یک نظر، تمام راهبندانها، احتیاج به از میان بردن ندارند و گاهی نمیتوان آنها را به کلی از میان برد. میدانیم که بسیاری از خوانندگان، عادت به خواندن مطلب مورد مطالعه در ذهن خود دارند. اگر توانستید تا حدودی عادت درذهنخوانی خود را کاهش دهید که بسیار مفید است. اگر این عادت زیاد عمیق نباشد، سعی کنید تا آن جا که میتوانید، در کم کردنش بکوشید؛ ولی نگران آن نباشید و سایر قسمتها را درست انجام دهید و زیاد به خود فشار نیاورید.
در مورد لب، انگشت، حرکت سر و دیگر کندکنندههای جسمی، بحثی نیست. هر کدام که هنوز باعث کندی خواندن شما میشوند، باید از بین بروند که آن هم کاری بسیار آسان است.
به طور کلی، تمرین لازم است. هر گاه قانع شدید که هر کدام از راهبندانها دیگر مانع سرعت خواندن شما نیست و به قدر کافی کاهش یافته است، وقت خود را برای نابودی کاملش صرف نکنید و به جای آن، وقت خود را صرف انجام تمریناتی کنید که مربوط به مشکلات اساسی شماست. در شدیدترین موارد، اگر به مدت دو تا سه هفته، روزی فقط چند دقیقه را صرف تمرین کنید، مسلماً عادات غلط خود در نحوه خواندن را از بین خواهید برد.
راههای علاج بدون کمک دیگران
الف) علاج تلفظ و لب خوانی
برای علاج تلفظ، باید محل تولید صدا را پیدا کنید. برای این کار، به طریق زیر عمل کنید:
دو انگشت دست خود را در دو طرف سیب گلوی خود قرار دهید و هوا را به طور مداوم از میان لبهای خود خارج کنید. آیا ارتعاشی احساس میکنید؟ خیر. حالا هر آهنگی را که میل دارید، در گلو با صدای «هوم هوم» بنوازید. آیا ارتعاش وِزوِز مانندی را زیر دو انگشت خود احساس میکنید؟ این، همان مشکلی است که میخواهید آن را در موقع مطالعه آرام، از بین ببرید. اگر نمیتوانید آن را مهار کنید (از میان ببرید)، در موقع خواندن، هوا را از دهان خود خارج کنید.
راههای زیادی نیز برای از بین بردن لبخوانی وجود دارد. پیشنهادهای زیر را آزمایش کنید و هر کدام را که برای خود مناسبتر یافتید، به کار برید:
1. بین لبهایتان و نه بین دندانها، چیزی را که به قدر کافی سنگین باشد و برای نگهداری آن، ناچار به فشار روی لبها باشید، قرار دهید و خواندن را ادامه دهید.
2. لبها را محکم به هم فشرده، در همان حال، زبان را محکم به سقف دهان بچسبانید.
3. لبها را به حال سوت زدن گرد کنید و هوا را به بیرون بفرستید؛ ولی سوت نزنید.
توجه کنید که این حالات مصنوعی را به طور موقت و تا هنگامی که بر «راهبندان» فائق نیامدهاید، ادامه دهید و این، شامل تمام دستوراتی است که برای معالجه، در این قسمت پیشنهاد میشود.
ب) مداوای کمک اضافی
برای ترک عادت خط بردن (مشخص کردن سطرها و کلمات با انگشت) در موقع مطالعه، بهترین راه آن است که در موقع مطالعه، کتاب را با دو دست نگه دارید تا عادت نامطلوب خود را فراموش کنید و بدین طریق، مشکل را با جلوگیری از عامل ایجاد آن، از بین خواهید برد.
ج) معالجه واپسنگری
بهترین توصیه برای رفع این مشکل، این است که بیندیشید و خود را قانع سازید. شما باید دست از این نگرانی بردارید که امکان دارد مطالب را خوب متوجه نشوید و یا قسمتی از نکات را از قلم بیندازید. در موقع خواندن، مستقیم به کار خود ادامه دهید و با وجود این که هر میل شدیدی که برای عقبنگری و مرور جملات و کلمات خوانده شده در خود احساس میکنید، این کار را انجام ندهید. قوّت قلب و اعتماد به نفس، شما را در این مهم یاری خواهد کرد. همچنین قبل از رسیدن به آخر هر سطر، با استفاده از میدان دید (و از گوشه چشم راست خود)، نگاهی به سر سطر بعدی بیندازید که در این صورت، به راحتی میتوانید پس از پایان آن سطر، به سر سطر بعد بروید.
د) رفع درذهنخوانی
از بین بردن کامل این عادت، تقریباً غیرممکن است؛ ولی این را بدانید که هر چه سرعت خواندن بیشتر شود، عملاً این مشکل کمتر میگردد. برای تمرین بیشتر در این زمینه، به کتاب مهارتهای خواندن، نوشته دکتر بهرام طوسی، ص 117 مراجعه کنید.
ه) از بین بردن معکوسبینی
برای رفع معکوسبینی، بهترین راه که به یادگیری املا نیز کمک فراوان خواهد کرد، تهیه فهرستی از کلماتی است که بیشتر معکوس دیده میشوند؛ به این فهرست مراجعه کرده، کلمهای مانند Was را که اغلب Saw خوانده میشود، انتخاب کنید؛ آن را روی تکه کاغذی بنویسید و با انگشت (نه با قلم و مداد)، به تک تک حروف آن اشاره کنید و سه بار هجی کنید. بعد کاغذ را برگردانده، در حالی که نام خود را با صدای بلند تلفظ میکنید، کلمه مورد تمرین را بنویسید.
باید آن قدر در موقع هجی کردن کلمه دقت کرده باشید که بتوانید به طور خودکار، کلمه را درست بنویسید. متخصصینی که با این روش کار کردهاند، همیشه نتیجه مثبت گرفتهاند و معتقدند که اگر کلمه را با حس لامسه خود احساس کنید، هرگز آن را اشتباه تصور نخواهید کرد.
و) عدم توانایی استفاده از میدان دید
برای دیدن بیش از یک کلمه، هر بار باید از حرکت سر خود جلوگیری کنید. این تمرین را زیاد ساده نگیرید؛ زیرا هر چه میدان دید خود را وسیعتر کنید، سرعت بیشتری به خواندن خود دادهاید.
تمرینات زیر را که مهمترین عامل در کمک به تندخوانی است، با دقت انجام دهید. پیشنهاد میشود که از سه مورد زیر، هر کدام را که برایتان راحتتر است، انتخاب کرده، با آن حالت، تمرین کنید:
1. با قرار دادن دو انگشت در دو طرف فک خود، آن را محکم نگه دارید.
2. با یک دست، چانه خود را به گونهای که انسان ریش خود را در مشت میگیرد، نگه دارید.
3. یک انگشت دست خود را روی نوک بینیتان قرار دهید.
فهرست منابع
1. بهرام طوسی، مهارتهای خواندن، انتشارات ترانه.
2. حسین صالح، تکنیکهای موفقیت در تحصیل.
3. علی اکبر سیف، روشهای یادگیری و مطالعه